زندگي ساده و بي تکلف خلفای راشدین




مترجم: ابو عبدالفتاح عبدالله ريگی

خلفا بزرگوار در زمان رسول گرامي زندگي مي کردند و براي اصحاب و خلفا  رضی الله عنه  اسوة حسنه يعني رسول اکرم  صلی الله علیه و آله و سلم  موجود بود. رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم  بر بالاي تختي که از ريسمان بر پشت مبارک نمايان بود حضرت عمر  رضی الله عنه  بعد از ديدن اين صحنه فرمودند : چرا قيصرها و کسراها( منظور پادشاهان روم و ايران آن زمان است) زندگي آرام داشته باشند و سردار دو جهان چنين در تکليف و سختي زندگي را سپري بفرمايند .رسول الله فرمودند  صلی الله علیه و آله و سلم  مثال ما همانند مسافري است که زير سايه درختي براي استراحتي کوتاه توقف مي کند و همان طور که اي مسافر سايه درخت را براي خود منزل نمي پندارد ما نيز نبايد دنيا را منزل هميشگي خود بدانيم و در فکر سامان زندگي راحت نباشيم . غذاي رسول الله  رضی الله عنه  بسيار معمولي بود و نانهاي روغني و سرکه را بدون تکلف استعمال مي فرمودند و گاهي اوقات اصلاً غذايي براي خوردن براي خوردن فراهم نمي شد يعني هيچ دو روزي پي در پي بر رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم  نمي گذاشتند که در هر دو روز شکم مبارک سير باشد .ما شِبَعَ آلُ مُحمدٍ يومينِ متتابعينِ . ((خانواده رسول الله دو روز پي در پي از غذا سير نکرده اند . ))
حضرت ابو هريره  رضی الله عنه  مي فرمايد که روزي جلوي روي ما حضرت عايشه ( رضي الله عنها ) يک شلوار و چادر کلفتي را نشان دادند و فرمودند که اين لباس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم  است و لباس خود حضرت ام المؤمنين عايشه ( رضي الله عنها ) نيز ساده بود ام ايمن ( رضي الله عنها ) مي فرمايند که لباسي را که عايشه ( رضي الله عنها ) استفاده مي کردند قيمتش پنج دلار بود ولي امروزه کنيز من از پوشيدن چنين لباسي ابا مي ورزد ام ايمن ( رضي الله عنها ) از ام المؤمنين حضرت عايشه ( رضي الله عنها ) نقل مي کنند که ايشان فرمودند حال آنکه در زمان رسول اکرم من لباس پنج درهمي داشتم که هر زني در مدينه عروسي مي کرد اين جامه را براي عروس عاريتاً مي بردند .(صحيح البخاري جلد ( 1 ) بخش 10 کتاب الهبه) محل نشستن صديق ابوبکر  رضی الله عنه  در مسجد بر روي حصير و محل نشستن حضرت فاروق اعظم  رضی الله عنه  بر روي فرش کهنه قديمي محل نشستن عمر بن عبدالعزيز رضی الله عنه بر روي گوني بود .خلفاي راشدين خيلي ساده مي زيسته اند اما امروزه فقط و فقط اسراف و تبذير و تکلف حرف اول را مي زند .
