آسان‌ بگيريد و سختگير نباشيد



تأليف‌: دكتر يوسف‌ القرضاوي 
 http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/7/79/Yusuf_al-Qaradawi_02.gif
 نصيحت‌ بعدي‌ من‌ به‌ اين‌ جوانان‌ اين‌ است‌ كه‌ ثالثاً:
 از سختگيري‌ و غلو خودداري‌ كنند، و خصوصاً با عوام‌ مردم‌ كه‌ نمي‌توانند همانند خواص‌ ـ يعني‌ اهل‌ ورع‌ و تقوا ـ باشند، جانب‌ آسانگيري‌ و ميانه‌روي‌ را پيش‌ گيرند.
 چه‌ ايرادي‌ دارد كه‌ شخص‌ مسلمان‌ در مسئله‌اي‌ يا در همة‌ مسائل‌، راهي‌ را كه‌ به‌ احتياط‌ نزديكتر و از عيب‌ و نقص‌ دورتر است‌، پيش‌ بگيرد.. البته‌ نبايد طوري‌ شود كه‌ هميشه‌ راه‌ آسانتر را ترك‌ كند و دائماً راه‌ احتياط‌ را برگيرد؛ چون‌ در اين‌ صورت‌، دين‌ «مجموعه‌اي‌ از احتياطات‌» خواهد شد كه‌ جز شدت‌ و سختگيري‌، ثمره‌اي‌ ديگر به‌ دنبال‌ نخواهد داشت‌، در حالي‌ كه‌ خداوند براي‌ بندگانش‌، هميشه‌ آسايش‌ و گشايش‌ مي‌خواهد..
 هر كس‌ به‌ نصوص‌ قرآن‌ و سنّت‌ و رهنمودهاي‌ پيامبر صلي الله عليه و سلم  و اصحاب‌ كرامش‌ ـ رضي‌ اللّه‌ عنهم‌ ـ نظري‌ افكند، آنها را پيوسته‌ دعوت‌كنندة‌ به‌ آسانگيري‌ و دفع‌كنندة‌ فشار و تنگي‌ مي‌يابد، و مي‌فهمد كه‌ ايشان‌ بر بندگان‌ خدا، مشكل‌پسند و سختگير نبوده‌اند.
 در اين‌ مورد، از قرآن‌ كريم‌ همين‌ آيات‌ ما را كافي‌ است‌ كه‌ بعد از آيات‌ «روزه‌» مي‌فرمايد:
  ( يريد الله‌ بكم‌ اليسر و لا يريد بكم‌ العسر ) .
 [ خداوند آسايش‌ شما را مي‌خواهد و خواهان‌ زحمت‌ و سختي‌ شما نيست‌ ] .
 و در آيات‌ «طهارت‌» و «وضو» مي‌فرمايد:
  ( ما يريد الله‌ ليجعل‌ عليكم‌ من‌ حرج‌ ) .
 [ خداوند نمي‌خواهد شما را به‌ تنگ‌ آورد و به‌ مشقّت‌  اندازد ] .
 و به‌ دنبال‌ آيات‌ «نكاح‌» مي‌فرمايد:
  ( يريد الله‌ أن‌ يخفف‌ عنكم‌ و خلق‌ الاءنسان‌ ضعيفا ) .
 [ خداوند مي‌خواهد (با وضع‌ احكام‌ سهل‌ و ساده‌) كار را بر  شما آسان‌ كند (چراكه‌ مي‌داند انسان‌ در برابر غرايز و اميال‌ خود، ناتوان‌ است‌) و انسان‌ ضعيف‌ آفريده‌ شده‌ است‌ ] .
 و در آيات‌ «قصاص‌»، بعد از اجازة‌ عفو و صلح‌ و آرامش‌ در آن‌ مي‌فرمايد:
  ( ذلك‌ تخفيف‌ من‌ ربكم‌ و رحمة‌ ) .
 [ اين‌ تخفيف‌ و رحمتي‌ است‌ از سوي‌ پروردگارتان‌ ] .
