مصاحبه با چند تن زن شيعه
خانم سلام: اجازه ميفرماييد با شما راجع با مشكلات امروز ازدواج موقت (صيغه) از شما سوالي داشته باشم.
خانم- اشكالي ندارد.
حاج خانم به عنوان يك زن از صيغه در جامعه توضيح دهيد.
خانم: صيغه يعني وسيلهاي براي نابود كردن مسلمانان، و من نيز دچار اين دسيسه شوم شدهام.
خانم: بيشتر توضيح بدهيد اول خودتان را معرفي نماييد.
1- من زينب- م- اهل و ساكن گرگان در سال 1359 شوهرم در جنگ ايران و عراق شهيد شد و من از همسر شهيدم فرزندي نداشتم يك سال بعد كه دستور رهبر بود كه همسران شهيد ميتوانند با بسيجيان ازدواج موقت و بقولي بسيجي هم بود ازدواج متعه انجام دادم بعد از چند مدتي آن مرد رفت و من به هزار زحمت توانستم براي فرزندم شناسنامه بگيرم، فرزندم زهرا متولد 1360 است او با جواني به نام عليرضا آشنا ميشود و آن جوان با مادرش و عمويش به خواستگاري دخترم زهرا آمدند و گفتند كه پدر عليرضا در خارج از كشور زندگي ميكنند مراسم خواستگاري در غياب پدر عليرضا صورت گرفت و مراسم عروسي چند ماه آينده برگزار شد شب عروسي عليرضا و زهرا متوجه جرياني شدم كه ديگر خيلي دير شده بود.
شما متوجه چه چيزي شديد؟
زن با چشماني پر از گريه ميگويد متوجه شدم كه زهرا با برادر خودش ازدواج كرده و من خود را مسبب اين جنابت فجيع ميبينم.
حالا خانم بگو ببينم نظر شما نسبت به ازدواج موقت چيست؟
از ديدگاه من ازدواج موقت يعني زنا با مدرك.
خانم سلام: اجازه ميفرماييد با شما راجع با مشكلات امروز ازدواج موقت (صيغه) از شما سوالي داشته باشم.
خانم- اشكالي ندارد.
حاج خانم به عنوان يك زن از صيغه در جامعه توضيح دهيد.
خانم: صيغه يعني وسيلهاي براي نابود كردن مسلمانان، و من نيز دچار اين دسيسه شوم شدهام.
خانم: بيشتر توضيح بدهيد اول خودتان را معرفي نماييد.
1- من زينب- م- اهل و ساكن گرگان در سال 1359 شوهرم در جنگ ايران و عراق شهيد شد و من از همسر شهيدم فرزندي نداشتم يك سال بعد كه دستور رهبر بود كه همسران شهيد ميتوانند با بسيجيان ازدواج موقت و بقولي بسيجي هم بود ازدواج متعه انجام دادم بعد از چند مدتي آن مرد رفت و من به هزار زحمت توانستم براي فرزندم شناسنامه بگيرم، فرزندم زهرا متولد 1360 است او با جواني به نام عليرضا آشنا ميشود و آن جوان با مادرش و عمويش به خواستگاري دخترم زهرا آمدند و گفتند كه پدر عليرضا در خارج از كشور زندگي ميكنند مراسم خواستگاري در غياب پدر عليرضا صورت گرفت و مراسم عروسي چند ماه آينده برگزار شد شب عروسي عليرضا و زهرا متوجه جرياني شدم كه ديگر خيلي دير شده بود.
شما متوجه چه چيزي شديد؟
زن با چشماني پر از گريه ميگويد متوجه شدم كه زهرا با برادر خودش ازدواج كرده و من خود را مسبب اين جنابت فجيع ميبينم.
حالا خانم بگو ببينم نظر شما نسبت به ازدواج موقت چيست؟
از ديدگاه من ازدواج موقت يعني زنا با مدرك.
0 نظرات:
ارسال یک نظر