در مدرسه حج و عمره

در مدرسه حج و عمره
 به قلم: نور محمد جمعه
یکی از ستون‌های سترگ دین اسلام فریضه حج است. که خود، نمادی از شکرگزاری پروردگاری است که به ما ثروتی ارزانی داشته وما را از مرحله پست ناداری به درجه‌ای از بی‌نیازی بالا برده که می‌توانیم روی خودمان اعتماد کنیم. در این مرحله از توان مادی، خداوند متعال عبادت حج را بر مسلمان فرض قرار می‌دهد. مسلمانی که از توان اقتصادی پایینی برخوردار است موظف است در راه به دست آوردن ثروت از راه حلال تلاش نماید تا بتواند به درجه‌ای برسد که توان برگزاری عبادت حج را بدست آورد. واین خود نشانه‌ای است از اینکه اسلام فقر و ناداری را نمی‌پسندد، وهمواره با آن در جنگ و ستیز است، چرا که فقر در واقع برادر کفر است. و در چهار سوی دنیا می‌بینیم که مذاهب فاسد وحرکت‌های دروغین، از فقر و ناداری ملت‌ها سوء استفاده کرده آنها را به گمراهی می‌کشانند!.. اما از آنجایی‌که عبادت حج فریضه‌ای جهانی و مشترک در بين مسلمانان دنیاست، از سوی مسئولین برنامه حج، مقررات و ضوابطی گذاشته شده تا مسلمانان بتوانند به نحو احسن این فریضه الهی را به‌جای آورند. این مقررات در جای خود باعث شده تا مسلمانان در کشور خودشان یکسرى کارهای اداری را پیش ببرد وچند سالی را نیز در صف رسیدن نوبتش منتظر بماند. در مواردی نیز مجبور است مبلغ ثبت نام برای حج را در بانک‌های ربوی گرو بگذارد، كه جای دارد این مسأله از سوی علماء، اندیشمندان و فقیهان مسلمان مورد بحث وبررسی قرار گیرد. برخی از مردم برای فرار از مشکلات اداری و انتظاری که سر راه حج است، به یک بار عمره و یا چند بار عمره رفتن اکتفا می‌کنند كه در کشور ما از آن به عنوان "حج عمره" تعبير مى‌شود! که این خود به نوعى تحریف واقعیت و سوءتفاهمی است که باید رفع شود. حج، فریضه‌ای الهی است که بعد از فرض شدن، حکمش مانند نماز و روزه است، و با هیچ سنت و نفلی نمی‌توان آن‌را خنثی کرد! در حالی‌که عمره یک سنت نبوی است. آیا می‌توان به جای ادای دو رکعت نماز فرض صبح، صد رکعت نماز نفل به جای آورد؟! هرگز! نماز نوافل و یا عمره بدون شک اجر و پاداش خودش را دارد، اما به هیچ وجه باعث سقوط فرضیت حج از مسلمانی که دارای شرایط حج فرض می‌باشد، نمی‌شود. پس اشخاصی که دهها بار به عمره رفته‌اند و تاکنون به فکر اداى حج فرض نشده‌اند، بايد این سوءتفاهم را در خود اصلاح نمایند!.. برادر و خواهر حاجی؛ حالا که فرصت رفتن به خانه خدا را بدست آورده‌ای لازم است به برخی از درسهایی که از حج می‌توان گرفت اشاره کنم:
1- حج وعمره‌تان را فقط و فقط برای خدای به‌جای آورید. نیت وهدف در اعمال از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که اساس و اعتبار هر عملی در اسلام بر مبنای آن تشخیص داده می‌شود. به عبارتی دیگر میزان اجر و پاداش انسان در هر کاری به نیت‌ وهدفش از انجام آن ارتباط مستقیم دارد. حج نیز که یکی از اعمال بزرگ در دین اسلام است خداوند متعال از ما خواسته است که حج وعمره را تنها و تنها به خاطر او به‌جای آوریم آنجا که می‌فرماید: «وأتموا الحج والعمرة لله». لذا باید هدفمان از ادای این عبادت تنها رضایت الهی باشد، نه کسب شهرت و نام و نشان. ودر این راستا تنها و تنها آن حرکات وعباداتی را انجام دهیم که مورد رضایت الهی واقع شود.
