اصحاب و شبهه ذات انواط !!

اصحاب و شبهه ذات انواط !!

نویسنده: 

ابوبكربن حسين

شیعه میگوید:در راه حنین، سپاهیان اسلام درخت سدر بزرگ و سرسبزى را دیدند که آن را «ذات اَنواط» می‌نامیدند، و اعراب اسلحة خودشان را بر آن می‌آویختند، و در پای آن درخت قربانی می‌کردند و اعتکاف می‌کردند. بعضی از سپاهیان به رسول خدا -صلى الله علیه وسلم-

 گفتند: برای ما «ذات اَنواط» درست کنید همانطور که اینان ذات اَنواط دارند!؟ فرمودند:«الله اکبر! وَالَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ كَمَا قَالَ قَوْمُ مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةً قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ إِنَّهَا لَسُنَنٌ لَتَرْكَبُنَّ سُنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ»

یعنی: «الله اکبر! سوگند به آنکه جان محمد در دست اوست، همان را گفتید که قوم موسی گفتند: برای ما نیز خدایی درست کن همانطور که اینان خدایی دارند! و موسی گفت: راستی که شما مردمی جهالت پیشه هستید!؟ این یک آیین دیرینه است! و شما آیین‌های باستانی گذشتگانتان را عیناً پی خواهید گرفت؟»هنوز پیامبر خدا در بین اصحاب حضور داشت که آنها چنین درخواستنی نمودند،چگونه ممکن است اینان بعد از رحلت آن جناب بزرگوار آنچنان در مسیر مستقیم ثابت قدم بمانند ..... پس از این اشخاص هیچ بعید نیست که بیعت غدیر را فراموش کنند و بدین وسیله ارتداد خود را نمایان کنند.(مختصراً)

جواب :
الحق که شیعه دلقک خوبی است ... ببینید که طرح مسألۀ آنها چگونه است و نتیجۀ گیری آنها چیست.
مسأله: بعضی از اصحاب تقاضای درخت ذات انواط کردند .
نتیجه: اصحاب بعد از رسول خدا مرتد شدند!!!
واقعاً که روی هر چه دلقک است را سفید کرده اند! مانند این است که بگوییم: فلانی به خواستگاری دختر فلانی رفت، بعد نتیجه بگیریم :«آنها فرزندانی قد و نیم قد قسمتشان شد!!!» و نبینیم که نتیجۀ خواستگاری چه شد، آیا جواب مثبت گرفتند؟ اصلاً خواستگاری رفتند یا فقط صحبتش پیش آمد؟
نه شیعه این را نمیخواهد، برای شیعه همین کافیست که شما بگویید: «ص » او میگوید صحابه و تا مرتد شدنشان را میخواند! چرا؟؟ چون با چیزی به عنوان " تقوا " بیگانه است!

اما اصل جواب ما به این شبهۀ شیعیان و رسوایی این قوم بی حیا1. یک سؤال ساده: اصحاب بعد از شنیدن این نهی چه کردند؟ آیا بر درخواست خود پا فشاری کردند و در نهایت درخت ذات انواطی برای خود قرار دادند یا بعد از شنیدن نهی از گفتۀ خود نادم شده و از نظر خود برگشتند؟؟؟ یقیناً آنها از رأی خود برگشتند و منظور آن نهی رسول خدا را در یافتند.
2. اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم شاگردان مکتب رسالت بودند، یک روزه از یک بیسواد به یک دکتر تبدیل نشدند، شخصی که قصد دارد رانندگی یاد بگیرد، کسی از او انتظار ندارد که روز اول تخت گاز با سرعت 180 رانندگی کند! بلکه اگر چنین شخصی تصادف بکند و حتی جای گاز و کلاچ را با هم قاطی کند باز هم کسی از چنین شخصی نباید تعجب کند! بلکه باید ببینیم که بعد از فهمیدن وبعد از تذکر دادن باز هم اشتباهش رو تکرار میکند یا خیر!!
اصحاب محمّد صلی الله علیه و سلم این اشتباه را یک بار مرتكب شدند آن هم اشتباهی که تا قبل از آن روز در نزد آنها یک عمل خیر و نیکو بوده است، ولی بعد از نهی حضرت رسول بی چون و چرا پذیرفتند و دوباره آن درخواست را تکرار نکردند.

