پرتوی از دروس سوره یوسف

پرتوی از دروس سوره یوسف
 

ناصر صالحی نژاد -رحمه الله
خداي مهربان مهرورز، يگانه هستي بخش جهان هستي و يكتا طراح و خلاق لباس زيبا و متعادل زندگي بر پيكره جهانيان است. لذا تمامي اجزاي گيتي براي تنظيم و استمرار سالم حيات خود نيازمند هدايت آفريدگار خويش مي‌باشند. آيات قرآن حامل پيامهاي خدا براي بشريت در تمامي عرصه‌هاي زندگي است. پيام رساني و هدايت قرآن در قالب‌هاي متفاوتي شكل گرفته است كه يكي از معمولترين آنان قصه و به تصوير كشيدن رخدادهاي گذشته عالم انساني مي‌باشد. لازم به يادآوري است كه غايت از اين امر هرگز داستان سرايي و سرگرمي نبوده و بلكه خداوند از اين كانال جهان بيني و برنامه صحيح مبتني بر توحيد را به بندگانش القاء مي‌نمايد.
يكي از آن قصه‌ها مراحل پرماجراي زندگي يوسف پيامبر(علیه السلام) است كه حاوي بسياري از اصول و قواعد روانشناسي تربيتي در ميادين انديشه و عمل مي‌باشد. پرداختن به تمامي جوانب سازنده اين سوره اوراق و مجال وسيعي را مي‌طلبد كه در ظرف بحث ما نمي‌گنجد، بنابراين به توفيق الهي در اين مختصر به طور اجمال به برخي زمينه‌هاي تربيتي در باب ارتباط ميان والدين و فرزندان مي‌پردازيم.
1-يكي از سازنده‌ترين نكات تربيتي كه در نتيجه شكافتن الفاظ اين آيات از بطن آن تراوش مي‌كند اين است كه: والدين بايد در شكل گيري ساختار فضاي خانه دقت نمايند تا جوي بر محيط رشد فرزند حاكم گردد كه در آن احساس آرامش نموده و كانون گرم خانواده را بهترين و زيباترين مأوي و پناهگاه خويش بداند. گرانبهاترين ثمره اين رابطه عاطفي تنگاتنگ، ايجاد نوعي اطمينان و حسن ظن در صميم وجود فرزند نسبت به اعضاي خانواده مخصوصاً پدر و مادر است. در اين موقعيت است كه فرزند در تمامي مراحل سني هر كدام از والدين را بهترين تكيه‌گاه و راز نگه‌دار خود مي‌داند. او ديگر در هنگام برخورد با شدائد و يا در ابراز احساسات درونيش در مخمصه نيفتاده و گرفتار سرگرداني نمي‌شود، زيرا دلسوزترين و نزديكترين مرجع مشكل گشا را در كنار خود داشته و به راحتي و بدون هيچ گونه واهمه‌اي تمام امورش را با آنان در ميان مي‌گذارد.
يعقوب پيامبر (علیه السلام) نمونه‌ي پدر، مربي و كارداني است كه با حسن تدبير بگونه‌اي نهال عطوفت و يكدلي را در اعماق دل يوسف نونهال نهاده است كه با روحيه‌‌اي سرشار از اعتماد به نفس و شهامتي جهت‌دار پس از مواجهه با حادثه‌اي شگفت‌آور روي به پدر آورده و گويد:{... يا أبت إني رأيت أحد عشر كوكباً و الشمس و القمر رأيتهم لي ساجدين} [1] بنابراين بر تمامي متصديان امور تربيتي در عرصه‌هاي گوناگون امثال خانواده، مدارس و ديگر مراكز آموزش و پرورش لازم است كه به نحوه‌اي با افراد تحت تربيت خود تعامل نمايند كه زمينه‌ي ايجاد رابطه‌ي دوستانه آنان را با خود فراهم سازند تا بتوانند به سهولت سفره‌ي دل را نزد آنان گشوده و سخن درون را در قالب كلماتي صادقانه و شفاف با ايشان در ميان گذارند. و پيش نياز رسيدن به اين مرحله از رشد اين است كه قبل از آن در ذهن سازي او بكوشند اين ذهنيت را در او نهادينه گردانند كه از كنار حوادث و رخدادهاي دروني و محيط اطرافش با بي‌تفاوتي نگذرد بلكه بر آن ايستاده و با كنجكاوي به تحليل آن پرداخته و جهت مشاوره و راهنمايي به مربي و والدينش مراجعه نمايد.
