علل فتنه انگیزی در تایباد چیست؟

چهار شنبه 26 ژانويه 2011 - 6 بهمن 1389 - 01:01:18 به وقت تهران

جمعی از نخبگان علمی و فرهنگی اهل سنت ایران
http://dc313.4shared.com/img/B5PC-Cxi/0.9262237051356725/_____.bmpویژۀ سنی نیوز: جمعی از نخبگان علمی و فرهنگی اهل سنت ایران با ارسال پیامی به ادارۀ سایت سنی نیوز علل فتنه انگیزی رژیم صفوی ایران در تایباد و دیگر مناطق اهل سنت ایران را بیان نموده اند که اینک متن این پیام خدمت برادران و خواهران گرامی تقدیم می گردد.
در حمايت از مردم غيور تايباد:
 علل فتنه انگیزی در تایباد چیست؟
تاریخ ایران زمین بدون اهل سنت نه تنها ناقص که غیر قابل تصور است, عکس آنرا می توان تصور کرد چون که وجود شیعیان اثناعشری در تاریخ ایران یک پدیده نو ظهور است که آغاز تاریخ اسلام در ایران را بدون شیعه و تشیع می توان خواند و کامل و سالم خواند.
البته اگر بخواهیم تمام فراز و نشیب تاریخ اسلام در کشور عزیزمان را ملاحظه کنیم و علاوه بر سفیدی و رنگارنگی آن سیاهی و نکبت و ظلم و ستم و شرک و بدعت موجود در کشور را نیز بخوانیم و بفهمیم ناگزیر باید تاریخ شیعه اثناعشری را نیز به تاریخ ایران آزاد و آزاده و دارای اسلام خالص و عقیدة پاک اهل سنت اضافه کنیم.
شاید بعضی ها تعجب کنند که اهل سنت که همواره از وحدت و اتحاد و انسجام دینی و ملی و فرهنگی سخن می گویند چرا اینبار  اینگونه شروع کردند! علت دارد:
علتش این است که می خواهیم بعضی متعصبان و افراطیان صفوی منش بدانند که ایران زمین تنها ارث پدری آنها نیست این کشور عزیز و رنگارنگ که از هر دین و مذهب و فرهنگ و قومیتی در آن گل و شگوفه وجود دارد در انحصار متعصبان جاهل و افراطیان خشونت طلب نیست این کشور با همین تنوع زیباست و هر روزی که دشمنانش بخواهند مذهب و نظام خاصی را بر آن مسلط کنند باید بدانند که خود شان محکوم به فنا و نابودی خواهند گردید.
تاریخ اهل سنت در ایران یعنی تاریخ اسلام و تاریخ اسلام در ایران یعنی عشق و صداقت و فرهنگ و دانش و بینش و انتخاب ملت ایران که با درک و پویایی کامل فهمیدند که در چه زمانی چه دین و فرهنگ و عقیده ای را انتخاب کنند.
اما اینکه فرصت طلبان و افراطیان و غالیان جاهل صفوی به زور مردم را مجبور کردند به مذهب شیعه اثناعشری تن بدهند ظلم و ستم نابخشودنی است که آینده تاریخ ما قضاوت خواهد کرد آنان جهل خودشان را که دانش می پنداشتند و شرک و بدعت خود را که دین خالص می انگاشتند بر مردمی مسلط کردند که اینک از آن دین و مذهب و عقیده تحمیلی گریزان هستند.
آری ملت ایران امروز از اسلام به رنگ تشیع دروغین و تحمیلی کاملا بیزار و متنفر است آنکه اختیار دارد با اختیار خود اسلام خالص و بی شائبه و عقیده پاک و سالم و توحیدی اهل سنت را می پذیرد.
اینکه غالیان و افراطیان جرأت ندارند به مردم آزادی انتخاب مذهب و عقیده را بدهند خود روشن ترتن دلیل است که می ترسند ساختمان دروغین شرک و بدعتی که نام تشیع بر آن نهاده اند فرو پاشد و تمام رشته های چند صد ساله شان پنبه شود.
