عائشه صديقه رضي الله عنها و دايه هايي مهربانتر از مادر

عائشه صديقه رضي الله عنها و دايه هايي مهربانتر از مادر
تهيه كننده: خواجه بشيراحمد انصاري – تكساس

چند روز قبل هنگامي كه از محيط كار به خانه برگشته بودم و به جسمي خسته و اعصابي كوفته مي خواستم با جستجوي برنامه اي سالم، ملالت از خاطر زدايم كه ناگاه چشمم به يكي از كانالهاي تلويزيوني امريكا افتيد كه مسؤول برنامه، سه تن از نمايندگان اديان بزرگ آسماني (اسلام، مسيحيت، يهوديت) را دعوت نموده بود تا روي مسايل و قضاياي بزرگ اعتقادي باهم گفتگو نمايند.نكتة جالب در آن برنامه اين بود كه سخنگوي جامعة مسيحي فردي انتخاب شده بود كه عمري را در دواير اكاديميك گذشتانده و بيشتر از آنكه دانشمند ديني باشد روان شناس بود و مي‌توانست با عقل و روان بيننده بصورت شگفت انگيزي بازي نمايد. نمايندة جامعة يهودي، شخصي گزيده شده بود كه بيشتر از آنكه دانشمند ديني باشد، پژوهشگر عرصة انسانشناسي Anthropologyو علوم سياسي بود. در آن جمع، كسي كه از اسلام سخن مي گفت نه از زمان و مكان خودش خبر بود و نه هم از كدام رشتة ديگر دانش بشري مايه داشت. با خود گفتم كه نحوة گزينش اين افراد خود از توطئة بسيار نا جوانمردانة ديگري خبر مي دهد. توطئه اي كه انسان غربي در اجراي آن دست بس بالايي دارد.در آن برنامه هر زماني كه سخن از اسلام به ميان مي آمد، بيشتر آن برمحور ازدواج پيامبر اسلام با عائشه چرخ مي خورد. و "روحاني" مسلمان با رواني شكست خورده و سيمايي خجول سعي مي ورزيد؛ تا اين اتهام را با دلايلي ضعيف و سست پاسخ گويد. آن بيچاره نمي‌دانست كه اگر سخن از جنس به ميان آيد، مسيحيت و يهوديت تحريف شده بيشتر از همه نيازمند به دفاع ديده مي شوند. آن دو كشيش سياستمدار و سياستمدار كشيش بايد پرسش هايي را پاسخ مي دادند كه از قرن ها پيش بدينسو مطرح بوده است. آنها بايد آيه هاي سي ام و سي و هشتم، اصحاب نوزدهم، سفر تكوين، عهد عتيق، كتاب مقدس را تفسير مي‌نمودند، آنجا كه گفته مي شود لوط عليه السلام با دو دخترش مرتكب زنا شده است. يا اينكه "روابين" فرزند يعقوب با "بلهة" همسر پدرش همبستر مي شود و يعقوب عليه السلام از آن به نيكي ياد مي كند "آيت بيست ودوم، اصحاص سي و پنجم، سفر تكوين، عهد عتيق، كتاب مقدس". و يا اينكه يهودا فرزند يعقوب با همسر فرزندش كه "ثامارا" نام داشت نزديكي مي نمايد و نتيجة آن فعل، پيدايش شخصي بنام "فارص" مي شود. "آيت هاي 1-2، اصحاص بيست وسوم، سفر تثنيه، عهد عتيق، كتاب مقدس". اما ما معتقد هستيم كه ساحت همه پيامبران بزرگ الهي؛ اين الگوهاي پاك تاريخ بشر، منزه از تهمت هايي است