اسماء مولفين و كتبى كه شيعه ادعا مى كنند از اهل سنت هستند!

اسماء مولفين و كتبى كه شيعه ادعا مى كنند از اهل سنت هستند!

نویسنده: 
طلحة بن عبید الله
على بن الحسين المسعودي أبو الحسن الهذلي
صاحب كتاب مروج الذهب

شیعه خود اعتراف کرده اند که او شیعه هست ونه از اهل سنت. السيد بحر العلوم در کتاب الرجالية جزء4 صفحة150 می گوید(شیخ فاضل شیعی علی بن حسین بن علی السمعودی نویسنده کتاب مروج الذهب و نجاشی در رجال خود می گوید صفحة254علي بن
الحسين بن علي المسعودي أبو الحسن الهذلي مولفاتی در باب اصول دیانات و کتاب الاستبصار وکتاب صفوة فی الامامه دارد وهمینطور رساله اثبات وصی بودن علی بن ابیطالب .
العلامة الشيعي الحلي در كتابه خلاصة الأقوال صفحة186 عند رقم40 می گوید (علي بن الحسين بن علي المسعودي أبو الحسن الهذلي کتبی در مذهب شیعه امامیه نوشته و همینطور کتابی دارد در اثبات وصی بودن علی بن ابیطالب و در ادامه می گوید واو صاحب کتاب مروج الذهب می باشد)
از علمای دیگر شیعه که مسعودی را شیعه می دانند عبارتند از
ابن داوود الحلي در رجال خود ص137
الحر العاملي در كتاب أمل الآمل الجزء2صفحة180
السيد علي البروجردي در كتاب (طرائف المقال) ج 1 ص 177
آقا بزرگ الطهراني در موسوعته الذريعة إلى تصانيف الشيعة ج 1 ص 110
محمد آل كاشف الغطا صاحب كتاب أصل الشيعة واوصولهاصفحة 357
ابن أبي الحديد المعتزلی که شیعه بسیار به او استناد می کنند
مولف کتاب صاحب روضات الجنات 5/19 در مورد ابن ابی الحدید می گوید(الشيخ الكامل الأديب المؤرخ عز الدين عبد الحميد بن أبي الحسين ... ابن أبي الحديد المدائني الحكيم الأصولي المعتزلي المعروف بابن أبي الحديد: صاحب (شرح نهج البلاغة) المشهور، )
القمي در كتاب الكنى والألقاب 1/185 در مورد ابن ابی الحدید می گوید(معتزلياً جاهزيا في اكثر شرحه بعد ان كان شيعياً غالياً .
وتوفي في بغداد سنة 655 ، يروى آية الله الحلي عن أبيه عنه )).
(معتزلی وحِاهزی بوده بعد از اینکه مذهب شیعه غالی داشته در بغداد وفات کرده سال ۶۵۵ )
الحاكم ابو القاسم عبيدالله بن عبدالله الحسكاني النيسابوري
مؤلف " شواهد التنزيل .حاکم حسکانی شیعی بوده ونه رافضی و شیعه او را از علمای مذهبشان میدانند همانطور که آقابزرگ تهرانی در تصانیف شیعه ج4ص194 ترجمه حاکم حسکانی و تاریخ وفات و ولادتش را ذکر می کند

