محل شهادت امیر المؤمنین علی بن ابوطالب رضی الله عنه

  
محل شهادت امیر المؤمنین علی بن ابوطالب رضی الله عنه


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله

 از شیخ الاسلام ابن تیمیه پرسیدند آیا برای علما و محدثین و کسانی که می توان به آنان اقتدا کرد ثابت شده که امام علی فرموده باشد اگر من مُردم بر پشت شترم سوار کرده و شتر را رها کنید هر کجا خوابید آنجا مرا دفن کنید پس از شهاداتش این چنین کردند و به همین علت در حال حاضر محل دفن وی معلوم نیست آیا چنین چیزی صحت دارد یا خیر؟ آیا کسی از علما محل دفن امام علی را می داند؟  و اصلاً علت به قتل رسانیدن وی چه بود؟ و در چه وقتی روی داد؟ و چه کسی وی را به شهادت رساندند؟

داستان سوار کردن جنازه امام علی بر شتر یک روایت کاملاً جعلی است.
شیخ الاسلام ابن تیمیه پاسخ دادند که: این که امیر المؤمنین علی وصیت کرده باشد که پس از مرگش بر پشت شترش سوارش کرده و شتر را رها کرده و هر کجا که شتر خوابید دفن گردد و چنین کرده باشند، این جریان به اتفاق تمام علما دروغ و ساختگی و جعلی بوده، امام علی چنین وصیتی نکرده و چنین جریانی اصلاً رخ نداده و هیچ کدام از اهل علم و انصاف آن را نفرموده اند این جملات فقط از عده ای دروغگو نقل شده است. و اصلاً جایز نیست چنین عملی با جنازه هیچ مسلمانی انجام داده شود و این چنین وصیتی نامشروع است و این عمل همان مثله کردن جنازه به حساب می آید و فایده ای در انجام این کار وجود ندارد اگر منظور از این عمل مخفی ساختن محل دفن است، اصلاً نیازی به این اهانت و توهین به جنازه نیست بلکه می توان به صورت سرّی و مخفیانه قبری کند و او را در آن دفن کرد چه نیازی هست که جنازه را سوار بر شتر در میان مردم بگردانند.
اما علما در مورد محل واقعی دفن امام علی اختلاف نظر دارند، معروف و مشهور نزد علما این است که امام پس از شهادتش در قصر حکومتی کوفه معروف به دار الاماره دفن گشته تا بدین شیوه  مخفی بماند. مبادا خوارج  وی را از قبر بیرون آورده و جنازه را هتک حرمت کنند. (چنین کاری از خوارج بر می آید) آنها امام علی را کافر پنداشته و خون ریختنش را حلال می دانستند کسی که وی را به شهادت رساند عبدالرحمن پسر ملجم مرادی یکی از افراد خوارج بود که با دو نفر دیگر از خوارج برای کشتن امام علی، معاویه و عمرو عاص با هم پیمان بسته بودند چون هر سه نفر را کافر می دانستند و هم چنین هر کسی را که با فکر و اندیشه آنان سازگاری نداشته را تکفیر می کردند.

