نگاهي به تاريخ ايران بعد از اسلام: تیموریان



 
 مؤلف: فريدون اسلام‌نيا
 

تیموریان [1]
(771-911 ه‍. ق)
بعد از مرگ سلطان ابوسعيد بهادرخان ايلخاني ممالک ايلخاني بدست امراي بزرگ به قطعات چند مجزا گرديد، در نتيجه در نقاط مختلف ايران حکومت‌هاي محلي متعددي بوجود آمد. اين دوران که شصت سال 736 تا 796 ه‍. ق (1320 تا 1380 ميلادي) بطول انجاميد، در تاريخ ايران به دوران ملوک الطوايفي مشهور است. در يورش 5 ساله تيمور گورکاني به ايران (794-789 ه‍. ق) رسم ملوک الطوايفي برافتاد و حکومتي مقتدر و با ثبات در ايران بوجود آمد.
در ميان حکومت‌هاي ملوک الطوايفي ايران تنها سربداران شيعه مذهب بودند و شيخ حسن جوري رئيس سربداران (شاخه شيخيان) تنها شخصي بود که تعصب شديد مذهبي داشت. وي مردم را با زور به شيعه‌گري وادار مي‌کرد. در جنگي که بين شيخ حسن جوري با معزالدين حسين حاکم آل کرت هرات درمي‌گيرد شيخ حسن جوري کشته مي‌شود. حکومت سربداران از 1348 تا 1357 ميلادي (748-758 ه‍. ق) اهل سنت بود و اين نکته از روي سکه‌هايي که با ذکر تاريخ ضرب شده‌اند مشخص گرديده است. ساير حکومت‌هاي ملوک الطوايفي ايران بنابر سکه‌هايي که از آنها بر جاي مانده است همگي اهل سنت بوده‌اند.
تيمور گورگاني در سه مرحله ايران را تصرف کرد. يورش‌هاي او به ايران فجايعي را پديد آورد، که تنها در يورش مغول مي‌توان مشابه آن را يافت اهالي شهرهاي بسياري قتل‌عام شدند از جمله سيستان – بست – استرآباد – نخجوان – هرات – اصفهان – خوارزم – خرم‌آباد – بروجرد – بغداد – شيراز – و بسياري ديگر از شهرهاي ايران به همين سرنوشت دچار شدند. همچنين در لشکرکشي تيمور به هندوستان و عثماني خسارات شديد مالي و جاني به مسلمين وارد آمد. يورش‌هاي سه‌گانه لنگي به ايران را مؤرخان به قرار ذيل تقسيم‌بندي کرده‌اند: 1- يورش اول يا يورش سه ساله 788-790 ه‍. ق 2- يورش دوم يا يورش پنج ساله (789-794) 3- يورش سوم يا يورش هفت ساله 802-807 ه‍. ق در يورش هفت ساله تمامي ايران به تصرف تيمور درآمد و دوران تيموريان در ايران از 807 تا 911 ه‍. ق طول کشيد. لنگي در 17 شعبان 807 ه‍. ق جان سپرد. مملکت وسيع او بين بازماندگانش تقسيم شد. تيمور چهار پسر به شرح زير داشت:
1- اميرزاده غياث‌الدين جهانگير، وي در اوايل اميري تيمور در سمرقند مرد و از او دو پسر ماند، يکي سلطان محمد که سمت وليعهدي تيمور را داشت و در يورش دوم تيمور در شعبان 805 ه‍. ق فوت کرد. ديگري پيرمحمد که حکومت غزنه و هند و وليعهدي تيمور به او مفوض بود که در سال 807 ه‍. ق بدست يکي از امراي خود بقتل رسيد.
2- اميرزاده معزالدين عمر شيخ حکمران فارس، اين پسر هم در حيات پدر در حوالي بغداد کشته شد.
3- اميرزاده جلال‌الدين ميرانشاه حکمران آذربايجان و عراق و الجزيره که در اواخر کار تيمور دچار پريشاني مغز شد. وي در سال 810 بدست قرايوسف حاکم قراقويولون‌ها کشته شد.
4- اميرزاده معين‌الدين شاهرخ: مشهورترين و بهترين پسران تيمور بود که بعد از مرگ پدر با شايستگي که داشت توانست بر اکثر نقاط ممالک وسيع پدرش مستولي شود. دربار شاهرخ در نتيجه کفايت و عقل و کارداني اين اميرزاده مدت‌ها دوام کرد و به علت علم‌پروري شاهرخ و جانشينانش دوران درخشان ديگري در تاريخ تمدن اسلامي ايران بوجود آمد. حکومت فرزندان تيمور در ايران تا سال 911 هجري قمري به طول انجاميد. در سال 911 ه‍. ق با مرگ سلطان حسين بن بايقرا ايران تدريجاً به تصرف صفويه درآمد.
در دوران اواخر تيموري ترکمانان قراقويونلو و آق‌قويونلو بترتيب مدتي در ايران کر و فري کردند ولي مدت حکومت آنها بسيار کوتاه بود.
قراقويونلوها اهل سنت دوازده امامي بودند. بر روي سکه‌هاي آنها اسامي خلفاي راشدين ديده مي‌شود. آق‌قويونلوها شافعي مذهب بودند که توسط صفويه حکومت آنها برانداخته شد. از مهمترين منابع درباره قراقويونلوها و آق‌قويونلوها کتاب ديار بکريه الطهراني الصفهاني مي‌باشد ابوبکر متوفاي 886 ه‍. ق و هم عصر جامي مي‌باشد وي در دربار هر دو قبيله سمت منشي‌‌گري داشت.