يک بار همسر حضرت ابوبکر صديق  رضی الله عنه  خواهش پختن حلوا نمودند حضرت صديق اکبر فرمودند من پولي براي تهيه وسايل حلوا ندارم بعد از شنيدن اين جواب همسرشان از مخارج روزمره خودشان مقداري مقداري پس انداز مي نمودند تا بتوانند بوسيله آن پول وسايل حلوا را تهيه نمايند هنگامي که پول پس انداز کرده خودشان را خدمت صديق اکبر  رضی الله عنه  تقيم  کردند ايشان فرمودند اين پول را از کجا آورده ايد ؟ ايشان جواب دادند که از مخارج هر روزه اندکي پس انداز کرده ام والآن اين پول را به دست آورده ام صديق اکبر  رضی الله عنه  پول را از ايشان گرفته وتحويل مسئول بيت المال دادند و فرمودند - ( اين مقدار از مخارج ما اضافي است ) لذا و آن را به بيت المال اضافه کنيد و به همين اندازه از حقوقم کم کنيد .( اشهر مشاهير الاسلام ج 1 ص 93) مسعودي در تاريخ خود نقل فرموده اند که غذاي صديق اکبر  رضی الله عنه  ساده بود و همچنين لباسهايشان نيز معمولي و کلفت بودند در حالي که درآمد شخصي حضرت صديق اکبر  رضی الله عنه  کم نبود لذا بنابر تواضع صديق اکبر  رضی الله عنه  سادگي را اختيار فرموده بودند واين ساده زيستي عادت سلف صالح وبزرگان و ... بود که از جمله اين بزرگان ساده زيست حضرت فاروق اعظم  رضی الله عنه  بودند که ايشان نيز در عهد خلافت خود لباس معمولي و کلفت به تن مي کردند .هنگامي که امرا عرب و پادشاه يمن براي ملاقات ايشان مي آمدند لباسهاي شاهانه وچادرهاي قديمي و تاجهايي که با زيور آلات آراسته بودند مي پوشيدند و هنگامي که مردم با اين همه فخر و ناز زندگي ساده و بي تکلف فاروق اعظم  رضی الله عنه  را مي ديدند بسيار حيران مي شدند و آنقدر متأثر مي شدند که از آن سادگي اسوه و نمونه برداري مي نمودند پادشاه حمير ذوالکلاع لباسهاي گران قيمت مي پوشيدند و علاوه بر اين هزار غلام براي خدمت وي همراه بودند .هنگامي که سادگي و زندگي خالي از تکلف صديق اکبر  رضی الله عنه  را ديدند تمام لباسهاي شاهانه را از تن بيرون آوردند و هم لباس صديق اکبر شدند .( مروج الذهب للمسعود ج 2 ص 305 اشهر المشاهير الاسلام ج 1 ص 146 )
درباره حالت فاروق اعظم  رضی الله عنه  مي نويسند :
شخصي هميشه هنگام پهن شدن سفره حضرت فاروق اعظم  رضی الله عنه  حضور داشت اما در غذا خوردن شريک نمي شد حضرت فاروق اعظم  رضی الله عنه  فرمودند که چرا شما در ميل غذا شريک ما نمي شويد ؟ او عرض کرد :انَّ طَعَامَکَ خَشَنٌ غليظٌ . ((طعام شما سخت و قابل خوردن نيست ))در حالي که من به غذاي چرب و نرم عادت دارم فاروق اعظم  رضی الله عنه  فرمودند اگر من چنين غذايي بخواهم مي توانم هر روز چنين غذايي تهيه نمايم و هيچ مشکلي هم ندارم که بخواهم گوشت گوسفند و نانهاي برشته و غذاي روغن دار تهيه کنم بعد از شنيدن اين کلمهات ( حفص ) به فاروق اعظم  رضی الله عنه  عرض کرد که تمام غذاهاي چرب و لذيذ را مي شناسيد فاروق اعظم  رضی الله عنه  فرمودند بدون شک من مي شناسم اما نمي خواهم زندگي ام در عيش و عشرت سپري گردد .( منتخب کنز العمال ج 4 ص 402 طبقات طبري - اشعراني ج 1 ص 16 و سيرت لابن الجوزي ص 119 ) همچنين شخصي از غذاهاي معمولي و ساده حضرت عمر  رضی الله عنه  شکايت کردند فاروق اعظم  رضی الله عنه  فرمودند گر چه من مالک بيت المال هستم ليکن در ملکيت شخصي من نيستم لذا مثال من همانند چند مسافري است که زاد خويش را به دست شخصي امين مي سپارد و اين امانت داري بر حسب احتياج مصرف مي کند آيا جائز شخصي آنها مقداري را براي خويش پس انداز شخصي نمايد ؟ فرمو دند خير اي امير المؤمنين فاروق اعظم  رضی الله عنه  فرمو دند مثل من وامت مسلمان همانند آن شخص امين ومسافران است .( منتخب کنز العمال ج 4 ص403 به نقل از ابن عساکر و سيرت عمر   رضی الله عنه  ص 89 و السياسه العشيرعيه لابن تيميه ص 14) 
