ده‌ آيه كه‌ هر كس‌ آنها را برپا دارد، به‌ بهشت‌ داخل ‌ميشود




نوشته: عبدالرؤوف مخلص

نام سوره‌ مومنون 23
مکی‌ است‌ و داراي 118 آيه‌ است‌
 وجه‌ تسميه:
اين‌ سوره‌ مباركه‌ «مؤمنون‌» ناميده‌ شد زيرا با اين‌ فرموده‌ حق‌ تعالي: { قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (١)} آغاز شده‌ است‌ و آيات‌ بعد از آن‌ نيز به‌ بيان ‌اوصاف‌ هفت گانه‌ مؤمنان‌ و پاداش‌ عظيم‌ ايشان‌ در آخرت‌ ـ كه‌ عبارت‌ از به‌ ارث ‌بردن‌ فردوس‌ برين‌ است ـ ميپردازد.

فضيلت‌ اين‌ سوره:
احمد، ترمذي‌، نسائي‌ و حاكم از عمربن الخطاب‌ رضی الله عنه  روايت‌ كرده‌اند كه‌ فرمود: هنگام‌ نزول‌ وحي‌ بر رسول‌ خداصلی الله علیه و سلم نزديك‌ چهره ‌ايشان‌ زمزمه‌اي‌ مانند صداي‌ زنبور عسل‌ شنيده‌ ميشد. روزي‌ وحي‌ بر ايشان‌ درحال‌ نزول‌ بود و ما ساعتي‌ درنگ‌ كرديم‌ تا نزول‌ وحي‌ بر ايشان‌ تمام‌ شد سپس‌ ايشان‌ روي‌ به‌ قبله‌ كرده‌، دستان‌ خود را به‌ آسمان‌ برداشتند و چنين‌ دعا كردند: «اللهم‌ زدنا ولا تنقصنا، وأكرمنا ولا تهنا، وأعطنا ولا تحرمنا، وآثرنا ولا تؤثر علينا، وارض‌ عنا وأرضنا: ((بارالها! بر ما بيفزاي‌ و از ما كم‌ نكن‌، گرامي مان‌ بدار وخوارمان‌ نكن‌، به‌ ما بده‌ و ما را محروم‌ نگردان‌، ما را برگزين‌ و ديگران‌ را بر ما ترجيح‌ مده‌ و از ما راضي‌ باش‌ و ما را راضي‌ كن‌». سپس‌ فرمودند: «به‌ تحقيق ‌همين‌ اكنون‌ بر من‌ ده‌ آيه‌ نازل‌ شد كه‌ هر كس‌ آنها را برپا دارد، به‌ بهشت‌ داخل ‌ميشود آن گاه‌ قرائت‌ كردند: { قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ...} تا ده‌ آيه‌ را تمام‌ نمودند».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (١)
 (1) قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (١)
«به‌راستي‌ كه‌ مؤمنان‌ رستگار شدند» ولي‌ نه‌ همه‌ آنان‌ بلكه‌ مؤمناني‌ كه‌ گردآورنده‌ صفات‌ زيراند:
(2) الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ (٢)
«كساني‌ كه‌ در نمازشان‌ خاشعند» خشوع: فروتني‌، ترس‌ قلب‌، خودشكني‌ و نرمدلي ‌است‌. به قولي: خشوع‌ در نماز، عبارت‌ است‌ از: آرامش‌، التفات‌ نكردن ‌به‌ اشياي‌ خارج‌ از نماز و بازي‌ نكردن‌ با اعضا و لباس‌ خود. در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است: رسول‌ خداصلی الله علیه و سلم مردي‌ را ديدند كه‌ درحال‌ نماز با ريش‌ خود بازي‌ ميكرد، فرمودند: «لو خشع‌ قلب‌ هذا، لخشعت‌ جوارحه: اگر قلب‌ اين‌ (آقا) خاشع‌ وفروتن‌ بود، قطعا اندامهاي‌ او نيز آرامش‌ و سكون‌ خود را حفظ ميكرد». پس‌ در نماز فقط براي‌ كسي‌ خشوع‌ پيدا ميشود كه‌ دلش‌ فارغ‌ از همهمه‌هاي‌ اندروني‌ به خلوتگاه‌ نيايش‌ حاضر باشد و در اين‌ هنگام‌ است‌ كه‌ نماز برايش‌ بسيار راحت بخش ‌و روح افزا خواهد بود. چنان كه‌ در حديث‌ شريف‌ ديگري‌ آمده‌ است‌ كه‌ رسول خداصلی الله علیه و سلم فرمودند: «... آرامش‌ روان‌ من‌ در نماز قرار داده‌ شده‌ است‌».