القاب و اسامي امراي تيموري و زمان هر يک
1- اميرصاحبقران تيمور
771-807 ه‍. ق
2- ميرزاخليل سلطان‌بن ميرانشاه بن تيمور
807-812 ه‍. ق
3- ميرزا شاهرخ‌بن تيمور
807-850 ه‍. ق
4- ميرزا الغ بيک بن شاهرخ
850-853 ه‍. ق
5- ميرزا عبداللطيف‌بن الغ بيک
853-854 ه‍. ق
6- ميرزاعبدالله‌بن ابراهيم بن شاهرخ
854-854 ه‍. ق
7- ميرزا بابر بن ميرزا بايسنقر بن شاهرخ
852-861 ه‍. ق
8- ابوسعيدبن سلطان محمدبن ميرانشاه
855-873 ه‍. ق
9- سلطان احمدبن ابوسعيد
873-899 ه‍. ق
10- سلطان محمود بن ابوسعيد
899-900 ه‍. ق
11- سلطان حسين بن بايقرا
875-911 ه‍. ق

علم و هنر در دوران تيموري (807 تا 911 ه‍. ق)
سلاطين تيموري بغير از تيمور همگي از بهترين گسترش‌دهندگان علم بوده‌اند. اين دوران که بيش از يک قرن بطور انجاميد، دومين عصر طلايي در تاريخ تمدن اسلامي ايران است. از آنجا که تيموريان با تمدن اسلامي و ايراني تربيت شده و به ذوقيات آندو خو گرفته‌ بودند، با آنکه در ظاهر ادعاي مغول بودن مي‌کردند، در عمل آنها ديگر ايراني شده بودند و آنرا بزرگ مي‌شمردند و ترويج مي‌کردند. در اين راه بعضي از سلاطين تيموري مانند شاهرخ و سلطان حسين بايسنقر حتي راه مبالغه پيمودند. جنگ‌هاي خانگي در دوران تيموريان نه بکشتار گروه‌ها و ويران کردن شهرها و برانداختن مراکز علم و امثال اين امور مي‌انجاميد و نه اينکه علم و علم‌اندوزي در اين دوران به تعطيلي گراييد بلکه توجه به علم و هنر و ادب توسط شاهان و شاهزادگان تيموري امريست که گويي جزو فطرت و خوي طبيعي آنان بود. همانند حکومت‌هاي پيشين قبل از مغول مسلمانان در ايران، چرا که در تغيير حکومت‌ها هم نه شهري ويران مي‌شد و نه اينکه کساني که قدرت را در دست مي‌گرفتند نسبت به علم و علماء کم‌توجهي مي‌کردند. گويي سابقه‌اي همانند مسابقه قدرت در امر علم‌دوستي نيز در فطرت همه آنها موجود بوده است.
شاهان و شاهزادگان تيموري در چار شهر بزرگ سمرقند – هرات – اصفهان و تبريز براي خود دربار شاهي ترتيب داده بودند، هر کدام عده‌يي شاعر و نويسنده و دانشمند علوم مختلف در ميان حواشي خود داشتند و آنها را با انواع انعام‌ها گرامي مي‌داشتند، بطوري که تعداد اهل علم و ادب و کثرت آثار آنان در دوره گورکانيان تعجب‌انگيز است. اسامي بزرگان اين دوره در حبيب السير جلد چهارم و در روضه الصفا مير خواند و تذکره الشعرا دولتشاه و مجالس النفايس امير عليشير نوايي آمده است. تنها تعداد شعراي مذکور در حبيب السير و روضه الصفا بيش از دويست نفر است.
شاهرخ که مردي ديندار، عادل، صلح‌جو، بخشنده، دوستدار علم و ادب، حامي عالمان و اديبان و خواهان آبادي بود، در همان حال فرمانده‌اي فاتح و کامياب و شاعر و خوشنويس و هنردوست بود. او هرات را که مقر حکومت و سلطنتش بود، بصورت مرکزي فعال براي ادبيات و علوم و هنر درآورد، و آنرا محل اجتماع عالمان و اديبان و شاعران و خطاطان و نقاشان ساخت تأليف کتب را تشويق کرد و وضعي بوجود آورد که تا مدت‌ها بعد از او باقي ماند. شاهرخ از عوامل اصلي رونق علم و ادب در عهد تيمور بود. و جانشينانش راهش را ادامه دادند. همچنين شاهرخ ترميم خرابي‌هاي پدرش و تجديد آباداني شهرها و ايجاد مدارس و خانقاه‌ها را با علاقه‌يي تمام پيگيري کرد. در شهر يزد به امر او مقدار کثيري عمارت و بقاع جديد برپا گرديد شهر مرو که بدستور تولي پسر چنگيزخان ويران شده بود، در سال 812 به دستور شاهرخ از نو ساخته شد و سدي بر روي رودخانه مرغاب براي تأمين آب مورد احتياج آن شهر بسته شد. در شهرها مساجد جامع و مدارس و خانات خير ساخته شد. زوجه شاهرخ بنام گوهرشاد در شهر هرات مسجد جامع و مدرسه و خانقاه ساخت. وي در شهر مشهد مسجد گوهرشاد را ساخت که از بدايع هنر معماري و کاشي‌کاري قرن نهم ه‍. ق بشمار مي‌رود. همچنين بدستور شاهرخ در سال 815 ه‍. ق کليه قوانين چنگيزي ملغي اعلام شد و قوانين اسلام جاي آن را گرفت. و دقيقاً وضع قبل از يورش مغول در ايران بوجود آمد. از پسران شاهرخ ميرزا غياث‌الدين بايسنقر و ميرزا الغ بيک از همه بيشتر در پيشرفت علم و هنر کوشيدند. ميرزا غياث‌الدين بايسنقر حاکم خراسان شاعر و خوشنويس ماهر بود که اقسام خط را بدرجه استادي مي‌نوشت، محفل او در هرات مجمع ارباب فضل و هنر بود. به سبب علاقه خاص به نسخ نفيس عده‌يي نويسنده و نقاش صحاف در دستگاه او وجود داشتند تا کتابخانه‌اش را به نفايس آثار مزين سازند. از همين جمله است نسخه شاهنامه معروف به بايسنقري که از جمله آثار هنري بسيار ارزنده ايراني است. اين امير در سال 837 ه‍. ق در سن 37 سالگي درگذشت. از سراسر ايران و توران دانشمندان و هنرمندان بدرگاه او رفته و وي در آنجا با همه آنها با فروتني برخورد مي‌کرد. و آنانرا گرامي مي‌داشت.
