معماى نامها!! (2)
ادمه شبهه شیعه:
أوّلا: نام ابوبكر و عمر و عثمان نام مرسوم آن زمان بوده و اسم بسیارى از صحابه أئمّة(علیهم السلام) به این نامها بوده است مانند:
أبوبكر الحضرمی أبوبكر بن أبی سمّاك، أبو بكر عیاش و أبوبكر بن محمد از اصحاب امام باقر و صادق علیهما السلام .
عمر بن عبد اللّه الثقفى، عمر بن قیس عمر بن معمر از اصحاب امام باقر علیه السلام . وعمر بن أبان، عمر بن أبان الكلبی عمر بن أبی حفص، عمر بن أبی شعبة،! عمر بن اذینة، عمر بن البراء، عمر بن حفص، عمر بن حنظلة، عمر بن سلمة و... از اصحاب امام صادق علیه السلام .
عثمان الاعمى البصرى، عثمان جبلة و عثمان بن زیاد از اصحاب امام باقر علیه السلام ، و عثمان الاصبهانى، عثمان بن یزید، عثمان النوا از اصحاب امام صادق علیه السلام .
جواب:
اگر حضرت علی به خاطر مرسوم بودن این نامها، تصمیم گرفتند فرزندانشان را به این نام مسمی کنند! شما چرا چنین نمیکنید؟؟ مگر الان این نامها مرسوم نیست؟ چرا یک شیعه با نام عمر یا ابوبکر نداریم؟
*درست است که نام عمر(کم) و عثمان(زیاد) در آن دوره رواج داشته ولی نام ابوبکر چه؟ غیر از اینه که نام "ابوبکر" مختص به حضرت صدیق رضی الله عنه بود و کسی از اصحاب با او شریک نبود؟ در دوره نام گزاری ابوبکر بن علی هنوز نام ابوبکر رواج نداشته پس اگر کسانی مانند سیدنا حسن و سیدنا حسین نام فرزندش را ابوبکر گذاشته بدون شک به خاطر شان والای حضرت صدیق رضی الله عنه بوده. پس این حربه " مرسوم و رواج" نیز کارگر نخواهد افتاد.
أوّلا: نام ابوبكر و عمر و عثمان نام مرسوم آن زمان بوده و اسم بسیارى از صحابه أئمّة(علیهم السلام) به این نامها بوده است مانند:
أبوبكر الحضرمی أبوبكر بن أبی سمّاك، أبو بكر عیاش و أبوبكر بن محمد از اصحاب امام باقر و صادق علیهما السلام .
عمر بن عبد اللّه الثقفى، عمر بن قیس عمر بن معمر از اصحاب امام باقر علیه السلام . وعمر بن أبان، عمر بن أبان الكلبی عمر بن أبی حفص، عمر بن أبی شعبة،! عمر بن اذینة، عمر بن البراء، عمر بن حفص، عمر بن حنظلة، عمر بن سلمة و... از اصحاب امام صادق علیه السلام .
عثمان الاعمى البصرى، عثمان جبلة و عثمان بن زیاد از اصحاب امام باقر علیه السلام ، و عثمان الاصبهانى، عثمان بن یزید، عثمان النوا از اصحاب امام صادق علیه السلام .
جواب:
اگر حضرت علی به خاطر مرسوم بودن این نامها، تصمیم گرفتند فرزندانشان را به این نام مسمی کنند! شما چرا چنین نمیکنید؟؟ مگر الان این نامها مرسوم نیست؟ چرا یک شیعه با نام عمر یا ابوبکر نداریم؟
*درست است که نام عمر(کم) و عثمان(زیاد) در آن دوره رواج داشته ولی نام ابوبکر چه؟ غیر از اینه که نام "ابوبکر" مختص به حضرت صدیق رضی الله عنه بود و کسی از اصحاب با او شریک نبود؟ در دوره نام گزاری ابوبکر بن علی هنوز نام ابوبکر رواج نداشته پس اگر کسانی مانند سیدنا حسن و سیدنا حسین نام فرزندش را ابوبکر گذاشته بدون شک به خاطر شان والای حضرت صدیق رضی الله عنه بوده. پس این حربه " مرسوم و رواج" نیز کارگر نخواهد افتاد.