حاكم‌ در بيان‌ سبب‌ نزول‌ اين‌ آيه‌ از ابوهريره‌ رضی الله عنه  روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌ فرمود: رسول‌ خداصلی الله علیه و سلم در هنگام‌ نماز، نگاهشان‌ را به سوي‌ آسمان‌ معطوف‌ ميكردند پس ‌چون‌ اين‌ آيه‌ نازل‌ شد، سرشان‌ را فروانداختند.
(3) وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (٣)
«و آنان‌ كه‌ از لغو رويگردانند» روي گرداني‌ مؤمنان‌ از لغو، عبارت‌ است‌ از: پرهيز كردنشان‌ از آن‌ و عدم‌ توجه‌ به‌ آن‌. لغو: هر باطل‌، لهو، بيهودگي‌، ياوه‌، معصيت‌ و هر گفتار و كردار ناپسندي‌ است‌. به قولي: لغو، شامل‌ شرك‌ و همه‌ معاصي‌ ميشود.
(4) وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ (٤)
«و آنان‌ كه‌ زكات‌ را ميپردازند» به‌ طور مداوم‌. مراد از زكات‌ در اينجا، صدقات ‌فرض‌ و نفل‌ و هر عملي‌ است‌ كه‌ سبب‌ نفع رساني‌ به‌ مسلمانان‌ گردد. ابن كثير ميگويد: «با آنكه‌ آيه ‌كريمه‌ مكي‌ است‌ اما اكثر علما برآنند كه‌ مراد از آن‌، زكات‌ اموال‌ است‌». بنا بر روايات‌ صحيح‌، زكات‌ در سال‌ دوم‌ هجري‌ در مدينه ‌فرض‌ شد ولي‌ ظاهراّ از روايت‌ ابن كثير چنين‌ بر مي آيد كه‌ اصل‌ زكات‌ در مكه ‌فرض‌ شده‌ بود اما مقادير و نصاب‌هاي‌ آن‌ در مدينه‌ فرض‌ شد.
(5) وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (٥)
«و آنان‌ كه‌ فروج‌ خود را نگاه‌ ميدارند» فرج: بر آلت‌ جنسي‌ مرد و زن‌ هر دو اطلاق‌ ميشود. يعني: مؤمناني‌ كه‌ با آراسته ‌شدن‌ به‌ پاكدامني‌ و عفت‌، شرمگاه‌هاي‌ خود را از هرآنچه‌ كه‌ برايشان‌ حلال‌ نيست‌، نگاه‌ مي دارند نيز رستگار شدند.