 2- چون عبادت حج از ما مال و ثروت مناسبی را می‌طلبد، ما در مدرسه حج درس انفاق و بخشش و کرم می‌آموزیم.
 3- یک مسلمان در اجتماع با شکوه حج، خودش را چون مرده‌ای می‌یابد که از قبر دنیا برانگیخته شده است، والآن پیش پروردگارش آمده تا جواب‌گوی آنچه کرده است باشد. اینجاست که بایستی به خود آید و فکر و ذهنش را از دنیا و مافيها بريده و تنها و تنهادر حالی که از گناهان گذشته خویش گریان و پریشان است، دروازه رحمت الهی را بکوبد و از او طلب رحمت ومغفرت كرده، رضایت و خشنودی‌اش را مسألت نماید. عبادت حج در لباس احرامی که حاجی در ایام حج می‌پوشد،صحنه‌ای از صحراى محشر را جلوى ديدگانش مجسم می‌کند و به او پیام آمادگی برای این روز حساس را نوید می‌دهد. خوشا به حال آن مسلمانی که این درس را دریافته، در روزهای بعدی زندگیش، همواره روز محشر را به ياد داشته باشد. پیام دیگری که لباس احرام برای حاجی دارد این است که این لباس مشابهت بسیار زیادی با کفن میت دارد لذا همانطور که کفن بیانگر ایناست که انسان هیچ یک از اموال دنیا را با خود نمی برد لباس احرام نیز این را می آموزد که دنیا محل جمع آوری دنیا نیست بلکه مزرعه‌ایست برای آخرت.
 4- در عبادت حج یک مؤمن کار و زندگی، پدر و مادر، فرزندان و برادران و خواهران و خویشان و دوستانش را در کشور خود رها نموده، به سوی خانه خدا می رود. در این راه سختیها، بی خوابیها، گرسنگیها، تشنگیها، احساس غربت و دوری و... را تنها برای رسیدن به رضای الهی تحمل می کند. این خود درسی است از هجرت. اینجاست که یک حاجی وقتی مکه، غار حرا، غار ثور، مدینه و سایر اماکن سرزمین رسول خدا صلی الله علیه وسلم را مشاهده می کند بایستی رسول خدا و یاران او و جهاد و تلاش و زحمات بی دریغ آنان را جلوی چشمانش مجسم کند، و از ته قلب با آنها عهد و پیمان ببندد که همواره بر راه آنان ثابت قدم خواهد ماند. اینجاست که شایسته هر حاجی است قبل از رفتن به حج حداقل یکبار زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم را مفصلا مطالعه کند.
5- سختیهای حج، درس جهاد و تلاش و زحمت و جان کندن را به مسلمان می آموزد. به او می گوید که تو را برای تنبلی و تن پروری نیافریده اند. تو مسلمانی و مسلمان بودن یعنی تلاش و زحمت، یعنی حرکت و کوشش. شایسته است این سختیها در ذهن مسلمان ياد و خاطره سختیهایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و یاران او در صحنه های پر خون جهاد برای رساندن این دین به ما متحمل شده اند را زنده کند. و با یاد آوری زحمتها و مشقتهای پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم روح جهاد و تلاش را در خود بیدار سازد.
 6- حاجی درهنگام ادای فریضه حج كاملا احساس می‌کند كه تنها نیست، بلکه در عمق تاریخ ریشه دارد، و این خانه‌ای که در مقابل دیدگانش قرار دارد توسط ابراهیم خلیل بنا شده و این قدمگاه نیز نشان پاهای اوست. این آب زمزم یادگار حضرت اسماعیل است، و این صفا و مروه بيانگر اضطراب و دلهره‌ی مادر پریشانش هاجر.. اینجاست که انسان مؤمن متوجه می‌شود كه ریشه‌اش با پیامبران رقم زده شده است. وقتی در کنار خانه خدا قدم می‌زند، یا در بین صفا و مروه شتابان حرکت می‌کند، و یا به سوی منا وعرفات راه می‌افتد، احساس می‌‌کند قدمهایش را بر نقش قدم پیامبران خدا، و سرور بشریت؛ رسول اکرم صلی الله علیه وسلم و یاران راستین او می‌نهد. اینجا است كه ناخودآگاه باید از ته دل، آن ستارگان آسمان هدایت را مخاطب قرار داده و بگوید: اینک که پایم را جای پای شما نهاده ام می‌کوشم تا آخرین لحظه‌ی حياتم مانند شما زندگی را سپری نمایم.
