اللّهمّ صَلِّ وسلّم وبارك عَلى سيّدنا مُحَمَّد وآله وصحبه أجمعين


اللّهمّ صَلِّ وسلّم وبارك عَلى سيّدنا مُحَمَّد وآله وصحبه أجمعين




نوشته: سيد علي راحل

بازچاپ و انتشار مجدد كاريكاتور هاي موهن به پيامبر گرامي اسلام در روزنامه هاي دنماركي و در پي آن، درخواست وزير داخله آلمان از تمام رسانه هاي اروپايي براي انتشار آنها و نيز ساخت فلمي از سوي يك نماينده پارلمان هالند عليه اسلام، همگي پرده از واقعيتي تلخ و تكان دهنده بر مي دارد كه پيامد طبيعي آن، وقايعي بسيار خطرناك و جبران ناپذير خواهد بود.
اين بار، اما مسأله، مسأله‌ خشم و انزجار جامعه مسلمانان جهان نيست؛ مسأله اصلي، به تعبير انجيل، چرخُشت خمر غضب و خشم خداي قادر مطلق است. وزير داخله كشوري دموكراتيك و پاسبان و پاسدار ارزش هاي دموكراسي، به گونه احمقانه اي، آخرين پيام آور آفريدگار انسان را به سُخره مي گيرد و با اين كار، بيش از يك مليارد پيرو يكي از بزرگترين اديان آسماني توحيدي را مورد تحقير و اهانت قرار مي دهد.
رو در رويي و تقابل جهان اسلام و غرب، موضوع تازه ‌اي نيست، چه اينكه اين مسأله در مقاطع مختلف تاريخ هميشه وجود داشته است؛ اما اين بار، دراين جنگ اعلام نشده و اين جبهه نه چندان پنهان و پوشيده، انسان ظلوم و جهول، علناً در برابر خداوند قادر مطلق، فرجامين فرستاده او محمد(صلى الله عليه وسلم) و آخرين منشور هدايت آسماني بشر يعني قرآن فرا ايستاده است.
 براين اساس، اظهارات به ظاهر احمقانه وزير داخله آلمان، آنچنان كه به چشم مي آيد، چندان هم احمقانه نيست؛ بلكه اين گونه اظهار نظرها ريشه در عمق و ژرفاي نگره توراتي حاكم بر ذهن و ضمير بشر غربي دارد: آرماگدون و چرخيدن چرخه خلقت بر وفق تمايلات تماميت خواهانه و گيتي گرايانه پيروان ظاهري آيين مسيح و گروندگان به آن.
"آرماگدون" يا "هرمجدو" دره اي پر رمز و راز در 55 ميلي شمال تل آويو پايتخت اسرائيل است كه از هم اكنون، آبستن پيشرفته ترين تسليحات قدرت هاي برتر جهان براي رويارويي حدود 400 مليون انسان در نبرد پاياني است.
اين دره كه "دره‌ تصميم در مورد بشريت" نيز خوانده مي شود، بربنياد پيشگويي هاي تورات و انجيل، ناوردگاه اصلي نبرد نيروهاي نيكي و نيكوكاري و بدي و شرارت در آخرالزمان بشمار مي آيد. برمبناي اين پيشگويي ها، در اين "آخرين همه سوزي بشريت" دوسوم كل يهوديان كشته خواهند شد و نجات يافتگان، به عنوان مسيحيان نو آيين، به تبليغ مسيحيت خواهند پرداخت! دراين نبرد بزرگ نيروهاي نيكي و بدي، ازديدگاه انجيل و تورات، انسان ها به اندازه ‌اي كشته مي شوند كه تا فاصله دوصد ميلي، خون تا دهانه اسب بالا خواهد آمد.
آرماگدون، افزون براينكه يك محدوده جغرافيايي مهم، استراتيژيك و تعيين كننده فرجام تاريخ است، نوعي نگاه و نگره غالب در نحوه برخورد با مسايل كلان جهاني و در واقع، ميزاني براي بازسنجي خوب و بد پديده هاي پيرامون دنياي غرب نيز به حساب مي آيد. 
رونالدريگان، يكي از روساي جمهور پيشين امريكا، باري در يكي از سخنراني هايش گفته بود:
