آنچه را به تو مربوط نیست ترک کن



 
خطبه های مسجدالحرام:

آنچه را به تو مربوط نیست ترک کن

مسجدالحرام: جمعه 6 شوال 1430 برابر با 3 مهرماه 1388

خطبۀ اول:
سپاس و ستایش از آن خداوندی که دین و نعمت را برای ما کامل گرداند... او را ستایش می کنم که اسلام را برای ما به عنوان دین برگزید و ما را بهترین امت ها گردانید، و گواهی می دهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد است و شریکی ندارد، شهادتی که هر که بدان چنگ زند برایش بهترین نگهبان باشد، و گواهی میدهم که سرور و پیامبر ما محمد، بنده و پیامرسان اوست که وی را رحمتی برای جهانیان فرستاد... بارالها بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و اصحابش درود و سلامی فرست که برای ما در تاریکی ها بسان نور و روشنایی باشد.

اما بعد... بندگان خداوند، تقوای وی را در پیش گیرید که تقوای خداوند بهترین توشه در زندگی دنیا و در آخرت است.

ای مسلمانان: حریص بودن انسان در مورد سلامت دین و نیکو نمودن اسلام و صحت ایمانش دلیلی است آشکار و نشانه ای است روشن بر خردمندی و درست بودن راه و روش وی. زیرا دین انسان راهنمای وی به سوی همۀ خوشبختی ها در دنیا و آخرتِ وی می باشد و باعث دور شدن او از راه های شقاوت و زیان می گردد.

در همین راستا، رسول خداوند صلی الله علیه وآله وسلم که برای هر خیری بر امت خویش حریص بودند، ما را به ادبی جامع و خصلتی شریف و اخلاقی بزرگ راهنمایی نموده اند که انسان بوسیلۀ آن اسلام ِ خود را نیکو گردانده و به هدف بزرگ که همان رضایت الهی است دست می یابد...

این رهنمود جامع حدیثی است که ترمذی و ابن ماجه در سنن خویش و ابن حـِبان در صحیح خود با سندی حسن از ابوهریره و ابن مسعود رضی الله عنهما روایت نموده اند که از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم چنین نقل می کنند که ایشان فرمودند: «از خوبی اسلام فرد این است که آنچه را که به وی مربوط نیست ترک گوید»...

این حدیث ـ چنانکه امام ابن عبدالبـَر رحمه الله می گوید ـ از سخنان جامعی است که معانی بسیار و باارزشی را در کلماتی اندک جمع نموده است و این سخن را کسی پیش از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به زبان نیاورده است زیرا واقعا کسی که اسلامش نیکو گردد همۀ سخنان و کارهایی را که به او مربوط نیست و نفعی برایش ندارد نرک خواهد کرد.

چون بر اساس ِ اسلام باید واجبات را انجام داد و حرام ها را ترک نمود و در صورتی که مسلمانی ِ شخص نیکو گردد لازم است که آنچه بدان مربوط نیست یعنی کارهای حرام و شبهه دار و مکروه و مباحات غیر ضروری و بی فایده نیز ترک گفته شود. زیرا در صورتی که اسلام شخص مسلمان کامل شود و به درجۀ احسان برسد که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم آن را چنین بیان نموده «که خداوند را به گونه ای عبادت کنی که انگار او را می بینی و اگر او را نمی بینی اینگونه که او تو را می بیند» در این صورت همۀ این کارها برای این شخص مسلمان بی فایده و بی ربط خواهد بود.

هر کس که خداوند را با در نظر داشتن نزدیکی او به پروردگار و یا نزدیکی پرودگار به او عبادت کند اسلامش نیکو می شود و اینجاست که باید هرچه به او مربوط نیست یا برایش فایده ندارد را ترک کند و به چیزهایی که برایش مهم و اساسی است از جمله اعتقاد صحیح و کمال ایمان و درستی کار و طلب آنچه برای زندگی اش لازم و ضروری است بپردازد...

اما بر عکس آن، کسی است که وقت های باارزش خود را در آن چیزهایی که به او مربوط نیست وبرای آن آفریده نشده است هدر می دهد و از آنچه به او سود می رساند و ارزش او را بالا برده و او را به سوی اهداف عالی و شریف و گرامی می رساند روی گردانده و اینچنین دچار زیان و خسارتی آشکار می گردد...

از جمله مشغولیت هایی که به شخص مربوط نیست این است که دانشی فراگیرد که دارای اهمیت نیست و آموزش علوم مهمتر را که باعث صلاح درون و تزکیۀ نفس و سود رسانی به برادران و خواهران و تلاش برای پیشرفت وطن و امتش می باشد را مورد اهمال قرار دهد...