2-تحقق مرحله گذشته وابسته به اين است كه فرد متربي مورد توجه و عنايت قرار گرفته و به سخنان او با گوش فرا دادن بها داده شود. و اين يكي ديگر از شاخه‌هاي پر ثمر درخت تربيتي سوره‌ي يوسف است. آنجا كه يعقوب (علیه السلام) با توجه و عنايت كافي دلبندش را به حضور پذيرفته و صحبتش را مي‌شنود، لازم به ذكر است كه تحقق اين مرحله در گرو اين است كه يكي از اساسي‌ترين نيازهاي دروني فرد اشباع گردد و آن اينكه با دلي باز، در فضايي آكنده از شفقت و رحمت به حرفهايش گوش داده شود. يكي از روانشناسان گويد: (خيلي‌ها پيش دكتر مي‌روند چون دلشان تماشاچي مي‌خواهد). بله! سياه‌ترين تصاوير صحنه‌ي زندگي آن لحظاتي است كه با دلي پر در پي دلي باشي كه پذيرا و شنواي تو باشد ولي تمام درها را بسته يابي!! لذا يكي از مباني تأثير گذاري بر متربي شنونده‌ي خوب بودن است قبل از گوينده‌ي خوب بودن. پس چه دل نواز و زيباست آن تصويري كه يعقوب(علیه السلام) دلش را مرتبط با دل يوسف(علیه السلام) كرده و به او گوش مي‌دهد لذا دوباره تكرار مي‌كنم: شنونده‌ي خوبي باشيد و به ديگران مجال دهيد درباره‌ي خود حرف بزنند.
يكي از پيامدهاي عدم وجود چنين جوّي در محيط رشد فرزندان و نوجوانان گرايش آنان به سوي مراجع كاذب و شيطاني همدردي و همدلي پس از نيافتن دلي حرف شنو در ميان اطرافيان است. و فيلم زندگي جوامع بشري نمايشگر بسياري از جواناني است كه در گودال خانمان سوز دوستان و همدلان نااهل به نيستي گرويدند.
3-يكي ديگر از پيام‌هاي اين آيات آن است كه والدين و مربيان بايد درصدد فراهم نمودن زمينه‌هاي كشف استعدادهاي نهفته كودكان و نوجوانان بوده و جهت رشد و تزكيه آنان به جلب منافع و دفع موانع از دو كانال ماديات و معنويات بپردازند. يعقوب پيامبر
u اسوه‌ي برتر والدين، پس از دريافت پيام يوسف(علیه السلام) حكيمانه به تفسير آن پرداخته و فرزندش را به آينده‌اي درخشان نويد مي‌دهد و وي را در مسير دست‌يابي به آن رهنمايي مي‌نمايد. بنابراين شايسته است به سادگي از كنار جملات و حركات افراد نگذريم و چه بسا كه هر حركت كوچكي نقطه شروعي براي نيل به قله‌ي ترقي و شكوفايي باشد {قال يا بُنَيَّ لا تقصُص رُءياك علي إخوتك فيكيدوا لك كيداً إنّ الشيطان للإنسان عدو مّبين} [2]
4-از جمله درسهاي قصه يوسف اين است كه بايد در رفتار و مكالمه با كودكان و نوجوانان، نهايت ذوق و سليقه را بكار گرفت. همانند پيغمبر يعقوب كه فرزند را با عبارت «يا بني» خطاب قرار داده و نهال دوستي ار در دلش غرس مي‌نمايد.
5-و در نهايت اينكه بايد از همان دوران شكل گيري پايه‌هاي شخصيتي فرد، وي را با رنگ و بوي ربانيت و خدا محوري انس داده و يعقوب‌وار بذر خودشناسي و خدا شناسي را در قلبش نهادينه ساخت آنجا كه فرمود: {و كذلك يجتبيك ربك و يعلمك من تأويل الأحاديث و يتم نعمته عليك و علي آل يعقوب كما أتمها علي أبويك من قبل إبراهيم و إسحق إن ربك عليم حكيم} [3]

----------------------------
1- سوره يوسف آيه 4
2- سوره يوسف آيه 5
3- سوره يوسف آيه 6

برگرفته از بيدارى اسلامي
http://www.55a.net

 

0 نظرات:

ارسال یک نظر