دهقاني ايشان را دعوت کرد و از ايشان خواهش کرد که براي صرف غذا به خانه ما تشريف بياوريد فاروق اعظم  رضی الله عنه  پرسيدند که آيا در خانه شما عکس وجود دارد ايشان گفتند بله فاروق اعظم  رضی الله عنه  گفتند برو و غذا را به اينجا بفرست ولي غذاهاي مختلفي نباشند .( منتخب کنز العمال ج 4 ص 45) همچنين فاروق اعظم  رضی الله عنه  در سفر شام بودند که آن در وقت بر لباسهايشان چهارده وصله زده بود و هيچ تکلفی در اين سفر نکرده بود . در حالی که اين سفر از اهميت زيادی برخوردار بود . سفر حاکمی بود که در آن وقت امپراتوری اسلام تا مناطق زيادی عظمت و بزرگی ايشان را بيان می کرد اما اين سرباز اسلام و خادم حقيقی خداوند همان لباسها را با چهارده وصله به تن کرده بودند و البته بعد از اصرار مردم لباس سفيد مصری پوشيدند و سوار اسب رومی شدند ولی زود از آن پياده شدند و فرمودند با سواری گرفتن از اين اسب در وجودم احساس تفاخر و تکبر می کنم خداوند لغزش من را معاف بفرمايد و فرمودند همان لباس وصله دار من را بياوريد چنانچه همان لباس را پوشيدند پيش پدر روحانی که عالم دين عيسوی بود تشريف بردند ابو عبيده بن الجراح برای اهل قلعه ندا دادند که امير المؤمنين تشريف آورده اند(مدَّ البطريق عُنُقَهُ و نَظَرَ اِلَيهِ فَرَعَقَ رَعقَهً و قال هذا هو الذِّ صفتُهُ و نَعتُهُ فی کُتُبِنَا.) هنگامی که آن عالم بزرگ مسيحی فارق اعظم   رضی الله عنه  را ديد آه سردی کشيد و گفت پوششی که در کتابهای ما بيان شده در ظاهر اين خليفه هويدا است لذا دروازة بيت المقدس را برای تشريف آوردن ايشان باز کنيد ( ثمرات الاوراق علی حاشيه مستطرف ج 2 ص 15 )
با وجود فتح ايران و روم و مطيع شدن مشرق و عرب و عجم باز هم همان لباسهای وصله دار را پوشيدند اصحاب رضوان الله عليهم اجمعين با بزرگان صحابه من جمله حضرت عثمان , حضرت علی , حضرت طلحه و حضرت زبير و... در اين باره گفتگو کردند که شما در اين باره با حضرت فاروق اعظم   رضی الله عنه   صحبت کنيد آنها فرمودند ما جرأت نمی کنيم بهتر است حضرت علی   رضی الله عنه  صحبت کنند ايشان فرمودند من جرأت نمی کنم البته از ازدواج مطهرات فقط حضرت عايشه ( رضی الله عنها ) و حضرت حفصه ( رضی الله عنها ) می توانند صحبت کنند . اين دو از موضوع مطلع شدند و هنگامی که به خدمت فاروق اعظم  رضی الله عنه  شرف حضور يافتند به خودشان جرأت گفتگو را انتدا از فتوحات اسلام و ترقی گشودند و فرمودند : وفود العرب و العجم يَرُدُّنَ عَلَيکَ و عَلَيک هَذِهِ الجُّبَّهِ رَقَّعتَها اِثنَتَی عَشرَهُ رُقعَه.((وفود عرب و عجم رفت و آمد می کنند و شما با اين جبه ( عنا ) با آنها ملاقات می کنيد که حدوداً دوازده وصله دارد .))
پس شما لباس نرم بپوشيد و غذای لذيذ بخوريد و مهمانان را نيز بخورانيد . فاروق اعظم  رضی الله عنه  بعد از شنيدن اين حرفها شروع به گريه کردن فرمود شما ام المؤمنين هستيد و از لباس و غذای ساده رسوا اکرم صلی الله عليه و سلم مطلع هستيد حالا با وجود اين امر مرا به لذايذ دنيا ترغيب مي کنيد با گفتن اين جملات در چهره مبارک فاروق اعظم  رضی الله عنه  آثار رنج و ناراحتي نمايان بود که امهات المؤمنين نيز شروع به گريه کردند .( احيا العلوم ج 4 ص 226 و منتخب کنز العمال ج 4 ص 41)حضرت فاروق اعظم  رضی الله عنه  و صديق اکبر  رضی الله عنه  مي فرمودند فقط ( غذاي بخور و نمير ) يعني به اندازه خرج و مخارج يک شخص عادي قريش و دو دست لباس براي سردي و گرما و مخارج حج و غيره براي ما کافي مي باشد .