خطر سنی های اثناعشری تاجيكستان


استاد:عبدالله حیدری جامی 

باورم نمي شد که يک جوان ساده و نسبتا کم سواد اينقدر درد دين داشته باشد، بسياري از ما دينداران معني درد دين را نمي فهميم و فکر مي کنيم دينداري فقط در نماز و يک ظاهر اسلامي خلاصه مي شود!.
اما اين جوان تاجيک به من و امثال من گفت، ننگ بر شما که فقط به ظاهر آراسته خود بسنده کرده و دين و محتواي دين را به تاراج داده ايد؟!.
حرف زيادي بلد نبود سواد شرعي چنداني نداشت يک ديپلم ساده اما دروني بيدار، قلبي آگاه، چشماني نافذ، قيافه اي جدي و عزمي راسخ داشت.
اولين بار که در يک جلسه عمومي ديده بودمش چهره اش خاطرم نبود دو سه بار زنگ زد که با شما کار دارم وقتي اينبار ديدمش اشکهاي مرواريد گونه بر چشمان نافذش حلقه زده بود، گلويش را بغض گرفته بود، مرا با گرمي در آغوش فشرد و چند لحظه اي بغض گلويش را ترکاند و انگار عزيزي از دست داده بود فکر کردم مشکل بزرگي بايد برايش پيش آمده باشد!.
وقتي جلوم نشست گويا دهها ساعت حرف و حديث در سر داشت که بايد منتقل مي کرد اما در چند جمله خلاصه شد و گويا انتظار داشت همه چيز را از وضعيت آشفته و چهره نگران او درک کرده باشم!.
ولي کاش من و امثال من درک مي کرديم که اين جوان چه مي گويد؟! کاش دردش را مي شنيديم و مي فهميديم! کاش علماي اهل سنت مي شنيدند کاش حاکمان و مسئولان اهل سنت مي شنيدند کاش عوض من کساني مي شنيدند که از دستشان کاري بر مي آمد من بيچاره چه مي توانم بکنم؟!.
حداقل کاري که از دستم بر مي آيد اين است که ترجمه کلمات کوتاه و انعکاس اشکهاي سوزان و پژواک بغض ترکيده اين جوان تاجيک را به شما بزرگواران برسانم:
او مي گفت پدران ما بيش از هفتاد سال در برابر دعوت بي خدايي و کمونيستي و ضد ديني مقاومت کردند و در زير زمين ها قرآن و سنت فرا گرفتند و جوهر دين را حفاظت نمودند.
اما از روزي که خداوند به ما نعمت آزادي بخشيد و سلطه کفر و کمونيستي و بي خدايي از سر ما دور گرديد سيل بلاها و مصيبت هاي دور از انتظاري به سوي ما سرازير گرديد!
علاوه بر ساير اهل باطل و اديان و فرق مختلف ظاهرا فرشته نجاتي به سوي ما آمد که با شعارهاي داغ و روشهاي مختلف تبليغاتي خود بسياري از جوانان ما را شيفته و فريفته خود نمود!.
آري جمهوري اسلامي ايران و مذهب شيعه خود را فرشته نجات براي ما معرفي کردند و به بهانه زبان و فرهنگ مشترک فارسي و روابط فرهنگي و اجتماعي و تجارت و اقتصاد و تقديم کمک هاي بلا عوض از طريق کميته امداد امام خميني و مسابقات قرآني و غيره زير چتر اخوت و برادري و وحدت و تقريب راه را براي تحصيل دانشجويان تاجيک در ايران هموار نمودند!.
آنچه در اين ميان جالب توجه است اينکه گويا مسئولان و دعوتگران مذهب شيعه بر بطلان مذهب خود واقف بودند و لذا با وجود اينکه نزديک به دو دهه از آغاز ورود طلاب و دانش آموزان تاجيک به ايران مي گذرد از همان آغاز به نام مذهب حنفي مردم را جلب کردند! و تا کنون نيز چنين است. حتي مشهور بود که در تهران يک مدرسه حنفي وجود دارد!!.
اما به اعتراف بعضي کساني که شکار مذهب شيعه شده اند وقتي وارد تهران شديم گفتند خير مذهب حنفي در تهران وجود ندارد مدارس ديگري که طلاب در آن درس مي خوانند در قم است!!.
کسي که مسئول فراخوان طلاب تاجيک به ايران بود و طبعا استاد و مدرس اول آنان يک سني اثناعشري! است که چندين کتاب گمراه کننده مذهب شيعه را به زبان تاجيکي يا کريلي ترجمه کرده است و تا امروز هم مصلحت در اين است که ايشان عوض شيعه بودن يک سني اثناعشري باقي بماند!.