كه بدان ها چسپ زده اند. آن كشيش و آن خاخام، از ناحية سن همسر پيامبر هنگام ازدواج سخت تشويش داشتند. آنها كه ديده مي شد موافق سياست هاي سركوبگرانة امريكا و اسرائيل اند، به جاي آنكه سخني از وضعيت زنان زندان هاي "ابوغريب" ياد كنند و يا آه مفتي به خاطر زن فلسطيني و لبناني و عراقي و... از سينه بيرون كشند، به حال عائشه صديقه و آن هم پس از گذشت يكهزار وچهارصد سال پيوسته اشك تمساح مي ريختند.مدتي مي شود، كه جهان ما شاهد تهاجم سنگين عليه اسلام و پيامبر بزرگ آن است. جنگي كه در آن رهبران كشورهاي غربي، پاپ واتيكان، نشرات مشهور اروپا و امريكا، كشيشها، هنرمندان هاليود و عناصر فراواني فعالانه شركت جسته اند. ولي ما مي دانيم كه اهداف و مقاصد نهايي اين نبرد گستردة فرهنگي كاملاً اقتصادي بوده و اين كمپني هاي بزرگ اند، كه زمينه را براي نبردي ديني آماده مي سازند، تا در هياهوي آن هرچه دل شان خواست انجام دهند. آنها با بلند نمودن شعارهاي مذهبي و بيدارساختن فتنه هاي خوابيدة ديني، ملت هاي اين سوي گسترة خاك را براي جنگي گسترده و طولاني آماده مي سازند. ولي اگر با وجود همة اين تلاش ها بازهم كساني باقي ماندند كه نمي‌خواهند خاطرة جنگ هاي صليبي را دوباره زنده نموده و بر زخم هاي كهن تاريخ بشر نمك پاشند، در آن صورت روش و منش دسته هاي افراطي، خونريز و خشونت شعار جهان اسلام كه با دست هايي از اين سوي اقيانوس اطلس به حركت آورده مي شوند، مي توانند هر عملكردي را در چشم رأي دهندگان ماليه پرداز غربي توجيه نمايند.در كشاكش اين تهاجم بي امان، هدفي كه بيشترين اين تيرها را به خود تخصيص داده است، قامت بلند پيامبر اسلام و حريم خانوادة مطهر او مي باشد. و در اين ميان، سن عائشه صديقه هنگام ازدواج از جملة موضوعات گرمي است كه در محراق اين تهاجم رسانه اي قرار داده شده است.امروز اسلام به عنوان يك آئين و مسلمانان به مثابة يك امت، سخت مظلوم واقع شده اند. امروز هر انسان با وجداني درك مي كند كه سيماي مسلمان با انواع مظلوميت و رنج و عذاب و خون و آتش آميخته و اسلام به عنوان آئيني نهايت مظلوم، هدف تهاجم بسيار ظالمانه و ناجوانمردانة رسانه هاي غربي قرار گرفته است.بياييم بر سر اصل مطلب.اينكه پيوسته گفته مي شود كه عائشه رضي الله عنها هنگام ازدواج نه ساله بوده است به هيچ صورت نمي تواند از مسلمات و بديهيات تاريخ مسلمانان به حساب آيد. نويسندة اين سطور در اينجا سعي خواهد ورزيد، تا ابعاد گوناگون اين مسأله را نه بعنوان يك انسان مسلمان، بلكه به حيث يك پژوهشگر بي طرف در ميزان حديث، علم الرجال، زبان عرب و تاريخ مورد تحقيق و بررسي قرار دهد.