 از سنّت‌ نيز، همين‌ مقدار احاديث‌ برايمان‌ كافي‌ است‌ كه‌:
 إبن‌ عباس‌ رضي الله عنه  از رسول‌ خدا صلي الله عليه و سلم  روايت‌ كرده‌ است‌: «شما را از غلو در دين‌ خدا برحذر مي‌كنم‌. همانا كساني‌ كه‌ قبل‌ از شما بودند، به‌ خاطر غلو در دين‌ هلاك‌ شدند».
 إبن‌مسعود رضي الله عنه  نيز روايت‌ مي‌كند كه‌ فرمود: «سختگيران‌ و مشكل‌پسندان‌ هلاك‌ شدند، و اين‌ را سه‌ بار تكرار فرمود».اين‌ سختگيران‌، در گفتار، در عمل‌، يا در رأي‌ و انديشه‌ نيز شامل‌ مي‌شود.
 و آنچه‌ أبوهريرة‌ رضي الله عنه  روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌: «فردي‌ اعرابي‌ در مسجد ادرار كرد، مردم‌ بر عليه‌ او برخاستند و به‌ او فحش‌ و ناسزا گفتند، اما رسول‌ خدا صلي الله عليه و سلم  فرمود: او را رها كنيد! سطلي‌ پر از آب‌ روي‌ ادرارش‌ بريزيد. همانا شما آسانگير مبعوث‌ شده‌ايد، و هرگز سختگير انتخاب‌ نشده‌ايد».
 و از رهنمودهايش‌ است‌ كه‌: «هرگاه‌ بين‌ دو امري‌ قرار مي‌گرفت‌، انتخاب‌ نمي‌كرد مگر آسانترينش‌ را؛ به‌ شرطي‌ كه‌ گناهي‌ در آن‌ نباشد».
 و هنگامي‌ كه‌ معاذ رضي الله عنه  به‌ عنوان‌ پيشنماز و امام‌ جماعت‌ گروهي‌ انتخاب‌ شده‌ بود و نماز و قرائتش‌ را طول‌ داد، به‌ او فرمود:
 «آيا دنبال‌ فتنه‌ هستي‌ و مي‌خواهي‌ مردم‌ را به‌ فتنه‌ بيندازي‌، اي‌ معاذ؟!».. و اين‌ را سه‌ بار تكرار فرمود. اين‌ بدان‌ معني‌ است‌ كه‌ سختگيري‌ بر مردم‌ و واداشتن‌ دائمي‌ آنها به‌ جديت‌ و محكم‌كاري‌، برابر با به‌ فتنه‌انداختن‌ آنهاست‌.
 موقعي‌ كه‌ به‌ انسان‌ اجازه‌ داده‌ مي‌شود كه‌ بر نفس‌ خويش‌ براي‌ انتخاب‌ راه‌ كاملتر و سالمتر سخت‌ بگيرد، دليل‌ نمي‌شود كه‌ او مي‌تواند بر تودة‌ مردم‌ نيز سختگير باشد؛ زيرا باعث‌ تنفّر و فرارشان‌ از دين‌ خدا، از جايي‌ كه‌ اصلاً انتظارش‌ نمي‌رفت‌، مي‌شود.. به‌ همين‌ جهت‌ بود كه‌ رسول‌ خدا رضي الله عنه  هنگامي‌ كه‌ براي‌ خود و به‌ تنهايي‌ نماز مي‌گزارد، از همة‌ مردم‌ بيشتر طول‌ مي‌داد، اما زماني‌ كه‌ پيشنماز مردم‌ مي‌شد، از همه‌ بيشتر تخفيف‌ مي‌داد و بسيار سريع‌الصلاة‌ بود، و در اين‌ مورد مي‌فرمود:
 «هرگاه‌ كسي‌ از شما براي‌ مردم‌ نماز بگزارد، بايد تخفيف‌ دهد و طول‌ ندهد؛ زيرا در بين‌ آنها، افراد پير و ضعيف‌ و ناقص‌ هم‌ هستند. اما زماني‌ كه‌ براي‌ خود نماز به‌پا مي‌دارد، هر چقدر مي‌خواهد طول‌ دهد».