و گويا سياست دعوتگران و اساتيد شيعه گري در جهان از جمله تاجيکستان تا کنون بر اين است که اين استاد و تقريبا تمام شاگردان تاجيک که در قم و مشهد و گرگان و ساير شهرها درس مي خوانند ظاهرا سني باشند! بله سني اثناعشري!!.
تا حالا تنها يک نفر را جلو انداخته اند که شيعه بودنش را رسما اعلان کند، تا زمينه مناسب فراهم شود و وقتي برسد که فرصت اعلان دسته جمعي شيعه شدن فرا رسد!.
البته قابل ذکر است که تربيت سني هاي اثناعشري اختصاص به تاجيکستان و ديگر کشورهاي خارجي ندارد! مسئولان و دعوتگران شيعه همسايگان نزديک خود را نيز از ياد نبرده و در ايران و در مناطق مختلف سني نشين تلاش کرده اند و مي کنند که سني هاي اثناعشري تربيت کنند بويژه در ميان علماء و خطباء و ائمه جمعه و مدرسان حوزه و روحانيون کاروانها و بعضي رئساي مدارس و حوزه هاي علميه اهل سنت!.
اما خوشبختانه موفقيت چنداني بدست نياورده اند و تا کنون اندک اند کساني که در واقع سني اثنا عشري! باشند از آنجايي که اين فرقه در گذشته وجود نداشته و بوسيله صفوي هاي معاصر تأسيس گرديده لذا نمي توانيد بر اي آن تعريفي در کتب فرق قديم پيدا کنيد!.
نام اين فرقه اولين بار در تاريخ طي سالهاي اخير توسط نويسنده اين مقاله در گفته ها و نوشتهاي مختلف بکار برده شد که شايد در آينده در کتب فرق و مذاهب گنجانده شود.
قبل از اينکه تعريف سني اثناعشري را ارائه کنيم شايسته است بعضي مذاهب و فرقي را که به نوعي با اين فرقه مرتبط هستند را تعريف کنيم و سپس شما را با تعريف اين فرقه خطرناک آشنا گردانيم.
اهل سنت: پيرو سنت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم (حنفي شافعي مالکي حنبلي).
شيعه: پيرو و دوستدار علي بن أبي طالب و ساير اهل بيت عليهم السلام.
وهابي يا سلفي: کساني که از اصلاح طلبي ديني حمايت مي کنند و مردم را به بازگشت به صدر اسلام فرا مي خوانند. (قشر بيدار اهل سنت)
روافض: دشمن صحابه رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم کساني که با خلفاي راشدين و عشره مبشره و أمهات المؤمنين و حضرت معاويه و ساير صحابه رضي الله عنه بغض و کينه و دشمني مي ورزند و به آنان لعن و نفرين مي فرستند!.
و اما سني اثناعشري: سني هاي به ظاهر اهل سنت اما داعي و مبلغ به مذهب شيعيان اثناعشري با گرايش رفض يا همان روافض.
به نظر کارشناسان، وحدت بين اهل سنت و شيعيان علي يعني دوستداران اهل بيت عملا امکان پذير است و در طول تاريخ نيز وجود داشته است. اما خطري که اسلام و آينده اسلام و وحدت مسلمين را تهديد مي کند روافض و سني هاي اثناعشري هستند!.
که متأسفانه در اين اواخر دعوتگران رافضي همچنانکه شيعيان علي را گروگان گرفته و خود را نماينده و سخنگوي آنان معرفي مي کنند اختيار و نمايندگي سني هاي اثناعشري را نيز بدست گرفته اند!. زيرا که اساسا اين سني ها نقابي براي روافض هستند و هويت مستقلي ندارند!.
پس در اينجا دقت در باره اين نکته لازم و ضروري است که سني اثناعشري فرقه بسيار کوچک و ناچيزي است که بر اساس مبادي خاصي تأسيس نشده است و مؤسس خاص و معروفي ندارد! بنيانگذار اين فرقه را مي توان مجموعه دعوتگران رافضي و شيعه گري معاصر دانست!.
زيرا اين فرقه در واقع چهره منافق گونه همان دعوتگران رافضي است که با استفاده از سلاح تقيه چونکه جرأت اعلان موجوديت ندارند و مصلحت دعوت شان تقاضا نمي کند لذا تا يک عرصه معيني نقاب اهل سنت را به چهره مي زنند و هر جا خود را اهل سنت حنفي يا شافعي يا هر طوري که مصلحت باشد قلمداد مي کنند!!.
متأسفانه امروز در ميان جامعه اهل سنت گرچه اندک اما عالم نماهايي وجود دارد که نه شيعه هستند و نه سني! بلکه سني اثناعشري اند و عملا براي نشر مذهب رفض فعاليت مي کنند که متأسفانه خطر اين فرقه مزدور و اعضاء و افراد منافق و بي شخصيت آن براي اسلام و وحدت امت اسلامي از هر دشمن ديگري بيشتر است!.