ادامه شبهه:
ثانیاً: روایتى از أئمّه (علیهم السلام) مبنى بر نهى از نامگذارى به این اسمها نرسیده است با این که از نامیدن به اسم خالد، حارث ، مالك ، حكیم ، حَكَم ، ضریس، حرب، ظالم، ضرار، ومرّة نهى فرموده اند .
ثالثاً :شکی نیست که شیعیان از یزید بن معاویه و اعمال زشت او تنفر شدیدی دارند ؛ ولی در عین حال می بینیم که در بین شیعیان و اصحاب ائمه علیهما السلام کسانی بوده اند نام شان یزید بوده است؛ همانند:
یزید بن حاتم از اصحاب امام سجاد علیه السلام . یزید بن عبد الملك، یزید الصائغ، یزید الكناسی از اصحاب امام باقر علیه السلام . یزید الشعر، یزید بن خلیفة، یزید بن خلیل، یزید بن عمر بن طلحة، یزید بن فرقد، یزید مولى الحكم از اصحاب امام صادق علیه السلام .
حتی یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام ، نامش شمر بن یزید بوده است.
آیا این نام گذاری ها می تواند دلیل بر محبوبیت یزید بن معاویه ، در نزد این شیعیان جلیل القدر و اصحاب ائمه باشد؟
اگر جواب منفی است؛ پس نام گذاری به نام های عمر ، ابوبکر و عثمان نیز نمی توانند نشانه محبت و دوستی میان امام علی علیه السلام و این افراد باشد .جواب:
اینکه ائمه مردم را از نامگزاری به بعضی نامها نهی کرده باشند، خود جای بحث دارد ولی این اصحابی که مدعی از آنها نام میبرد به مانند مگسان به دور شیرینی هستند و پدران همینها بودند که دست در دست یزید و شمر پسر حضرت علی را کشتند و از ابوبکر و عمر و عثمان بن علی هم نگذشتند، پس چرا چنین نکنند؟ و چرا بر فرزندان خود نام شمر نگزارند؟(البته تنها شمر موجود در صدر اسلام شمر بن ذی الجوشن نیست)
گذشته از آن ، یزید بن معاویه تنها کسی نبود که این نام را داشت بلکه اصحاب بزرگواری که از شهدای بدر و احد و صفین هستند به چنین نامی مسمی بودند.
1-عموی یزید بن معاویه یعنی،یزید بن ابوسفیان او در جنگ حنین همراه رسول الله صلی الله علیه و آله حضور داشت و در نزد مسلمانان شهیدی خوش نام است.
2- یزید بن حارث بن قیس از شهدای جنگ بدر .
3- یزید بن حاطب و يزيد بن السكن هر دو از شهدای احد هستند.
4- يزيد بن حوثرة الأنصاري در جنگ احد حضور داشت و در صفین نیز همراه علی بود.
5-يزيد بن نويرة بن الحارث، در جنگ احد حضور داشت و در جنگ نهروان همراه حضرت علی بود تا شهید شد.
6- یزید بن ثابت برادر زید بن ثابت که در جنگ بدر و احد شرکت داشت و در یمامه شهید شد.
7- يزيد بن أسيد بن ساعدة که همراه پدرش در جنگ احد حضور داشت.
8- يزيد بن أوس که در جنگ یمامه شهید شد.
9- يزيد بن برذع که او نیز در جنگ احد حضور داشت و در واقعه "حره" شهید شد.
10- یزيد بن زمعة بن الأسود بن المطلب،از شهدای حنین و او در جاهلیت از اشراف قریش بود و قریشیان به وقت مشاوره نزد او میرفتند.به طوری که اگر کل قریش بر چیزی جمع میشدند و او مخالف بود رای او را میپذیرفتند!
و ابن عبدالبردر الاستیعاب فی معرفة الاصحاب 51 نفر از اصحاب را نام میبرد که نام آنها یزید بوده است!
و اگر باز هم میگویید:نامگزاری به این نامها به خاطر احترام و دوستی نبوده پس خودتان امتحان کنید و نام یکی از فرزندان خود را عمر بگزارید!،خودتان خواهید دید که چند نفر یقه شما را میچسپند و میگویند: «سنی شدی؟؟ اگه نشدی چرا اسم پسرت رو عمر گذاشتی؟ حتماً سنی شدی و عمر دوست!! اگه غیر از اینه چرا اسم عمر رو برای پسرت انتخاب کردی؟؟» و خواهید دید که همه از این نامگزاری علامت حب نسبت به خلفا را میفهمند.
*ابو خلیفه علی بن محمد که یکی از شیعیان هدایت یافته است در کتاب(ربحت الصحابة ولم أخسر آل البيت)= "صحابه را به دست آوردم بی آنکه اهل بیت را از دست بدهم" داستانی واقعی را اینگونه نقل میکند:
داستان کودک (عمر بن علي) را يکي از عموهايش برايم تعريف کرد و گفت: مادربزرگ عمر پيرزن کهنسالي از اهالي قضيبيه است که روابط محکمي با زنان شيعة منطقه داشت تا جايي که گاهي به همراه آنان به مراسم عزاداري مي رفت.
روزي او با زنان نشسته بود نوه اش که اسمش (عمر) بود همراه او بود، عمر چنان کوچک بود که هنوز نمي توانست حرف بزند.عمر در گوشه اي کمي آن طرفتر از محل عزاداري با بچّهها بازي مي کرد، ناگهان به زمين خورد و گريه کرد، يکي از زنان (که از مناطق مجاور منطقه ما بود) کوشيد تا او را سرگرم کند تا آرام شود و گريه نکند بنابراين از او پرسيد اسمت چيست فرزندم؟ کودک به او گفت: اُمَل، يعني "عمر"، دوباره آن زن پرسيد چون نفهميد که عمر چه ميگويد، و باز هم کودک همان جواب را داد، در اين وقت مادربزرگ کودک گفت: اسم او عمر است، ناگهان مادربزرگ عمر ديد که آن زن دارد کودک را هول مي دهد و به او مي گويد برو... . لعنت خدا بر تو و بر عمر و بر کسي باد که تو را عمر ناميده است و لعنت خدا بر کسي باد که پسرش را عمر مي نامد.!!!! وآن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است.
اما سوال: چرا در بین هیچ کدام از ائمه و هیچ کدام از نوادگان حضرت علی یافت نمیشود که نام فرزند خود را "ابولولو" نهاده باشند؟؟ منظورم همان بابا شجاع است!! شیعه که او را مقدس میداند!
به گمانم امامان در این مورد از شیعیانشان! تبعیت نکرده و او را مقدس نمیدانند! و گر نه به جای اینکه نام عمر را برای فرزندان خود انتخاب کنند نام قاتل او را انتخاب میکردند. و کسی هم فکر نمیکرد این نامگزاری به خاطر حب ابولولو است! چون ملاک نامگزاری در آن وقت ، اشخاص و افراد و احساس طرف به آنها نبوده!(البته طبق ادعای مدعی)
ادامه شبهه:رابعاً : نامگذارى فرزندان روى علاقه پدر و مادر به افراد و شخصیتها صورت نمى گرفت و گر نه باید همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نامگذارى مى كردند .
جواب:
1-شما در بین همه مسلمانان امروزی بگردید! حتی یک شمر و یا ابن ملجم! پیدا نمیکنید، چرا؟؟ چون همه از این دو شخصیت و نامشان بیزارند و آنها را دوست ندارند، ولی اگر چنین نبود، صدها نفر را میدیدیم که نام او شمر می بود.و گذشته از آن ، آیا شما به خاطر قشنگی نام حسین را بر فرزندت میگزارید؟ اگر شخصیت ها برای شما ملاک نیست، چرا نام پسرت را عمر و عثمان نمیگزاری؟اگر بگویی اینها نامهای عربی است میگویم: مگر حسن و حسین و علی عربی نیستند؟
2-شما در مورد نام عثمان بن علی اینگونه نوشتید: امام علی علیه السلام صراحت دارد که :به خاطر علاقه ام به عثمان بن مظعون این نام را انتخاب كردم .
طبق این روایت کذبی که شما به آن استناد کردید حضرت علی علیه السلام علاقه را ملاک نامگذاری فرزندش اعلام میکند. واقعاً دروغگو کم حافظه است!3-خود حضرت علی علیه السلام میگوید: وسميت بخير البرية محمد =پسرانم را به نام بهترین مردم امت محمدنامگزاری کردم،پس حرف شما لغو است و دروغ است و گزاف است.
4- حضرت عمر فرزند خود را از ام کلثوم بنت علی، زید نام نهاد، و زید نام برادر حضرت عمر است که حضرت رضی الله عنه بی نهایت ایشان را دوست داشتند و همینطور دیگر اصحاب نیز به همین ترتیب فرزندان خود را با در نظر داشتن شخصیت ها نامگذاری میکردند.
هشام بن عروه از پدرش روایت کرده است که گفت: زبیر گفت: طلحه نام انبیا را بر فرزندان خود مینهاد و میدانست- و باور داشت- که بعد از محمد صلی الله علیه و آله پیامبری نخواهد آمد، اما من نام صحابه شهید را بر فرزندان خود میگذارم تا که شاید به شهادت برسند. پس نام عبدالله را از نام عبدالله بن جحش و نام منذر را از منذر بن عمرو و نام عروه را از عروه بن مسعود و نام حمزه را از نام حمزه بن عبدالمطلب و نام جعفر را از نام جعفر بن أبی طالب(برادر حضرت علی) و نام مصعب را از نام مصعب بن عمیر و نام عبیده را از نام عبیده بن حارث و نام خالد را از نام خالد بن سعید و نام عمرو را از نام عمرو بن سعید بن عاص- که در نبرد یرموک به شهادت رسید- برگزید.1
5- قيل لأبي عبد الله عليه السلام : انا نسمي بأسمائكم وأسماء آبائكم، فينفعنا ذلك، فقال : " اي والله ، وهل الدين الا الحب ! 2
مردی به امام صادق (ع) گفت : ما فرزندانمان را به نام شما و پدرانتان اسم میگذاريم، آيا اين كار ، ما را سودی دارد ؟ حضرت فرمودند آری، به خدا قسم ، مگر دين چيزی غير از دوستی است!؟ ادامه شبهه:
خامساً: از كجا معلوم كه این نامگذارى ها به خاطر علاقه حضرت به خلفاء بوده مگر نه این است كه نام عده اى از صحابه به نام ابوبكر و عمر بود، ابن حجر در كتاب الاصابة نام 21 نفر از صحابه را نام مى برد كه اسمشان عمر بوده. 3
و 26 نفر از صحابه را ذكر مى كند كه نامشان عثمان بوده.4
نام سه نفر را كه ابوبكر بوده یاد مى كند. 5
سادساً : نام یكى از صحابه «عمر بن أبی سلمة القرشی» است كه پسر خوانده رسول اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) از ام سلمه بوده است، از كجا این نام گذارى به خاطر علاقه حضرت امیر (علیه السلام) به این ربیبه پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم) نبوده است؟
سابعاً : بنا به نقل شیخ المفید (در ارشاد ص 194) نام یكى از فرزندان امام مجتبى (علیه السلام) عمرو بوده است. آیا مى شود گفت: كه به خاطر همنامى با اسم عمرو بن عبد ود و یا عمرو بن هشام ابو جهل لعنهما بوده است؟جواب:
از روایت صحیح ثابت است که حضرت علی علیه السلام فرزندانش را :ابوبکر،عمر و عثمان نام نهاده است و علت این نامگذاری نیز، شان والای آنها عنوان شده، پس حتی اگر خودتان را تکه تکه هم بکنید ، این حقیقت را نمیتوانید عوض بکنید.
حضرت علی میگوید: من نام بهترین افراد امت را بر روی بچه هایم نهاده ام و برای اینکه شیعه ایراد بنی اسرائیلی نگیرد! میگوید: سميته بعثمان بن عفان وقد سميته بعمر بن الخطاب
یعنی: نام گزاری کردم به نام عثمان بن عفان و به نام عمر بن خطاب !
در مورد نام عمرو نیز باید گفت: یکی از مشهورترین نام در نزد اعراب و اصحاب نام عمرو بوده است چنانکه ابن عبدالبر 85 نفر را با این نام بر میشمارد. و این نامگزاری "سیدنا حسن" به هر دلیلی میتواند باشد. كه براي ما معلوم نيست ولي نام گزاری سه فرزند حضرت علی کاملاً واضح و روشن است.
گذشته از آن آیا قحطی نام بود که حضرت علی علیه السلام نام آنها را انتخاب کرد؟
اما برای دلخوشی شیعه این دفعه را تسلیم میشویم و میگوییم شما صحیح میفرمایید و حضرت علی به خاطر خلفا نام فرزندانش را ابوبکر و عمر و عثمان نگذاشته!!
میگوییم:حضرت حسن و حسین و کاظم و زین العابدین و.. به چه علت فرزندانشان را ابوبکر و عمر نام نهادند؟و چرا شما بر فرزندانتان نام ابوبکر و عمر و عثمان نمیگزارید؟ حداقل به خاطر زنده کردن یاد شهیدان کربلا! و اصلاً چرا در روضه خوانی هایتان از آنها نام نمیبرید؟ چرا نمیخواهید عوام بدانند،نام فرزندان حضرت علی چه بوده؟؟ جواب مشخص است: چون شما از "فکر کردن" مردم میترسید.ادامه شبهه:
ثامناً: با توجه به آن چه كه در صحیح مسلم آمده، نظر حضرت امیر (علیه السلام) نسبت به ابوبكر و عمر این بود كه آنان دروغگو، گنهكار، فریبكار و خائن مى داند كه عمر خطاب به على (علیه السلام) وعباس مى گوید:
ثمّ توفّی أبو بكر فقلت: أنا ول?ّ رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله، ولی أبی بكر، فرأیتمانی كاذباً آثماً غادراً خائناً.6
عین همین تعبیر را در ادامه در باره خود عمر بن الخطاب نیز دارد .و یا ابو بكر را مستبد مى داند و مى گوید:ولكنّك استبددت علینا بالأمر 7جواب: به این شبهه زنگ زده قبلاً پاسخ گفته شده، مراجعه کنید:
www.islamtxt.net/node/97
ادامه شبهه: و از هم نشینى با عمر ناخشنود بود كه بخارى و مسلم در كتاب صحیح خود نقل كرده اند كه على (علیه السلام) پس از شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) كسى را به سراغ ابوبكر فرستاد و آن را به حضور طلبید و گفت: عمر را به همراه خود نیاور، چون على (علیه السلام) از حضور عمر ناخشنود بود:
فأرسل إلى أبى بكر أن ائتنا ولا یأتنا أحد معك كراه?ّة لمحضر عمر. 8
آیا با توجه به این موضعگیرى تند مى شود ادعا كرد كه حضرت بخاطر علاقه خود به خلفاء اسم فرزندان خود را همنام آنان قرار مى داد .جواب:
1-اگر شما روایت فوق را قبول دارید، باید این قسمت آن را نیز قبول داشته باشید: وتشهد علي فعظم حق أبي بكر وحدث أنه لم يحمله على الذي صنع نفاسة على أبي بكر ولا إنكارا للذي فضله الله به
حضرت علي رضی الله عنه كلمه ي شهادت را خواند و درباره ي حق حضرت ابوبكر رضی الله عنه سخن گفت و توضيح داد كه تاخير در بيعت به خاطر حسد و كينه با حضرت ابوبكر نبوده است و نه به خاطر انكار فضيلت و برتري او که خدا به او داده است.
و اگر قبول کنید پایه مذهب بی پایه شما از هم گسسته میشود چون از این روایات ثابت میشود که حضرت علی رضی الله عنه به خلافت حضرت ابوبکر راضی بوده و به دست او بیعت کرده و حضرت ابوبکر را شخصی فاضل و پر فضیلت میدانسته اند.
2-متنی که شما آن را نقل کرده اید سخنی است که ام المومنین عایشه در مورد آن وقت گفته اند و نه اینکه خود حضرت علی رضی الله عنه بگوید: من از حضور حضرت عمر رضی الله عنه کراهت دارم!
3-اگر واقعاً چنین بود و حضرت علی رضی الله عنه از همنشینی با حضرت عمر کراهت داشت پس چرا دختر خود را به عقد او در آورد و به همین ترتیب به خانه او رفت و آمد داشت و همنشین او میشد؟ و چرا بعد از به دنیا آمدن فرزندش به خانه او میرود و با او همنشین میشود؟ و باز هم چرا در دوران خلافت آن حضرت علیه السلام در مجلس او به عنوان وزیر و مشاور حضور داشته است؟ و باز هم چرا پشت چنین شخصی نماز میخوانده و با او بیعت کرده است؟ و دهها و بلکه صدها چرای دیگر که همه نشان میدهد شبهه ساز به جز کتمان حق مقصودی ندارد و به جز ضربه زدن به اصحاب پاک محمد صلی الله الله علیه و سلم نیتی ندارد.
فأرسل إلى أبى بكر أن ائتنا ولا یأتنا أحد معك كراه?ّة لمحضر عمر. 8
آیا با توجه به این موضعگیرى تند مى شود ادعا كرد كه حضرت بخاطر علاقه خود به خلفاء اسم فرزندان خود را همنام آنان قرار مى داد .جواب:
1-اگر شما روایت فوق را قبول دارید، باید این قسمت آن را نیز قبول داشته باشید: وتشهد علي فعظم حق أبي بكر وحدث أنه لم يحمله على الذي صنع نفاسة على أبي بكر ولا إنكارا للذي فضله الله به
حضرت علي رضی الله عنه كلمه ي شهادت را خواند و درباره ي حق حضرت ابوبكر رضی الله عنه سخن گفت و توضيح داد كه تاخير در بيعت به خاطر حسد و كينه با حضرت ابوبكر نبوده است و نه به خاطر انكار فضيلت و برتري او که خدا به او داده است.
و اگر قبول کنید پایه مذهب بی پایه شما از هم گسسته میشود چون از این روایات ثابت میشود که حضرت علی رضی الله عنه به خلافت حضرت ابوبکر راضی بوده و به دست او بیعت کرده و حضرت ابوبکر را شخصی فاضل و پر فضیلت میدانسته اند.
2-متنی که شما آن را نقل کرده اید سخنی است که ام المومنین عایشه در مورد آن وقت گفته اند و نه اینکه خود حضرت علی رضی الله عنه بگوید: من از حضور حضرت عمر رضی الله عنه کراهت دارم!
3-اگر واقعاً چنین بود و حضرت علی رضی الله عنه از همنشینی با حضرت عمر کراهت داشت پس چرا دختر خود را به عقد او در آورد و به همین ترتیب به خانه او رفت و آمد داشت و همنشین او میشد؟ و چرا بعد از به دنیا آمدن فرزندش به خانه او میرود و با او همنشین میشود؟ و باز هم چرا در دوران خلافت آن حضرت علیه السلام در مجلس او به عنوان وزیر و مشاور حضور داشته است؟ و باز هم چرا پشت چنین شخصی نماز میخوانده و با او بیعت کرده است؟ و دهها و بلکه صدها چرای دیگر که همه نشان میدهد شبهه ساز به جز کتمان حق مقصودی ندارد و به جز ضربه زدن به اصحاب پاک محمد صلی الله الله علیه و سلم نیتی ندارد.
تاسعاً: اهل سنت ادعا می کنند که این نامگذاری ها همگی به خاطر روابط خوب امام علی علیه السلام باخلفا بوده است. اگر چنین است، چرا خلفاء هیچ کدام از فرزندان خود را به نام های حسن و حسین که فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز بوده اند ، ننهاده اند ؟
آیا این دوستی می تواند یک طرفه باشد ؟ جواب:
این شبهه بی ربط و مضحک است،مثل این است که بپرسید: اگر ازدواج حضرت عمر رضی الله عنه با ام کلثوم دختر علی دلیلی بر وجود محبت بین آنهاست..پس چرا حضرت علی و یا حسن و حسین با دختران حضرت عمر ازدواج نکردند؟!!
*قبل از این ثابت شد:حضرت علی رضی الله عنهما به خاظر فضل خلفا، فرزندانش را به نام آنها مسمی کرده است،پس این طرف قضیه مشکلی نیست! ..