(6) إِلا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (٦)
«مگر بر همسران‌ خويش‌» يعني: انسان‌ در به كار بردن‌ شهوت‌ جنسي‌ خود در حرام‌ مورد نكوهش‌ و پيگرد است‌ لذا مؤمنان‌ مأمورند كه‌ شهوت‌ جنسي‌ خود را جز در مورد همسرانشان‌ ـ كه‌ در شهوت راني شان‌ با آنها هيچ‌ سرزنشي‌ نيست‌ ـ نگه‌ دارند «يا بر آنچه‌ كه‌ ملك‌ يمينشان‌ است‌» يعني: مأمور به‌ نگهداشت‌ شرمگاه‌ خويش‌ از كنيزاني‌ نيستند كه‌ به‌ ملك‌ خالص‌، ملك‌ دست‌ آنان‌ شده‌اند «پس‌ در اين‌ صورت‌ بر آنان‌ نكوهشي‌ نيست‌» در عدم‌ نگه داشت‌ شرمگاه‌ خويش‌ از همسران‌ و كنيزانشان‌ لذا براي‌ مؤمنان‌ بهره‌ گيري‌ جنسي‌ از كنيزانشان‌ نيز حلال‌ است‌، مادامي كه‌ در اين‌ باره‌ مانعي‌ شرعي‌ فرارويشان‌ وجود نداشته باشد؛ از قبيل‌ اينكه‌ آن‌ كنيزك‌ ـ مثلا ـ خواهر رضاعي شان‌ باشد. اما اگر در غير اين‌ محدوده‌ در آيند وبه‌ شهوت راني‌ حرام‌ بپردازند، مورد نكوهش‌ و مجازات‌ قرار ميگيرند چنانكه‌ ميفرمايد:
(7) فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ (٧)
«پس‌ هركه‌ سواي‌ اين‌ طلب‌ كند» يعني: سواي‌ همسران‌ و كنيزان‌ خويش‌ را «آنان‌ از حد درگذرندگانند» يعني: تجاوزكارند به سوي‌ آنچه‌ كه‌ برايشان‌ حلال ‌نيست‌ لذا ستمگر و گنه كارند.
جمهور فقها با استناد به‌ اين‌ آيه‌، بر تحريم‌ استمنا با دست‌ (جلق) استدلال ‌كرده‌اند.
(8) وَالَّذِينَ هُمْ لأمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (٨)
«و آنان‌ كه‌ امانت‌هاي‌ خود را» چون‌ بر آن‌ امين‌ قرار داده‌ شوند؛ «و عهد خود را» چون‌ عهد و پيماني‌ ببندند؛ «رعايت‌ ميكنند» امانت: چيزي‌ است‌ كه‌ انسان‌ بر آن‌ ايمن‌ ساخته‌ شده‌ و بر آن‌ امين‌ گردانيده‌ شود و جز گواه‌ بودن‌ خداوند جل جلاله هيچ ‌حجت‌ و اثبات‌ ديگري‌ بر آن‌ نباشد پس‌ كسي‌ كه‌ نزد وي‌ وديعه‌اي‌ گذاشته ‌ميشود، مؤتمن‌ (امانتدار) است‌، كسي‌ كه‌ به‌ وي‌ وامي‌ ميدهيد كه‌ مدرك‌ وحجتي‌ بر آن‌ نداريد، مؤتمن‌ است‌، پدر و ولي‌ درباره‌ كودكان‌ تحت‌ تكفلشان ‌مؤتمن اند، اولياي‌ امور جامعه‌ اسلامي‌ در حق‌ رعاياي‌ خويش‌ مؤتمن اند و مؤمن ‌در نماز و روزه‌ و طهارت‌ خويش‌ مؤتمن‌ است‌. اما عهد: چيزي‌ است‌ كه‌ در مورد آن‌ به‌ خداي‌ سبحان‌ يا به‌ بندگانش‌ تعهد داده‌ ميشود. رعايت: يعني‌ نگه داري‌.
(9) وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ (٩)
«و آنان‌ كه‌ بر نمازهايشان‌ محافظت‌ ميكنند» با برپاداشتن‌ آنها به‌ طور مداوم‌ در اوقات‌ مخصوص‌ آنها و به جا آوردن‌ ركوع‌ و سجده‌ و قرائت‌ آنها بر وجه‌ تام‌ وتمام‌ و خواندن‌ اذكار مشروعه‌ آنها.