3.در دوران خلافت امیرالمؤمنین عمر فاروق رضی الله عنه عدّه ای از مسلمانها، درخت "بیعت الرضوان" را تکریم میکردند و آن را مقدس میدانستند، چنانکه حضرت عمر رضی الله عنه با خبر شدند دستور دادند شبانه آن درخت را از بیخ در آورده و آن را تکه تکه کنند و هر تکه اش را در قسمتی دفن کنند که دیگر کسی به این عمل زشت برنگردد.
 پس اصحاب محمد صلی الله علیه و سلم درس مهمی از این واقعه گرفتند و ما اهل سنت هم از این واقعه درس مهمی گرفته ایم و میدانیم که تقدس و بزرگداشت مکان و درخت و امثالهم جایز نیست مگر تقدس چیزها و مکانهایی که خدا و پیامبر به آن دستور داده اند مانند: بیت الله الحرام و سنگ حجر الاسود و.....
"امام ابوبکر طرطوشی" در مورد "ذات انواط" میگوید: «فانظروا یرحمكم الله أینما وجدتم سِدرةً أو شجرةً یقصدُها الناس ویعظِّمُون من شأنِها، ویرجون البُرءَ والشِّفاءَ من قِبلها، وینوطون بها المسامیر والخِرقَ فهی ذاتُ أنواطٍ فاقطعوها»
«ذات أنواط بیانگر این است که، هر گاه درخت سدری یا هر درخت دیگری را یافتید که مردم کنار آن می روند و تعظیمش می کنند و خواستار شفای بیماری هایشان از آنها می شوند، این همان ذات أنواط است، آن را قطع کنید و از بین ببرید» (الحوادث والبدع، للطرطوشی ص 105)

 اما اهل تشیّع! اهل تشیع چه کردند؟ آیا آنها هم مثل ما اهل سنت از این واقعه درس گرفتند و پیامی که ما از آن واقعه گرفتیم، گرفتند؟
بیاییم انصاف داشته باشیم، در حال حاضر چند درخت ذات انواط در ممالک اسلامی وجود دارد که پیامبر صلی الله علیه و سلم شدیداً آن را نهی کرده اند؟؟ یکی از آنها همین درختی بود که شیعیان جاهل عراق به آن میخ میکوبیدند تا حاجت بگیرند!! اونقدر میخ کوبیدند تا اینکه همین چند وقت پیش شهادت و ناکام! شدن آن درخت مخابره شد!!! دقت کنید که چقدر جاهلند این مردم، درختی که خودشان از آن حاجت میخواستند خودش محتاج کمک دیگران بود که نخشکد و نمیرد!
این فقط یکی از آن انحرافات واضحی است که در بین اهل تشیع رواج دارد و خود اهل تشیع هم با آب و تاب آن را تعریف میکنند و بر آن افتخار میکنند!!
همین مرقدها و همین امامزاده ها همۀ اینها مانند همان درخت "ذات انواط" و بلکه صد برابر بدتر از آن هستند، ولی شیعه ها  که خم به ابروی مبارک نمی آورند ... به خیال خودشان میخواهند اصحاب محمّد را سرزنش کنند در صورتی که خودشان گمراهترین اشخاص نسبت به سنت رسول الله و نسبت به امر و نهی های رسول الله هستند.. پیامبر گفت لعنت بر یهود و نصاری که قبرها را مسجد قرار دادند ولی شیعه هم همین عمل رامرتکب شده است پیامبر نهی کرد از مقدس کردن آن درخت ولی شیعه باز "ذات انواط" عَلَم میکند!!

البته این قضیه منحصر به درخت نمیشود و هر چیزی که در شرع جایی ندارد و خداوند هیچ فرمانى دربارۀ آن نازل نكرده است (مَّا نَزَّلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ)  ﴿الأعراف: ٧١﴾ همۀ آنها به منزلۀ درخت ذات انواط هستند.
ضمناً: آن گروهی که چنین درخواستی از رسول الله صلی الله علیه و سلم کردند گروهی تازه مسلمان بودند که درفتح مکّه اسلام آورده بودند. و راوی ماجرای یعنی "ابى واقد لیثى" فقط چند روزی از اسلام آوردنش گذشته بود.
و در آخرهم باز، به همان سخن شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمة الله علیه رسیدیم که فرمود: «روافض به هر روایتی استناد کنند ما میتوانیم همان را علیه خودش به کار ببندیم» و روحت شاد ای شیخ الاسلام که باز هم صدق گفتارت ثابت شد.
التماس دعا