 و از أبي‌قتادة‌ رضي الله عنه  روايت‌ شده‌ كه‌ پيامبر صلي الله عليه و سلم  فرموده‌ است‌: «من‌ داشتم‌ براي‌ اقامة‌ نماز مي‌ايستادم‌ و مي‌خواستم‌ آن‌ را طول‌ دهم‌، اما گرية‌ كودكي‌ را شنيدم‌. پس‌ آن‌ را تخفيف‌ دادم‌ و از طول‌دادن‌ آن‌ خودداري‌ كردم‌؛ چون‌ خوب‌ نيست‌ بر مادرش‌ رنج‌ و سختي‌ تحميل‌ شود».
 «مسلم‌» در صحيح‌ خود، صورتي‌ ديگر از اين‌ تخفيف‌ را بيان‌ كرده‌ است‌: «او يك‌ سورة‌ كوتاه‌ خواند».
 و از عايشه‌ ـ رضي‌ اللّه‌ عنها ـ روايت‌ شده‌ كه‌: «رسول‌ خدا صلي الله عليه و سلم  آنها را از روي‌ رحمت‌ و رأفت‌ به‌ ايشان‌، از وصال‌نهي‌ فرمود. گفتند: ولي‌ تو اي‌ پيامبر، خودت‌ آن‌ دو را به‌ هم‌ وصل‌ مي‌كني‌! فرمود: من‌ مثل‌ شما نيستم‌. همانا پروردگارم‌، شبانه‌ مرا طعام‌ و آشاميدني‌ مي‌دهد».
 اگر قرار باشد كه‌ تساهل‌ و آسانگيري‌ در هر زماني‌ مطلوب‌ باشد، حقيقتاً در زمان‌ ما، نظر به‌ آنچه‌ كه‌ از سستي‌ در دين‌، ضعف‌ در ايمان‌ و يقين‌، و غلبة‌ زندگي‌ مادي‌ بر مردم‌ مشاهده‌ و لمس‌ مي‌شود، لزوم‌ آن‌ بيشتر است‌ و بيشتر طلبيده‌ مي‌شود.. تمام‌ بلاها و مصيبتهايي‌ كه‌ هم‌اكنون‌ گريبانگير ما شده‌، به‌ خاطر منكرات‌ و زشتكاريهاي‌ زيادي‌ است‌ كه‌ همچون‌ قاعده‌اي‌ در زندگي‌ درآمده‌ و هر آنچه‌ خلاف‌ آن‌ باشد، شاذ و خارج‌ از قاعده‌ گرديده‌ است‌ تا جايي‌ كه‌، آن‌ كسي‌ كه‌ دينش‌ را به‌ دست‌ گرفته‌ است‌، انگار آتشي‌ شعله‌ور و سوزان‌ به‌ دست‌ گرفته‌ است‌! تمام‌ اينها مقتضي‌ تسامح‌ و آسانگيري‌ است‌، و بايستي‌ شديداً از سختگيري‌ و محكم‌كاري‌ زياد، خودداري‌ كرد. به‌ همين‌ جهت‌ فقهاء بر آن‌ هستند كه‌: «مشقّت‌ و سختي‌، آسانگيري‌ را به‌ دنبال‌ دارد. امور، زماني‌ كه‌ دشوار و تنگ‌ مي‌گردند، باز مي‌شوند و به‌ دنبال‌ آن‌ آسايش‌ مي‌آيد، و همة‌ بلاها باعث‌ تخفيف‌ و آسانگيري‌ مي‌شوند».


به نقل از: نصيحتهـاي‌ پـدرانـه‌بـه‌ جوانـان‌ اسـلام،تأليف‌: دكتر يوسف‌ القرضاوي‌، ترجمه‌: فائز ابراهيم‌ محمد،نشر احسان‌، نوبت‌ چاپ‌: اول‌ ـ 1379

0 نظرات:

ارسال یک نظر