در ميزان دانش حديث و علم رجال:
علم رجال، دانشي است كه در آن از حالات راويان حديث، از نظر برخوردار بودن و نبودن آنها از شرايط قبول خبر، بحث مي گردد. به اين معني كه دانشمندان حديث سخن هر روايتگري را نمي پذيرفتند و براي قبول سخن راوي شرايط دشواري وضع نموده بودند. اين دانش يكي از ابزار هاي لازم در بررسي خبر بوده و از صلاحيت و عدم صلاحيت افراد در سلسلة سند روايات بحث مي نمايد. اين اساسي ترين تفاوت ميان روش دانشمندان حديث ومتود تاريخ نگاران در ثبت اخبار و حوادث به حساب مي آيد.بيشتر احاديثي كه سن عائشه رضي الله عنها را هنگام ازدواج 9 سال گفته اند يا از طرف هشام بن عروه روايت شده است و يا از سوي راويان عراقي. و شگفت اينكه اهل مدينه؛ آنهايي كه هشام بن عروه بيشتر از هفتاد سال نخست زندگي خويش را در ميان شان گذشتانده بود، اين مسأله را روايت نكرده اند. هشام بن عروه راوي حديث پس از هفتاد ويك سال زندگي در مدينه آن شهر را به قصد عراق ترك گفته و صيغه هاي مختلف اين حديث از طريق راويان عراقي روايت شده است. مؤلف (تهذيب التهذيب) كتابي در "علم الرجال" معتقد بود كه آن بخش از روايت هاي هشام بن عروه كه از طريق اهل عراق روايت شده اند قابل پذيرش نيستند. "اينكه روايات راويان عراقي قابل پذيرش نبود، بحثي خارج موضوع امروزي ما است". مؤلف "تهذيب التهذيب" اضافه مي كند كه حتي "مالك بن انس" در مورد آن عده احاديث او كه از طريق راويان عراقي روايت شده اند ملاحظه داشت. (تهذيب التهذيب، جلد 11، صفحه 48، 51).امام محمد الذهبي متوفاي سال 748هـ در اثر گرانسنگ خويش "ميزان الاعتدال" كه كتاب ديگري در "علم الرجال" به حساب مي آيد، در بارة هشام مي گويد: حافظة هشام در اواخر زندگي اش ضعيف شده بود. متن دقيق او اين طور مي باشد: "لكن في الكبر تناقص حفظه" ميزان الاعتدال، دارالمعرفه، بيروت، لبنان، جلد4،‌ صفحات 301 و 302.

در ميزان زبان عرب:
الف: امام بخاري در كتاب تفسير خويش حديثي را از عائشه نقل نموده، كه در آن مي‌گويد: هنگام نزول آية "بل الساعه موعدهم والساعه ادهي وامر" كه جزء سورة "القمر" به حساب مي آيد، من "جاريه" اي بودم و بازي مي‌كردم. فتح الباري، شرح صحيح البخاري، جلد8، صفحه486، المكتبه السلفيه، 1407هـ،ق، قاهره، مصر.لفظ "جاريه" در زبان عرب به معني دوشيزه آمده است. خوانندة گرامي مي تواند به كتاب "فرهنگ نوين عربي- فارسي" مراجعه نمايد. "فرهنگ نوين، به اهتمام سيدمصطفي طباطبائي، كتابفروشي اسلاميه، نوبت چاپ هفتم، زمستان 1366، تهران، ايران".كتاب هاي تفسير و حديث مي گويند، كه اين آيت هشت سال قبل از هجرت پيامبر به مدينه نازل شده است. اگر سن عائشه را هنگام نزول اين آيت اقلاً ده ساله فرض كنيم، سن ايشان هنگام ازدواج بايد در حدود بيست بوده باشد.ب: بر اساس روايت احمد بن حنبل، با در گذشت خديجه بنت خويلد همسر نخستين پيامبر، زني بنام خوله نزد پيامبر آمده و به پيامبر پيشنهاد نمود تا ازدواج نمايد. پيامبر پرسيد چه كسي را براي اين امر درذهن دارد؟ خوله گفت: تو مي تواني با دختري شوهر ناكرده (بكر) و يا زني كه قبلاً شوهر كرده است (ثيب) ازدواج نمائي. وقتي كه پيامبر هدف او از "دختر شوهر ناكرده" و "زني كه قبلاً‌ شوهر كرده است" را جويا شد، خوله در پاسخ بخش نخست اين پرسش، نام عائشه را بر زبان آورد. در اينجا فراموش نبايد كرد كه (بكر) در زبان عربي به مفهوم دوشيزة شوهر نكرده استعمال مي شود "فرهنگ نوين، به اهتمام سيدمصطفي طباطبائي، كتابفروشي اسلاميه، نوبت چاپ هفتم، زمستان 1366، تهران، ايران.