ميرزا الغ بيک که حکومت ماوراءالنهر داشت در سمرقند مستقر بود، مانند پدر و برادر بکار علم و ادب اشتياق وافر نشان مي‌داد. در سال 814 ه‍. ق وي حاکم ماوراءالنهر شده در وسط شهر سمرقند مدرسه‌يي رفيع و خانقاهي منيع بنا نمود و بسياري از مزارع و قراء و مستغلات را بر آن بقاع وقف گردانيد و فرمان داد تا استادکاران ماهر در آن بلده فردوس روضه الصفا نشان رصدي بنياد نهادند. که به زيج گورکاني مشهور است. جمعي از بزرگان علوم رياضي و نجوم زمان مثل صلاح‌الدين موسي قاضي‌زاده رومي و مولانا علي قوشچي و غياث‌الدين جمشيد کاشاني و مولانا معين‌الدين کاشاني در ترتيب آن سعي و اهتمام دادند و اکثر تقاويم را از آن استخراج مي‌کردند. الغ بيک خود از علوم رياضي اطلاعات کافي داشت و قسمت بزرگي از اوقات خود را در رصد خانه مذکور در مصاحبت علماء و رياضيدانان مي‌گذرانيد. بناي رصدخانه در سال 841 ه‍. ق به اتمام رسيد.
در دوران حکمراني سلطان ابوسعيد 855 تا 873 ه‍. ق اين وضعيت ادامه داشت. در دوران حکومت سلطان حسين ميرزاي بايقرا (875-911 ه‍. ق) که بر خراسان و گرگان و گاهي تا ماوراءالنهر حکومت مي‌کرد و مقر حکومتش در هرات بود، بر اثر توجهات او به اهل علم و ادب و هنر در بهترين دوران تاريخي خود قرار گرفت. او در آنجا مدرسه و کتابخانه‌اي بزرگ بنا نهاد. مرکز علمي و ادبي و هنري هرات که به امر شاهرخ پي‌ريزي شده بود و با تشويق‌هاي ميرزا بايسنقر تکامل يافته بود در عهد سلطان حسين بايقرا به اوج ترقي رسيد، چنانچه بيش از دوازده هزار تن از علماء از خزانه اين پادشاه ادب‌پرور وظيفه و رابطه داشتند، از آن جمله‌اند: کمال‌الدين عبدالرزاق سمرقندي صاحب مطلع السعدين – ابن حسام شاعر – مولانا سيف بديعي – نورالدين عبدالرحمن جامي عارف مشهور – کمال‌الدين حسين واعظ سبزواري – سيفي شاعر – بنائي شاعر – آصفي شاعر – هاتفي شاعر – هلالي شاعر – زلالي شاعر – عبدالواسع نظامي با خزري صاحب منشات معروف – اميرخواند محمد صاحب روضة الصفا و... 35 سال حکمراني سلطان حسين بايقرا از درخشان‌‌ترين ادوار تمدني دوره تيموريان است. وزير و همدست اين سلطان معرفت دوست امير نظام الدين عليشير نوائي (844-906 ه‍. ق) بود که در شعر فارسي و ترکي نوائي تخلص مي‌کرد. وي بنيان‌گذار شعر و ادب ترکي است.
رصد = وقت ساعت:
از جمله مدارس بسيار مهم دوران تيموري مدرسه رکنيه يزد است که بدست رکن‌الدين محمدبن نظام‌الحسيني متوفاي 732 ه‍. ق در دوران زمامداري سلطان ابوسعيد بهادرخان ايلخاني ايجاد شد. اين مدرسه به رصد وقت ساعت معروف بود. برابر درگاه آن دو مناره بر دو گوشه ايوان ساخته و بر هر مناره مرغي از مس تعبيه کرده بودند که از هر سويي که آفتاب روي مي‌آورد آن مرغ رو بدان جهت مي‌نشست و بر مناره ديگر مرغي پنج نوبت مي‌آمد. در ميان رصد چرخي چوبين و منقش تعبيه شده و به 360 درجه تقسيم گرديده بود. هر روز که آفتاب بر مي‌آمد در يکي از آن درجه‌ها بحروف ابجد نموده مي‌شد. بر چهار گوشه چرخ چهار دايره رسم کرده و در هر دايره سي خانه کشيده و نام‌هاي ترکي – رومي و جلالي را در آن نوشته بودند، و هر روز که مي‌گذشت يک خانه از آن دايره سياه مي‌شد. براي تعيين ساعات روز نيز تدبيري انديشيده بودند.
بدين معني که از دو دريچه بالاي چرخ دو مرغ سر بيرون مي‌آوردند و مهره‌يي رويين در طاسي که زير آن نهاده بودند مي‌افکندند و چرخ در گردش مي‌آمد و از آن 12 تخته سفيد که نشان 12 ساعت بود، هر ساعت يکي مي‌افتاد و تخته‌يي سياه بجاي آن مي‌آمد. براي تعيين ساعات شب نيز راه عمل ديگري در نظر گرفته بودند. براي آن صفحه مذکور ديگري به 12 چرخ وجود داشت که با گذشت هر ساعت يکي از آنها خاموش مي‌شد. گذشته از اين براي تعيين روزهاي ماه و بروج و منازل قمر و امثال اينها نيز اسباب خاصي تعبيه شده بود. اين اثر علمي بي‌نظير در سال 725 ه‍. ق کار ساخت آن به اتمام رسيد.