اینکه از مخالفان دینی و مذهبی و فرهنگی شان هراس دارند و با نظام پلیسی مردم را به زور به خیابانها و حسینیه ها و پای رسانه های دروغ افکن و تفرقه انگیز می کشند از ترس این است که اگر مردم آزاد گذاشته شوند قطعاً این خرافات بی ریشه را نخواهند پذیرفت.
اینکه به قول خودشان از یک اقلیت ناچیز اهل سنت در ایران می ترسند چون می دانند که مردم ایران با فکر و هوش و سلیقه زیبا و فطرت سالمی که دارند اگر مختار گذاشته شوند هرگز مذهب شیعه اثناعشری را به عنوان گزینه برتر نخواهند پذیرفت.
به همین دلیل است که فشارها بر ملت ایران روز افزون می شود تهدیدها و فشارها بر اهل سنت هر روز شدیدتر می شود, دائره محاصره اهل سنت و علماء و حوزه ها و نخبگان و فرهنگیان هر روز تنگ تر می شود.
ظلم و ستم و خشونت افراطگرایان و غالیان صفوی منش هر روز شکل دیگری به خود می گیرد از تحریمها و فشارهای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و دینی و حقوقی و قومی و مذهبی گرفته تا حذف فیزیکی و  اعدام صدها عالم و روشنفکر و جوان و متدین اهل سنت,  از زندان و شکنجه و آدم ربایی و ترور گرفته تا انواع و اقسام آزار و شکنجه روحی عمومی و تبلیغات ضد عقیده و مذهب و توهین به تمام مقدسات اهل سنت که در واقع توهین به اسلام و یک و نیم میلیار مسلمان جهان است از دخالت در تمام مسائل دینی و اجتماعی گرفته  تا دخالت در حوزه ها و مساجد و حتی زندگی شخصی علمای اهل سنت!.
علت العلل تمام این فشارها عقده ترکانی افراطیان غالی است که عقده های انباشته  قرنهای متمادی را امروز که فرصت یافته اند خالی می کنند, و این روند تنها در داخل کشور نیست در عراق و افغانستان و فلسطین و پاکستان و هر جایی که دستشان برسد عقده خالی می کنند و انتقام می گیرند.
پرواضح است که حساب عموم ملت ایران و شیعیان داخل و خارج ایران از این گروه غالی و افراطی کاملا جداست, تنها این گروه  یا مجموعه گروههای غالی و افراطی است که نقطه مشترک آن فقط نام شیعه اثناعشری و انتقام از اهل سنت است و هر کس با میل و توان و سلیقه خود  در هر جا هر چه توانست انجام می دهد.
حتی در داخل نظام و حاکمیت جز بخشی از اصلاح طلبان, بقیه تقریبا تمام جناحهای درون حاکمیت در برخورد با اهل سنت و اینکه  اهل سنت شهروند درجه سه هستند! اتفاق نظر وجود دارد!.
بنا بر این هر کدام از ارگانهای درون هر جناح  و تمام حناحهای درون حاکمیت هرگونه سلیقه ای که خواسته باشند علیه اهل سنت اعمالی می کنند و در این باره هیچ جناح و ارگان و شخیصت و آمر و عاملی در برابر کسی پاسخ گو نیست و طبعا در این زمینه به اصطلاح علماء و مراجع تقلیدی هم هستند که در صورت نیاز هر کس می تواند برای تسکین وجدان و احیانا تضمین بهشت! و ثواب! در قبال جهادش علیه اهل سنت! به آنان مراجعه کند و تأیید بگیرد!.
لذا تقریبا حدود 32 سالی که از آغاز انقلاب تا کنون می گذرد در  هیچ گوشه ای از کشور و در هیچ موردی هیچ فرد سنی جرأت و جسارت مراجعه به دوائر قضایی نکرده و نخواهد کرد.
چون پیشاپیش می داند که اولا شکایتی به ثبت نخواهد رسید و ثانیا کدام قاضی می خواهد به نفع یک سنی حکم خواهد کرد, چون مجموع جناحها و ارگانهای حاکمیت دیدشان نسبت به اهل سنت دید غیر خودی و شهروند درجه سه و غیر شایسته و محکوم است.
بی تردید کسانی ممکن است پیدا شوند که با حرافی و دروغ پرداری و تلبیس و مغلطه این واقیعیت را انکار کنند اما آنچه قابل انکار نیست این است که در تمام قضایایی که علیه اهل سنت بدستور آمران و اجرای مباشران انجام گرفته تا کنون حتی یک مورد شکایت وجود ندارد؟.
