رد محکم برطعن زننده به نسب عمر رضي الله عنه

رد محکم برطعن زننده به نسب عمر رضي الله عنه

نویسنده: 
الهاشمی الحسنی
                                                                             بسم الله الرحمن الرحیم
                                                    الحمد الله والصلاة علی رسول الله وعلی آله وصحبه من والاه
بسیار دیده شده است که شیعیان به نسب حضرت عمر الفاروق طعنه می زنند که در این مقاله بطلانش را ثابت می کنیم
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند(دو چیز از عادت های زمان جاهلیت است ۱.نوحه خوانی ۲.طعنه زدن در نسب های مردم)رواه اصحاب السنن
پس قبل از هر چیز ثابت می شود که این عمل اهل تشیع مانند دیگر اعمالشان از جاهلیت زمان شرک و کفر وسیاهی است
ابتدا نسب حضرت امیرالمومنین عمر فاروق رضی الله تعالی عنه
عمر بن الخطاب بن نفيل بن عبدالعزى بن رياح بن عبدالله بن قرط بن رزاح بن عدي بن كعب بن لؤي القرشي العدوي . أبو حفص
ونسب حضرت عمر الفاروق رضی الله عنه در (کعب) با رسول الله صلی الله علیه وسلم جمع و یکی می شود
دوم نام ونسب مادر الفاروق الاعظم
حنتمه بنت هاشم بن المغيره بن عبدالله بن عمر بن مخزوم . وقيل حنتمه بنت هشام بن المغيره
سوم اسم پدر فاروق الاعظم ونسبش
الخطاب بن نفيل بن عبدا لعزى بن رياح بن عبدالله بن قرط بن رزاح بن عدي بن كعب بن لؤي القرشي العدوي . أمه حيه بنت جابر بن أبي حبيب الفهميه . وولد نفيل بن عبدالعزى : الخطاب بن نفيل,
مادرخطاب حیه بنت جابر و پدرش نفیل بن عبدالعزی
این نسب حضرت عمر فاروق بصورت صحیح وبدون افترا ودروغ اثنی عشریه
أسد ألغابه ج 4 ص 137-
نسب قريش ص 301
نسب قريش ص 347
اما احادیثی که مجلسی علیه من الله ما یستحق در کتاب خود آورده با عنوان باب نسب عمر و ولادته و وفاته حِ۳۱ ص۲۰۳
مجلسی در کتاب خود از تفسیر قمی نقل قول می کند و می گوید این آیه در شان مادر حضرت عمر نازل شده است (الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ) ﴿النور: ٣﴾ سوره النور
وقتی به آدرسی که مجلسی داده است مراجعه می کنیم یعنی تفسیر قمی می بینیم که قمی از شخصی به نام ابی جارود از ابی جعفر یعنی محمد باقر روایت کرده
حال ببینیم که علمای اثنی عشری در مورد (ابی الجارود )چه گفته اند آقای الکشی در رجال خود می گوید (او از زیدیه بوده و نابینا بوده و کوردل وسپس احادیثی را می آورد در اثبات فاسق و کور دل بودن ابی جارود).
بحار الأنوار ج 31 ص 203
تفسير القمي ج2 ص 95- 96
رجال الكشي ص 229
پس مشخص می شود که روایات مجلسی در بحار الانوارضعیف و غیر قابل استناد است
حدیث دوم مجلسی روایت می کند (قال العلامة نور الله ضريحه في كتاب كشف الحق وصاحب كتاب إلزام النواصب : روى الكلبي وهو من رجال أهل السنه ( 2 ) في كتاب المثالب قال : كانت صهاك أمه حبشيه لهاشم بن عبد مناف فوقع عليها نفيل بن هاشم ثم وقع عليها عبد العزى بن رياح فجاءت بنفيل جد عمر بن الخطاب)
بحار الأنوار ج 31 ص 203 – 204

اول اینکه در این روایت مجلسی می گوید که صاحب کتاب کشف الحق از کلبی که از رجال اهل سنت است روایت می کند!.
واین دروغی بیش نیست زیرا کلبی از رجال اهل سنت نمی باشد و در اینجا دروغ بودن روایت دوم مشخص می شود و علمای اثنی عشریه می گویند از شخصی به نام کلبی روایت کردیم و او از رجال اهل سنت است به زعمشان در حالی که کلبی از رجال اهل سنت نمی باشد.
ومشخص می شود که تمام طعنه ها نسبت به نسب حضرت عمر بن الخطاب رضی الله عنه از اکاذیب مجلسی معلوم الحال است که به دلیل بغض و کینه ای که نسبت به صحابه داشته این اباطیل را در کتابش روایت کرده
ومن الله التوفیق

0 نظرات:

ارسال یک نظر