لذا بنده از طرف خود و اين جوان تاجيک و ساير جوانان و پدران و مادران تاجيک و ساير مسلمانان از فرقه سني اثناعشري و اعضاي منافق آن شديدا تقاضا مي کنيم که فرقه خود را منحل اعلان کنند و چهره واقعي خود را آشکار گردانند.
جامعه اهل سنت و شيعيان راستين علي هيچ نيازي به آنها ندارند بهتر است که رافضي بودن خود را اعلان و آشکار کنند بخصوص از سني هاي اثناعشري تاجيک جدا تقاضا مي شود که بدون معطلي رافضي بودن خود را بر ملا کنند و بيش از اين باعث آزار و اذيت ملت مسلمان تاجيک نگردند! و آخرت خود را به دنياي ديگران نفروشند تا مردم تاجيکستان و ساير جهان بفهمند که در کشور شان علاوه بر اهل سنت تعدادي رافضي هم وجود دارد.
چالش بزرگ مسلمانان امروز صهيونيست است پس لطفا شما سني هاي اثناعشري بيش از اين باعث تفرقه و اختلاف جامعه اسلامي نگرديد و بگذاريدکه امت اسلامي متحد و يکپارچه در جبهه اصلي در مقابل کفر استکبار و صهيونيست جهانخوار به کار و فعاليت خودش مشغول باشد.
اين يک درخواست انساني و اسلامي است اميدواريم گوش بدهکار پيدا شود و مطمئن هستيم که مردم مسلمان در هر جاي جهان جلو تفرقه افکنان و منافقاني که با توهين و اهانت به صحابه رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم تلاش مي کنند صفوف مسلمانان را از هم بپاشند را خواهند گرفت و چهره منافق گونه آنان را به جهانيان آشکار خواهند نمود.
پس بهتر است دست از تفرقه اندازي و منافقت برداريد و راه را براي اتحاد واقعي امت اسلامي باز بگذاريد. اکنون ملت تاجيکستان بيش از هر زمان ديگري هوشيار شده و نيروهاي ستون پنچم را خوب مي شناسند و زبان حالشان مي گويد:
به هر رنگي که خواهي جامه ميپوش
من از طرز خرامت مي شناسم
دشمن صحابه رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم و مبلغ کينه و عدوات و تفرقه و دشمني در بين مسلمانان هر اسمي بر روي خود بگذارد مردم او را مي شناسند.
دشمن دين فرق نمي کند که اسمش سني باشد يا شيعه؟ هر کسي که با دين و أصول دين و وحدت امت اسلامي دشمني کند و راه را براي دشمني با صحابه رسول الله همواره گرداند حتي اگر ادعاي سني و سلفي و حنفي و شافعي داشته باشد او دشمن اسلام است!.
چنين کسي حتي اگر به ظاهر سنگ وحدت و اتحاد مسلمانان و دشمني با استکبار و جهاد با صهيونيست را به سينه زند او نقش بازي مي کند و در مسلماني و صداقت و راستگويي اش شک و ترديد وجود دارد.
پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند: «مسلمان کسي است که مسلمانان ديگر از دست و زبانش در امان باشند». (صحيح مسلم) کسي که زيرنام وحدت در باره صحابه رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم و ائمه دين و پاک ترين انسانهاي روي زمين زبان درازي و لعن و نفرين مي کند و زير نام وحدت و تقريب و گفتگوي مذهب اسلامي بدترين اهانتها و دشنامها را به آن ياران پاک رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم روا مي دارد حتي اگر نامش سني و حنفي باشد منافق و دشمن دين است!.
اسلام به چنين کساني نياز ندارد که عمامه عالم بر سرداشته و پالتو (يا جلک) و عباي عالم بر تن داشته باشند اما صفات منافقين در وجود آنان مجسم باشد و با صحابه رسول الله دشمني و با دشمنان آنان دوستي کند و سر سفره دشمنان صحابه نشسته از آنان حقوق بگيرد و امتيازات کسب کند.
اينها يک سري کليات ديني است ما به افراد کاري نداريم، هرکس که ظاهر اسلامي داشته باشد براي ما محترم است اما اگر مورد اتهام قرار گرفت بايد از خودش دفاع کند کساني که امروز متهم شده اند که در لباس سني و حنفي به روافض خدمت مي کنند و طلاب اهل سنت را به نام سني و حنفي گمرا کرده و به دشمني با صحابه وادار مي کنند متهم هستند بايد با قلم و زبان شان از خود دفاع نمايند و إلا شک مردم به يقين تبديل خواهد شد که اينها شيعه اثنا عشري و روافض تفرقه افکن هستند که در لباس اهل سنت پنهان شده اند.
والسلام علي من اتبع الهدي

0 نظرات:

ارسال یک نظر