"براي يك آرماگدون واقعي مسلح شويم!"
البته اين اتفاقي نيست كه تنها در زمان ريگان روي داده باشد و از آن زمان به اين طرف، ديگر كسي به آن نينديشيده باشد؛ در برنامه معرفي جان بولتن، سياستمدار بنيادگرا و نو محافظه كار امريكايي در سناي امريكا براي كسب رأي اعتماد، يكي از ماموران بلند رتبه كاخ سفيد در توصيف وي گفت: "جان بولتن شخصيتي است كه من دوست دارم در آرماگدون در كنار وي بايستم!"
با اين حساب ترديدي نيست كه اظهارات وزير داخله آلمان و اقدام روزنامه هاي دنماركي و نماينده پارلمان هالند همه از نگرش آرماگدوني حاكم بر جان انسان غربي مايه مي گيرند. 
غربي ها قطعاً به اين نتيجه رسيده اند كه هيچ بدي و شرارتي، جز اسلام، در برابر تمدن غرب قابل شناسايي نيست
.
به همين دليل نيز هست كه اسلام و پيروان آن، اكنون در سراسر جهان مظلوم و مهجور واقع شده اند و يكي از عوامل اين مظلوميت، نتيجه مورد انتظار بن لادن و دشمنان ظاهري او، در برتراشيدن مجمسه اي مسخ و استحاله شده از اسلام و بركشيدن و علم كردن آن در قالب تروريزم بين المللي است و بدين ترتيب فراهم آمدن مقدمات رويارويي بزرگ و فرايند آرماگدون.
ايمان داريم كه "زمين را بندگان نيكوي خداوند به ارث خواهند برد" اما آيا آناني كه اكنون به گونه آشكار، از سنگر موسي و مسيح عليه محمد(ص
لى الله عليه وسلم) مي جنگند، بندگان نيكوي خداوند هستند؟! در نگرش توحيدي، موسي و مسيح و محمد عليهم السلام، فرستادگان خدايي يگانه و فراخواننده به حقيقتي واحد هستند؛ اما با توجه به عقايد كژانديشانه خاج پرستان و صليب انديشان و ژاژ خايي هاي اخير وزير داخله آلمان، آنهايي كه در ظاهر ادعاي پيروي از آيين هاي موسي و مسيح عليهم السلام را دارند، در باطن و در واقعيت امر، هيچ بهره‌اي از مهر و عطوفت و بردباري و پاكيزگي پيامبرانه آن بزرگان نبرده اند و اين به واقع نشان مي دهد كه بشر غربي در تصورش از فرجام تاريخ و پايان جهان، كاملاً به بيراهه رفته است.
فراهم آمدن نيروهاي ستيهنده با پيامبر اكرم(ص
لى الله عليه وسلم) و شريعت آسماني او در يك جبهه واحد، بدون هيچ ترديدي پروردگار انسان و جهان را خشمگين خواهد ساخت. 
روشن است كه ما از آينده خبر نمي دهيم؛ اما به شهادت بي شايبه تاريخ، خودخدا انگاري بشر مستأصل و بيچاره همواره خشم خداي قادر مطلق را برانگيخته است؛ درست به همين دليل نيز هست كه مي گوييم اين بار، نبرد نبرد خدا و انسان در ناوردگاهي به وسعت و فراخناي جهان است. اين نبرد از جهات گوناگوني اكنون آغاز شده است.
 شكي نيست كه فرجامين فرستاده خداوند و پيروان او در اين جهان به شدت مظلوم واقع شده اند؛ اما ديري نخواهد پاييد كه اين مظلوميت پايان يافته و وارثان واقعي زمين و ورجاوندان و برگزيدگان امت محمد(صلى الله عليه وسلم) به سيطره پر پيشينه و درازدامن فرزندان شيطان پايان خواهند داد. اين وعده ايست كه خداوند به همه مظلومان تاريخ داده است.

برگرفته از پيام مجاهد

0 نظرات:

ارسال یک نظر