زندگی نامه و آثار مرحوم ملامسعود قادرمرزی


زندگی نامه و آثار مرحوم ملامسعود قادرمرزی



زندگینامه
مرحوم ملا مسعود قادرمرزی به سال ۱۳۱۰ هجری شمسی در قریه ی قادرمرز واقع در منطقه ی ئیلاق کردستان در خانواده روحانی دیده به جهان گشود. پدرش حاج ملا محمد از ارادتمندان ماموستا ملا عبدالله باشماق مریوان و مرحوم شیخ حسام الدین بود و در حیات خویش بیش از ده بار به مکه مکرمه و مدینه منوره مشرف شدند.

ماموستا ملا مسعود قادرمرزی ابتدا قرآن را در خدمت ملا عبدالحمید قادرمرزی ختم کرد. او کتابهای عوامل جرجانی و شرح عوامل و اظهار و جامی در علم نحو و تصریف و شرح تصریف در علم صرف و استعاره و علم وضع را در خدمت ابوی و استاد ملا علی قادرمرزی در موطن خود در روستای قادرمرز و مرحوم استاد محقق ملا عزیز معاذی مفاخری در باشماخ تلمذ کرد. همچنین کتاب سیوطی و بخش های از کتاب عبدالله یزدی در منطق را در خدمت استاد سیدحسام قریشی در قریه حسینی دهگلان آموخت.

شرح عقایدتفتازانی و قسمتی از منهاج الطالبین را نیز در خدمت مرحوم استاد محقق ملا حسن خلیقی در روستای کوله ساره یاد گرفت و بقیه کتاب عبدالله یزدی را در خدمت استاد فاضل مرحوم علی شکیبا خواند. همچنین کتاب مختصر المعانی در بلاغه را در خدمت استاد ملا مجید اصولی در مسجد پیر عمر سنندج و کتاب شرح جمع الجوامع در اصول الفقه و قسمت های از کتاب تحفه المحتاج را به همراه مرحوم کاک احمد مفتی زاده و مرحوم ماموستا میانه صبری و مرحوم ملا احمد قادرمرزی در محضر علامه استاد ملا محمود مفتی دشه ای در مسجد دارالاحسان سنندج تحصیل و در ۱۲ مهرماه سال ۱۳۳۱ هجری شمسی از محضر این استاد گرانمایه و مرحوم سیدمحمد شیخ الاسلام استاد ممتاز کرسی فقه شافعی دانشگاه تهران اجازه تدریس علوم مذبور و افتاء را دریافت کردو به عنوان پیش نماز به قادرمرز بازگشت.

تحصیلات اکادمیک
او در سال ۱۳۳۷ هجری شمسی در امتحان دیپلم مدرسی شرکت و موفق به اخذ مدرک آن شد. او همچنین در سال ۱۳۳۹ هجری شمسی به قصد ادامه تحصیل و اخذ مدرک لیسانس به سنندج آمد و به دعوت مرحومه حاجیه فرنگیس خانم به عنوان طلبه و پیش نماز مسجد او به تبلیغ شریعت مشغول شد و تلاش همزمان وی به عنوان پیش نماز و  معلم مدارس سنندج وی را تشویق کرد تا در کنکور دانشگاهها شرکت  کرده و در رشته فلسفه و روانشناسی دانشگاه اصفهان پذیرفته شود تحصیل در دانشگاه و کار شبانه روزی مشقت وار در غربت دورانی سخت از زندگی مرحوم قادرمرزی را رقم زد. او سرانجام در سال ۱۳۵۳ مدرک لیسانس را اخذ و در دبیرستانها و دانشسراهای سنندج به تدریس مشغول شد . 

فعالیتهای سیاسی
فعالیتهای سیاسی وی در رژیم پهلوي موجب شد تا سازمان امنیت ساواک وی را به جهت اظهاراتش در مورد قانون حجاب مورد فشار قرار دهد و مقاومت وی در برابر خواستهای ساواک آزار و اذیت وی را در پی داشت با آغاز انقلاب در ایران مرحوم ملا مسعود قادرمرزی به عنوان نخستین امام جمعه سنندج منصوب شد اما برخورد بی حد و حصر گروههای سیاسی وقت با وی موجب شد که ایشان از امامت جمعه استعفا و برای تربیت مدرسان دینی به تشکیل جامعه روحانیت در سرزمین مادریش راهی دهگلان شود. در مدت یکسال و اندی خدمت در این کسوت منشاء خدمات بسیاری شد که متاسفانه حسادت دوستان نا آگاه در این سالها موجبات بازداشت وی را در پی داشت . او  از پس این سالها دوباره به سنندج بازگشت و در دبیرستانها و مراکز تربیت معلم و دانشگاهها فعالیت فرهنگی خود را آغاز کرد.

آثار مرحوم قادرمرزی
اهتمام وی در ترجمه ستودنی است . او یکی از نخستین مترجمان معاصر حوزه دین است که نخستین ترجمه او به نام حجاب یا زینت بانوان در ۱۳۶۳ منتشر شد. عشق وعلاقه وافر به فقه امام شافعی سبب  آن شد که با اتکا به قدرت حضرت حق کتاب منهاج الطالبین تاءلیف امام نووی (رحمه الله)  که یکی از معتبرترین کتابهای فقهی و مرجع در مذهب امام شافعی (رحمه الله) است و دهها کتاب و شرح بر آن نگاشته شده را ترجمه و با زبان روان در دسترس مردم قرار دهد. کتاب ارشادالمسلمین مختصری از فقه شافعی، کتاب گامی به سوی بیداری اسلامی ، کتاب عقاید اهل سنت، کتاب راه سعادت در تربیت فرزندان، ترجمه کتاب فقه السیره به نام خورشید حقیقت ترجمه اشعار شواهد بیضاوی و شرح مشکلات آن، کتاب رهنمودهای آیینی و کتابهای کوچکی به نام راهنمای حجاج، گلچین اذکار امام نووی ، از جمله آثار این دانشمند روحانی است.

ماموستا ملامسعود قادرمرزی در سن ۶۳ سالگی در آزمون سراسری کارشناسی ارشد دانشگاهها شرکت نمود و در رشته فقه و مبانی حقوق پذیرفته شده   و پس از دو سال پژوهش و تحقیق در سال ۱۳۷۵ موفق به اخذ درجه کارشناسی ارشد با درجه عالی فقه و حقوق در دانشگاه تهران شد.

ابتلا به بیماری سرطان و درمانهای سخت و طاقت فرسا موجب شد توان این فقیه بزرگوار  برای ترجمه و تالیف کاسته شود.  با این حال عشق او به قرآن و حدیث نبوی در او چنان بود که او را بر آن داشت تفسیر جلالین را ترجمه و در دوران کسالت آن را به پایان برساند و آنرا به علاقمندان دین عرضه کند .

ترجمه و نشر تفسیر جلالین یکی از آرزوهای او بود که در سال ۸۵ به طبع چاپ آراسته شد. او در ادامه حیات گرچه سختی های سرطان بر او مستولی شده بود اما همچنان تلاش کرد تا آخرین لحظات زندگی با ترجمه در اختیار دین باشد. او در این روزها نیز به ترجمه کتاب احتفال نبوی همت گماشت که انشاالله به زودی چاپ می شود.

او سرانجام پس از مبارزه سخت با بیماری سرطان روز پنج شنبه ششم اردیبهشت ماه 8۶ دیده از جهان فرو بست و به رحمت خدا پیوست.

یادش گرامی
با تشکر از آقای علی قادرمرزی

0 نظرات:

ارسال یک نظر