 7- بیش از سه چهار ملیون انسان؛ زن و مرد، پیر و جوان، از اقصا نقاط جهان گرد هم می‌آیند تا به خدایشان بگویند؛ ما تنها و تنها تو را می‌ پرستیم، و ما بندگان و بردگان توایم، ما را به بندگی و بردگی خود بپذیر... در اینجا نه مرد، زنی را می‌بیند، و نه زن، مردی را تماشا می‌کند، همه شهوت‌ها خمول ومرده‌اند، تنها محبت و عشق، عشق عبادت است، و شوق کسب رضایت پروردگار یکتا!... حاجی در اینجا در می‌یابد؛ در کنار ایمان به خدا همه شهوتهای سرکش بشری هیچ و پوچ جلوه می‌دهند. دیگر برای یک حاجی، ترک عادات زشت، و دیگر بیماریهای اخلاقی و اجتماعی بسیار آسان می‌شود. او توانست شهوتی سرکش‌تر را با ریسمان ایمان و توکل به خدا به سادگی مهار کند. حالا که برگشته می‌تواند هر شهوت دیگری را نیز به سادگی در خود کنترل نمايد.
 8- در هنگام مناسک حج، حاجی که به فرشته‌ای از ایمان وهمت تبدیل شده، با شیطان لعنتی اعلان جنگ و دشمنی می‌کند و با سنگ ریزه‌هایی که رمزی است از آغاز جنگ، با او به ستیز برمی‌خیزد. به او می‌گوید: ای شیطان لعنتی! دیگر فریب وسوسه‌های تو را نخواهم خورد. من با تو در ستیزم و تا آخرین لحظه زندگیم با تو می‌جنگم و حاضر نیستم هرگز زیر بار تو بروم.
 9- حج مدرسه‌ای است از اطاعت و فرمانبرداری خداوند. در اين ايام، حاجیان، هر روز از روحانی کاروان خود، اعمال آن روز را می پرسند و بعد از مطلع شدن بلافاصله بسوی عبادت آنروز روانه می شوند. به منا وعرفات می روند.. طواف می کنند.. موهایشان را می تراشند.. قربانی را ذبح می‌کنند.. در بین این همه حاجی، حتی از یکی هم نمی‌شنوی که؛ چرا باید چنین کنم؟ چرا در هنگام طواف، خانه کعبه را در دست چپ خود قرار دهم. چرا شیطان را با کفش نزنم و رویش تف نیندازم، و تنها با سنگریزه با او اعلام جنگ کنم. چرا به عرفات بروم؟..چرا...چرا.... هرگز چنین سؤالاتی در ايام حج از جانب حجاج شنيده نمى‌شود، همه مشغول عبادت‌اند و اطاعت مطلق از فرامین الهی. حاجی از اینجا درس می‌گیرد که همواره خدا را در نظر داشته و مطیع کامل فرامین ودستورات او باشد، زیرا خدای حج، همان خدای نماز و خدای روزه و جهاد و سایر عبادات نیز هست. پس او در سایر عبادات نیز خداوند را همانگونه که در حج اطاعت نموده، اطاعت وفرمانبرداری خواهد کرد. انسانی که به حج می‌رود پس از برگشتن به یک شخصیت دیگری تبدیل می‌شود. اواكنون مانند کسی است که پس از مرگ، دوباره زنده شده و ميدان محشر و صحرای قیامت و بهشت و جهنم را دیده، به کوتاهی‌ها واشتباهاتش پی برده، سپس به دنیا بازگردانده شده تا تجربه‌ ای جدید از فهم و درکی نو از زندگی را به نمایش بگذارد. این تصوری است از حج کسی که "حج" او در پیشگاه الهی پذیرفته شده است.... 
به نقل از سايت:
سني آنلاين

0 نظرات:

ارسال یک نظر