قیاس های باطل

قیاس های باطل

نویسنده: 
ســــــــجودى
یکی از کارهای عجیب شیعه قیاس های دور و  بدون دلیل است، بفرمایید اینهم چند مثال از قیاس های مع الفارق آنها:
شیعه میگوید: تعجبی ندارد که مهدی بیش از هزار سال عمر کرده است. وقتی حضرت نوح بتواند بیش از هزار و چهارصد  سال عمر کند پس این امر برای امام مهدی هم، ممکن است (1200 سال است که پنهان است) اتفاق بیفتد ...
جواب اهل سنت:
آیا  این هم ممکن است که دختری بی همسر، فرزندی به دنیا بیاورد. همانطور که حضرت مریم، عیسی را به دنیا آورد؟! ممکن بودن چیزی، یک حرف است و به وقوع پیوستن آن حرفی دیگر!
ما برای اثبات عمر غیر عادی نوح از قران دلیل می آوریم :{وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَه إِلَّا خَمْسِينَ عَاماً ... } (العنكبوت14) (و بدرستی که فرستادیم نوح را به سوی قومش، پس بود در بین آنها 950 سال)

                                                                                                     
ما برای باردار شدن غیر عادی حضرت مریم از قرآن آیه می آوریم: {قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ...} (آل عمران47)
مریم گفت: ای رب، چگونه خواهد بود برایم فرزندی در حالی که بشری مرا لمس نکرده است.گفت: الله خلق می کند هر چه را که می خواهد.
اى آخوند شیعه! چون هیچ شاهدی از آیات قرآن نداری، پس مجبوری قیاس  کنی.
امر به این مهمی ممکن نیست که در قرآن نباشد، از علی گرفته تا امام زمان شما ،هیچکدام جایی در قرآن ندارند، و بعد  تو امام زمان را کنار حضرت نوح می نشانی و ای کاش که بنشانی. شما حضرت نوح را همتراز  امام زمان نمی دانید و می گویید: امام زمان برتر از حضرت نوح است و حضرت نوح را می گویید: گورکن قبر علی.
و اکنون  برای اثبات وجود امامت، محتاج حضرت  نوحی؛ آن هم به ضرب قیاسی اینچنین! 

شیعه میگوید: روح بعد از فنای جسم  باقی می ماند پس حاجت طلبی از آن جایز است پس چگونه منکر حاجت طلبی ما در مقابل قبور اموات هستید؟ در حالی که شهداء زنده اند و به تعبیر قرآن روزی می خورند:
(وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ) (آل عمران/169)
(کسانی را که در راه الله کشته شدند، مرده نپندارید، آنها زنده اند و نزد پروردگار خود روزی می خورند).
و ادامه می دهد اگر دهان دارند و روزی می خورند، پس گوش هم دارند که بشنوند و جواب هم می دهند منتها پردۀ جسمانی، گوشهای ما را گرفته است و جواب آنها را نمی شنویم ...

جواب ما:
یک جواب ساده  این است که اگر قیاس کنیم که چون روزی می خورند، پس دهان دارند و چون دهان دارند، پس گوش هم دارند؛ گوش دارند، پس زبان هم دارند ...
پس همینطور جلو بايد رفت و گفت: آلت تناسلی آنها هم فعال است. اگر آنها در دنیای ما زنده اند، پس چرا زنهایشان شوهر می کنند و جلوی چشم این شهدا برای مرد دیگری خود را آرايش مى كنند
قرآن می گوید: آنها پیش پروردگارشان زنده اند و روزی می خورند و آن وقت تو اى ملاى شيعه آنها را آوردی در قبر نشاندی و برایشان سفره پهن کردی.
دانستی اشتباه تو در کجاست ؟ دانستی کجا سوراخ دعا را گم کرده ای؟ ای بی خبر، آنها پیش الله زنده اند  نه  پیش ما!!
مگر این آیه را ندیده ای: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» هر نفس طعم مرگ را می چشد. (آل عمران/158)
پس چرا شهید را استثناء می کنی؟ مگر این آیه را ندیدی:
« إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ» (زمر/30)
(ای محمد، تو می میری و آنها هم می میرند).    
پس چرا شهید را از پیامبر بالاتر می دانی؟ این آیه را بخوان:
«وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ ﴿١٣﴾ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ ۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ»  (فاطر / 13 , 14)
آنهایی که غیر از الله می پرستند به اندازۀ پوست هستۀ خرما اختیار ندارند. اگر بخوانید شان دعای شما را نمی شنوند و اگر به فرض محال بشنوند، جواب نمی دهند و روز قیامت از شرک شما بیزاری خود را اعلام می کنند و مثل خداوند آگاه، کسی برایت خبرها را نمی گوید.
پس ای همانند  مشرکان، منتظر روزی باشید که علی و حسین از شرک شما تنفر خود را اعلام کنند !