در حديث‌ شريف‌ به‌ روايت‌ ابن مسعود رضی الله عنه  آمده‌ است‌ كه‌ فرمود: از رسول‌ خداص سؤال‌ كردم: يا رسول‌الله! كدام‌ عمل‌ نزد خداوند جل جلاله محبوبتر است‌؟ فرمودند: «نماز در وقت‌ آن‌». گفتم: سپس‌ كدام‌ عمل‌؟ فرمودند: «نيكي‌ با والدين‌». گفتم: بعد از آن‌ كدام‌ عمل‌؟ فرمودند: «جهاد در راه‌ خدا جل جلاله». از اين‌ جهت‌ خداوند متعال‌ ذكر اين‌ صفات‌ را با نماز آغاز و با نماز هم‌ به‌ پايان‌ برد. همچنين‌ درحديث‌ شريف‌ آمده‌ است‌ كه‌ رسول‌ خداصلی الله علیه و سلم فرمودند: «پايداري‌ ورزيد و هرگز ثواب‌ پايداري‌ را نميتوانيد در تحت‌ حصر و شمار درآوريد و بدانيد كه‌ بهترين‌ اعمال‌ شما نماز است‌ و بر نماز مواظبت‌ نميكند جز شخص‌ مؤمني‌».
(10) أُولَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ (١٠)
«اين‌ گروه‌» يعني: گردآورندگان‌ اوصاف‌ فوق‌ «ايشانند وارثان‌» يعني: شايستگان‌ و ذيحقان‌ به‌ اينكه‌ ميراث بر باشند، ميراث بر چه‌ چيزي‌؟:
(11) الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (١١)
«آنان‌ كه‌ فردوس‌ را به ارث‌ ميبرند» يعني: مستحق‌ آن‌ ميشوند. فردوس ‌بلندترين‌ مكان‌ بهشت‌ است‌ كه‌ در ميانه‌ آن‌ قرار دارد. به قولي‌ معني‌ اين‌ است: ايشان‌ منازل‌ كفار را در بهشت‌ به‌ ميراث‌ ميبرند زيرا ـ چنان‌كه‌ از احاديث ‌برمي آيد ـ خداي‌ سبحان‌ براي‌ هر انساني‌ منزلي‌ در بهشت‌ و منزلي‌ در دوزخ ‌آفريده ‌است‌ «آنان‌ در آنجا جاودانه‌ اند» و هميشه‌ ماندگار، نه‌ از آن‌ اخراج‌ ميشوند و نه‌ در آن‌ مي ميرند.
در حديث‌ شريف‌ به‌ روايت‌ بخاري‌ و مسلم‌ از رسول‌ خداصلی الله علیه و سلم آمده‌ است‌ كه ‌فرمودند: «اذا سألتم‌ الله‌ الجنة‌ فاسألوه‌ الفردوس‌ فإنه‌ أعلي ‌الجنة‌ وأوسط الجنة‌ ومنه ‌تفجر أنهار الجنة‌ وفوقه‌ عرش‌ الرحمن: ((چون‌ از خدا بهشت‌ را درخواست ‌ميكرديد، فردوس‌ را از او بخواهيد زيرا فردوس‌ بلندترين‌ جاي‌ بهشت‌ و ميانه‌ آن‌ است‌، همه‌ انهار بهشت‌ از فردوس‌ جاري‌ ميشود و عرش‌ رحمان‌ بر فراز آن‌ قراردارد».
اين‌ بود اوصاف‌ مؤمنان‌ وارسته‌ و مفلح‌ كه‌ در ده‌ آيه‌ ذكر شد. از عائشه ‌ام‌المؤمنين‌ رضي‌الله عنها پرسيدند: اخلاق‌ رسول‌ خداصلی الله علیه و سلم چگونه‌ بود؟ فرمود: «اخلاق‌ رسول‌ خداصلی الله علیه و سلم قرآن‌ بود» آن گاه‌ تلاوت‌ كرد: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (١)تا رسيد به‌ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ (٩)، سپس‌ فرمود: اخلاق‌ رسول‌ خداصلی الله علیه و سلم اين چنين‌ بود.

تفسير انوار القرآن
نوشته: عبدالرؤوف مخلص

0 نظرات:

ارسال یک نظر