توطئه چینی برای قتل عده ای از اصحاب و جنگ امام علی با خوارج
احادیث پیامبر در مذمت خوارج به حد تواتر رسیده است امام مسلم در صحیح خود از ده طریق و امام بخاری نیز از طریقهای متعددی حدیث مربوط به خوارج را نقل کرده اند و هم چنین در سایر سنن و مسانید بیشتر از صحیحین (مسلم و بخاری) در این رابطه حدیث به دست ما رسیده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در رابطه با خوارج می فرماید: (یحقر احدکم صلاته مع صلاتهم و صیامه مع صیامهم و قرائته یقرئون القرآن لا یجاوز حناجرهم یمرقون من الاسلام کما یمرق السهم من الرّمیة لئن ادرکهم لأقتلنهم قتل عاد) و فی روایة (أینما لقیتموهم فاقتلوهم فان فی قتلهم اجراً لمن قتلهم عندالله یوم القیامة یقتلون اهل الاسلام و یدعون اهل الاوثان). هر کدام از شما در مقابل نماز و روزه و قرائت قرآن آنان، نماز و روزه و قرائت خود را کم و اندک و ناچیز می شمارد، آنان قرآن می خوانند اما از حنجره هایشان تجاوز نمی کند از اسلام بیرون می روند همانند بیرون رفتن تیر از لاشه حیوان شکار شده اگر آنها را ببینیم همانند قوم عاد آنان را به قتل می رسانم و در روایتی دیگر می فرماید هر کجا که آنها را دیدید بکشیدشان براستی که در روز قیامت  به قاتلین آنان اجر و پاداش داده می شود آنها امت اسلام را می کشند در حالی که به بت پرستان کاری ندارند. تمام اصحاب پیامبر بر کشتن آنان اتفاق نظر داشتند اما کسی که مستقیماً با آنان جنگید و به کشتن شان دستور داد امام علی بود. همچنان که در صحیحین (مسلم و بخاری) آمده که ابی سعید خدری از پیامبرصلی الله علیه وسلم نقل کرده که فرمود:  (تمرق مارقة علی حین فرقة من الناس تقتلهم أولی الطائفتین بالحق). به هنگام بروز اختلاف و دو دستگی در میان مسلمین، گروهی از اسلام جدا می شوند  که نزدیک ترین دسته و طائفه به حق، با آنان می جنگد همین شد امام علی در روز جنگ نهروان آنان را به قتل رسانید چون خوارج در محلی به اسم حروراء جمع شده بودند، به آنان حروریه می گفتند. قبل از این که جنگ رخ دهد امام علی عبدالله ابن عباس رضی الله عنهما را به نزد آنان جهت مناظره فرستاد و در نتیجه بحث و گفتگوی ابن عباس با آنان نزدیک به نصفشان به سوی حق بازگشته و بقیه بر عقیده خود ماندند پس از آن عبدالله پسر خباب را به شهادت رسانده و حیوانات و اموال مسلمانان را غارت کردند امام علی نیز مردم را برای جنگ و رویارویی با آنان فرا خواند و احادیث پیامبر در رابطه با خوارج را به مردم گوشزد کرده و وجود نشانه ها و علامات ذکر شده در احادیث را در افراد خوارج برای مردم ثابت کرد.
و این حدیث پیامبر را به یاد آنان  انداخت که فرمود: در میان آنان مردی با دستهای ناقص و کوتاه وجود دارد که روی یکی از پستانهایش تکه گوشتی اضافه آویزان است، پس از پایان جنگ در میان جنازه های خوارج دقیقاً چنین فردی را پیدا کردند. هم چنان که قبلاً ذکر شد وقتی سه نفر از خوارج جهت قتل سه نفر از بزرگان مسلمین آماده شدند، عبدالرحمن پسر ملجم مرادی موفق شد امام علی را در روز جمعه، هفدهم ماه مبارک رمضان سال چهل هجری به شهادت برساند، وقتی امام علی برای ادای نماز صبح به مسجد تشریف آورد ابن ملجم مرادی که خود را مخفی ساخته بود او را با شمشیر زد. سنت در میان مسلمین همین بود که خلفاء و امیرهای جانشین آنان نمازهای پنجگانه، نماز جمعه و نماز عید و نمازهای طلب باران و خورشید گرفتگی و نمازه جنازه و غیره را برای مردم به امامت بخوانند همان امیر جنگ، امام نماز نیز بود. اما کسی که خواست امیر معاویه را به قتل برساند عده ای می گویند موفق شد او را زخمی کند اما پزشکان وی را علاج کردند و به او گفتند به علت ضربه ای که خورده نسلش قطع خواهد شد. و برخی دیگر می گویند: امیر معاویه قسمتی از مسجد را به صورت دیوار و حصار جدا کرده بود تا خود و اُمرا و افراد عالی رتبه حکومت اسلامیش در آنجا پشت سر وی نماز بخوانند تا مخالفین دستشان به خلیفه نرسد اگر چنین کاری کرده باشد. هستند کسانی که نماز خواندن در چنین مکانهایی را مکروه می دانند.
و اما کسی که خود را برای کشتن عمرو ابن عاص آماده ساخته بود موفق نشد چون آن روز عمرو ابن عاص به نماز صبح نیامده بود بلکه فردی به اسم خارجه را جایگزین کرده بود وقتی آن مرد او را به قتل رساند و مطمئن شد عمرو ابن عاص نیست و خارجه است گفت: من قصد قتل عمرو را کردم اما خدا قصد قتل خارجه را داشت پس خارجه نیز مانند عمرو شد (مانند عمرو کافر شد) می گویند: مسلمانان قبر امام علی و امیر معاویه و عمرو عاص را از ترس فتنه خوارج مخفی کردند و از ترس خوارج بود که معاویه را پشت دیوار جلوی مسجد جامع در قصر حکومتی که «خضراء» نام داشت دفن کردند و همین قبر است که مردم آن را به قبر پیامبر خدا هود علیه السلام می شناسند. به اتفاق علما حضرت هود به دمشق نیامده بلکه ایشان در کشور یمن همانجایی که به پیامبری برگزیده شد دفن گشته اند. و عده ای می گویند حضرت هود به مکه هجرت کرده و در همانجا سکونت کرده و در مکه مدفون است و هیچ عالمی نگفته که در دمشق است. اما قبری که در بیرون «باب التصغیر» به قبر معاویه مشهور است قبر معاویه پسر یزید است که مردی پارسا و اهل تقوی بود و چهل روز بر مردم حکومت کرد و امام علی نیز در همانجا دفن شده و قبرش با خاک یکسان شده تا مخفی بماند.