نام‌آوران دوران تيموري
1- معين‌الدين محمدبن عبدالرحمن ايجي صفوي (830-892 ه‍. ق): از علماي شافعي ايج يا ايگ فارس اثر مهم او جامع البيان في تفسير القرآن يا جوامع التبيان مي‌باشد. وي علاوه بر تفسير در فقه حکمت و ادبيات نيز استاد بود.
2- ميرسيد شريف جرجاني (م 816 ه‍. ق): حکيم – فقيه – مفسر – اديب از آثار اوست: 1- ترجمان القرآن در تفسير و توضيح لغات و مفردات آن بفارسي 2- حاشيه‌اي بر کشاف زمخشري 3- رساله‌يي در فلسفه و کلام در پرسش‌هاي اسکندر بن عمرشيخ بن تيمور لنگي بسال 815 که از اصفهان براي او فرستاده بود. 4- شرح مواقف ايجي 5- تجريد الکلام خواجه نصير طوسي.
3- سيد علاءالدين علي سمرقندي (م 860 ه‍. ق): صاحب تفسير بحرالعلوم با انتخاب از کتب تفاسير با اضافات وي مفسر و فقيه و اديب و حکيم بزرگي بود.
4- علامه مجدالدين محمدبن يعقوب فيروزآبادي (م 817 ه‍. ق): مفسر و اديب و فقيه و حکيم صاحب الآيات في تفسير فاتحة الکتاب.
5- شيخ علاء الدين علي بن محمد شاهرودي بسطامي (م 875 ه‍. ق): مفسر – اديب – فقيه و حکيم مشهور قرن نهم هجري قمري از آثار معروف اوست: 1- تفسير مصنفک بنام سلطان محمد فاتح عثماني بسال 863 ه‍. ق به زبان فارسي (به سفارش سلطان علامه بسطامي زبان فارسي را براي اين تفسير انتخاب کرد). 2- تفسير ملتقى البحرين، اين تفسير به سبب قواعد نحوي که در آن ذکر شده است مشهور است.
6- علامه جلا‌ل‌الدين محمدبن اسعد الصديقي الدواني (830-908 ه‍. ق): فيلسوف رياضيدان – منجم – مفسر – اديب و فقيه، از نسل حضرت ابوبکر -رضی الله عنه- از بزرگترين علماي قرن نهم ه‍. ق از آثار اوست: 1 و 2- اثبات الواجب قديم و جديد 3- توحيد و جبر 4- شرح هياکل النور سهروردي 5و 6- تنوير مطالع قديم و جديد 7- تفسير فلسفي سوره‌هاي اخلاص - کافرون – معوذتين بنام تفسير القلاقل 8- تفسير التهليلية در تفسير لاإله‌الا الله 9- شرح تحرير اقليدس نصير طوسي 10- حاشيه بر حاشيه چغميني 11- شرح سي فصل خواجه نصير.
7- شمس‌الدين محمد احسائي: فقيه – مفسر – حديث‌شناس و فيلسوف مشهور قرن نهم هجري قمري از آثار اوست: 1- درر الثاني العمادية في آحاديث الفقيه بسال 899 در استرآباد 2- زادالمسافرين و شرح زادالمسافرين و بسال 878 بنام کشف البراهين 3- المجلي في مرآت المنجي در کلام و حکمت.
8- مولانا سيف‌الدين احمدبن محمد تفتازاني بن ابوبکر: (شهادت 916 ه‍. ق بدست شاه اسماعيل صفوي)، فيلسوف – فقيه و اديب قرن نهم ه‍. ق.
9- عصمت بخاري (نصيري) وفات 840 ه‍. ق: خواجه‌ فخرالدين عصمة الله بن مسعود بخاري از دانشمندان و شاعران اوايل عهد تيموري است. نسبش به امام جعفر صادق مي‌رسد. رياضيدان – مفتي – مؤرخ و اديب و شاعر و سرآمد فضلا عصر خو د بود. در ميان شاهزادگان تيموري مقام بزرگي داشت.
10- عبدالرحمن جامي 817-898 ه‍. ق: نورالدين ابوالبرکات بن نظام الدين احمدبن محمد جامي شاعر – نويسنده – حکيم – منطق‌دان – متکلم – فقيه – محدث– مفسر - رياضيدان –منجم قرن نهم ه‍. ق. وي جامع علوم زمان خود بود. آثار جامي بصورت نظم و نثر مي‌باشد از آثار اوست: به نظم 1- ديوان‌هاي سه‌گاه شامل قصايد – غزل‌ها – مقطعات و رباعيات. 2- هفت اورنگ از زبده‌ترين آثار جامي است، که شامل هفت مثنوي مي‌باشد.
آثار منشور جامي: 1- بهارستان 2- نفخات الانس در عرفان و شرح حال عرفا تا سال 883 ه‍. ق 3- لوايح 4- أشعة اللمعات 5- نقد النصوص في شرح نقش الفصوص 6- رساله کبير 7- رساله صغير 8- رساله ارکان حج 9- شرح مخزن الاسرار 10- شرح معميات ميرحسين معماتي، جامي از جمله دشمنان سرسخت فلسفه يوناني بود.
11- قاضي ميبدي شهادت (910 ه‍. ق بدست صفويه): قاضي کمال الدين ميرحسين بن معين‌الدين حسيني ميبدي متخلص به منطق بدست صفويه بخاطر قبول نکردن تغيير مذهب به شهادت رسيد. حکيم –متکلم – اديب - عارف - رياضيدان و منجم مشهور قرن نهم ه‍. ق. از آثار اوست: 1- شرح هداية الحكمة اثيرالدين ابهري (اين کتاب در شمار کتابهاي رايج درسي حکمت زمانه بود). 2- شرح طوالع الانوار قاضي بيضاوي 3- شرح کافيه ابن حاجب 4- شرح حاشيه آداب البحث و شرح شمسيه 5- حاشيه بر تحرير هندسه اقليدس خواجه نصير طوسي 6- شرح ديوان حضرت علي بن ابيطالب بفارسي 7- جام گيتي‌نما بفارسي در حکمت 8- شرح حكمة العين نجم الدين دبيران.
12- ميرم چلبي وفات 931 ه‍. ق: ملامحمودبن بن قاضي‌ زاده رومي رياضيدان بزرگ قرن دهم ه‍. ق. فقيه و مفسر از دست صفويه به عثماني ها پناهنده مي‌شود. از آثار اوست: 1- دستورالعمل و تصحيح الجداول در شرح مقاله اول کتاب زيج الغ بيک 2- ربع مجيب در هيئت 3- ربع المنقطرات در 20 فصل بنام سلطان بايزيد دوم (866-918 ه‍. ق) هر سه کتاب بفارسي است.
