فرود آمدن حسين رضی الله عنه به سرزمين كربلا در دوم محرم سال 61 هـ.
عبدالرزاق موسوي مقرم گويد: امام حسين در دوم محرم سال 61 هجري به كربلا فرود آمد([1]).
و عباس قميگويد: «در مورد روز ورود امام حسين به كربلاء اختلافاتي وجود دارد، صحيحترين قول اين است كه در دوم محرم سال 61هجري وارد كربلاء شده و چون به آنجا رسيد، پرسيدم نام اينجا چيست؟ گفتند: كربلاء، گفت: «خداوندا ! از كرب (مشكل) و بلاء (آزمايش) به تو پناه ميبرم»([2]).
محمد تقي آل بحر العلوم ميگويد: سيره نويسان گفتهاند: آنگاه كه حسين رضی الله عنه به كربلاء فرود آمد، ياران و اهل بيتش را جمع كرد و سخنراني نمود، پس از حمد و ثناي خداوند گفت:
از خبرهاي كه به ما رسيده، ميبينيد كه كار ما به كجا كشيده است! دنيا از ما روي برگردانده و خوبيهاي آن به ما پشت كرده و همچنان دورتر ميشود. دورهي زندگاني به آخر رسيده و از آن جز تري آب ظرفي كه خالي شده، بر جاي نماند، آنهم همانند گياهي كه بر زباله روييده، مگر نميبينيد كه به حق عمل نميشود و از عمل به باطل باز نميآيند، اگر مؤمن به ملاقات پروردگارش رغبت كند، رواست و من مرگ را چيزي جز سعادت و زندگي با ظالمان را جز هلاكت و محنت و بلا نميدانم»([3]).
دكتر احمد راسم نفيس شيعي فراخوان و دعوت امام حسين([4]) رضی الله عنه از شيعيان و يادآوريش از دعوت آنان كه از امام خواسته بودند بيايد و وعده داده بودند كه نصرتش كنند. اما سرانجام او را تنها گذاشتند، نقل ميكند و ميگويد: آنان ـ اهل كوفه و مدعيان طرفداري اهل بيت ـ بر مزاحمت و ناراحتي ابي عبدالله الحسين رضی الله عنه اصرار كردند تا نتواند پيامش را ابلاغ و حجتش را تمام كند، لذا امام با خشم و ناراحتي به آنان گفت: «شما را چه شده، چرا ساكت نميشويد؟ آيا سخنانم را نميشنويد؟ فقط من شما را به راه هدايت ميخوانم، هر كس از من اطاعت كند از هدايتيافتگان است و هر كس نافرماني كند از هلاك شوندگان است همهي شما مرا نافرماني كرديد و به سخنانم گوش نداديد، اموالتان از حرام جمع شده و و شكمهايتان پر از حرام است، لذا خداوند بر دلهايتان مهر نهاده؛ واي بر شما چرا سكوت كرديد؟ مگر نميشنويد؟ گويد: مردم سكوت كردند. امام گفت: «واي بر شما؛ هلاك و نابود شويد، آنگاه كه ما را به ياري طلبيديد و اكنون خوار و زبونيد؛ ما با آمادگي تمام به ياريتان آمديم، اما شما شمشيرهايتان را براي گردن زدن ما، از نيام كشيديد و بر ما آتش فتنهاي را برافروختيد كه دشمن ما و شما دست به جنايت ميزند، شما، دوستانتان را تحريك كرديد و سرانجام با دشمنانتان عليه آنان دست به يكي شديد؟! و اين امر به نا حق در ميانتان منتشر شده و شما كساني هستيد كه در ميانتان آرزويي جز حرام و مسائل دنيوي نيست و فقط همين عايدتان ميشود و لذت محدودي از زندگي دنيا نصيبتتان خواهد شد. چنين زندگياي برايتان زشتباد! كه طواغيت امت ـ اسلاميـ، تكروان ـ خارج شوندگان از دين ـ و پشتكنندگان به قرآن، دستياران شيطان، جماعت گنهكار و جنايتكار با قرآن و نابودكنندگان سنتها و قاتلان فرزندان پيامبر هستيد»([5]).
اين لفظی است که اين شخصيت شيعه آن را ذکر کرده است و اصل خطبهی بالا شيخ ايشان علی بن موسی بن طاووس در (اللهوف ص58) و عبدالرزاق مقرم در (مقتل الحسين ص234) و فاضل عباس الحياوی در (مقتل الحسين ص16) و هادی النجفی در (يوم الطف ص28) و حسن الصفار در (الحسين و مسؤولية الثورة ص61) و محسن الأمين در (لواعج الأشجان ص97 و ما بعد آن) و در آن چيزی ذکر شده که میرساند ايشان نه با او صحبت میکردند و نه به ايشان گوش میدادند. و عباس قمیدر (منتهی الآمال ص 1/487) و ديگران که بسيار هستند([6]).
قابل توجه است كه امام حسين رضی الله عنه ، كساني را كه ادعاي پيروي از او را داشتند به القابي چون؛ اموالتان از حرام جمعآوري شده، شكمهايتان از حرام پر شده، خداوند بر قلبهايتان مهر نهاده و قابل توجه است كه امام ميگويد: «شما شيعيان ماييد كه ما را به ياري طلبيديد و اكنون خوارمان كرديد ... . و آتش فتنه را شما بر ما افروختيد، آري! اينها بودند كه ادعاي پيروي اهل بيت را داشتند و ابي عبدالله در توصيف آنها ميگويد: «شذاذ الاحزاب»: گروههاي منحرف «نبذة الكتاب»: به قرآن پشت كننده. «عصبة الاثام»: جماعت گنهكار هستيد. «مجرموا الكتاب»: جنايتكاران به قرآن. «مطفئوا السنن»: سنتها را نابود ميكنيد. «قتله الاولاد الانبياء»: قاتلان فرزندان پيامبرانيد؟؟؟
به نقل از: استشهاد حسين رضی الله عنه، ترجمهي كتاب: (من قتل الحسين؟)، تأليف: عبدالله بن عبدالعزيز، ترجمه: اسحاق دبیری (رحمه الله)، چاپ اول 1388/1430هـ
زیرنویسها:
----------------------------------------------
([1]) - مقتل الحسين/193
([2]) - منتهي الامال/1/471
([3]) - مقتل الحسين بحر العلوم/263
([4]) - اصل اين روايت در الاحتياج طبرسي است. 2/24 با اندكي تفاوت.
([5]) -علي خطی الحسين130/131
(1) - در اين باره رجوع شود به معالم المدرستين 3/100 و كربلاء الثوره و الماساة. احمد امين يعقوب/284-283
([1]) - مقتل الحسين/193
([2]) - منتهي الامال/1/471
([3]) - مقتل الحسين بحر العلوم/263
([4]) - اصل اين روايت در الاحتياج طبرسي است. 2/24 با اندكي تفاوت.
([5]) -علي خطی الحسين130/131
(1) - در اين باره رجوع شود به معالم المدرستين 3/100 و كربلاء الثوره و الماساة. احمد امين يعقوب/284-283
0 نظرات:
ارسال یک نظر