آينده‌ ي ما در آينه‌ ي رسانه ‌ها




http://emdadgar.sums.ac.ir/article/images/articles/2009_01/695/reporter.JPGضياء احمد”فاضلى”استاد پوهنځى شرعيات پوهنتون هرات
 
درين كه رسانه ها در جهان امروز يكى از مهم ترين عوامل اثر گذار در زنده گى بشراست، جاى هيچ شك و ترديدى وجود ندارد.حقيقتى است كه اين رسانه ها به سان مواد مخدر، انسان را به اعتياد مى كشانند؛ طورى كه ساعت هاى زيادى در هر شبانه روز، او را در اسارت خويش داشته و بر روح و روان او نفوذ مى كنند.
برآنند تا شخصيت جديدى در مزرعه ى هستى او بكارند؛ شخصيتى كه انديشه و افكار او، عادات و رفتار او؛ و حتى پندارها و تخيلات او همان گونه شكل پذيرد كه آن رسانه ها مى خواهند و مبالغه نخواهد بود اگر بگوئيم اكثر انسان هاى امروز با شخصيت هاى بس متفاوت نسبت به گذشته، محصول همان بذرهاى ديروز اند كه توسط رسانه ها در كشتزار وجودشان افشانده شده و سرانجام، اكنون با اين صورت و سيرت شكل يافته ‌اند.
اما كاملا روشن است كه محصول هر بذرى، چيزى همانند خود آن بذراست و هيچگاه مثلاً از بذر خار مغيلان نمى توان انتظارى جز خود آن را داشت.
با ملاحظه ى آن چه گفته آمد و نيز با در نظرداشت اين حقيقت تلخ كه جنگ زده گى و محروميت ها، ملت مارا بيش از هرملتى تاثيرپذير و شكننده ساخته است، به خوبى مى توانيم حدس بزنيم اگرحال همين باشد كه هست، شخصيت آينده ى هموطن افغان ما -از لحاظ فكر و انديشه، خوى و اخلاق، رفتار و سلوك- فقط در عرض چند دهه، ممكن است به كلى دگرگون گرديده و تا آن حد متحول شود كه دنياى بعد از بيدارى اصحاب كهف با دنياى قبل از خواب شان- كه چندين قرن دوام يافت- به آن ميزان تحول نيافته باشد.
اين حقيقت تلخ، هر هم وطن با احساس ما را تكان مى دهد تا با جديت، محتويات رسانه هاى كشور را بررسى نمايد تا به فهمد كه آن هاچگونه خوراكى به خورد ملت ما مى دهند و اثرات بالفعل و بالقوه ى آن ها را مورد مداقه قرارداده و آنگاه با درك همه‌ى جوانب مسأله، به اداى مسئوليت و رسالت سنگين خويش درين برابر، قيام كند.
هرچند از عهده ى اين مقال و اين قلم بيرون است تا آن گونه كه بايد، بتواند به اين موضوع بپردازد؛ بلكه اين، كار و مسئوليت مشترك علماء،فرهنگيان و ساير اقشار دلسوز جامعه ى ماست تا با راه اندازى سيمينارها، محافل علمى، نوشتن كتب و مقالات روشنگرايانه و استفاده از هر وسيله ى ممكن، ميزان دقيق فوايد ياخسارات ناشى از رسانه ها را در ابعاد مختلف دينى، اخلاقى، فرهنگى و سياسى، روى جامعه ى ماتبيين نموده و در يك رستاخيز تبليغاتى قوى وگسترده، ملت آسيب پذير ما را ازنتايج زود و ديررس آن آگاه سازند و در صورت لزوم باپشتيبانى افكارعمومى، مراجع ذى ربط را به تغيير و اصلاح وادارند تادرآينده يى نه چندان دور شاهداصلاحات فزاينده يى درين عرصه باشيم.
امابه صورت اجمال هرافغان بافكرى مى توانددرين زمينه قضاوت كند.زيرا اگر از راديو ها بگذريم و فقط از تلويزيون ها بگوئيم، او غالباً از صفحه ى تلويزيون هاى موجود چه مى بيند؟
برهنگى ها، رقص هاى طغيان آور و اخلاق ستيز و وقايعى آن چنان فجيع، كه قلم را حيف مى آيد تا زبان بدان بيالايد؛آموزش فن بى حيايى و فرهنگ ستيزى؛
ترويج قمار, سود و شراب نوشى؛
صحنه هاى هيجان انگيز
زد و خوردهاى پريشان آور و آرامش ستان؛
ترويج مدوفيشن هان وارداتى واقتصادسوز؛
و صد ازين قبيل.
انكارنمى كنم كه برخى برنامه هاى مفيدى نيز وجود دارد، اما از يك سو در كنار نشريات مضر، بسى ناچيزاست و از ديگر سو فقط تعدادكمى از افراد جامعه، قدرت استفاده ازآن رادارند درحاليكه ميكروب نشريات مضر، گسترده و همه گيراست.
من درين جا دولت مردان بى پروا راخطاب مى كنم كه هاى اى چوكى نشينان غافل! اگردين، اخلاق و فرهنگ جامعه براى شمامهم نيست حداقل به خاطرحفظ امنيت هم كه شده جلواين ويران گرى هاى بى شرمانه رابگيريد!
چرا اجازه مى دهيد تا با نمايش اين منظره هاى ضد اخلاقى و وحشت انگيز، احساسات اسلامى و ملى خدشه دار شده و فرزندانى از همين خاك و بوم، آن چنان ازين حالت به تنگ آيند كه براى اخذ انتقام و نابودى دولتى كه با سكوت مرگبار خود، مهر تأييد بر اين تراژدى مى زند، دست به سلاح برده و چه بسا – اگر كارى ديگر از دست شان بر نمى آيد- خود را منفجر ساخته و مايه‌ ى سلب آرامش همشهريان ما گردند.باور كنيد با استمرار اين وضعيت روز بروز بر دامنه ى نا امنى ها افزوده شده و زنده گى را تلخ و تلخ تر خواهد كرد.درچنين حالتى، ازدياد قواى خارجى نه تنها اين مشكل را حل نمى كند كه آن را حادتر نيز مى گرداند.
وشما اى نماينده گان مردم درپارلمان!
چرابه وعده هايى كه به ملت داديد جامه‌ ى عمل نمى پوشانيد.مگر درپلاكارت هايى تبليغاتى شمانوشته نشده بود:”دفاع ازارزش هاى اسلامى و ملى، تلاش در تامين امنيت و…”؟
با اين همه چگونه اين وضعيت را تحمل مى كنيد؟ مگر قانون اساسى كه قراراست شما به نمايندگى از مردم آن را حراست و اجرا كنيد چنين تراژيدى را مى پذيرد؟ وآيا ماده هايى اوليه ى آن درحراست از ارزش هاى اسلامى در افغانستان و برچيدن آن چه منافى آنست، صراحت ندارد؟
به راستى، قضاوت هرافغان هوشمندمادرباره ى چنين رسانه هاى چه مى تواند باشد غير از قضاوت آن مهمانى كه ازطرف يك مهماندار جفاپيشه با مخلوطى از برنج و ريگ پذيرائى شده بود؛ وى نيز چاره يى ندارد مگراين كه فرياد زند كه:
هاى طلوع ظلمت ها!!
و هاى شمشاد بى بنياد!!
و اى فلان فلانى!!
“بَه تَه اِى ريگا شما، فقد دونه مونى برنجى اَگَه ياف بَشَه !”

به نقل از:
http://eslahonline.net

0 نظرات:

ارسال یک نظر