(طبقات ابن سعد ج 3 ص 198 تاريخ الخلفا ص 68 سيرت عمر ص 89 و احيا العلوم الغزالي ج 3 ص 234) خلاصه اينکه فاروق اعظم  رضی الله عنه  روش ساده زيستن را به همه مي آموختند .چنانچه يک بار شخصي را ديدند که لباس قديمي پوشيده است فرمودند (( اين پيراهن را چقدر خريده ايد ؟ )) آن شخص جواب داد 12 درهم. فاروق اعظم  رضی الله عنه  فرمودند آيا اشکالي داشت 6 درهم را براي خوردنيها مي گذاشتي و 6 درهم ديگر را براي امري ديگر مصرف مي کردي ؟ ( منتخب کنز المال ج 1 ص 426)
و همچنين پيشنهاد به اندازه خوردن را مي دادند .علامه شعراني مي فرمايد که : کُلُّ مَن رآهُ يَشتَرِي لَحماً يَومَينِ مُتَتَابِعَينِ يَضرِ بُهُ . يعني فاروق اعظم  رضی الله عنه  اگر کسي را مي ديدند که دو روز پي در پي گوشت مي خورد او را آگاه مي نمود و می فرمودند :
                          هَلاً لَوَيتَ بَطنَکَ                           لِجَارِکَ و ابن عمّک 
چرا به جاي لذت بردن از پر کردن شکم  خدمت همسايه و فاميل را نمي کني يعني صرفه جويي نمودن و اينکه از پول باقيمانده براي همسايه وفاميل خرج کنيد .(طبقات کبري ج 1 ص 16 و موطا امام مالک  رضی الله عنه  مع مستوي ج 2 ص 157  )
فاروق اعظم  رضی الله عنه  براي سپه سالاران خود نوشتند که زندگي ساده را اختيار کنيد و خودتان را به لباسهاي کلفت و غذاي معمولي عادت دهيد وروي زمين بنشينيد و بدون زين بر اسب سوار شويد .(انصاب الاشراف بلاذري حواله مراجعه به قسمت نامه هاي حضرت عمر   رضی الله عنه ص 233  )   يک بار حضرت عبدالله  رضی الله عنه  مشغول خوردن گوشت بودند حضرت فاروق اعظم  رضی الله عنه  فرمودند اين چيست ؟ ايشان گفتند امروز دلم ميل به گوشت کرده اول او را موعظه فرمودند وگفتند : کفي بالمر مُسرِفًا أن يأکُلَّ ما اشتَهَاهُ . (( يعني براي اسراف و فضول خرجي شخص همين کافيست که آنچه را که دلش مي خواهد بخورد ))
عبدالوهاب شعراني در سيرت عمر  رضی الله عنه  مي نويسند که هيچ وقت روي سفره فاروق اعظم  رضی الله عنه  دو نوع غذا نمي گذاشتند .يک بار دخترشان حضرت حفصه  رضی الله عنه  براي تحفه مقداري آبگوشت و به همراه آن مقداري روغن زيتون برايشان فرستادند . فاروق اعظم  رضی الله عنه  فرمودند اين دو نوع غذا است و من هر دو را نمي خورم دو نوع غذا در يک ظرف نمي خورم تا هنگام وفات که الله را ملاقات کنم .منظورشان اين بود که روغن زيتون غذاي مستقلي است و گو شت نيز غذاي مستقلي است لذا نياز به شوربا نيست .( ج 1 ص 16 منتخب کنز العمال ج 4 ص 404 و تاريخ الخلفا ص 69 و تهذيب الاسما للنووي ج 2 ص 6 - طبقات کبري للشعراني)اين تمام سخن زيستن زهد و پرهيزگاري و قناعت در وهله اول در ذات خودشان و بعد در وجود اهل و عيال ايشان بود ولي براي کارمندان خود غذاي خوب تهيه مي کردند .علامه شاطبي  رضی الله عنه  مي فرمايند (( اگر چه اين طرز لباس پوشيدن و غذاي ساده خوردن فقط در طبيعت پاک و زيبای فاروق اعظم  رضی الله عنه  وجود داشت چون که ذيگران را به خاطر تقوا و زهد خويش از راحتی ها محروم نمی فرمودند . گرچه فاروق اعظم  رضی الله عنه  فقط برای خودش نان نمکين گذاشته بود اما برای غذای کارمندان دولت همه روزه بصف گوسفند تعيين فرموده بودند تا باعث افزايش حوصله کارکنان شود و در دل مردم احترام و عزّت آنها از طرف فاروق اعظم  رضی الله عنه  معلوم گردد و بدين وسيله در مملکت نظم برقرار گردد .( کتاب الاعتصام ج 1 ص 248).



0 نظرات:

ارسال یک نظر