استدلال باطل علمای شیعه از کتاب بخاری, بر اینکه رسول الله از ابوبکر ناراضی بودند؟!!

استدلال باطل علمای شیعه از کتاب بخاری, بر اینکه رسول الله از ابوبکر ناراضی بودند؟!!

نویسنده: 
محمد باقر سجودی
سفسطه شیعه :.
در صحيح بخاري اين دو حديث آمده است:
1- حضرت محمّد صلی الله علیه وسلم فرمودند:
هر که فاطمه را اذيّت کند و او را ناراحت کند مرا اذيّت و آزار کرده و هر که مرا اذيّت و آزار کند خدا را اذيّت و آزار کرده!
2- حضرت فاطمه فرمودند:
من از ابوبکر و عمر اذيّت شدم و از دست اين دو نفر دلگيرم !!!!!!!!
پاسخ ما اهل سنت:
حدیث اول در بخش احادیث مربوط به ازدواج آمده است چرا در این بخش آمده؟ شیعه از جواب گفتن آن ابا دارد ! برای این آمده که حضرت علی میخواست بر سر فاطمه هوو بیاورد و فاطمه به پدر شکایت کرد و پیامبر گفت اگر علی میخواد دوباره زن بگیرد باید دخترم را طلاق دهد و حضرت علی از ازدواج دوم مصرف شد. شیعه میگوید این داستانی دروغ است هرگز علی نمیخواسته بر سر فاطمه زنی دیگر بگیرد و برای اثبات دروغ بودن روایت بخاری میاورد که میگوید مگر ازدواج دوم حلال نیست؟ پس چرا باید رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را برای دختر خود نپسندید؟
ما جواب این شبهه را در جایی دیگر خواهیم گفت اما فعلا بحث ما آزار دادن فاطمه است یعنی بحث ما روایتی است که شیعه به استناد به آن میگوید که هرکس فاطمه رضی الله عنها را آزار داد پس رسول الله را آزار داده، ما میگوییم اگر داستان خواستگاری علی از دختر ابوجهل دروغ باشد پس این جمله هم که هرکس فاطمه را آزار داد، پیامبر را آزار داده نیز باید دروغ باشد ! زیرا این سخن در ضمن همان داستان در بخاری نقل شده چطور شیعه کل داستان را ابدا قبول ندارد و فقط همین یک خط را قبول دارد!! پس معلوم است که شیعه ها برای اثبات عقاید خود به چیزی که توجه ندارند عقل و خرد است.
پس شیعه که داستان را دروغ میداند این روایت را هم باید دروغ بداند و شبهه خود را پس بگیرید.

