شيعه میگوید: همسران پیامبر، شوهر خود را شهید کردند!!!

شيعه میگوید: همسران پیامبر، شوهر خود را شهید کردند!!!

نویسنده: 
محمد باقر سجودی
تا حالا نشنیده بودم که شیعه ها، حضرت عایشه را متهم در قتل رسول الله بدانند! اما حالا دانستم که این ادعای رسمی آنهاست و در کتاب بحار الانوار محمد باقر مجلسی و کتاب های دیگر شیعه نوشته شده که حضرت عایشه و حفصه، رسول الله صلی الله علیه وسلم را مسموم و شهید کردند !!تفصیل ادعای شیعه این است:
ادعای شیعه :
اهل سنت هم قبول دارد که حضرت محمد مسموم از دنیا رفت. اینهم دلیل از کتب اهل سنت:
از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که می‌ گفت : اگر ۹ بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده است برایم محبوب‌تر است از این که یک بار قسم بخورم که او کشته نشده است ؛ السیرة النبویة - ابن كثیر - ج 4 - ص 449
محمد بن اسماعیل بخاری در صحیحش می‌نویسد :
عایشه گفته است كه رسول خدا در مریضی خود ( كه در آن از دنیا رفتند) می‌فرمودند تا كنون درد غذایی را كه در خیبر خوردم احساس می‌كردم و الآن زمانی است كه احساس كردم شریان‌های قلبم از آن پاره شده است .
شاید برخی بگویند كه چنین مطلبی بعید به نظر می‌رسد كه سمی بعد از چهار سال اثر كند، ضمن این كه پیامبر اسلام قبل از خوردن آن سم در جنگ خیبر از مسموم بودن گوشت گوسفند آگاه شد و از خوردن دست كشید؛ چنانچه ابن كثیر دمشقی می‌نویسد :
در صحیح بخاری از ابن مسعود نقل شده است كه می‌گفت: ما صدای تسبیح گفتن غذا را هنگامی كه رسول خدا از آن تناول می‌فرمود، می‌شنیدیم" . یعنی در جلوی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم . و گوشت سردست مسموم با حضرت سخن گفت و ایشان از سمی بودن خود مطلع كرد . البدایة والنهایة - ابن كثیر - ج 6 - ص 317
در نتیجه این كه چه كسی پیامبر را سمّ داده و این سمّ در چه زمانی بوده است، برای ما به صورت دقیق روشن نیست .
و از طرف دیگر می بینیم كه محمد بن اسماعیل بخاری و مسلم و بسیاری دیگر از بزرگان اهل سنت نوشته‌اند :
ام المومنین عایشه گفته است در دهان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در زمان مریضی ایشان به زور دوا ریختیم، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانید ،‌ ما با خود گفتیم این از آن جهت است كه مریض از دوا بدش می‌آید و وقتی حضرت بهتر شد ، فرمودند : آیا من شما را از این كه به من دوا بخورانید نهی نكردم ؟ پس فرمودند : باید در دهان هر كسی كه در این خانه است ،‌ در جلوی چشم من دوا ریخته شود ؛ غیر از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است . صحیح البخاری - البخاری ج 8 - ص 40، ح 6886 ،
در این جا چند سؤال از برادران اهل سنت داریم كه امید است پاسخ بدهند: 1 - چرا عایشه و كسانی كه در آن‌جا حضور داشتند ، حرف پیامبر را گوش نكردند و علی رغم نهی آن حضرت، دارو را به زور در حلق آن حضرت ریختند؟ مگر نه این كه قرآن كریم می‌فرماید :
هر دستورى كه رسول به شما داد اطاعت كنید و از هر گناهى نهیتان كرد آن را ترك كنید ، و از خدا بترسید كه خدا عقابى سخت دارد . . الحشر / 7 .
2 - چرا عایشه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم را با دیگر مریض‌ها یكسان می‌بیند ؟ مگر نه این كه خداوند می فرماید :
هرگز از روى هوى و هوس سخن نمى‏گوید و آنچه مى‏گوید چیزی جز وحیى كه به وى مى‏شود نیست . النجم / 3 و 4 .
3 - چرا فكر كرد كه هر مریضی حتی پیامبر خوردن دوا را دوست ندارد؟
آیا پیامبر اسلام به اندازه اطرافیان درك نمی كرد كه چه چیزی برای او خوب است و چه چیزی بد ؟ یا این كه اطرافیان می‌خواستند با انجام این عمل ، همان سخن افرادی را تكرار كنند كه به هنگام درخواست قلم و كاغذ به پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم نسبت هذیان دادند ؟
4 - و از همه عجیب‌تر این است كه نقل كرده‌اند : پیامبر اسلام بعد از این كه به هوش آمد ، دستور داد به همه آن‌ها كه به زور به حضرت دوا داده بودند ، از همان دوا بخورانند غیر از عمویش عباس ! چرا پیامبر اسلام همه را مجازات می‌كند ؟ مگر قرآن كریم نفرموده :
هیچ گنهكارى بار گناه دیگرى را بر دوش نمى‏كشد . . الأنعام / 164 و الأسراء /15 و فاطر 18 و الزمر / 7 .
با این تفصیل باید برای مظلومیت آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بیش از همه اشك ریخت كه در میان امت خود بیش از همه مظلوم بوده است .