كتاب الأغاني لأبي الفرج علي بن الحسين المرواني الأصبهاني

اگر چِه این کتاب شعر هست ولی شیعه ضد اهل سنت استفاده می کنند خود علمای شيعه این شخص را شیعی می دانند صاحب کتاب اصل الشيعة واصولها محمد آل کاشف الغطاءدر صفحة357 در ترجمة أبو الفرج الاصبهاني علي بن الحسين المرواني الأموي می گوید(وعجِب اینکه او اموی شیعی بوده و حرعاملی او را اصفهانی الاصل و شیعی مذهب میداند) (والعجب أنه أموي شيعي ! ! ووصفه الحر العاملي في أمل الآمل بأنه أصبهاني الأصل ،
بغدادي المنشأ ، شيعي المذهب
وهمینطور در کتب
فهرست الطوسي:192أمل الآمل ج2ص181أعيان الشيعة ج8ص198 هم ذکر شده
تاريخ دمشق لابن عساكر
ابن عساکر از اهل سنت هست اما کتاب تاریخ دمشق كتاب تاریخ و رجال ونه كتاب أحاديث.ونویسنده اش تمام اقوال ضعیف موضوع وبعضاً صحیح را باهم در کتابش آورده .امام سیوطی رحمه الله می فرمایند کل مسائلی که ابن عساکر در تاریخ دمشق آورده ضعیف هست.
كنز العمال المتقي الهندي
كتاب كنز العمال فهرست احادیث هست یعنی تمام احادیثی که از رسول الله روایت شده است مولف حِمع آوری کرده وبه اسنادش نپرداخته وصحیح وضعیف وموضوع را آورده .
الكشاف
این كتاب تفسير یکی از کتب معتزله هست ودر آن روایات موضوع وضعیف آورده شده و از کتب معتمد اهل سنت نمی باشد
سليمان بن إبراهيم القندوزي الحنفي
صاحب كتاب (ينابيع المودة)
هرکس دراین کتاب تامل کند می فهمد که نویسنده شیعه اثنی عشری بوده اگرچه علمای شیعه ذکر نکرده باشند در حالی که آقابزرگ تهرانی او را از شیعه میداند(الذريعة إلى تصانيف الشيعة 25/290 )
در کتابش اقوالی آورده که شیعه بودنش را اثبات می کند از حِمله(عن جابر قال : قال رسول الله ( صلَّى الله عليه و آله ) : " أنا سيد النبيين و علي سيد الوصيين ، و إن أوصيائي بعدي إثنا عشر أولهم علي و أخرهم القائم المهدي ".
( ينابيع المودة 3 / 104 )
(که رسول الله فرمودند من سید پیامبران هستم وعلی سید اوصیاو اوصیاء من ۱۲ نفرند اولینشان علی آخری هم قائم مهدی)
دیگر از این واضحتر در اثبات اثنی عشری بودن این شخص ؟!
ابي المظفر يوسف سبط ابن الجوزي
يوسف بن قزغلي الواعظ المؤرخ شمس الدين أبو المظفر سبط ابن الجوزي روایت کرده از جدش و کتاب مرآة الزمان می باشد ودر آن مناکیر و حکایات و اکاذیب آورده و سپس مذهب رفض را اختیار کرده در سال ۶۵۴ در دمشق وفات کرده الشيخ محي الدين السوسي می گوید وقتی به جدم خبر دادم سبط جوزی وفات کرده گفت خدا رحمتش نکند او رافضی بود) ميزان الإعتدال في نقد الرجال ج: 7 ص: 304 البته این سطب ابن جوزی با ابن جوزی سنی ومعروف فرق دارد علی رغم اینکه شیعه میخواهد این دو را یکی بداند.
العقد الفريد لأحمد بن محمد بن عبد ربه الاندلسي ت328هـ
این کتاب ادبی هست ونه کتاب تاریخی واحادیث و مسائلی که در کتاب ذکر شده اکثرا بدون سند و واهی هست ومصادر ابن عبد ربه تورات وانجیل و کلیله ودمنه بوده به عنوان مثال همین مولف در کتابش آورده که انبیاء شراب مینوشیدند به این دلیل که کتابش ادبی بوده و مصادرش کتب تحریف شده ادیان دیگر، پس آیا انسان عاقل به آن استناد می کند؟
حلية الاولياء للحافظ ابي نعيم الاصفهاني
شيخ الاسلام رحمه الله در مورد کتاب می گوید (ابونعیم در اول کتابش مناقب صحابه ابوبکر وعمر وعثمان وعلی رضی الله عنهم را ذکر کرده که بعضی صحیح وبعضی ضعیف ومنکر هست مانند مفسر که اقول مردم را در تفسیر نقل می کنند یا مانند فقیه اقول مردم در باب فقه را نقل می کند وحتی خود نویسنده هم اعتقاد به صحت کتاب خود ندارد زیرا می گوید( انما نقلت ما ذكر غيري فالعهدة على القائل لا الناقل)
منهاج السنة(4/11)
(اگر حِیزی از دیگران نقل کردم صحت و یا ضعفش بر عهده گوینده هست نه نقل کننده).
الفضل بن سهل السرخسي
آل کاشف الغطاء در اصل الشيعة واصولها می گوید صفحه 364 و 365 (ابن سهل سرخسی ابتدا زرتشتی بود بعد اسلام آورد به دست یحیی برمکی وبعضی می گویند به دست مامون عباسی مسلمان شد ودر زمان مامون وزارت برعهده داشت وستاره شناس بود. وآخر هم در حمام سرخس کشته شد.
حال یک شخص زرتشتی مسلمان شده تازه آنهم زمان مامون نه عالم دین بوده نا تابعی وغیره چطور می توان به اقوالش اعتماد کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در مورد زندگی این شخص به کتب الارشاد للشيخ المفيد 2 : 265 ، الكافي 1 : 408|7 ، عيون أخبار الامام الرضا عليه السلام 2 : 150 و 159 مراحِعه کنید
ابن قتيبــة الدينـوري
از علمای اهل سنت هست که شیعه به دروغ کتاب الامامة والسیاسة را منسوب به ایشان میدانند که در ادامه بطلان این ادعا ثابت می شود
۱.کسانی که ترجمه ابن قتیبه را نوشتند کتابی با این نام در میان مولفاتش ذکر نکردند
۲.کتاب الامامه والسیاسة می گوید ابن قتیبه در دمشق بوده در حالی که ابن قتیبه از بغداد حتی برای رفتن به دینور خارج نشده.
۳.کتاب از ابی لیلی روایت می کند وابی لیلی در کوفه قاضی بوده در سال 148هـ یعنی ۶۵ سال قبل از میلاد ابن قتیبه
۴.مولف کتاب روایت می کند فتح اندلس را از زبان یک زن که شاهد فتح بوده در حالی که فتح اندلس قبل از میلاد ابن قتیبه بوده به ۱۲۰سال
۵.مولف نقل می کند فتح مراکش توسط موسی بن نصیر در سال (455هـ ) در حالی که ابن قتیبه در سال 276هـ) وفات کرده.
۶.مولف از علمای مصر بسیار نقل کرده درحالی که ابن قتیبه در عمرش در مصر نبوده.
کتب دیگری که اثبات کردند الامامه والسیاسه از ابن قتیبه نیست (محب الدين الخطيب در مقدمة كتاب ابن قتيبة (الميسر والقداح) ص 26-27
7- ثروت عكاشة در مقدمة كتاب ابن قتيبة (المعارف) ص 56
سيد إسماعيل الكاشف در كتابه (مصادر التاريخ الإسلامي) ص 33
إبراهيم بن محمد الحموي الجويني
صاحب كتاب فرائد السمطين