زیارتگاه مشهور نجف، قبر امام علی نیست
اهل علم بر این امر اتفاق نظر دارند که قبر امام در زیارتگاه مشهور نجف نیست بلکه عده ای می گویند مغیره پسر شعبه در آنجا مدفون است هیچ عالمی نفرموده که قبر امام علی در نجف است. جالب اینجاست بیش از سیصد سال از شهادت امام علی گذشته بود و هنوز کسی به زیارت، زیارتگاه نجف نرفته بود در حالی که مسلمانان زیادی از اهل بیت، شیعه و سایرین در نجف زندگی می کردند، آن قبر پس از سیصد سال یعنی در زمان حکومت بنی بویه که یکی از پادشاهان غیر عرب بود، به عنوان زیارتگاه انتخاب شد و به قبر امام علی نامگذاری شد. داستانهایی نیز در رابطه با آمدن رشید خلیفه به سوی آن قبر روایت کرده اند اما قابل اعتماد نیستند.

اولین کسی که قول به عصمت امام علی را اختراع کرد.
اولین کسی که قول به عصمت امام علی و خلافت بلافصل وی را ابداع کرد رئیس این منافقان عبدالله پسر سبأ یهودی بود، این مرد در اصل یهودی بوده و به ایمان و اسلام تظاهر می کرد و همچنان که بولص دین نصاری را به فساد کشاند، ابن سبأ نیز خواست دین اسلام را به فساد بکشاند، امام علی در عهد خلافت خویش وقتی شنید که ابن سبأ به ابوبکر و عمر اهانت می کند خواست تا وی را به قتل برساند اما او فرار کرد.
کسانی نیز بودند که امام علی را خدای خویش می دانستند امام علی آنان را با آتش سوزاند و در رابطه با کسانی که وی را بر ابوبکر و عمر برتری می دادند فرمود: هر کدام از آنان را بگیرم حدّ مفتری (هشتاد ضربه شلاق) را بر وی جاری می کنم.
این گمراهان دروغ پرداز، دنباله روان منافقین و کفار مهمترین شعار دین اسلام و ستوان آن را تعطیل کرده و بزرگترین سنت و روش از سنن هایت پیامبر را ترک کرده اند با چنین بهانه ایی پوچ و بی معنا در نماز جمعه و جماعت شرکت نمی کنند.[1]
دارندگان این عقیده در میان مساجد و مقابر فرقی نگذاشته و انواع عبادت مانند: نماز، دعا، تلاوت قرآن، ذکر و غیره را همانند مساجد در مقابر نیز مشروع و روا می دانند حتی گاهاً با زبان حال یا مقال عبادت در کنار قبر را بر عبادت در مساجد برتری می دهند در بسیاری از موارد اگر یکی از آنان قصد توبه و عبادت کند، فوراً به نزد قبر یکی از بزرگان رفته و در آنجا آنچنان با جدیت به دعا و گریه و خشوع و خضوع و توبه کردن می پردازد که هرگز در مساجد و یا نیمه های شب و سجده های وی برای پروردگار چنین حالتی دیده نمی شود.
کار به جایی رسیده که بیشتر آن جاهلان چگونه قوم نصاری از حضرت عیسی و مادرش کمک و یاری می طلبند، اینها نیز مردگان را به یاری و کمک می خوانند آن هم در کارهایی از قبیل حل مشکلات بر آورده شدن نیازها، آسانی کارها، غلبه بر دشمن، دفع مصیبت و بلا و امثال اینها که جز در توان پروردگار زمین و آسمان نیست.
حتی وقتی یکی از آنان به حج می رود هدف اصلی و نیت درونی اش انجام عبادتی نیست که خدا بر وی فرض کرده و شعار یکتاپرستی آئین ابراهیمی است بلکه مقصود اصلی وی از حج کردن، زیارت مدینه است و حتی هدف وی از زیارت مدینه نیز کاری نیست که پیامبر اکرم او را به انجام آن تشویق کرده همچنان که می فرماید: صلاة فی مسجدی هذا خیر من الف صلاة فیما سواه إلا المسجد الحرام خواندن یک نماز در مسجد من بهتر از خواندن هزار نماز در سایر مساجد است جز مسجد الحرام.
و در مدینه منوره نیز به کارهایی اهمیت نمی دهد که خداوند به آن امر فرموده از قبیل فرستادن درود و سلام بر پیامبر اکرم، اطاعت امر و تبعیت از سنتهای ایشان، احترام و بزرگداشت وی به نحوی که او را از خانواده، ثروت، اولاد، اقوام و حتی از نفس خویش محبوب تر بداند. بلکه تنها منظور وی از سفر به مدینه، زیارت قبر پیامبر و چند قبر دیگر است که نه تنها خدا و پیامبرش به آن امر نفرموده اند بلکه یاران پیامبر نیز آن را انجام نداده و ائمه و پیشوایان دینی هم تأیید نکرده اند.
بعضی مواقع زیارت قبر را بر حج خانه خدا برتری داده و یا آن دو را با هم برابر می دانند، در هر حال به اتفاق تمام علما، تمام این موارد گمراهی آشکار و انحراف از دین است.

مجموع الفتاوی جلد 4 ص498 به بعد با تصرفی اندک.



[1] - دیدیم که در ایران تا حکومت شیعه تشکیل نشد جمعه و جماعت وجود نداشت و اولین نماز جمعه تهران به امامت طالقانی پس از تشکیل حکومت و پیروزی انقلاب اقامه شد (مترجم).

0 نظرات:

ارسال یک نظر