کدام گروه در جمع آوری احادیث کوتاهی کردند؟ اهل سنت یا شیعه ها ؟

کدام گروه در جمع آوری احادیث کوتاهی کردند؟ اهل سنت یا شیعه ها ؟

ادعای شيعهبزرگان اهل سنت در واپسين روزهاي رحلت پيامبر اكرم صلي الله عليه وسلم تمام احاديث آن حضرت را جمع نموده وآتش زدند .
«قالت عائشة جمع أبي الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم وكانت خمسمائة حديث فبات ليلته يتقلب كثيرا قالت فغمني فقلت أتتقلب لشكوى أو لشئ بلغك ؟ فلما أصبح قال أي بنية هلمي الأحاديث التي عندك فجئته بها فدعا بنار فحرقها ... »
عايشه مي گويد : پدرم پانصد ( 500 ) حديث از احاديث رسول خدا را پيش خود جمع کرده بود ( و نزد من گذاشته بود ) ، شب که مي خواست بخوابد به خود مي پيچيد،عايشه در ادامه مي گويد:به پدرم گفتم: آيا مشکلي داري و يا اينکه خبري به تو رسيده است که اينگونه به خود مي پيچي ؟ وقتي صبح فرا رسيد به من گفت دخترم : احاديث رسول خدا را که در نزد توست بياور ، من هم احاديث را برايش آوردم ، در اين هنگام آتشي خواست و همه احاديث رسول خدا را به آتش کشيد ... تذكرة الحفاظ ، ذهبي ، ج1 ،‌ ص5 و علوم الحديث ، دكتر صبحي صالح ، ص30 .
( اين نوع برخورد با احاديث نبوي در حالي است که خداوند عزوجل در قرآن فرموده است : « وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ۚ / سوره حشر ، آيه 7 » .
از طرفي تدوين حديث اهل سنت از زمان عمر بن عبدالعزيز شروع شد و قبل از آن سياست منع تدوين حديث حاکم بر جامعه بود . و طبيعي است که از زمان پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم تا به حکومت رسيدن عمربن عبدالعزيز تعداد زيادي از صحابه و حافظان حديث از دنيا رفته بودند و آن افرادي هم که در قيد حيات بودند با واسطه شدن زمان طولاني از وفات پيامبر اسلام بيقين خيلي از احاديث را فراموش نموده بودند زيرا قبل از آن دوران حق بيان کردن حديث را نداشتند ، بنا بر اين طبيعي است وقتي کسي مدت طولاني چيزي را مرور و يا بيان نکند فراموش مي کند . پس بايد شما که مدعي اجراي سنت پيامبرمي باشيد بايد فكر كنيد كه چه مقدار سنت صحيح از پيامبر اکرم به شما رسيده است . ولي به عقيده من اگر شما خود را اهل کتاب بخوانيد آبرومندانه تر است از اينکه لقب اهل سنت به خود دهيد .

پاسخ اهل سنت:
 
روحانی شیعه از کتب اهل سنت نقل کرده که حضرت ابوبکر احادیث را آتش زد اما تمام خبر را نیاورده زیرا پس از آتش زدن حضرت عایشه از پدرش پرسیده که چرا چنین کردی؟!
دنباله مطلب را ببینید که شیعه ننوشته (از همان منبع )
...بها فدعا بنار فحرقها .........فقلت لم احرقتها ؟ قال خشيت ان اموت وهي عندي فيكون فيها احاديث عن رجل قد ائتمنته ووثقت ولم يكن كما حدثني فاكون قد نقلت ذاك.فهذا لا يصح والله اعلم.
عايشه پرسید چرا چنین کردی ؟ابوبکر گفت: ترسیدم که مرگم فرا رسد و این کتاب پیشم باشد و در آن احادیثی از افرادی نقل کرده ام که مورد اعتماد من بودند ولکن شاید قول رسول الله را درست بمن نرسانده باشند و ترسیدم در این کتاب،سخنی منسوب به پیامبر کنم که نگفته باشند
و امام ذهبی در آخر نظر خود را مینویسد که این روایت صحیح نیست
این است میزان امانت داری شیعه!!
اولا عبارت را نصفه نقل میکند!!
دوما نظر راوی را که میگوید این روایت صحیح نیست را نیز اصلا نمینویسد !!!
قرآن میفرماید:
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (71) آل عمران
ای اهل کتاب چرا دانسته حق را با باطل میپوشانید؟
آیا شما اینجا در نقل این روایت (و همه جا ) صفات اهل کتاب را در عالمان شیعه ندیدید ؟
بله در زمان خلفای راشدین مسلمانان احادیث را ننوشتند این سخن شیعه درست است،
اما اولا : باید بدانیم چرا چنین کردند و انگیزه چه بود؟
دوما: باید بدانیم که ننوشتن به معنی عمل نکردن نیست.
رسول الله صلی الله علیه وسلم وفات یافتند در حالیکه نه احادیث را جمع کرده بودند و نه قرآن را ،و قرآن در دل حافظان بود پیامبر صلی الله علیه وسلم مطمئن بودند که الله قرآن و سنت را محفوظ نگه میدارد.
حضرت ابوبکر در دوره کوتاه خلافت خود اول قرآن را جمع کردند و برای اینکه مبادا مردم حدیث و قرآن را مخلوط کنند دستور دادند حدیث را کسی ننویسد و البته این دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز بود و اگر چنین نمیکردند احتمال داشت قرآن و حدیث مخلوط شود شما میدانید که سخنان رسول خدا به اندازه قرآن برای ما اهمیت دارد پس این اهمیت این خطر را نیز در پی داشت که مبادا مردم فرق بین این دو چیز مقدس را ندانند و یکجا بنویسند و راه برای تحریف قرآن باز شود
اما این اقدام هشیارانه، قرآن را محفوظ کرد. شاید بگویید اما این حفظ قرآن به قیمت نابودی سنت، بدست آمد!
جواب این است که خیر اینطور نیست.
حدیث در زندگی روزانه مردم در زمان خلفای راشدین نقش حیاتی داشت ،فقط مدون نبود.
ننوشتن حدیث به معنی پیروی نکردن از حدیث نبود ، حدیث در یاداشت و ذهن یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم بود و آنها روایات را به تابعیین میگفتند .
دوستی میگفت که من در جوانی شیفته حکمتیار بودم و سخنرانی های او را حفظ میکردم تا آنجا او را دوست داشتم که نه فقط میتوانستم (حتی ده سال بعدتر) گفته هایش را دوباره بگوییم که حتی میتونستم زیر و بم صدایش را در حین سخنرانی تقلید کنم چون بیاد داشتم کجا بلندتر صحبت کرد و کجا آهسته تر!!
و همه میدانم میزان عشق و علاقه صحابه به رسول الله صلی الله علیه وسلم را پس تعجب ندارد اگر سخنان ایشان چون یادگاری گرانقدر دهان به دهان میگشت و درسینه ها حفظ بود
و محبت بعضی از تابعیین با رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز از صحابه رضی الله عنهم کمتر نبودند جوانی به حضرت حذیفه گفت اگر محمد صلی الله علیه و سلم حالا زنده میبود نمیگذاشتیم قدم بر زمین بگذارد ( او را بر دوش میگرفتیم تا از زحمت راه رفتن آسوده باشد ) بمن خبر بده ای حذیفه که شما چگونه او را گرامی میداشتید؟

