ويرانگرى ها ونيرنگهاى شيعه براى نابودى شرع


ويرانگرى ها ونيرنگهاى شيعه براى نابودى شرع

از اكاذيب شيعه بر رسول خدا واهل بيت آن روايت هايى است كه براى نابودى شرع جعل نموده اند، ودين را عبادت ودوستى يك فرد قرار داده كه بوسيلهء آن بتوانند از راههاى متعدد از تكاليف شرع شانه خالى كنند، ولهذا برخدا دروغ بسته كه فرموده است:
 على بن ابيطالب حجت من برخلق است ونور من بر زمين است، وامين علم من ميباشد، اگر كسى اورا بشناسد حتى اگر نافرمانى من كند اورا به آتش نميبرم، وكسى كه اورا نشناسد حتى اگر مطيع من باشد اورا داخل بهشت نمى برم،[1]
آيا روشى بهتر از اين براى نابودى دين خدا از اين ميشود، مگر پولس يهودى مسيحيت را از همين راه يعنى غلو وافراط در مسيح، دين توحيدى حضرت مسيح را ويران ننموده وبه مسيح پرستى بدل ننمود؟ آياى معناى اين روايت جعلى اين نيست كه داخل شدن بهشت وجهنم به پيروى از دستوارت الهى در قرآن نيست بلكه دوستى على ميباشد؟ واگر محب على بود هر چه دلش خواست انجام بدهد،
وبه اين بسنده ننموده وحتى روايت ميكنند كه اگر خدا بر او حكم نموده كه اهل جهنم است وبطرف جهنم كشانده شود به خاطر انجام كبائر وشركيات از حوض كوثر وجنت رانده شود بازهم به جنت آورده ميشود چون شيعه على بوده است!! وبعد از يك افسانهء طولانى در روايت خدا به محمد- ص- راجع به شيعيانى كه بعد از حساب وكتاب بسوى آتش رانده ميشوند بعد از گريه او ميگويد : اى محمد من شيعيان على را بتو بخشيده ام واز گناهانشان بخاطر محبتشان بتو وبه عترت تو در گذشتم، وآنهارا بتو ودستهء تو ملحق نمودم ... ابوجعفر اضافه ميكند كه در آنروز هركس كه متولى ما بوده ومارا دوست داشته واز دشمنان ما-يعنى غير شيعه- تبرى جسته وبغض داشته در حزب ما بوده وداخل حوض ميشود!! ودر روايت ابوسعيد مدائنى ميآورد كه خداوند دوهزار سال قبل از اينكه مخلوقات را بيافريند زير عرشش نوشته است كه اى شيعيان آل محمد شما قبل از اينكه گناهى انجام بدهيد من شمارا مغفرت نموده ام، وهركس كه با ولايت محمد وآل محمد بيايد با رحمت خودم اورا داخل بهشت مينمايم!![2] وصدها روايت امثال اينها كه هرعاقلى را به حيرت مياندازد.
اما شعائر عملى دين مثل نماز وروزه وحج و... از جعفر صادق جعل نموده اند كه: خداوند نماز غير شيعه را به شيعه ميدهد روزه وحج غير شيعه را به شيعه ميدهد وآنهارا  بوسيلهء عبادات غير شيعه ويا بعضى ديگر از شيعيان نجات ميدهد!! چه مكرى بالاتر از اين ديگران ميكارند وشيعيان ميخورند يعنى مفت خورى وخمس خورى دنيا كافى نيست در آخرت هم ميخواهند مفت خور باشند، براى اينكه شيعيان برايشان بجاى همهء اين عبادات وتكاليف حب على وزيارت قبور آنها وگريه بر آنها كافى است!![3]
آيا اين دين مبتدع وتقلبى نيست كه جاى اسلام را گرفته ولباس تشيع پوشيده است؟آيا اين دين به اسلام كه دين عمل ومسئوليت شخصى است ارتباط دارد دينى كه حضرت پيامبر به عشيره وقبيله و اهل بيتش ميفرمايد: اى بنى عبدالمطلب واى بنى عبدمناف اى فاطمه بنت رسول الله اى عباس ابن عبدالمطلب  اى صفيهء عمهء رسول الله خودرا از آتش نجات بدهيد من شمارا از خدا بى نياز نميكنم،  كه اين روايت صحيح را خود نيز روايت كرده اند،[4] اينها اهل بت پيامبر هستند وبه آنها ميآموزد كه جز با عمل خود چيزى بدردشان نميخورد ورسول الله آنهارا بى نياز نميكند، آيا على از محمد پيش خدا مقرب تر است يا شيعيان از آل محمد بهتر هستند؟  واين همان چيزى كه قرآن در آيهء 164 سوره الانعام   ميفرمايد: لاتزر وازرهء وزر أخرى =كسى مسئوليت ديگرى را بدوش نميكشد، وهم چنين دهها آيات متعدد ديگر.
اما مدعيان تشيع  برخلاف اين آيات واحاديث صحيح ميگويند كه : محبت على حسنه و نيكى است كه هيچ بدى وسيئه با آن ضررندارد[5]
اما اعمال نيك ــ اقرار كرده اند كه بدان نيازى نيست واز جعفر صادق جعل نموده اند كه بخدا قسم كه يكنفر از شما –شيعيان- داخل جهنم نميشود، وصحيفهء اعمال شما بدون عمل پر ميشود، ودر روز قيامت شما با انبياء ودر درجهء آنها ميباشيد،  واز امام هشتم  جعل نموده اند كه: قلم از شيعيان برداشته شده است...اگر چه گناهان او به اندازه باران و شن ها ودرختان ودريا باشد، [6]
خوب كسى كه چنين است چرا خود را به زحمت بياندازد، هر چه دلش خواست بكند براى اينكه قلم  از او برداشته شده است، و گناهانش هم سابقاً بخشيده شده و فقط على را دوست داشته باشد، و از بقيهء ياران محمد دشمنى  در دل، آخر اين هم شد دين؟ وهزاران روايت جعلى كه شيعيان را بدانها فريفته اند و از توحيد دور نموده اند و به شرك آلوده شان كرده اند. آرى ابن سبأ برايشان دينى جعل نمود كه همه قبر وقبر پرستى وانسان پرستى وزيارت وگريه ونوحه وزنجير وعلم وكتل ميباشد نه دين جد وجهد وعمل وجهاد واجبات وحدود ودورى از منكرات وتكاليف شرعى ليكن بدتر از همه كه اين دين پشمكى وآبكى را بنام آل بيت تمام كرد.

 
[1]  مقدمهء البرهان في تفسير القرآن : البحرانى ص 23 ونظير آن در كتاب (الخصال) از قمى 2/583
[2]  يعنى هم خودشان معصوم وهم ائمه شان و چه بهتر از اين!! تفسير البرهان 3/255 و228والصافى 2/78
[3]  كتاب الخصال 2/578 و180 وتفسير قمى 1/83و84 وتفسير عياشى 1/135
[4]  تفسير منهج الصادقين 6/488
[5]  منهج الصادقين 8/110
[6]  بترتيب حديقهء الشيعهء از مقدس اردبيلى ص2 وكشف الغمةالاربلى 1/112 – اروضهء كافى 8/78 و315 – مقدمهء البرهان ص21 – عيون اخبار الرضا از ابن بابويه قمى 2/236

0 نظرات:

ارسال یک نظر