پاسخ اهل سنت:

این معروف و مشهور است که رسول الله صلی الله علیه سلم بعد از پیروزی در جنگ خبیر، توسط زنی یهودی مسموم شدند، منتهی همینکه غذا را بزبان زدند، وحی آمد که غذا مسموم است و صحابی دیگری که از آن غذا خورده بود،شهید شد، و زن یهودی به قصاص آن مظلوم ،اعدام شد. و زهر آنقدر قوی بود که همان زبان زدن هم تا حدی بر سلامتی رسول الله تاثیر گذاشته بود.
این داستانی مشهور و معروف است و هیچ سنی در درست بودن آن شک ندارد .پس رسول الله در عین حالی که بمرگ طبیعی مرده اند در همین حال چون تاثیر سم هنوز بود پس میشود گفت شهید هم شده اند، مرز شهادت و مردن در اینجا مخلوط شده است
شاید به همین خاطر است که قرآن هر دو را پیش بینی کرده است:
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ.......... أل عمران 144

((و محمد فقط رسولی مثل رسولان پیشین است ، پش آیا اگر بمیرد یا کشته شود شما مرتد میشوید ؟......))
ما بعنوان مسلمان میدانیم که الله دانا به غیب است و میدانست که محمدصلی الله علیه و سلم، یا میمیرد یا شهید میشود اما الله هر دو را ذکر کرده که اشاره است به تاثیر سم زن یهودی و ایضا مرگ عادی
گفتم این داستان سم دادن زن یهودی مشهور است ، اما حالا شیعه داستان دیگری را پیش کشیده که سم دهندگان همانا زنان رسول الله بودند که بزور به ایشان زهر خوراندند
ما کتاب خود را باز میکنیم تا ببینیم اصل قضیه چیست و قیچی شیعه چه چیز را از متن بریده ومعنی این روایات چیست؟:
روایت اول بخاری: یعنی روایت تسبیح غذا در دست رسول الله صلی الله علیه وسلم:
رسول الله پیامبر بود و پیامبری بی معجزه نمیشود عصای موسی را بخاطر آرید حالا که نیست اما برای معاصرانش بود و معجره را دیدند ،
زنده شدن مرده بدست عیسی را بیاد آرید، حالا که نیست،اما برای هم عصرانش معجزه بود، نزول مائده از آسمان را برای حواریون را بیاد آرید !
رسول الله،پیامبری از سلسله پیامبران بود پس تعجب ندارد طعام در دستش گاهی با اجازه الله ،تسبیح بگوید و یا ظرف شیری با دعای برکت ایشان، گروه بزرگی را سیر کند و تمام نشود.
شیعه برای چه این حدیث را اینجا آورده،؟ نمیدانم! این ربطی به موضوع ندارد.
روایت دوم بخاری :یعنی روایت بزور دوا خوراندن:
در این روایت آمده که رسول الله خانه ام مومنان میمونه بودند که مرض زیاد شد و بیهوش شدند ، زنهایش با هم مشورت کردند که به ایشان دوای مرض سینه پهلو را میخورانیم ، حضرت به هوش آمد ، و در حالت ضعف، آنها دوا را به دهانش نزدیک کردند، رسول الله صلی الله علیه وسلم با دست اشاره کرد که نه نمیخورم، و زنها با بیعقلی تصور کردند که رسول لله از تلخی دوا ست که نمیخواهد بخورد ، بزور به ایشان خوراندند! رسول الله به حالت عادی که برگشتند گفتند چرا شما را منع کردم باز بمن دوا خوراندید؟! و دستور دادند، فاعلین این کار قصاص شوند و از همان دوای تلخ بخورند !!