شیعه میگوید: همراهی ابوبکر با پیامبر در غار بی اهمیت است
در این قياس، آخوند شيعه آبروی خود را پاک برده است و برای آنکه دوستی و همراهی حضرت ابوبکر را با حضرت محمد بی اهمیت جلوه دهد، مثال هایی زده است که نشان دهندۀ هیچ چیزی نیست جز کینۀ شتری این قوم با اسلام و مسلمانان .

شيعه می گوید:
حضرت یوسف هم در زندان دوستان زندانی خود را یا «صاحبی السجن» ( دوستان زندانی من) گفته است. البته آن دو کافر بودند و این مطلب،  فضیلتی را برایشان ثابت نمی کند. پس در قرآن که آمده است : «و قال لصاحبه... » این، برای ابوبکر فضیلتی نمی آورد ...
جواب ما:
اول، پس برای علی هم نمی آورد. وقتی برای ابوبکر قیاس می کنی برای علی هم بکن .
دوم، یوسف ،خودش، آن دو یار را در زندان انتخاب نکرد. او را در اتاقی زندانی کردند و این دو نیز، آن جا بودند. در حالی که محمد، ابوبکر را به دوستی انتخاب کرد. چرا رسول اکرم در آن ایام حساس و در قبل و بعدش یک آدم بد را به دوستی برگزید تا این همه بدبختی برای اسلام بیاورد؟!
سوم، به گفتۀ یوسف به یارانش توجه کن تا حقیقت یارانش را دریابی. به آنها می گوید: شرک نکنید.  به سخن محمد صلى الله عليه و سلم که به یارش می گوید، توجه کن تا حقیقت درونی یارش را دریابی. به او می گوید: غمگین مباش؛ الله با ماست.
آیا یوسف به دو یار زندانی خود گفت: ای کافر، غمگین مباش؛ الله با شماست.
آیا قیاس کردن هم بلد نیستی؟!  از قیاسش خنده آمد خلق را ...

و شيعه می گوید: در سورۀ کهف، باغ دار مسلمان به باغ دار کافر می گوید: یا صاحبی .
جواب به  تو همان است که گفتم . بعد از «لصاحبه» چه می گوید؟ می گوید: « إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا» و باغ تو خراب نمی شود. یا می گوید: (آیا کافر شدی به کسی که ترا از خاک آفرید؟ )

و شيعه  می گوید: الله با همه هست. طبق این آیه « مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَىٰ ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ ...» ﴿المجادلة: ٧﴾ پس برای ابوبکر فضیلتی نیست. اگر فضیلتی نیست،
جواب ما :
دیگر چرا رسول می گوید: «لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا»
چرا می گوید: غمگین مشو ؛ الله با ماست. الله با تعقیب کنندگان هم بود؛ چرا به آنها نگفت: غمگین نباشید؛ الله با شماست. چرا آخر كار کفار غمگین شدند و ابابکر خوشحال؟ چرا کفار، محمد را نیافتند. در حالی که الله با آنها هم بود. چرا الله  فقط  ابوبکر را به مراد خود رساند و کفار را نرساند در حالی که با همه بود.
فرق در این است که با رحمت خود همراه ابوبکر بود و با زحمت و خشم خود همراه کفار بود !
کور هم این فرق را می فهمد؛ اما کور دل  نه ! کور دلي را  علاجی نیست الا توبه 

 شيعه می گوید: شیطان همنشین فرشته گان بود؛ اما بی فایده
جواب ما:
پس جبرییل هم، همنشین فرشته گان بود؛ پس با قیاس تو بی فایده است؟!
این چگونه قیاسی است؟!! ما از شیطان بد می گوییم؛ چون الله از او بد گفته است و دیگر فرشتگان را می ستاییم؛ چون الله آنها را ستوده است. همین جوری که نمی شود گفت: چون شیطان بد بود، ابوبکر هم بد است. قرآن از شیطان به طور مستقیم بد گفته است و ابوبکر را غیر مستقیم ستوده است .
آخر با این قیاس ها چه کسی را میخواهید بفریبید؟

0 نظرات:

ارسال یک نظر