تمام اعدامها و ترورهایی که شده  یک مورد شکایت ثبت نشده بلکه  از پیکری اینگونه قضایا توسط مالکان کشور منع شده است! و گاهی وارثان و اولیای قتل با تهدید و ارعاب از پیگیری باز داشته شده اند.
باز می گردیم به جریان اخیر تایباد و بر کناری امام جمعه آن شهر جناب مولانا فاضلی آنهم نه با حکم رسمی  بلکه از طریق اهرمهای فشار معهود و شناخته شده طی سه سال گذشته دادگاه ویژه روحانیت ایشان را بر کنار می کنند و چندین فقره جرم هوایی! علیه ایشان اعلام می شود و از ایشان خواسته می شود که خود در جمع اعلان کند که عوض من امام جمعه شهر فلانی و مدیر حوزه فلانی خواهد بود!!
کدام نظام پلیسی در جهان با این وقاحت بر خورد می کند, آن هم چه جرمهای خطرناکی!: همکاری با جماعت تبلیع! همکاری با جماعت اخوان! تشکیل شورای علمای اهل سنت! تشکیل انجمن فرهنگی سلمان فارسی!و.....
در کدام جنگل چنین قانونی حاکم است؟! آنوقت انتظار هم دارند که چون آقایان مالک و ارباب کشور و ملت ایران هستند لذا  باید سمعا و طاعتا بدون چون و چرا  بشنوند و اطاعت کنند!.
طبیعی است که  مردم  به این حکم جائرانه و غیر قانونی اعتراض کنند! و طبیعی است که کسانی خود را همه کاره مردم می دانند در برابر این ندانم کاری ها پاسخگو باشند! آخر به چه جرمی و با کدام دلیل و توجیه یک امام جمعه و مدیر حوزه بدستور یک تیم فشار بر کنار میشود و هیچکس نیست که به 150 هزار نماز گذار شهر پاسخ بدهد که دلیل و علت و انگیزه این برکناری چیست؟ و برکنار کننده کیست؟!.
آخه چه ربطی به دیگران دارد که مردم داری یک مذهب غیر از مذهب حاکمیت دوست دارند پشت سر چه کسی نماز بخوانند؟! همین باقی مانده که تکلیف ازدواج دختران مردم را هم آقان تعیین کنند کما اینکه در بعضی جاها دارند می کنند! اهل سنت ایران گفتند ما نظام سیاسی را قبول داریم اما نگفتند که اختیار مسجد و حوزه و زن و بچه خود را هم به شما می دهیم.
همین که شما که خود را همه کاره این مملکت بی در و پیکر تعیین کرده اید و در مسائل سیاسی مطلق العنان هستید از سر شما هم اضافه است.
کاری نکنید که مردم مجبور شوند یقه شما را بگیرند, و در هر موردی از شما حساب پس بگیرند, این استراتیژی ثابت اهل سنت است که با وضع موجود و نظام موجود اولویت کارشان فقط فعالیت مذهبی و اجتماعی و فرهنگی است که حوزه ها و مساجد مرکز فعالیت و علماء و نخبگان دینی و فرهنگی رهبران جامعه اهل سنت هستند.
و اهل سنت با تمام  طیفهای مذهبی و فکری که در سراسر کشور پیرو آن هستند نه به کسی توهین می کنند و نه از کسی توهین می پذیرند.
پس چه بهتر که از بر خوردهای سیلقه ای با اهل سنت اجتناب شود تا خدای نکرده شاهد پیامدهای غیر حساب شده ای نباشیم که به شیرازه وحدت ما لطمه وارد کند و آنگاه پشیمانی چاره و درمان نباشد.
بعید نیست که بعضی بخواهند در بر خورد با واکنش طبیعی جوانان اهل سنت تایباد روز جمعه گذشته به گمان خودشان زهر چشم نشان دهند و تعدادی را ادب کنند! اما چنین کاری هرگز به صلاح کشور و شیعه و سنی نخواهد بود و ممکن است
واکنش تندتری بدنبال داشته باشد.

0 نظرات:

ارسال یک نظر