هیچ عاقلی نمیگوید: چون حضرت عمر نام فرزندش را حسن ننهاده او از حسن متنفر بوده؟ شاید اگر پسر دیگری به دنیا می آورد او نیز چنین میکرد و ضمناً: اکثر نامگزاریهایی که به شخص خاصی بر میگردد ،بعد از فوت و یا شهادت شخص مورد نظر صورت گرفته است.
چنانکه حضرت فاطمه رضی الله دو دختر خود را یعنی زینب و ام کلثوم را همنام دو خواهر خود گردانده است و هر دو این نام گزاریها بعد از وفات آن دو بانو صورت گرفته است.
به همین سبب است که میبینیم نام حسن و حسین بعد از شهادت آن دو نفر در بین اعراب مشهور و زیاد شد و گر نه قبل از آن کسی را نمی شناسیم که به این نام مسمی باشند و هیچ کدام از اصحاب به جز حسن و حسین این دو نام را ندارند.
پس واقعاً اين مسئله جاي بسي شرمساري است كه عده ای دم از حب علي مي زنند ولي سه خليفه را لعن میکنند. انگار ليست شهداي كربلا را گم کرده اند و يا اينكه تعصب و كينه توزي نسبت به مسلمانان كار را بجايي كشانيده كه حتي اسماء شهداي كربلا هم از دم تيغ سانسور مذهبي مي گذرد، البته نه در محفل علمی بلکه در مجلس روضه خوانی!آيا معقول است، نام كساني را كه با آنها عداوت داشت و يا به قول نادانان خلافت را از او غضب کردند، بر فرزندانش بگزارد؟
علي رضى الله عنه با تسميه سه تن از فرزندان خود به نامهاي ابوبكر، عمر و عثمان، آن احترام و بزرگداشتي را كه در دل براي اين سه خليفه بر حق رسول الله صلی الله عیه و آله قائل بود، جامه عمل پوشاند و بدين صورت راه را بر تمام كساني كه سعي در وارونه جلوه دادن حقيقت دارند، بست و نقشه هاي ضد اسلام آنها را باطل گردانيد.
پس غصب خلافتش خلاف است ... محض غلط است وپر گزاف است
التماس دعا
**************************************************
1- طبقات الکبری ابن سعد ج3 ص 101 ، دار صادر - بيروت
2 - مستدرك الوسائل الميرزا النوري ، ج 12 ص 219 ، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث ، بيروت ؛بحار الانوار ج27 ص 95 ،دار إحياء التراث العربي ، بيروت
3 - الاصابة، ج 4، ص 483
4 - الاصابة،ج 4، ص 370
5 - الاصابة،ج 7، ص 38
6 - صحیح مسلم ج 5 ص 152، (ص 728 ح 1757) كتاب الجهاد باب 15 حكم الفئ حدیث 49. الباری ج 6 ص 144 وكنز العمال ج 7 ص 241
7 - صحیح البخارى: 5/82، كتاب المغازی، باب غزوة خیبر، صحیح مسلم : 5/154.
8 - صحیح البخارى: 5/82، كتاب المغازی، با غزوة خیبر، صحیح مسلم : 5/154، كتاب الجهاد، باب قول النبی(صلى الله علیه وآله وسلم)لا نورث... .
1- طبقات الکبری ابن سعد ج3 ص 101 ، دار صادر - بيروت
2 - مستدرك الوسائل الميرزا النوري ، ج 12 ص 219 ، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث ، بيروت ؛بحار الانوار ج27 ص 95 ،دار إحياء التراث العربي ، بيروت
3 - الاصابة، ج 4، ص 483
4 - الاصابة،ج 4، ص 370
5 - الاصابة،ج 7، ص 38
6 - صحیح مسلم ج 5 ص 152، (ص 728 ح 1757) كتاب الجهاد باب 15 حكم الفئ حدیث 49. الباری ج 6 ص 144 وكنز العمال ج 7 ص 241
7 - صحیح البخارى: 5/82، كتاب المغازی، باب غزوة خیبر، صحیح مسلم : 5/154.
8 - صحیح البخارى: 5/82، كتاب المغازی، با غزوة خیبر، صحیح مسلم : 5/154، كتاب الجهاد، باب قول النبی(صلى الله علیه وآله وسلم)لا نورث... .
0 نظرات:
ارسال یک نظر