13- ملاعبدالعلي بيرجندي متوفاي 934 ه‍. ق: نظام‌الدين عبدالعلي بن محمدحسين بيرجندي، فقيه، رياضيدان و منجم بزرگ قرن دهم ه‍. ق خواندمير درباره وي مي‌نويسد: در علوم نجوم و حکميات بي‌مثل و بدل است. استادان وي همگي از بزرگترين علماي زمانه بودند مانند مولانا سيف‌الدين احمد تفتازاني – مولانا مسعود شرواني جامع علوم منقول و معقول و... وي به صفت تواضع و پرهيزکاري و حلم و دينداري متصف بود. از آثار اوست: 1- شرح الفوايد البهائية في الحساب 2- شرح تذکرة النصيرية في الهيئة 3- شرح شمسية في الحساب 4- شرح زيج الغ بيگي 5- رساله در ابعاد و اجرام که موضوع آن بحث در بعدهاي ستارگان از مرکز عالم و مقدار جرم آنها است. 6- رساله در تشريح پرگار 7- مسالک و ممالک يا عجايب بلاد 8- تحفة الحتمية در اسطرلاب 9- رساله‌يي در تقويم و....
14- سلطان‌علي گنابادي: از بزرگترين پزشکان قرن دهم ه‍. ق از آثار اوست: 1- دستور العلاج بسال 933 ه‍. در دو مقاله اول در 25 فصل شامل بيماري‌هاي موضعي ومقاله دوم در 8 فصل شامل بيماري‌هاي عمومي 2- مقدمة دستور العلاج در يک مقدمه و دو مقاله در بيان حفظ صحت و بيان حد طب و احوال نبض و غيره.
15- شاه نعمت‌الله ولي متولد 731 يا 730 ه‍. ق: سيد نورالدين نعمت‌الله بن عبدالله از عرفاي معروف قرن هشتم و نهم هجري قمري متوفاي در بين سا‌ل‌هاي 827 تا 834 در کرمان، حکيم – فقيه و عارف ديوان شعر وي مشهور است.
16- ميرجمال حسيني وفات 926 ه‍. ق: خواجه جمال‌الدين عطاءالدين بن فضل‌الله دشتکي شيرازي از خاندان معروف سادات دشتکي شيراز از دانشمندان نام‌آور قرن دهم هجري قمري مهمترين کتاب او روضة الأحباب في سيرة النبي و الآل والأصحاب بفارسي مي‌باشد. اين کتاب در سه جلد و سه مقصد است. 1- شرح حال پيامبر 2- شرح حال اصحاب از مردان و زنان 3- ترجمه احوال تابعين و تابعين تابعين و مشاهير ائمه حديث اثر مهم ديگر حسيني بنام تکميل الصناعة در علم قوافي است.
17- حافظ 726-792 ه‍. ق: خواجه شمس‌الدين محمد شيرازي ملقب به حافظ و لسان‌الغيب از همة علوم قرآني، و از قرائت و تفسير گرفته تا کلام و فلسفه و عرفان بهره داشت. حتي شاگرد شاعري و سبک ويژه بيان خود را از قرآن کريم آموخته بود و در آگاهي از زير و بم الفاظ و معاني و مفاهيم از آن ابهام مي‌گرفت. از خواجه اکنون ديواني در دست است.
18- شرف‌الدين علي يزدي متوفاي 858 ه‍. ق: شرف‌الدين علي‌بن شمس‌الدين علي يزدي ملقب و معروف به مخدوم و متخلص به شرف شاعر – منشي درباري تيمورلنگ – رياضيدان و منجم بزرگ يزد در قرن نهم ه‍. ق از آثار اوست: 1- ظفرنامه در فتوحات تيمورلنگ 2- شرح قصيده برده شرف‌الدين بوصيري 3- کند المراد في علم الوفق العداد در ارثماطيفي 4- رساله حساب عقدانامل 5- حقايق التهليل (لااله الا الله) 6- کتاب اسطرلاب 7- منشآت 8- تضعيف خانه شطرنج از ابواسحاق کوبناي 9- منتخب‌ حلل مطرز در فن معما و لغز.
19- حافظ ابرو وفات 833 يا 834: شهاب‌الدين عبدالله بن لطف‌الله بهداديني خوافي معروف به حافظ ابرو از آثار معروف اوست:
1- مجمع التواريخ سلطاني در چهار مجلد، سه مجلد آن شامل وقايع تاريخي از ابتداي خلقت تا زمان ايلخانان مغول مي‌‌باشد. مجلد چهارم که بنام زبدة التاريخ مشهور است وقايع را از مرگ سلطان ابوسعيد (735 ه‍. ق) تا سال 830 ه‍. ق شرح مي‌دهد. 2- ذيل جامع التواريخ رشيدي، مؤلف دنباله وقايع را تا سال 795 ه‍. شرح داده است. 3- جغرافياي حافظ ابرو و در دو مجلد اين کتاب بخصوص درباره فارس و کرمان از منابع دسته اول مي‌باشد.
20- کمال‌الدين عبدالرزاق سمرقندي 816-887 ه‍. ق: مولانا کمال‌الدين عبدالرزاق پسر مولانا جلال‌الدين سمرقندي تا پايان حکومت شاهرخ در دربار وي بود. عبدالرزاق از مؤرخان بزرگ قرن نهم ه‍. است مهمترين اثر او مطلع السعدين و مجمع بحرين مي‌باشد. اين کتاب مهمترين و بهترين کتاب درباره تاريخ ايران از 737 تا 875 ه‍. ق مي‌باشد. علت نام‌گذاري کتاب به مطلع السعيدين شرح حال دو سلطان يعني ابوسعيد ايلخاني و ابوسعيد تيموري است کتاب از ابوسعيد ايلخاني شروع و به ابوسعيد تيموري خاتمه مي‌يابد.
21- ميرخواند 838-903: امير خواند محمدبن امير برهان‌الدين بن خاوند شاه بن کمال‌الدين محمود بلخي از سادات حسيني ماوراءالنهر که سلسله آبا و اجداد او به زيد بن علي بن حسين -رضی الله عنهم- مي‌رسد. پدرش سيد برهان‌الدين خاوند شاه از صوفيان شيخ بهاءالدين عمر بود. ميرخواند از جمله مؤرخانه بزرگ ايراني است. اثر مهم و ماندني او روضة الصفا في سيرة الانبيا والمکوک والخلفا در هفت مجلد از امهات کتب تاريخي است. ميرخواند روضة الصفا را با استفاده از آثار مختلف عربي و فارسي قبل از خود تأليف کرده است. وي کتابش را در احوال انبيا - خلفا – ملوک – علماء – حکما – ملل و نحل تأليف کرده است.
رضاقلي هدايت معروف به لله‌باشي ذيلي بر اين کتاب در سه مجلد تا حوادث زمان خود نوشته و آنرا بنام ناصرالدين شاه قاجار روضه الصفاي ناصري ناميده است.
22- خواندمير 880-942 ه‍. ق: غياث‌الدين خواجه همام‌الدين محمدبن خواجه جلا‌ل‌الدين محمدبن خواجه برهان الدين محمد حسيني شيرازي نوه دختري ميرخواند وي به هند مي‌رود و بعد از بابر خدمت همايون‌شاه را اختيار مي‌کند. خواندمير مجلد هفتم روضه الصفاي پدربزرگش ميرخواند را تکميل و حوادث را تا سال 929 در آن شرح داده است. خواندمير آخرين مؤرخ بزرگ ايراني از آثار اوست:
