آیا اهل سنت، حدیث را مهم تر از قرآن میدانند؟( سوال جواب با منکران حدیث)3
ناباوران به حدیث میگویند: ما منکر کلیه احادیث نیستیم و فقط سه نوع حدیث را قبول نداریم
1- حدیثی که در جزییات سخن گوید، برای مثال:
گاو بنی اسراییل! یعنی خدا گفته یک گاو قربانی کنید و بنی اسراییل کار را برخود سخت کردند و از رنگش و سنش و چاقی ولاغری گاو حرف زدند ..
1- حدیثی که در جزییات سخن گوید، برای مثال:
گاو بنی اسراییل! یعنی خدا گفته یک گاو قربانی کنید و بنی اسراییل کار را برخود سخت کردند و از رنگش و سنش و چاقی ولاغری گاو حرف زدند ..
و برای خدا مهم نبود که چاق باشد یا لاغر،به همین قیاس خداوند به مسلمانها گفته حجاب را رعایت کنید و آنها در جزییات رفتند که یک مو معلوم باشد حرام است یا دو مو یا سه مو !! این را قبول نداریم که حدیث در جزییات برای ما تکلیف تعیین کند.
2 - در حدیثی که دستور قرآن را بزمین میزند با شما مخالفیم! حدیث متضاد با قرآن را قبول نداریم، خدا میگوید زنا کار را صد ضربه شلاق بزنید، شما میگویید نه !! آنقدر سنگ بزندیش تا که بمیرد! قبول این حدیث کفر است.
3- ما آن حدیثی را قبول نداریم که برخلاف عقل سلیم باشد، مثل حدثیی که میگوید سگ سیاه شیطان است را منکریم.
غیر از این روایات دیگر را قبول داریم.
2 - در حدیثی که دستور قرآن را بزمین میزند با شما مخالفیم! حدیث متضاد با قرآن را قبول نداریم، خدا میگوید زنا کار را صد ضربه شلاق بزنید، شما میگویید نه !! آنقدر سنگ بزندیش تا که بمیرد! قبول این حدیث کفر است.
3- ما آن حدیثی را قبول نداریم که برخلاف عقل سلیم باشد، مثل حدثیی که میگوید سگ سیاه شیطان است را منکریم.
غیر از این روایات دیگر را قبول داریم.
پاسخ اهل سنت:
باید توجه کنیم که ناباوران به روایات، برای تاریخ و تواتر ارزشی قایل نیستند، اگر برایشان بگوییم که همه دنیا یک صدا و بدون اختلاف، در طول تاریخ گفته اند که پیامبر مرد زانی متاهل را سنگسار کرده اند، نمیگویند پیامبر اشتباه کرده است.
میگویند همه شما دروغ میگویید!
اگر همه ما بگوییم که پیامبر فرموده موی زن باید بعد از دستور حجاب، پوشیده باقی بماند نمیگویند پیامبر نادرست گفته !
میگویند تاریخ شما را قبول نداریم محال است محمد در جزییات حرف بزند، و محال است بر خلاف عقل سلیم بگوید سگ سیاه شیطان است!
میگویند همه شما دروغ میگویید!
اگر همه ما بگوییم که پیامبر فرموده موی زن باید بعد از دستور حجاب، پوشیده باقی بماند نمیگویند پیامبر نادرست گفته !
میگویند تاریخ شما را قبول نداریم محال است محمد در جزییات حرف بزند، و محال است بر خلاف عقل سلیم بگوید سگ سیاه شیطان است!
ناباوران به احادیث، اصلا برای پیامبر نقشی برای قانون گزاری برای بعد از وفات، قایل نیستند !
پس سخنان پیامبر برای آنها در حد سخنان یک فیلسوف است، که قابل قبول یا قابل رد است، بنابراین وقتیکه میگویند ما با همه احادیث مخالف نیستیم،منظورشان این نیست که با آنهایی هم که موافقند، با همان شیوه ای برخورد میکنند که ما ایمان داریم، نه! بلکه اگر شیوه بهتری یافتند رهایش میکنند.