حالا حدیث دوم که فاطمه میگوید من از ابوبکر و عمر اذیت دیدم :
این روایت را حضرت عایشه نقل کرده اما به این صورت نیست که شیعه نوشته، عایشه میگوید فاطمه از ابوبکر ، ارث پدرش را خواست ابوبکر گفت پیامبران ارث باقی نمیگذارند البته همانقدر که پدرت به تو میداد من هم میدهم. عایشه میگوید فاطمه غضبناک شد و و از ابوبکر قهر کرد و تا مرگ بر قهر کردن خود باقی ماند.
و مشاهد میکنید که این روایت تاریخی است،نه سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم،بلکه مشاهدات حضرت عایشه میباشد ایشان مطابق با علم خود نقل کرده است و بنظر ما عایشه در این مورد اطلاع کاملی نداشته زیرا ما در روایات دیگر داریم که ابوبکر به عیادت فاطمه رفت و فاطمه با او حرف زد و راضی شد ولی چون حضرت عایشه از این رویداد خبر نداشت لذا گفت تا دم مرگ حرف نزد و از یاد نبریم که فاطمه فقط 6 ماه بعد از وفات رسول زنده بود و بیمار هم بود وپس قرار نیست که از جزییات زندگی ایشان، حضرت عایشه یا دیگران، کاملا با خبر میبودند.حالا این فرض را میگیریم که مشاهدات عایشه درست بود و فاطمه تا دم مرگ با ابوبکر حرف نزد، در این هم عیبی برای ابوبکر نیست، از رهبر همه راضی نمیباشند و ابوبکر افضل تر و بهتر از فاطمه بود و نارضایتی فاطمه از ابوبکر اگر عیب باشد این عیب متوجه فاطمه است نه ابوبکر، زیرا همچنان که گفتیم بر اساس احادیث، ابوبکر از همه امت افضل تر است و مقامشان از فاطمه بالاتر است.و حالا بدترین احتمال را بگیریم یعنی هم فاطمه از ابوبکر ناراضی بود و هم رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود هر کس فاطمه را آزرده یعنی مرا آزرده ..... حتی در این صورت نیز ملامتی متوجه ابوبکر نیست زیرا ابوبکر بر سر دوراهی بود از یک طرف فرمان رسول بود که مال من میراث نیست از یک طرف در خواست فاطمه که میراث پیامبر را بده, دو دستور متضاد را نمیتوان اجرا کرد لذا حضرات ابوبکر دستور مستقیم رسول الله صلی الله علیه وسلم را اجرا کرد شاید یادش بود که خود رسول الله صلی الله علیه وسلم ،درخواست فاطمه (درخواست خدمتکار از غنیمت خیبر) رد کرده بودند پس نپذیرفتن درخواست، آزار دادن نیست. ، لذا ابوبکر ناراضی شدن فاطمه را به قیمت اجرای دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم ، ناچاراًخرید.
شیعه باز از میدان بیرون نمیرود و میگوید مگر ممکن است سید زنان در بهشت، درخواستی خلافت دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم داشته باشد ؟! جواب این است که ایشان بشر بود نه الهه و معصوم نبود و بشر ممکن است خطا کند و این شرط را شیعه از خود ساخته که سید زنان بهشت حق ندارد حتی یک بار هم اشتباه نماید!و ما دیدیم که در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم حضرت فاطمه از بیت مال چیزی را خواست که رسول الله به او نداد( نوکر خواست و رسول الله نداد ) پس منافاتی نیست که ایشان هم از جمله بانوان صدر نشین در بهشت باشد و در همان حال فتوایی اشتباه در موضوعی خاص داشته باشند
ما عقیده داریم که فاطمه اگر هم به فدک میرسد ساده زیستی را رها نمیکرد ما این را از سر غلو نمیگوییم بلکه دلیل داریم:
بعد ها شوهر فاطمه نه فقط حاکم بر فدک، که حاکم بر نیمی از سرزمینهای آباد جهان شد، اما با این وجود علی همان علی بود که بود پس اگر مال و محصول فدک هم به خانه ایشان میامد در رفتار یار پیامبر فرقی پیش نمی آمد و علی همین علی بود که بود و زن هم تابع شوهر است.
در آخر حرف مهم را بگویم، حرف اصلی ما همانی است که در کتب ما نوشته:
حاصل جمع نوشته های کتاب های ما در این باره میگویند که اطلاعات عایشه درباره ناراحتی فاطمه کامل نبوده و آخر واقعه را ایشان شاهد نبودند ، بر اساس روایات صحیح دیگر، حضرت فاطمه آخر کار، فیصله ابوبکر را پذیرفت (و از بانوی بزرگ بهشت غیر از این هم انتظار نمیرفت )
از اینها گذشته، این مساله آنقدر بزرگ نبود که شیعه بزرگش میکند حضرت فاطمه از مقدار حقی که از فدک در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم به ایشان میرسید، هرگز محروم نشد و آن مال را کما کان از ابوبکر دریافت میداشت، یعنی آن حقوق در زمان ابوبکر بی کم و کاست به ایشان پرداخت میشد ، و حقی از فاطمه ضایع نشد و حاکم وقت هرگز در بیت مال تصرف شخصی نکرده بلکه آنرا به همان مصرفی رسانده که رسول الهن صلی الله علیه وسلم خرج میکردند .
و جار جنجال شیعه بی معنی است و شیعه اهداف تفرقه افکنانه خود را دنبال میکند و هرگز دلسوز بانوی ارجمند اسلام نیست.

 

0 نظرات:

ارسال یک نظر