از ادله شیعه بودن این شخص این هست که در ابتدای کتابش می گوید( وانتجب له أمير المؤمنين عليا أخا وعونا وردءا وخليلا ورفيقا ووزيرا ، وصيره) (یعنی پیامبر علی را برادر و خلیل ورفیق و وزیر انتخاب کرد)
و می گوید ایه إنما وليكم الله ورسوله در شان علی نازل شده .یعنی درست حرف اثنی عشری ها را می زند.
آقا بزرگ تهرانی هم او را شیعه میداند(در كتاب ذيل كشف الظنون ص70 :فرائد السمطين في فضائل المرتضى والبتول والحسنين مرتب على سمطين أولهما في فضائل الامير عليه السلام في سبعين باباً وخاتمة ، وثانيهما في فضائل البتول والحسنين في اثنين وسبعين باباً لصدر الدين ابراهيم بن سعد الدين محمد بن المؤيد بن أبى الحسين بن محمد بن حمويه الحمويني الذي أسلم على يده السلطان محمود غازان في سنة 694 وتشيع أخيراً لكن أظهر التشيع أخوه الشاه خدا بندة نسخة منه عند السيد احمد آل حيدر).
دلیل دیگر برای تشیع او این هست که علمای شیعه می گویند او از تلامیذ حر عاملی بوده(موسوعة مؤلفي الامامية ج1 ص 379 (إبراهيم بن محمد الحموي الجويني (644- 722ه‍ـ) عالم بالحديث . من شيوخ خراسان . لقب ب‍ " صدر الدين " . رحل متقصياً للحديث إلى: العراق ، الشام ، الحجاز ، تبريز ، آمل بطبرستان ، القدس ، كربلاء ، قزوين ، وغيرها.
من مشايخه : الشيخ سديد الدين يوسف بن المطهر الحلي، المحقق الحلي، ابن طاووس ، الخواجه نصير الدين الطوسي، إضافة إلى مشايخه من العامة . من تلاميذه شمس الدين الذهبي . أسلم على يديه غازان الملك. توفي بالعراق. الآثار: فرائد السمطين في فضائل المرتضى والبتول والسبطين (عربي/سيرة المعصومين (عليهم السلام ) - زيارات ) يتكون من سمطين: أحدهما في فضائل أمير المؤمنين (عليه السلام) موزعة على ( 70 ) بابا وخاتمة ، والآخر في فضائل المرتضى والبتول والحسنين (عليهم السلام) ب‍ ( 72 ) بابا . كما ذكر فيه الزيارة الجامعة الكبيرة . فرغ منه سنة ( 716 هـ).
                                                                                                                                    والحمد الله رب العالمین
 

0 نظرات:

ارسال یک نظر