مثلا پیامبر فرمود:
هرکس گدایی کند و از مردم نیاز های خود را بخواهد،الله او را فقیر میکند ( او کما قال )
ما این را همپایه وحی میدانیم و درخواست بیجا نمیکنم،
اما منکر حدیث شاید از این جمله خوشش بیاید، اما رد عمل او مثل ما نیست، اگر مصلحت دید، حاجات خود را از مردم تقاضا کند، در این گناهی نمیبیند و باور نمیدارد این کار، فقیرش میکند!
پس سخنان پیامبر برای آنها در حد سخنان یک فیلسوف است، که قابل قبول یا قابل رد است، بنابراین وقتیکه میگویند ما با همه احادیث مخالف نیستیم،منظورشان این نیست که با آنهایی هم که موافقند، با همان شیوه ای برخورد میکنند که ما ایمان داریم، نه! بلکه اگر شیوه بهتری یافتند رهایش میکنند.
مثلا پیامبر فرمود:
هرکس گدایی کند و از مردم نیاز های خود را بخواهد،الله او را فقیر میکند ( او کما قال )
ما این را همپایه وحی میدانیم و درخواست بیجا نمیکنم،
اما منکر حدیث شاید از این جمله خوشش بیاید، اما رد عمل او مثل ما نیست، اگر مصلحت دید، حاجات خود را از مردم تقاضا کند، در این گناهی نمیبیند و باور نمیدارد این کار، فقیرش میکند!
طبعا در قاموس ما، این نوع قبول داشتن حدیث؛ با قبول نداشتنش؛ یکسان است، این نوعی بازی با کلمات است.
و حالا بپردازیم به انواع روایاتی که علنا میگویند قبول نداریم:
و حالا بپردازیم به انواع روایاتی که علنا میگویند قبول نداریم:
1 - میگویند جزییات را قبول نداریم، حرفشان این معنی را دارد که الله گفته نماز بخوانید اما نگفته چگونه بخوانید، پس مهم نیست که چگونه بخوانیم، فقط باید از چهارچوب قرآن خارج نباشد !
این طرز فکر یعنی مرگ دین، و عملا این گروه هرگز تبدیل به گروه نمیشوند، تا وقتی که به جزییات اهمیت بدهند، آنها فقط بصورت یک پارازیت در عالم اسلام باقی میانند و بس!
اما ما میگوییم که جزییات را رسول الله بیان میکند و دلیل، آیاتی است که ما را امر به پیروی از ایشان کرده است!
دلیل ما قرآن است، اما منکران حدیث؛ که ما را به دشمنی با قرآن متهم میکنند؛ خودشان با دزدیدن معنی اطعیوا الرسول، میگویند منظور قرآن از پیروی از رسول یعنی پیروی از ترجمه کننده قرآن، خودشان ضد قرآن هستند.
اما ما میگوییم که جزییات را رسول الله بیان میکند و دلیل، آیاتی است که ما را امر به پیروی از ایشان کرده است!
دلیل ما قرآن است، اما منکران حدیث؛ که ما را به دشمنی با قرآن متهم میکنند؛ خودشان با دزدیدن معنی اطعیوا الرسول، میگویند منظور قرآن از پیروی از رسول یعنی پیروی از ترجمه کننده قرآن، خودشان ضد قرآن هستند.
و دیگر اینکه بعد از قرآن،دلیل ما عقل است .یعنی ما میگوییم مردم مدینه، مردمی که پشت سر رسول الله، نماز را میخوانند و جزییات را میدیدند و میشنیدند که رسول الله میگفت:
«مثل من نماز بخوانید»
و دیدند که رسول الله در نماز ظهر اشتباه کرد و آنرا دو رکعت خواند، و دیدند که ایشان چگونه اشتباه خود را جبران کرد، آیا آین معقول است که این مردم، وقتی که در نماز خود اشتباه کردند از رسول الله پیروی نکنند؟ و بگویند جزییات است و کار رسول حجت نیست؟ !!