همچنین عدم حفظ زبان از سخنان بیهوده و دنبال نمودن مسائل بی اهمیتی مانند اخبار مردم و وضعیت مالی شان یا مقدار دخل و خرج آنان و یا دنبال نمودن سخنان یا چیزهایی که در درون خانه ها و میان خانوادۀ آنان می گذرد که همۀ اینها بدون هیچ قصد شرعی و تنها به هدف دانستن مسائل خصوصی مردم باشد...

همچنین اینکه انسان در مورد مسائلی سخن بگوید که در آن شناخت و یا تخصص و تجربه ندارد و تنها به هدف تفریح و وقت گذرانی و جلب توجه دیگران در این موارد نظر دهد که این ممکن است باعث وارد شدن شخص به سخنان زشت و شهوت انگیز و وصف عورت ها و یا تهمت زدن به زنان پاک و منتشر نمودن سخنان ناشایست و شایعات و دروغ گردد...

از جمله چیزهایی که به ترک کارهای بیهوده کمک می کند این است که به یاد داشته باشیم وظایف ما بیشتر از وقت ماست و عمر نیز کوتاه است. همانگونه که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در حدیثی که ترمذی و ابن ماجه و حاکم با سند صحیح از ابوهریره روایت نموده اند می فرماید: «عمر امت من میان 60 تا 70 سال است و کمترشان از این سن می گذرند».

چنین عمری که به اندازۀ کارهای ضروری و واجب کفایت نمی کند آیا گنجایش کارهای غیر ضروری و بی ربط را خواهد داشت؟ از سویی دیگر، انسان در مورد اینکه عمر خود را در چه چیز فنا نموده مورد سوال قرار خواهد گرفت. چنانکه در حدیثی که ترمذی در جامع خود با سند صحیح از ابوبرزۀ أسلمی رضی الله عنه روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «قدم های شخص در روز قیامت جابه جا نمی شوند تا آنکه در مورد عمرش که در چه راهی فنایش کرده و علمش که با آن چه کرده است و مالش که چگونه به دست آورده و در چه راهی مصرف نموده و دربارۀ بدنش که در چه راهی فرسوده اش ساخته است سوال شود»

هیچ سخنی توسط انسان بر زبان آورده نمی شود مگر آنکه در صحیفه هایی نوشته شده و در برابر آن مورد جزا قرار خواهد گرفت تا آنکه بداند در برابر هر کلمه ای مسئول است و هر سخنی پیامد خود را دارد. خداوند متعال می فرماید:

{وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ * إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ * مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ} [ق: 16-18]
(و ما انسان را آفريده‏ايم و مى‏دانيم كه نفس او چه وسوسه‏اى به او مى‏كند و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم (16) آنگاه كه دو [فرشته] دريافت‏كننده از راست و از چپ مراقب نشسته‏اند (17) هيچ سخنى را به لفظ درنمى‏آورد مگر اينكه مراقبى آماده نزد اوست)

ظاهر این آیه آنگونه که امام ابن کثیر رحمه الله می گوید این را می رساند که «فرشته همۀ سخنان را می نویسد که عموم کلام خداوند بیانگر آن است»

همچنین امام مالک در موطا و امام احمد در مسند خود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه در سنن خویش با سند صحیح از علقمه لیثی از بلال بن حارث رضی الله عنه روایت کرده اند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «همانا شخص کلمه ای را از روی رضایت الهی به زبان می آورد که خود گمان نمی کند به چنین درجه ای برسد و خداوند بوسیلۀ آن رضایت خود را بر آن بنده تا روزی که به ملاقاتش بیاید می نویسد. و همانا شخص کلمه ای را از روی خشم خداوند بر زبان می آورد در حالی که خود گمان نمی کند این سخن به چنین جایی برسد و خداوند بخاطر آن، خشمش را تا روز قیامت بر آن بنده می نویسد»...

علقمۀ لیثی رحمه الله می گوید: «چه بسیار سخن هایی که این حدیث بلال ابن حارث مانع شد تا آنها را بر زبان بیاورم...»

پس ای بندگان خداوند تقوای وی را در پیش گیرید و با قدوه قرار دادن بندگان برگزیدۀ خداوند بر ترک سخنان و کارهای بی فایده تلاش ورزید... آنانند که خداوند هدایتشان نموده و آنان صاحبان خردند.

خداوند من و شما را با رهنمودهای قرآن و سنت سود رساند... این سخنم را گفته و برای خود و شما و همۀ مسلمانان از خداوند بزرگ جلیل از هر گناهی آمرزش می خواهم که او غفور و رحیم است.