پس تابعیین نیز در حفظ حدیث کوشیدند و بعد ثبت حدیث شروع شد زیرا دیگر تمام مسلمانان دنیا فهمیده بودند که قرآن بین دو جلد ،چند آیه دارد و ترتیب آن کدام است و تمییز بین قرآن و حدیث ممکن و کاملا آسان شد و خطر تحریف بطور کلی از بین رفت.
و اینکه شیعه میگوید صحابه رضی الله عنه؛ خصوصا حضرت عمر، به سنت عمل نکردند از زشت ترین تهمت های آنهاست
این است عمر رضی الله عنه که جلوی حجر الاسود می ایستد و آنرا میبوسد و میگوید تو پیش من یک سنگ سیاهی ،نه ضرر داری نه فایده .
ولی چون رسول الله صلی الله علیه وسلم ترا بوسید من نیز میبوسم.
یعنی با آنکه عمر رضی الله عنه در دل راضی نبود به بوسیدن سنگ ،اما چون آن را سنت رسول الله دید با شوق بوسید
.
پس سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم کاملا حفظ شده و روزانه به آن عمل میکردند ،بلکه شما هیچ شخصیت تاریخی را نمیتوانید نشان دهید که جزییات زندگیش مثل زندگی رسول الله حفظ شده باشد. ما حتی میدانیم در وقت ورود به مسجد، کدام پایش را اول پیش میگذاشتند و کدام را دوم .
باز حالا شيعه چه حقي دارد كه بما اعتراض كند؟ مگر خودش چه گلی بر سر امت زده است ؟ مگر شیعه خودش چه وقت احادیث رسول را جمع نموده است؟! مگر زودتر از ما دست بکار شده بود ؟!!!!
شیعه اصلا یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم را قبول ندارد پس حتی اگر یاران پیامبر احادیث را از روز اول مینوشتند باز شیعه میگفت که این روایات دروغ است.
شیعه فقط میگوید علی علی!!
و حضرت علی رضی الهس عنه هم خودش کتاب حدیثی ننوشته زحمت نوشتن سخنان علی رضی اله عنه را قرنها بعد مردی کشیده و در نهج البلاغه نوشته که از نظر من سرتاسر دروغ است.
و زحمت جمع آوری احادیث رسول را نیز امام صادق که هم عصر امام مالک بودن نکشیده، مالک کتاب حدیثی بنام موطاء دارد اما امام صادق رحمه الله خودش کتابی ندارد و اینطور که شیعه میگه زحمت نوشتن کتاب را داده به علامه مجلسی و به او گفته که هزار سال بعد احادیث را جمع کند!!
و باز این شیعه ما را متهم میکند که احادیث را دیر جمع آوری کردیم
آیا تا حالا مردمی عجیب تر و گزافه گوتر و پرمدعاتر و بی عمل تر از علمای شیعه دیده اید؟!!!

                                                                                                                                    محمد باقر سجودی

0 نظرات:

ارسال یک نظر