یا بعد از مرگ ایشان، کارشان را حجت ندانند یا که برای فرزندان و نوه های خود، حجت ندانند ؟ و بگویند وقتی در نماز اشتباه کردیم تحت هیچ قانونی نیستیم بلکه در هیچ چیز تحت قانون واحدی نیستیم ؟
«مثل من نماز بخوانید»
و دیدند که رسول الله در نماز ظهر اشتباه کرد و آنرا دو رکعت خواند، و دیدند که ایشان چگونه اشتباه خود را جبران کرد، آیا آین معقول است که این مردم، وقتی که در نماز خود اشتباه کردند از رسول الله پیروی نکنند؟ و بگویند جزییات است و کار رسول حجت نیست؟ !!
یا بعد از مرگ ایشان، کارشان را حجت ندانند یا که برای فرزندان و نوه های خود، حجت ندانند ؟ و بگویند وقتی در نماز اشتباه کردیم تحت هیچ قانونی نیستیم بلکه در هیچ چیز تحت قانون واحدی نیستیم ؟
اگر معقول است برای شما معقول است!
از نظر ما با توجه به آیه اطعیوا الرسول، معقول همان است که تا روز قیامت همانطور سجده سهو کنیم که رسول الله کردند ما دلیل از قرآن وعقل داریم و شما هیچ دلیلی ندارید جز مجادله های رکیک!
از نظر ما با توجه به آیه اطعیوا الرسول، معقول همان است که تا روز قیامت همانطور سجده سهو کنیم که رسول الله کردند ما دلیل از قرآن وعقل داریم و شما هیچ دلیلی ندارید جز مجادله های رکیک!
2 – اما اینکه میگویند حدیث متضاد با قرآن را قبول نداریم، درست است ما؛اهل سنت؛ هم قبولش نداریم، اما سنگسار زنا کار، جایگزین صد ضربه شلاق نشده، ما فقط میگوییم که در آیه ذکر نشده که این مجازات فقط برای مجرد است و این را پیامبر تشریح کرده اند.
هان اگر آیه میگفت مجرد باشد یا متاهل، 100 ضربه شلاق بزنید،حق داشتید بگویید که این حدیث مخالف قرآن است.اما ما حدیث سنگسار را در سایه خاموشی قرآن و در بسته بندی زیبایی (تتواتر و خبر قطعی و یقین و متفق علیه) بشما هدیه میکنیم، همراهش هم صد آیه قرآن را که رسول الله مطاع است باید از او اطاعت کنیم را بشما میگوییم !
باز شما میگویید این حدیث، خلاف قرآن است؟
نه ! بلکه انکار شما خلاف قرآن و خلاف عقل سلیم است!
شما یک پیامبر خیالی را قبول دارید یا یک پیغمبر تاریخی را؟
وانگهی اگر ما قبول کنیم که همه این روایات دروغ است ! و همه متفق بر دروغگویی شده اند! پس باید حرف رشاد خلیفه را قبول کنیم که میگوید که همه مسلمانان یکصدا دو آیه را به قرآن اضافه کردند. و با دلیل های ریاضی این را ثابت هم میکند ؟؟؟؟!!!
و در این صورت، حق با منکران قرآن فعلی است یعنی طبق نظر شما، جلوی ما دروغگویانی هستند که متفقا و متحدا، قانون صد ضربه شلاق را ( بلکه هزاران قانون دیگر را )تغییر داده اند، اگر اینطور باشد،ما از این دروغگویان متحد و متفق ، هیچ چیز را نباید قبول کنیم و متاسفانه قرآن هم توسط همین دروغگویان متفق و همدست، بما رسیده، پس شاید متفقا آیاتی را به آن اضافه یا حذف کرده اند!! و بعد برای محکم کاری نوشته اند این قرآن قابل تحریف نیست!!
بنابر این از لحاظ استدلالی و عقلی، و از همه مهم تر به صد دلیل قرآنی ( دلیل قرآنی در پیروی از رسول الله )انکار حدیث سنگسار و امثالهم، انکار خود قرآن است و این انکار شما در حقیقت، مخالفت با قرآن است.