خطبۀ دوم:
حمد و سپاس از آن خداوندی که هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند. او را ستایش می گویم که او نیکوکار رؤوف و رحیم است و گواهی می دهم که معبودی به حق نیست جز الله که تنهاست و شریکی ندارد و گواهی می دهم که سرور و پیامبر ما محمد، بنده و پیامرسان او و صاحب روش درست و اخلاق نیکو است... خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یارانش بهترین درود و کاملترین سلام را ارزانی دار.

از حسن بصری نقل است که فرمود: «از نشانه های رویگردانی خداوند از بنده این است که مشغولیت او را در چیزی که به او ربطی ندارد قرار دهد»

بر این اساس برای انسان عاقلی که امید خداوند و جهان آخرت را دارد لازم است که به کار خود مشغول شده و زبان خود را از سخنان بیهوده حفظ کرده و نسبت به زمانۀ خود آگاه و سخن خود را از جملۀ کارهای خود به حساب آورد زیرا کسی که سخنان خود را جزو کارهای خود محسوب کند سخنش جز در آنچه به او مربوط است اندک خواهد شد زیرا بر اساس سخن حافظ ابن رجب حنبلی: «بیشترین چیزی که در راه ترک کارهای بی فایده مورد اهمیت قرار می گیرد حفظ نمودن زبان است از سخنان بیهوده و اضافه، که همین برای زیانبار بودن چنین سخنانی کافی است که این سخنان صاحب خود را از بسیاری از انواع خیر که باعث بالا رفتن مقام و ارزش و منزلت وی می شود محروم می سازند»

پس ای بندگان خداوند تقوای او را در پیش گیرید و بر آنچه در دنیا و آخرت به سودتان است حریص باشید و همیشه به یاد داشته باشید که خداوند شما را به درود و سلام بر خاتم پیامبران و امام مرسلین دستور داده و فرموده است:

{ إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً } [احزاب: 56]
(الله و ملائکه اش بر پیامبر درود می فرستند. ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود و سلام فرستید)

خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد درود و سلام فرست و راضی باش از چهار خلیفۀ پیامبرت ابوبکر و عمر و عثمان و علی و از دیگر صحابه و تابعین و آنانی که تا قیامت به نیکی از ایشان پیروی نمایند و همچنین از ما با عفو و کرم و احسانت ای بهترین بخشندگان...

خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده، و حوزۀ دین را حفظ نما و دشمنان دین و دیگر طاغیان و مفسدان را نابود گردان و میان قلوب مسلمانان را الفت ده و صفشان را یکی گردان و رهبرانشان را اصلاح نما و کلمۀ آنان را بر حق یکی بگردان. خدایا دینت را و کتابت را و سنت پیامبرت و بندگان مومن مجاهد صادقت را یاری ده.

خداوندا ما را در سرزمین هایمان ایمن گردان و مسئولان و والیان امر ما را اصلاح نما. خداوندا این سرزمین و دیگر سرزمین های مسلمان را از هر خیری بهره مند و از هر شر و بدی در امان بدار.

بارالها عاقبت ما را در همۀ امور به خیر نما و ما را از خواری دنیا و عذاب آخرت محافظت کن. خداوندا دین ما را که حافظ امر ماست و دنیای ما را که زندگی ما در آن است و آخرت ما را که بازگشت گاه ماست اصلاح نما و زندگی را برای ما زیادۀ در هر نیکی بگردان و مرگ را راحتی از هر بدی قرار ده.

خداوندا ما از تو انجام کارهای نیک و ترک بدی ها را و دوستی بی نوایان را خواستاریم و خواستاریم که ما را مورد مغفرت و رحمت قرار دهی و اگر برای قومی ارادۀ فتنه نمودی ما را بی آنکه در فتنه بیافتیم بسوی خویش بازگردان.

خداوندا بیماران ما را شفا ده و مردگان ما را بیامرز و ما را به خواسته هایی که رضایت تو در آن است برسان و عاقبت ما را با نیکی ها ختم نما. خداوندا ما به خود ستم نمودیم و اگر تو ما را مورد مغفرت و رحمت خویش قرار ندهی بی تردید از زیانکاران خواهیم بود.

خداوندا ما را در دنیا و آخرت نیکی عطا کن و از آتنش دوزخ در امان بدار. درود و سلام خداوند بر بنده و پیامبرش محمد و بر همۀ اهل بیت و یارانش باد و الحمدلله رب العالمین.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با تشکر از شبکه ی جهانی نور
 www.Nourtv.net

0 نظرات:

ارسال یک نظر