ملای شيعه بر سر منبر، مذهب خود را لو داد و راز را آشکار کرد!


نویسنده: 
محمد باقرسجودى
هميشه دنیا از شیعه ها میپرسید که آخر چرا؟ گریه برای مردی که 1360 سال قبل شهید شده و به اعتراف شما  در بهشت برین است چرا؟ دنیا میگوید اینطور گریه کردن طبیعی نیست، عاقلانه نیست! بی علت است عجیب است غریب است !!مثل زنان مویه کردن چرا؟ بر سینه کوبیدن چرا؟  زنجیر زدن و حرکات هماهنگ چرا؟ بعد قمه زنی چرا؟

 و بعد در همان حال  حلوا دادن و پلو  و خورش و نوشابه و شربت و شیرینی خوردن چرا ؟ مگر عروسی است؟!!!!
شیعه هرگز جواب درستی نمیداد و فقط میگفت: آقا حسینم! اینها همه از  عشق  به توست.....
اینچگونه عشقی است که یک دقیقه قبل میخندیدی، روضه که شروع شد مثل مادر مرده ها می گریی، و باز 5 دقیقه بعد خنده ات میگیرد؟
و اینطور غذا میخوری که گویی از  قحطی زدگان بیافرا هستی نه از غم زدگان!!
وقتی اولین فرزند ما  بدنیا آمد، من و مادرش در دیار غربت به شدت به حرکات کودکانه او  علاقه مند بودیم، او در یک سال و هفت ماهگی، بطور ناگهانی مرد، و  فردای روز مرگش، ماه رمضان شروع شد، اما نه من، و نه مادر جوانسالش، تقریبا ده روز نتوانستیم حتی در وقت افطار غذا بخوریم!  یعنی میل و  به غذا نداشتیم!  و اشتهای ما کور شده بود!
آخر غم از خود نشانه های دارد، غم زده  که شعله زرد نمیخورد و نوشابه گاز دار را بشکم سرازیر نمیکند!  و شربت  برایش کوفت است!


اما علمای شیعه جواب درستی نمیدادند
تا یک روز یکی از آنها در سر منبر بند را آب داد و راز بزرگی را فاش کرد او گفت:
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود، هزار سیصد  و چهارصد سال پیش.. یه  امام حسینی بود و نامردا زدند و کشتند و بچه هاشو اسیر گرفتند، خب چیکارش کنیم؟ این امام حسینی که مال هزارسیصد چهارصد سال قبله، چه بدرد ما و شما میخوره؟!( هدف  تبلیغاته و)مظلوم نمایی یکی از اساسی ترین کاره برای اینکه تبلیغات کنیم!
گفته این ملای بی عقل را از زبان خودش بشنوید: 
ای دوستان شیعه!
دیدید آنها دارند از حسین استفاده ابزاری میکنند و به ریش تو میخندند و تو داری گریه میکنی!
حالا  برای تبلیغات چه چیزی، میخواهند مظلوم نمایی کنند ؟
 جواب به این سوال آسان است، بیشک آنها نمیخواهند برای بدنام کردن یزید و شمر تبلیغات کنند، زیرا یزید و شمر پیش همه جهانیان بدنامند آنها میخواهند به بهانه قتل امام حسین حضرت ابوبکر و عمر را بدنام کنند که هیچ ربطی به قضیه نداشتند و به گفته خودشان حسین را بهترین فرد  در بین خود میدیدند و برای همین هم عمر دختر یزدگرد را داد به حسین و گفت که لایق این شاهزاده فقط حسین است و بس!
البته این داستان  ساخته شیعه هاست و پیش ما دروغ است، اما نتیجه داستان پیش ما درست است که حسین پیش عمر عزیز بود پس قتل حسین به عمر چه ربطی دارد که او را فحش میدهند؟!
پس منظور آنها از عزاداری  به اعتراف خودشان گریه برای حسین نیست، مقصود مظلوم نمایی است و  قصد آنها از مظلوم نمایی کوبیدن یزید نیست که بدنام کردن ابوبکر است و منظور بدنام کردن ابوبکر نیست منظور بدنام کردن رفیق های پیامبر است تا دست آخر خود رسول الله صلی الله علیه وسلم را بدنام کنند.


البته آنها چون منافق هستند کارشان در اینجا تمام میشود و بقیه کار را میسپارند بدست کشیش های مسیحی تا با نتیجه گیری از سخنان  ملایان شیعه بگویند:
(پیغمبری که دوستان نزدیک و زنانش منافق بودند خودش هم آدم درستی نبوده)
 و این استدلال قوی را، خیلی از شیعه ها قبول کرده و به مذهب نصارا گرویده اند!
و حقیقتا نتیجه گیری درست از  (بد  بودن یاران پیامبر) همان است که  کشیشان میگویند!
خداوندا  هدایت فرما گمراهان را  و لعنت نما ظالمان را!

1 نظرات:

  • بســـم رب المهـــــدي

    السلام عليک يا أباعبدالله

    سلام و خداقوت

    با افتخار وب بسيار ارزشمند و پرمحتواي شما رو در قسمت پيوندهاي روزانه وبلاگم لينك ميكنم
    در پناه امام زمان باشين انشا’الله
    با آرزوي بهترينها
    در پناه مهربون مهربونا
    التماس دعاي شـهــــــــادت
    http://rahi-besuye-aseman.blogfa.com/

    ۱۸ دی ۱۳۸۹ ساعت ۲:۵۰

ارسال یک نظر