آيا دنيا و آخرت براي امامان است و در آن هرگونه تصرفي مي‌کنند؟
تاليف: دكتر ناصر بن عبدالله بن علي القفاري
صاحب کافي بابي تحت عنوان «همه‌ي زمين متعلق به امامان است» را براي همين موضوع نوشته است.([1])
يکي از روايات اين باب از ابي بصير از ابي عبدالله است که گفته: ايا مي‌دانيد که دنيا و آخرت براي امامان است و به ميل خود در آن تصرف مي‌کنند و اين حق را خدا به آنها داده است.([2])
ايا چنين چيزي شرک در ربوبيت پروردگار نيست مگر خداوند نمي‌فرمايد:
{أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ} (البقرة: ١٠٧ )
(آيا نمي‌داني كه ملك و فرمانروائي آسمانها و زمين از آن او است؟)
يا اين‌که مي‌فرمايد: {وَلِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ } المائدة: ١٨
(و سلطنت آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، متعلّق به خدا است (و همه‌چيز از آن او است) و برگشت (همگان) به سوي او است (و به حساب و كتاب هركسي رسيدگي مي‌كند)).
فرمانروايي آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو ميباشد از آن خداست و بازگشت [همه] به سوي اوست.
يا اين‌که مي‌فرمايد: {لِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ } المائدة: ١٢٠
(حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنها است، از آن خدا است، و او بر هر چيزي توانا است).
يا اين‌که مي‌فرمايد: {الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ ...} (الفرقان: ٢ )
(آن كسي كه حكومت و مالكيّت آسمانها و زمين از آن او است، و فرزندي (براي خود) برنگزيده است، و در حكومت و مالكيّت انبازي نداشته‌است).
يا اين‌که مي‌فرمايد: { فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَي } (النجم: ٢٥)
(چرا كه دنيا و آخرت از آن خدا است (و قانونگذاري و فرماندهي هر دو سرا مربوط بدو است)). يا اين‌که مي‌فرمايد: {قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ ...} (سبأ: ٢٤)
((اي پيغمبر! به مشركان) بگو: چه كسي شما را از آسمانها و زمين روزي مي‌رساند (و بركات و نعمات آنها را در اختيارتان مي‌گذارد؟ اگر از روي عناد پاسخت ندادند، خودت) بگو: خدا).
يا اين‌که مي‌فرمايد: {...فَابْتَغُوا عِندَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ ...} (العنكبوت: ١٧)
(و روزي را از پيشگاه خدا بخواهيد و او را بندگي و سپاسگزاري كنيد).
اين گروه چگونه چيزهايي را براي ائمه ادعا مي‌کنند که از قدرت هيچ انساني برنمي‌ايد و صفاتي به ائمه مي‌دهند که از مقتضيات خداوند است، ضمناً هيچ دليل و حجتي را از خداوند متعال ارائه نمي‌دهند مگر پيروي از هوا و هوس، شيطان و بزرگان زنديق خودشان، شگفت اين‌که همه اينها را به ائمه نسبت مي‌دهند و در نهايت مي‌گويند: اين حق را خدا به آنها داده است... آيا اين عين الحاد و تلاش براي پنهان کردن هدف خطرناک شيطان در مورد خدا کردن (تأليه) ائمه و قايل شدن صفات خدا براي آنها نيست؟!!
به نقل از كتاب: نقد و بررسي اصول و پايه‌هاي مذهب شيعه دوازده امامي
مصدر: سايت نوار اسلام
IslamTape.Com
([1])ـ اصول کافی، ج1، ص407و410.
([2])ـ اصول کافی، ج1، ص409.
0 نظرات:
ارسال یک نظر