در ميزان تاريخ:
براي آنكه مرزهاي زماني بحث ما مشخص شوند، ذكر تواريخ ذيل را مهم مي دانم.نزول وحي در سال 610 ميلادي تحقق پذيرفت.اسلام آوردن ابوبكر صديق رضي الله عنه در سال 610 صورت گرفت.دعوت پيامبر اسلام در سال 613 علني شد.نامزدي پيامبر صلي الله عليه وسلم و عائشه رضي الله عنها در سال 620 ميلادي صورت گرفت.هجرت پيامبر صلي الله عليه وسلم بسوي مدينه در سال 622 ميلادي انجام يافت.انتقال عائشه صديقه رضي الله عنها به خانة پيامبر صلي الله عليه وسلم در سال 623 و 624 ميلادي صورت گرفت.الف: طبري مي گويد كه ابوبكر صديق داراي چهار فرزند بود كه همة آنها در دورة جاهليت به دنيا آمده بودند. "طبري، تاريخ الامم و الملوك، جلد چهارم، صفحة 50، دارالفكر، بيروت، لبنان، 1979". اگر اين سخن طبري درست باشد كه عائشه قبل از بعثت پيامبر به دنيا آمده باشد، پس او به هيچ صورتي نمي تواند كه هنگام ازدواج نه ساله بوده باشد.ب: بر اساس روايت هاي معتبر تاريخي، "اسماء" خواهر بزرگ عائشه ده سال از او بزرگتر بوده است. "الامام الذهبي، سير اعلام النبلاء، جلد2، صفحه 289، موسسه الرساله، بيروت، لبنان، 1992" و "ابن كثير، البدايه والنهايه، جلد8، صفحه 371، دارالفكر العربي، الجيزه، مصر 1933". و كتاب هاي بسيار معتبر تاريخ گزارش مي دهند كه اسماء در سال هفتاد و سوم هجري به عمر صد سالگي پدرود حيات گفت. "ابن كثير، البدايه و النهايه، جلد8، صفحه372، دارالفكر العربي، الجيزه،‌ مصر 1933". اگر اسماء در سال هفتاد و سوم هجري صد ساله بوده باشد، پس عمر او هنگام هجرت بايد بيست و هفت و يا بيست و هشت بوده باشد. بر اساس اين روايت تاريخي اگر عمر اسماء در اثناي هجرت بيست و هفت و يا بيست و هشت بوده باشد، عائشه در آن زمان بايد هفده ساله و يا هجده ساله بوده باشد. اگر عائشه در سال اول و يا دوم هجري ازدواج نموده باشد، بايد عمر ايشان در اثناي ازدواج هجده و يا بيست بوده باشد.ج: ابن هشام از اولين نگارندگان سيرت پيامبر معتقد است كه عائشه از نخستين پيروان محمد صلي الله عليه وسلم و از كساني كه در سالهاي نخست اسلام، ايمان آورده بودند، مي باشد. "ابن هشام، السيره النبويه، جلد1، صفحه 234-227، مكتبه الرياض الحديثه، الرياض، المملكه العربيه السعوديه". براي پذيرش ديني بايد كودكي حداقل بتواند راه رود و حرف زند. پس اگر عائشه صديقه رضي الله عنها در سال اول بعثت پيامبر سه ساله و يا پنج ساله بوده باشد، پس هنگام ازدواج بايد حد اقل شانزده و يا هجده ساله بوده باشد. ابن هشام مي گويد كه عائشه بعد از هجده نفر ايمان آورده است. "ابن هشام، جلد1، صفحة271". بر مبناي اين سخن ابن هشام سن عائشه هنگام ازدواج بايد در حدود شانزده تا بيست سال بوده باشد.د: براساس تاريخ ابن هشام وسخن ابن‌حجرعسقلاني، فاطمه دختر پيامبر پنج سال بزرگتر از عائشه بوده است. اگر اين سخن درست باشد، پس عمر عائشه هنگام ازدواج بايد در حدود شانزده سال بوده باشد.