شیعه نصف حقیقت را پنهان میکند!

شیعه نصف حقیقت را پنهان میکند!

نویسنده: 
محمد باقر سجودى
شبهه شيعه: عمربن الخطاب در اسلام خود شك داشت و عقيده داشت كه جزء منافقين است. ذهبى در تاريخ خود آورده است كه عمر از حذيفة بن اليمان عاجزانه مى خواست كه به او بگويد: آيا جزء منافقان هستم يا نه؟ پاسخ اهل سنت: روایت به اين صورت است که حضرت پيامبر صلى الله عليه وسلم، به دوست خود حذيفه منافقان را در پنهان و نهان، شناسانده بود

، اما اينها از اسرار بود و حذيفه به کسي نميگفت. البته حضرت عمر، مصرانه در پي اين بود که نام و نشان منافقان را بداند اما حذیفه به او نمیگفت .آخر کار او را قسم داد که حداقل بگو نام من هم در ليست منافقان هست يانه؟
از همين سخن، شيعه حالا اينطرف و آنطرف ميدود تا ثابت کند عمر رضي الله عنه هم جز همين گروه بوده است
و اين از شيعه عجيب نيست، زيرا علمای شيعه به پيروي از يهود و نصاري گمان ميکنند بهشت را دربست براي آنها ساخته اند و زبان حال آنها چون
یهود و نصارا میگوید:(وَقَالُوا لَنْ يدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى) «البقرة/111»
آنها گفتند: «هيچ کس، جز يهود يا نصاري، هرگز داخل بهشت نخواهد شد.
(وَقَالَتِ الْيهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ ) «المائدة/18»
يهود و نصاري گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان (خاص) او هستيم.
اما صحابه  رضي الله عنهم مثل شيعه ها مغرور نبودند بلكه هر لحظه مواظب بودند که مبادا شيطان آنها را بلغزاند،آيا اين حرص داشتن براي باقي ماندن بر راه راست عيب است ؟!!
به هرحال داستانی که شيعه بريده بريده نقل کرده را ما ؛از همان آدرسي که شيعه داده، کامل مينويسيم
امام ذهبي در کتاب تاريخ اسلام مينويسد:
كان النبي صلى الله عليه وسلم أسر إليه أسماء المنافقين، وحفظ عنه الفتن التي تكون بين يدي الساعة، وناشده عمر بالله: " أنا من المنافقين - " اللهم لا، ولا أزكى أحداً بعدك
رسول الله نام همه منافقان را بصورت راز، براي حذيفه گفته بودند و حذيفه از ايشان فتنه هاي که قبل از قيامت بوقوع ميپويست را نیز آموخته بود، و حضرت عمر او را به الله قسم داد تا جواب دهد، که آيا نام عمر هم درليست منافقان هست يا نه و حذيفه بخاطر قسم، جوابش را داد و گفت:
نه تو از آنها نيستي، اما بعد از تو ديگر به احدی از اين راز، چیزی نخواهم گفت!
بنابرین، روایت در مدح عمر رضي الله عنه است، و شیعه با بریدن متن سعی دارد نشان دهد که حضرت عمر خودش بر ایمان خود شک داشته است!!!
پس خوانندگان شیعه ما در آینده هر وقت دیدند شیعه با استناد بر کتب سنی سخن میگوید باید فورا احتمالات زیادی را در نظر بگیرند و یکی هم همین !
یعنی باید احتمال بدهند آخوند شیعه متن را بریده تا نظر خود را ثابت کند!!
درست مثل شوهر خاله نماز نخوان من ( قبل از توبه کردنش ) که همیشه میگفت قران میگوید:
نماز نخوانید !!
و منظور او این آیه بود:
در حالت مستی نماز نخوانید!!

0 نظرات:

ارسال یک نظر