رسول الله ایضا از بقیه کسانی که در اتاق بودند و در دادن دوا نقشی نداشتند؛و ظاهرآ بیگناه بودند ؛نیز عصبانی شدند. گناه آنها این بود که امر رسول الله را دیدند و مانع کار دوا دهندگان نشدند . پس امر کردند همه از آن دوای تلخ بخورند تا یادشان باشد امر و نهی رسول الله حتی در حالت بیماری نیز لازم الاجراست،حضرت رسول برای نشان دادن بزرگی اشتباه زنانش حتی به ام مومنین ؛میمونه؛ که روزه بود نیز دستور دادند از دوای تلخ بخورد !! و میمونه مجبور شد بخورد.
حالا جواب به سوالات آخوند شیعه که از برادران اهل سنت پرسیده!!
در پاسخ سوال 1 و 2 و 3 میگوییم که کار زنان اشتباه بود اما نیتشان درست بود ، شوهرشان یک دفعه حالش وخیم شد و آنها با دستپاچگی در صدد دوا و درمان شدند و حالا که پیامبر آنها را مجازات کرد دیگر شیعه چرا به مجازات رسول الله راضی نیست و آنرا مجازاتی خفیف میداند و بعد از 1400 سال آنها را متهم به قتل میکند و خواستار اعدام آنهاست ؟!!! و منتظر است مهدی بیاید و عایشه را اعدام کند ؟!!!!!!! نمیدانم از این حماقت آنها بخندم یا گریه کنم؟!!

و در پایان ،ما از این داستان پلیسی علمای شیعه، چند نتیجه میگیریم:
اگر به حضرت محمد سم خوراندند، حضرت محمد هرگز آنرا به دیگران ( کم گناهان )نمیخوراند ، تا سبب مرگ آنها شود، پس این قسمت حدیث اشکار میکند که سمی در کار نبوده است.
اگر سم میبود باید دیگران را هم میکشت چون بزور به همه آنها خورانده شد پس چون کسی نمرد این دلیلی دیگر بر بی عقلی علمای شیعه و واقعی نبودن داستان سم است .
دلیل سوم بر رد ادعای شیعه این است که که در حدیث آمده رسول الله دستور دادند همه از آن دوا بخورند، از این ثابت میشود که ایشان بر اوضاع مسلط بودند و اگر سمی در کار میبود، زنان خود را چون آن زن یهودی قصاص مینمودند،
و دلیل چهارم این است که اگر عایشه و حفصه قصد قتل رسول الله را داشتند، دیگر نیازی نبود که بگویند دوا را بزور خوراندیم ، اصلا این حادثه را روایت نمیکردند.
دلیل پنجم اینکه اگر ام مومنان قصد کشتن رسول الله داشت روزانه صدبار این فرصت بصورت پنهانی در جلویشان بود و نیازی بزور خوراندن نبود

پس در داستان هیچ نشانه ای از توطئه نیست، البته برداشتهای شیعه، نشان از این دارد که علمای شیعه داری قلبی بیمار و گروهی تبهکارند ! و در عین حال بسیار نادانند.

0 نظرات:

ارسال یک نظر