هـ: شگفت ترين نكتة بحث امروزي ما، اين حقيقت تاريخي است كه عائشه سالها قبل از خواستگاري پيامبر، نه تنها كه نامزد مرد ديگري بود كه حتي آمادة ازدواج بوده است. اين شخص جبير فرزند مطعم نام داشت. به اين معني، كه هشت سال قبل از هجرت، در آن زماني كه ابوبكر رضي الله عنه مي خواست به حبشه هجرت نمايد، نزد مطعم رفت و گفت كه او مي خواهد عائشه را كه در قيد نامزدي فرزندش جبير مي باشد با فرزندش تزويج نمايد، ولي مطعم به خاطر آنكه ابوبكر مسلمان شده بود، عقد نامزدي فرزندش را با عائشه فسخ نمود. از اين روايت بر مي آيد كه حتي هشت سال قبل از نامزدي عائشه با پيامبر، عائشه آمادة ازدواج بوده است. ابن سعد در جلد هشتم طبقات خويش پيرامون اين مسأله به تفصيل سخن گفته است.و: ابن حجر عسقلاني معروف ترين شارح بخاري در اثر معروف خويش "الاصابه في تمييزالصحابه" مي گويد: فاطمه رضي الله عنها وقتي به دنيا آمد كه كعبه را بنا مي كردند و پيامبر سي وپنج سال داشت… و فاطمه رضي الله عنها پنج سال از عائشه بزرگتر بود. متن دقيق عسقلاني اين طور است: "ولدت فاطمه والكعبه تبني والنبي صلي الله عليه وسلم ابن خمس و ثلاثين سنه… و هي أسن من عائشه بنحو خمس سنين". "ابن حجر العسقلاني، الاصابه في تمييز الصحابه، جلد4، صحفة 377، مكتبه الرياض الحديثه، الرياض، المملكه العربيه السعوديه، 1978".در پايان حضور كساني كه با همسر پيامبر اسلام همدردي داشته و در مصيبتش اشك مي‌ريزند بايد عرض نمود كه در قدم نخست، سنت هاي اجتماعي و فرهنگي هر ملت و هر زمان را بايد با معيارهاي همان جامعه مورد سنجش قرار داد، نه با معيارهاي عصر حاضر. در قرون وسطاي انگلستان، دختران در سن دوازده سالگي آمادة ازدواج بودند و اغلب آنها در سن چهارده سالگي به خانة شوهر مي رفتند Joseph and Frances Gies, Life in a Medieval Castle, p.78, 1979, Harper Perennial.حتي اگر معيارهاي امروزي را اساس قرار دهيم مي بينيم كه گاهي مي شود كه كشورهاي زيادي در روي گسترة خاك سنين پاياني را براي ازدواج مي پذيرند. امروز مادة 1513 قانون مدني برازيل مي گويد كه اگر والدين توافق داشته باشند، دختران و پسران مي توانند در سن دوازده سالگي باهم يكجا زيست نمايند.مكسيكو و روسيه 14 سالگي را شرط گذاشته اند. ايالت نيوهمشاير امريكا سيزده سالگي را شرط قرار داده است. و ايالت هاي ديگري در امريكا وجود دارند كه سنين نزديك به آن را معيار ازدواج قرار داده اند.در حالي كه هم عائشه صديقه رضي الله عنها و هم والدين مشفق او از اين ازدواج راضي بوده و بدان مي‌باليده اند، پس چه كسي مي تواند امروز پس از گذشت يكهزار وچهارصد سال بسان دايه اي مهربانتر از مادر عمل نموده و مدعي حقوق او گردد. اگر پيامبر صلي الله عليه وسلم در اين مورد مرتكب اشتباهي مي شد، بدون شك دشمنان او سخت ازآن سوء استفاده كرده و از آن حربه اي برضد او مي‌ساختند، ولي در هيچ جا و هيچ اثري چنين نشاني ديده نمي شود.شواهد تاريخي همان طوري كه ديديم به ما مي گويند كه سن عائشه در هنگامي كه به عقد پيامبر درآمد، بيشتر از آن چيزي بوده است كه امروز سر زبان ها است. يكي از علل اين كار شايد دليل تراشي سودجويان كهنسالي باشد كه براي توجيه ازدواج هاي شان با دختران خورد سال تنها به يك بخش از روايات تاريخي اتكا نموده و بخش ديگر آن را ناديده مي انگارند.زيان كسان از پي نفع خويش
بجويند و دين اندر آرند پيش