و در این صورت، حق با منکران قرآن فعلی است یعنی طبق نظر شما، جلوی ما دروغگویانی هستند که متفقا و متحدا، قانون صد ضربه شلاق را ( بلکه هزاران قانون دیگر را )تغییر داده اند، اگر اینطور باشد،ما از این دروغگویان متحد و متفق ، هیچ چیز را نباید قبول کنیم و متاسفانه قرآن هم توسط همین دروغگویان متفق و همدست، بما رسیده، پس شاید متفقا آیاتی را به آن اضافه یا حذف کرده اند!! و بعد برای محکم کاری نوشته اند این قرآن قابل تحریف نیست!!
بنابر این از لحاظ استدلالی و عقلی، و از همه مهم تر به صد دلیل قرآنی ( دلیل قرآنی در پیروی از رسول الله )انکار حدیث سنگسار و امثالهم، انکار خود قرآن است و این انکار شما در حقیقت، مخالفت با قرآن است.
3 – اما حدیثی که خلاف عقل باشد را قبول ندارند، ما هم قبول نداریم منتهی ما میگوییم هیچ حدیث صحیحی بر خلاف عقل نیست ( دقت کنید به لفظ حدیث صحیح )
بلکه از این بیشتر ما میگوییم هزار بار صدق حدیث صحیح، با پیشرفت علم ثابت شده و این بهترین دلیل است که بقیه هم ثابت خواهد شد و یعنی ثابت خواهد شد که سگ سیاه شیطان است!
هان اگر شما ثابت کردید سگ سیاه، فرشته است،یا یک سگ معمولیست آنوقت حرف بزنید! فعلا مساله پا در هواست!!
بلکه از این بیشتر ما میگوییم هزار بار صدق حدیث صحیح، با پیشرفت علم ثابت شده و این بهترین دلیل است که بقیه هم ثابت خواهد شد و یعنی ثابت خواهد شد که سگ سیاه شیطان است!
هان اگر شما ثابت کردید سگ سیاه، فرشته است،یا یک سگ معمولیست آنوقت حرف بزنید! فعلا مساله پا در هواست!!
اما ما برای این قبولش داریم، چون همان کتابی که از قول رسول نوشته سگ سیاه شیطان است، ایضا از قول ایشان نوشته:
سیاه دانه شفا است و این درست در آمد نوشته، یهود در فلسطین جمع میشوند این درست در آمد،
نوشته روزگاری عربستان سبز بوده این درست در آمد
نوشته باز سبز میشه داره درست در میاید
نوشنه یهود در فلسطین دیوار میسازند دارند میسازند
نوشنه اینترنت پیدا میشه درست در آمد
پس ما حق داریم به این کتاب حدیث اعتماد کنیم
سیاه دانه شفا است و این درست در آمد نوشته، یهود در فلسطین جمع میشوند این درست در آمد،
نوشته روزگاری عربستان سبز بوده این درست در آمد
نوشته باز سبز میشه داره درست در میاید
نوشنه یهود در فلسطین دیوار میسازند دارند میسازند
نوشنه اینترنت پیدا میشه درست در آمد
پس ما حق داریم به این کتاب حدیث اعتماد کنیم
حالا شما یک موضوع را ثابت کنید که حدیثی نادرست بوده،بعد با ما بحث کنید!
مثلا ثابت کنید در حدیثی صحیح گفته شده خورشید نمیگردد و حالا عکسش ثابت شد !
و هرگز نمیتوانید ..... وَلَنْ تَفْعَلُوا
شما درباره سگ سیاه چه میدانید؟ مخالفت با ناشناخته ها نشانه عقل نیست؟
الله همه ما را بیشتر هدایت کند آمین
مثلا ثابت کنید در حدیثی صحیح گفته شده خورشید نمیگردد و حالا عکسش ثابت شد !
و هرگز نمیتوانید ..... وَلَنْ تَفْعَلُوا
شما درباره سگ سیاه چه میدانید؟ مخالفت با ناشناخته ها نشانه عقل نیست؟
الله همه ما را بیشتر هدایت کند آمین
محمد باقر سجودى
0 نظرات:
ارسال یک نظر