1- حبيب‌السير مهمترين اثر خواندمير، تاريخ عمومي از خلقت تا سال 930 ه‍. ق، اين کتاب بخصوص درباره رجال دين و ادب و رياست از امهات کتب است.
2- خلاصه‌يي از حبيب السير بنام آثار الملوک و انبيا بسال 931 ه‍. ق.
3- دستور الوزراء در احوال وزراي اسلام تا 914 ه‍. ق.
4- خلاصه اخبار في بيان احوال الاخبار: تاريخ عمومي و مختصر از خلقت تا 905 ه‍. ق شامل ده مقاله: 1- انبيا 2- حکما 3- شاهان قبل ازاسلام ايران و عرب 4- سيره پيامبر -صلى الله عليه وسلم- 5- سيره خلفاي راشدين و ائمه اطهار 6- امويان 7- عباسيان 8- سلسله سلاطين ايران تا مغول 9- چنگيزخان 10- تيموريان (تا 875 ه‍. ق) 5- مآثر الملوک متضمن کلام شاهان و پيشوايان دين و حکيمان بنام امير عليشير نوائي 6- کتابي درباره همايون‌شاه هندي 7- نامه نامي شامل مجموعه‌اي از منشآت ديواني خواندمير 8- تکميل مجلد هفتم روضه الصفا.
23- کاشفي وفات 910 ه‍. ق: کمال‌الدين کاشفي سبزواري بيهق واعظ مشهور به ملاحسين کاشفي يا ملاحسين واعظ، در سال 860 ه‍. ق بدنبال ديدن خواجه سعدالدين کاشغري از کبار مشايخ نقشبندي که در همان سال درگذشته بود در خواب و دعوت خواجه از وي در آن خواب از او به خانه‌اش، کاشفي به هرات مي‌رود در آنجا با جامي آشنا مي‌شود و طريقت نقشبنديه را از جامي مي‌پذيرد. فرزندش فخرالدين علي نيز به تصريح او را پيرو نقشبنديه مي‌داند بنابراين شيعه بودن او ساختگي است. کاشفي مردي بود: عالم – آزاده – شاعر - نويسنده منجم و رياضيدان - واعظي - راهنما و پاکيزه‌سيرت، از آثار اوست:
1- جواهر التفسير لتحفة الأمير بنام امير عليشير نوائي 2- جامع الستين در تفسير سوره يوسف 3- تفسير معروف حسيني يا مواهب عاليه 4- مختصر الجواهر خلاصه‌اي از جواهر التفسير 5- روضة الشهدا در مصيبت کربلا (اين کتاب در مجالس روضه‌خواني خوانده مي‌شود) 6- الخلاق محسني 7- مخزن الانشاء در فن ترسل 8- انوار سهيل (تحريري از کليله و دمنه) 9- اسرار قاسمي در سحر – طلسم – کيميا 10– لوايح القمر 11- ميامين المشتري 12- سواطح المريخ 13- لوامع الشمس 14- مناهج الزهزة 15- منابع عطارد 16- مواهب الزحل 17- بدايع الافکار 18- رساله حاتميه درباره حاتم طايي 19- دو اختصار از مثنوي معنوي مولوي 20- فتوت نامه سلطاني درباره مراسم جوانمردي.
24- حسيني: سلطان حسين بايقرا حاکم هرات (875 تا 911 ه‍. ق) از سلاطين مشهور و دانش‌پرور و شعردوست تيموري مدرسه و کتابخانه‌يي در هرات بنا کرده بود که در آن بيش از ده هزار طالب علم بخرج وي سرگرم تحصيل بودند. مهمترين اثر آن سلطان بزرگ مجالس العشاق است که در آن از بحث مجازي و حقيقي سخن رفته است.
25- دولتشاه (وفات 900 ه‍. ق): امير دولتشاه بن‌امير علاءالدولة غازي سمرقندي اثر مهم وي تذکرة الشعراء مشهور به تذکره دولتشاه حاوي احوال 150 تن از شعرا و عده کثيري از سلاطين مي‌باشد.
26- صفي (وفات 939 ه‍. ق): فخرالدين علي بن کمال الدين ملاحسين واعظ ملقب به صفي از واعظان مشهور شهر هرات و از صوفيان نقشبنديه و باجناق جامي از جمله آثار اوست: 1- رشحات عين الحيوة در شرح احوال مشايخ و بزرگان نقشبنديه از جمله جامي 2- لطايف الطوايف در قصص و حکايات درباره خلفا – علماء و.. 3- انيس العارفين متضمن نصايح و مواعظ و تفسير بعضي آيات 4- حرزالامان من فتن الزمان در علم اسرار حروف و خواص و منافع آن 5- خواص و منافع آيات قرآن 6- منظومه محمود واياز.
27- معين‌الدين اسفرازي: معين‌الدين محمد زمجي اسفرازي از دانشمندان مشهور قرن نهم ه‍. ق از آثار اوست: 1- منشآت اسفرازي 2- روضة الجنات في أوصاف مدينة هرات (تاريخ و جغرافياي هرات و برخي از بلاد خراسان تا سال 899 از منابع بسيار خوب).
28- فضل‌الله بن روزبهان: امين‌الدين ابوالخير فضل‌الله بن روزبهان بن فضل‌الله خنجي اصفهاني مشهور به خواجه مولانا يا امين از دانشمندان و مؤلفان و نويسندگان نامدار اواخر قرن نهم و نيمه اول قرن دهم هجري قمري بعد از قدرت يافتن صفويه به ماوراءالنهر مي‌رود. آثار بسياري دارد از جمله: 1- تاريخ عالم‌آراي اميني در تاريخ آق قويونلو و قدرت يافتن صفويه 2- بديع‌الزمان في قصه حي بن يقظان در شرح تدرج نفس ناطقه در مراحل حکمت نظري و عملي 3- کتاب ابطال نهج الباطل و اهمال کشف العاطل معروف به ابطال الباطل در رد شيعه و رد نهج الحق وکشف الصدق علامه حلي بسال 909 ه‍. ق در کاشان 4- شرح وصاياي عبدالخالق نخجدواني از مشايخ نقشبنديه بفارسي 5- مهمانخانه بخارا در تاريخ ازبک و جنگ‌هاي شيباني خاني 6- سلوک الملوک در آداب مملکت‌داري مانند وظايف سلطان و قاضي و داروغه و... 7- شرح قصيده برده شرف‌الدين بوصيري بسال 921 ه‍. ق.