حضور همه وكيلان دعوايي كه سنگ دفاع از عائشه ام المؤمنين رضي الله عنها را به سينه مي كوبند رسانيده مي شود كه او بيشتر از تاجران حقوق انسان در قرن بيست ويكم، حقوق و مصلحت خودش را مي دانست و اگر تاريخ را هر قدر ورق بزنيم باز هم دليلي نمي توان يافت كه اشاره اي به عدم رضايت آن بانوي بزرگ از آن ازدواج داشته باشد. تاريخ شهادت مي دهد كه عائشه ام المؤمنين زني نبود كه در گفتن سخن حق و يا آنچه او آن را حق تصور مي نمود ترسي به خود راه دهد. رهبري جنگ جمل كه ده ها هزار رزمجو در زير پرچمش مي رزميدند، مي تواند نمونة روشن ادعاي ما باشد.در پايان اين بحث مي خواهيم بگوييم كه در آن دوره ها چيزي به نام وثيقه تولد Birth Certificateوجود نداشت؛ تا تاريخ دقيق پيدايش افراد بر مبناي آن تعيين مي شد. ما حادثه اي بزرگتر از پيدايش پيامبر صلي الله عليه وسلم در تاريخ اسلام نداريم. اما بازهم ديده مي شود كه پيرامون همين حادثة بزرگ هم چندين روايت مختلف وجود دارد. پس با در نظرداشت تناقضاتي كه در روايات مربوط به تاريخ پيدايش عائشه ام المؤمنين وجود داشته است، چطور خواهيم توانست تا با جزميت تمام حكم كنيم كه عائشه صديقه در اين تاريخ و يا آن سال به دنيا آمده و يا در فلان سن ازدواج نموده است.اساس همة رواياتي كه سن عائشه را هنگام ازدواج نه سال بيان نموده است، سخن خود او مي باشد. اگر اين احاديث از نظر روايت و ناحية درايت عاري از مشكل هم باشند، بازهم دانشمنداني اند كه علت ذكر اين سن را برخاسته از خصوصيت هاي زنانگي موصوف دانسته اند. آنها معتقد اند، عائشه صديقه كه خصوصيت هاي زنانگي را تا حد كمال داشت، در اينجا كوشيده است تا سن خويش را خورد تر گفته و بدان مباهات نمايد. اين ويژگي در زنان عصر ماهم تا سرحد جنون ديده مي شود. در امريكا اگر زني را از عمرش بپرسي، سه گونه پاسخ خواهي شنيد. پاسخ نخست سكوت خواهد بود و از فرط خشم جوابي برايت نخواهد داد. دوم اينكه سن خود را خوردتر از سن حقيقي خويش خواهد گفت، و سوم اينكه زنان ميانه سال اين كشور عادت كرده اند تا براي گريز از پاسخ، خود را نود و نه ساله بخوانند.شايد برخي استدلال نمايند كه همچو امري بعيد از بانويي چون عائشه رضي الله عنها مي باشد. ولي تاريخ زندگي اجتماعي و عرصة زناشوهري او مملو از همچو مسايل است. بعنوان مثال، او روزي صفيه همسر ديگر پيامبر صلي الله عليه وسلم را غيبت نمود«: پيامبر از اين مسأله بر افروخته شده و گفت: "لقد قلت كمله لو مزجت بماء البحر لمزجته" (ترمذي). يعني "آنچه تو گفتي اگر با آب بحر بياميزد آن را آلوده خواهد ساخت." نمونه هاي ديگري هم در اين رابطه وجود دارد. به هر حال، عائشه صديقه از نظر هيچ مسلماني معصوم گفته نمي شود.خلاصة سخن،‌ من نمي گويم كه عائشه رضي الله عنها هنگام ازدواج شانزده،‌ هفده، هجده، نزده، بيست، بالاتر و يا پايين تر از آن بوده است؛ ولي مي‌توانم به كمال جرأت ادعا نمايم، با آنكه تاريخ دقيق پيدايش عائشه ام المؤمنين و سن دقيق ايشان هنگام ازدواج معلوم نيست، ولي ايشان به طور قطع هنگام ازدواج دوشيزه اي بالغ بوده اند.اين سخن را به اين خاطر گفتم كه در سنت پيامبر اسلام، صلي الله عليه وسلم ازدواج و مسايل مربوط به آن و حتي اموري كه مربوط به جنس "sex" مي شود بايد متقابل باشد كه پيامبر اسلام بار بار روي آن تأكيد نموده كه "حديث" اين ميراث ادبي او شاهد اين امر است. و بايد پذيرفت كه اين كار تنها در حالي قابل تحقق است كه طرفين ازدواج به مرحلة بلوغ قدم گذاشته باشند.
 


0 نظرات:

ارسال یک نظر