در ارتباط میان ظاهر و باطن



 
دکتر جعفر شیخ ادریس
ترجمه: ابوعامر

الحمدلله والصلاة والسلام علی سید المرسلین…

خداوند متعال برای هر انسان ظاهر و باطنی قرار داده است. باطن یا درون، همان قلب و عقل است و اعتقادات و تصوراتی است که در آنها موجود است و همچنین احساسات و امیال و رغبت هایی است که به واسطه ی اعتقادات و تصورات درونی انسان به وجود می آید.

ظاهر انسان نیز همین بدن و کارهای آن است. اما ظاهر و باطن انسان دو جهان مستقل جدا از هم نیستند بلکه میان آن دو ارتباطی محکم و تاثیری دوجانبه وجود دارد.

در این بین، باطن و درون، اساس را تشکیل می دهد و در واقع نیروی حرکت دهنده ی ظاهر و کنترل کننده ی حرکت های آن است و همین نیروی درون است که تعیین کننده ی صلاح و فساد انسان و پاداش و جزای وی نزد الله است. زیرا همانگونه که گفتیم باطن، تعیین کننده است و ظاهر، انجام دهنده است:

{ یا أیها النبی قل لمن فی أیدیکم من الأسرى إن یعلم الله فی قلوبکم خیراً یؤتکم خیراً مما أُخذَ منکم } [انفال: ۷۰]

(اى پیامبر به کسانى که در دست‏شما اسیرند بگو اگر الله در قلب های شما خیرى سراغ داشته باشد بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما می دهد)

{ ومن یخرج من بیته مهاجراً إلى الله ورسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع أجره على الله } [نساء: ۱۰۰]

(و هر کس [به قصد] مهاجرت در راه الله و پیامبرش از خانه‏اش به بیرون شود سپس مرگش دررسد پاداش او قطعا بر الله است)

و رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «همانا کارها به نیت ها بستگی دارد و برای هر شخص آن چیزی است که نیت نموده است»

اما اقتضای حکمت الهی اینگونه بوده که این ظاهر تنها منفعل نبوده و بلکه ممکن است خود نیز عمل کننده و فاعل باشد. یعنی وقتی ظاهر دست به انجام کاری می زند خود این کار بر درون و باطن تاثیر می گذارد. حال اگر این کار خوب بود تاثیر آن خوب و اگر بد باشد نیز تاثیر بد خواهد داشت.

بر همین اساس اگر درون انسان بر اساس خیری کلی بنا شده باشد اما نداند که انجام این خیر دقیقا به چه طریق است، در این حالت ممکن است ظاهر بر حالتی برعکس درون بوده و بر درون تاثیر منفی بگذارد.

بر این اساس صلاح انسان کامل نمی شود مگر با قلبی که هم اراده ی خیر را دارد و هم خیر را می داند. زیرا تنها اراده ی خوبی کافی نیست همچنانکه دانستن خیر نیز به تنهایی سودی نمی رساند.

خداوند متعال می فرماید:

{ تبارک الذی بیده الملک وهو على کل شئ قدیر (۱) الذی خلق الموت والحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملاً} [ملک: ۱-۲]

(مبارک است آنکه فرمانروایى به دست اوست و او بر هر چیزى تواناست (۱) آنکه مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما نیکوکارترید…)

علمای آگاه می گویند: نیکوکاری کامل نمی شود مگر با دو شرط اخلاص در نیت و درستی خود کار. سپس می گویند: اخلاص یعنی اینکه شخص با کار خود رضایت الهی را بخواهد و درستی کار یعنی اینکه آن کار بر اساس سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم باشد.

این سخن علما از تعدادی از نصوص قرآن و سنت برگرفته شده است. مثلا خداوند می فرماید:

{ ومن أراد الآخرة وسعى لها سعیها وهو مؤمن فأولئک کان سعیهم مشکوراً } [إسراء: ۱۹]

(و هر کس خواهان آخرت است و تلاش خود را براى آن بکند و مؤمن باشد آنانند که تلاششان مورد حق‏شناسى است)

اینگونه شرط مورد قبول شدن عمل اولا اراده ی آخرت و ثانیا ایمان، قرار داده شده است که هر دو، جزو مسائل قلبی هستند و شرط سوم نیز تلاشی است مناسب برای آخرت که عمل ظاهر است یا حداقل باید در آن کاری ظاهری رخ دهد.


به نقل از: سایت بیداری اسلامی

0 نظرات:

ارسال یک نظر