29- غياث‌‌الدين جمشيد بن محمود کاشاني (وفات 832 ه‍. ق): رياضيدان – منجم – مخترع – حکيم از بزرگترين دانشمندان قرن نهم هجري قمري از اختراعات اوست: 1- جام جمشيد (تلسکوپ) 2- يک نوع ماشين حسابگر يا کامپيوتر. از آثار اوست: 1- نزهة الحدائق في كيفية صنعة الإله المسماة بطبق المناطق: اين کتاب درباره ساخت جام جمشيد است که براي تقويم کواکب و تعيين عرضها و ابعاد آنها از زمين و نيز تعيين احوال مختلف آنها مانند رجوع و خسوف و کسوف و نظاير اينها ساخته شد. اين دستگاه به استواسنج مشهور و کاشاني با آن طول واقعي جغرافيايي سياره مريخ را محاسبه کرد. 2- ذيلي برکتاب  نزهة الحدايق درباره اختراع و کيفيت استعمال يک آلت نجومي بنام لوح الاتصالات موسوم به الالحاقات العشرة 3- مفتاح الحساب: بسياري از قواعد هندسي و حسابي و جبر مانند لگاريتم – جدول‌هاي مثلثات – کسر اعشاري – محاسبه عدد پي در آن کتاب توسط کاشاني استنباط شده است. 4- خلاصه مفتاح الحسات بنام تلخيص المفتاح همراه با شرحي بر آن بنام تنوير المصباح في شرح تلخيص المفتاح. 5- زيج خاقاني در تکميل زيج ايلخاني خواجه نصير طوسي بسال 816 براي شاهرخ 6- سلم السماء 7- محيطيه درباره نسبت قطر و محيط دايره 8- کماليه 9- ابعاد و اجرام و....
30- صلاح‌الدين موسي مشهور به قاضي‌زاده رومي: هم عصر و همکار کاشاني: صلاح‌الدين موسي بن قاضي ملامحمود از رياضيدانان و منجمان و دانشمندان بزرگ ايراني قرن هشتم و اوايل قرن نهم هجري قمري است. وي همراه با کاشاني – ملاعلي قوشچي – معين‌الدين کاشاني – جلا‌ل‌الدين اسطرلابي از جمله بزرگترين دانشمندان سازنده رصدخانه معروف الغ بيک تيموري مي‌باشند. از آثار اوست: 1- شرح اشکال التأسيس در هندسه تأليف شمس‌ الدين محمودبن اشرف سمرقندي از علماي قرن ششم ه‍. ق حاوي سي و پنج شکل از هندسه اقليدسي 2- شرح مخلص در هيئت از آثار معروف محمودبن محمد چغميني خوارزمي متوفاي 745 ه‍. ق قاضي‌زاده دو شاگرد دانشمند بنام ابوزيد شرواني و علاءالدين علي بن محمد سمرقندي معروف به ملاعلي قوشچي داشت.
31- علاءالدين علي بن محمد سمرقندي: معروف به قوشچي و ملاعلي قوشچي يا فاضل قوشچي متوفاي 879 ه‍. ق از بزرگترين شاگردان قاضي‌ زاده رومي از اکابر رياضيدانان و منجمان و مفسران و فقيهان قرن نهم ه‍. ق است. از طرف الغ بيک مأمور تکميل رصدخانه سمرقند مي‌شود. تکميل کردن رصدخانه در سال 841 ه‍. ق توسط وي بپايان رسيد. در سال 853 بدنبال کشته شدن الغ بيک بدست پسرش عبداللطيف به نزد اوزون حسن آق قويونلو در تبريز مي‌رود. وي بدستور اوزون حسن براي عقد قرارداد صلح بين او و سلطان محمد فاتح عثماني به اسلامبول مي‌رود. در آنجا سلطان عثماني او را با حقوق و مزاياي بسيار با اعزاز و خواهش راضي به ماندن مي‌کند. ملاعلي در مدرسه اياصوفيه بتدريس مي‌پردازد تا سال 879 که وفات مي‌کند. آثار او در زمينه اسلام و علمي بسيار است از آن جمله است: 1- رساله في علم الميمنه بفارسي که چند بار چاپ شده است و از کتب مهم درسي بوده است 2- رساله‌‌يي بفارسي در علم حساب 3- رسالة الفتحية بعربي 4- شرح زيج الغ بيک بنام سلم السماء.
32- عبدالقادر بن حسين روياني لاهيجي: به احتمال قوي همان نظام‌الدين عبدالقادر گيلاني (جيلاني) است. وي رياضيدان و منجم بزرگ قرن نهم ه‍. ق است. اثر معروف وي: 1- زيج ملخص ميرزايي بنام سلطان علي ميرزا نواده سلطان ابوسعيد تيموري مي‌باشد. اين کتاب در چهار مقاله است: در معرفت تواريخ. 2- در روش ستاره‌ها و موضوع ايشان در طول و عرض. 3- در معرفت اعمال نجومي و توابع آن. 4- در استخراج طالع.
34- رکن‌الدين شرف‌الدين حسيني آملي (800-860): از منجمان و رياضيدانان بزرگ قرن نهم ه‍. ق از آثار معروف اوست: 1- زيج مفاتيح الاعمال 2- زيج جامع سعيدي بنام سلطان ابوسعيد تيموري 3- پنجاه باب سلطاني در اسطرلاب بنام ميرزا ابوالقاسم بابر.
35- خواجه کمال‌الدين ابوالفضائل مراغي 754-837 ه‍. ق: از موسيقي‌دانان بزرگ قرن نهم ه‍. از آثار معروف اوست: 1- جامع الالحان بفارسي در موسيقي و حاوي همه مسائل مربوط به آن علم 2- مقاصد الالحان 3- زبدة الادوار 4- کنزالالحان في علم الادوار.
علاوه بر دانشمندان مذکور صدها دانشمند و شاعر ديگري نيز در دوران تيموري زندگي مي‌کردند که به رسم اختصارنويسي از ذکر آنها خودداري شد. در اين باره تذکرة الشعرا دولتشاه و حبيب السير ميرخواند و مطلع السعدين سمرقندي از اهميت ويژه‌اي برخوردارند. همچنين از ذکر دانشمندان و شاعران ايراني در درباره گورکانيان هند که به حق بايد آنها را نجات دهنده اصلي فرهنگ و ادب فارسي به حساب آورد خودداري شده است. نهضت گورکانيان هند در ادب فارسي نجات‌بخش واقعي علم و شعر و ادب ايراني از زبوني و نابودي آن در نتيجه تسلط ترکان قزلباش و ملايان عرب‌نژاد و تربيت‌يافتگان تازيخوي آنان بود. پادشاهان و سپه‌سالاران و بزرگان گورگاني هند با دست و دل گشاده خريدار علم و ادب ايراني بودند. همايون شاه، اکبرشاه، شاه‌جهان، اورنگ زيب، داراشکوه وزيران و ديگر بزرگان گورکاني اکثراً خود نيز عالم و شاعر بودند. اکبرشاه روز جمعه اول جمادي‌الاول سال 987 ه‍. ق در فتحپور به منبر رفت و ابيات زير را مي‌خواند:
خداوندي که ما را خسروي داد



دل دانا بازوي قوي داد


بعدل و داد ما را رهنمون کرد



بجز عدل از خيال ما برون کرد


بود وصفش زفهم و عقل برتر



تعالي شانه الله‌اکبر


در عصري که هرچه مربوط به ايران و ايراني بود توسط صفويه به نابودي کشيده مي‌شد، سلاطين عثماني نيز همچون گورکانيان براي حفظ و گسترش فرهنگ و ادب فارسي از هيچ کاري خودداري نمي‌کردند، پذيرفتن آن همه دانشمند و شاعر از طرف عثماني وگورکانيان شاهدي زنده بر اين مدعاست: سلاطين عثماني براي دانشمندان ايراني در هندوستان و افغانستان هدايايي فرستاده، آنها را به دربار خود عوت مي‌کردند. بسياري از سلاطين عثماني با فارسي آشنايي داشتند و بدان زبان شعر مي‌گفتند. از آن جمله سلطان سليم اول (918-926 ه‍. ق) که در جنگ چالدران افسانه خدا بودن اسماعيل صفوي را در خاک دفن کرد، ابيات زير را انشا کرده است.
در عاشقي دو ديده من چون گريستند



خوبان خجل شدند و همه خون‌گريستند


از غم بسوختند چون ديدند حال من



آنکه بر ملامت مجنون گريستند


در خنده خواندند بتان نامه‌ام ولي



آگاه چون شدند زمضمون گريستند


بر درد من ززخم رقيبان سنگدل



از دوستان زياده چون جيحون گريستند


درفکرم اي‌سليم که‌چون‌گشت‌حالشان



آنها که دور از آنان لب ميگون گريستند[2]



پزشکان بزرگ دوران تيموري
1- منصوربن محمدبن احمدبن يوسف بن الياس: پزشک بزرگ قرن دهم ه‍. ق مهمترين آثارش:
تشريح البدن (کالبد شکافي): در تشريح بدن انسان شامل استخوان‌ها – اعصاب – عضلات – عروق – روده و يک خاتمه بنام ميرزا ضياءالدين پير محمد مقتول 809 ه‍. ق.
2- برهان‌الدين نفيس بن عوض بن نفيس کرماني:
مهمترين آثارش:
1- شرح کتاب الاسباب والعاملات بسال 837 ه‍. ق اثر نجيب‌الدين ابوحامد محمدبن علي سمرقندي (شهادت بدست مغول 618 ه‍. ق).
2- شرح کتاب موجز القانون ابن نفيس قرشي بسال 841 ه‍. ق.
3- محمدبن علاء الدين بن هبة الله سبزواري: معروف به غياث‌ متطبب مهمترين آثارش:
1- قوانين العلاج يا شفاءالامراض يا رساله در معالجات امراض بدن در چهارده باب و در بيان کيفيت مداواي هر يک از امراض بسال 871 ه‍. ق پسرش بنام محمد از اين کتاب خلاصه‌يي بنام زبدة قوانين العلاج ترتيب داده است.
2- مرآة الصحة در دو بخش طب نظري و طب عملي در سال 896 ه‍. ق بنام سلطان بايزيد عثماني (886-918 ه‍. ق).



به نقل از: نگاهي به تاريخ ايران بعد از اسلام، مؤلف: فريدون اسلام‌نيا، ناشر: مؤسسه انتشاراتي حسيني اصل


[1]- منابع مورد استفاده : 1- ظفرنامه، شرف‌الدين يزدي 2- سيستان‌نامه، ايرج افشار سيستاني 3- کهکيلويه و بويراحمد، نور محمد مجيدي 4- تاريخ امپراطوري عثماني، استانفورد جي – شاو 5- تاريخ ايران سرپرسي سايکس 6- تاريخ ايران زرين‌کوب 7- تاريخ ايران آشتياني 8- تاريخ ادبيات در ايران ذبيع‌الله صفا 9- ايران کمبريج 10- مطلع السعدين سمرقندي و ... .
[2]- تاريخ ادبيات در ايران، جلد چهارم، ذبيع‌الله صفا، صفحه 142 تا 143.
 

0 نظرات:

ارسال یک نظر