رأي غير شيعيان در مورد تشيّع
رأي اول:
تشيّع بعد از وفات رسول خدا – صلّي الله عليه و آله و سلّم – پيدا شد، چون كساني پيدا شدند كه قائل به شايستگي بيشتر علي براي امامت بودند، و بسياري از قدما و معاصران از جمله ابن خلدون و احمد امين و بعضي خاورشناسان بدين رأي رفتهاند. و ابن خلدون ميگويد كه: اساس دولت تشيّع بر اين مبناست كه وقتي رسول خدا فوت نمود اهل بيتش خود را احق در خلافت ميدانستند.[1]
نقد اين رأي :
استناد اين رأي بر اين است كه نزديكان و خانوادهء رسول الله به امامت سزاوارتر ميباشند، ولي بدون ترديد كساني هم پيدا شدند كه گفتند سعدبن عبادهء انصاري از ديگران سزاوارتر است و امامت بايد در انصار باشد. ولي اين گفته دليل بر ميلاد حزب و يا فرقهء مشخصّي نيست و تعدّد آراء يك امر طبيعي و از مقتضيات نظام شوري در اسلام ميباشد. اگر چنين رأيي دليل بر ميلاد حزب معيّن باشد، بايد در زمان ابوبكر و عمر و عثمان از آن حزب اثري ميبود ولي چنين نيست، بلكه آن يكي از آرائي بود كه در اجتماع سقيفه اظهار شد و بعد از اينكه بيعت با ابوبكر به اتمام رسيد و كلمهء مسلمين بر او متفق شد، ديگر از اين رأي چندان خبري نشد و موضعگيري خود حضرت علي و بيعت او با ابوبكر اين رأي را (كه قائلين به افضليّت علي به صورت يك فرقهء مشخّص و تازه از ديگر مسلمين ممتاز شوند) نفي ميكند.
رأي دوّم:
تشيّع با قتل عثمان آغاز شد. امام ابن حزم ميگويد: بعد از عمر، عثمان خليفه شد و دوازده سال بر سر خلافت بود و با مرگ او اختلاف آغاز شد و موضوع رافضيان آغاز گشت.[2]
و كسي كه بذر تشيّع را كاشت عبدالله بن سبا[3] يهودي بود آنگاه كه جنبش و فتنهاي در اواخر ايّام عثمان آغاز شد و بسياري از محقّقان بر اين رفتهاند كه اولين سنگ را در بناي مذهب شيعي ابن سبا گذاشتهاست، و ذكر او در كتب شيعه و سنّي متواتر ميباشد، فقط در عصر حاضر بعضي از شيعيان منكر او گشتهاند تا بتوانند از تشيّع دفاع كنند و به مذهب خود شرعيّت بدهند، در صورتي كه قبل از اين سده هيچ عالم شيعي منكر ابن سبا نگرديدهاست.
و آراء ديگري نيز در اين مورد مطرح شدهاست كه ما به خاطر اختصار از آنها صرفنظر ميكنيم. بعضيها ميگويند تشيّع در سال 37 هـ ايجاد شده و آنرا به جنگ صفّين مرتبط ميدانند كه از مشهورترين كساني كه به اين رأي رفتهاند شاه عبدالعزيز دهلوي صاحب كتاب تحفهء اثني عشريّه[4] و خاورشناس شهير وات مونتگمري ميباشد، و امّا استروت من خود وقايع مربوط به حضرت حسين را اولين منشأ تشيّع ميداند.[5]
[1] ابن خلدون: العبر … / تاريخ ابن خلدون 3/170-171، فجر الاسلام: احمد امين ص 266.
[2] ابن حزم: الفصل 2/8 و ابن حزم در اين رأي، موافقان بسياري از مسلمانان و خاورشناسان دارد.
[3] رأس فرقهء سبأيّه بود كه قائل به الوهيّت علي بود، و قائل به رجعت بود، و اصل او از يهوديان يمن بود كه تظاهر به اسلام ميكرد كه دربارهء او بحث بيشتري خواهد آمد.
[4] تحفه اثني عشري ص 5.
[5] رودلف استروت من از خاورشناسان متخصّص در فرق و مذاهب ميباشد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر