بوستان نيايش



بوستان نيايش

تهيه کننده: ناصر احمدی

{أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ} [الرعد : 28]
آگاه باشيد که دلها با ياد خدا آرام ميگيرد

بزرگی ياد خدا:
خدای ما سبحانه وتعالی هفت سوره را در قرآن کريم با تسبيح شروع می کند،وبسيارند آياتی که در قرآن با تسبيح خدا نازل شده تا شايد ما از به پاکی ياد کنندگان خداوند باشيم.
از جمله می فرمايد:

{تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَـكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً}[الإسراء : 44]
آسمانهای هفتگانه وزمين وکسانی که در آنها هستند همگی،تسبيح خدا ميگويند و بلکه هيچ موجودی نيست مگر اينکه حمد وثنای وی ميگويند،ولی تسبيح آنها را نميفهميد بيگمان خداوند بس شکيبا وبخشنده است .
(وَلَـكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ )
ولی تسبيح آنها را نميفهميد :
چراکه زبانشان را نميدانيد واز ساختار آسرار آميز عالم هستی ونظام پيچيده جهان آفرينش چندان مطلع نيستيد. پس هماهنگ با سراسر جهان هستی به يکتا پرستی بپردازيد واز راستای جملگی کنار نرويد ودور نشويد . در های توبه و برگشت به سوی خداوند جهان به روی همگان باز است.
ومی فرمايد:
{فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}[طه : 130]
پس تو(ای پيغمبر صلی الله عليه وسلم) در برابر چيزهائی که ميگويند صبر کن،وقبل از طلوع آفتاب وپيش از غروب آن،ودر آثناء شب ودر بخشهائی از روز،به پرستش وستايش پروردگارت مشغول شو،تا راضی وخوشنود شوی.

بزرگترين کلمات:
« قَالَ كَلِمَتَانِ خَفِيفَتَانِ عَلَى اللِّسَانِ ثَقِيلَتَانِ فِي الْمِيزَانِ حَبِيبَتَانِ إِلَى الرَّحْمَنِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيمِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ»
وپيامبر خدا حضرت محمد صلی الله عليه وسلم فرمود: دو کلمه است که سبک می باشد بر زبان وسنگين است در ميزان ( اعمال)؛ محبوب است به نزد خداوند،رحمن سبحان الله وبحمده سبحا الله العظيم.

محبوب ترين سخنان:
«وَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَفْضَلُ الْكَلَامِ أَرْبَعٌ سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ لَا يَضُرُّكَ بِأَيِّهِنَّ بَدَأْتَ »
وپيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: محبوب ترين سخنان نزد خداوند کريم چهار کلمه است: (أَرْبَعٌ سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ ) ترا آسيب نمی رساند به هر کدام که شروع کنی( فرقی نمی کند با هر کلمه) ونبی اکرم فرمود: هر کس بگويد:« سبحان الله وبحمده» در هر روز صد بار می ريزد گناهان او واگر چه مثل کف های در يا باشد.
«قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَقَدْ قُلْتُ بَعْدَكِ أَرْبَعَ كَلِمَاتٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَوْ وُزِنَتْ بِمَا قُلْتِ مُنْذُ الْيَوْمِ لَوَزَنَتْهُنَّ سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَمِدَادَ كَلِمَاتِهِ »
وپيامبر صلی الله عليه وسلم به آم المؤمنين حضرت جويريه رضی الله عنها فرمود: من هنگامی که از نزدت رفتم چهار کلمه راسه بار گفته ام اگر وزن کنی به آن چه از دعا واستغفار در اين روز گفتی سنگين تر است: (سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ عَدَدَ خَلْقِهِ وَرِضَا نَفْسِهِ وَزِنَةَ عَرْشِهِ وَمِدَادَ كَلِمَاتِهِ)تسبيح خدا می کنم به اندازه تعداد آفريده های او،تسبيح خدا می کنم به اندازه ای که راضی شود؛تسبيح خدا می کنم به اندازه وزن عرش او وبه اندازه مداد کلمات او .

بزرگی لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ:
پيامبر خدا حضرت محمد صلی الله عليه وسلم فرمود:« أيا تر دلالت کنم بر کلمه ای از زيرعرش واز گنج های بهشت بگو: لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ:پس می گويد خداوند : تسليم شد بنده ام وگردن نهاد( برحکم من)
وپيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: نيست بر روی زمين که بگويد« لا حول ولا قوة إلا الله والله أکبر ولا حول ولا قوة إلا بالله» مگر پوشيده شود گناهان او ،واگر مثل کف دريا باشد.

فضيلت ذکر لا اله إلا الله:
شيخ نجم الدين کبری می گويد:
بدانکه حجب روندگان نتيجه نسيان است، و نسيان بدان سبب بود که در بدايت فطری چون وجود روح پديد آمد،عين وجود او دوگانگی ثابت کرد ميان او و حضرت. تا اگر چه روح حق را در آن مقام به يگانگی دانست،اما به يگانگی نشناخت.زيرا که شناخت از شهود خيزد وشهود از وجود درست نيايد.
تعلق روح به قالب از برای آن بود،تا دو خلف چون نفس ودل حاصل کند،تا در مقام شهود چون روح بذل وجود کند او را خليفتی باشد که قايم مقامی او کند.
وچندانکه روح بر عالم ملک وملکوت گذر می کرد تا به قالب پيوست،هر چيز که مطالعه می کرد از آن ذکری با وی می ماند و بدان مقدار از ذکر حق باز می ماند،تاآنگه که جمعی را چندان حجب از ذکر اشياء مختلف پديد می آمد که بکلی حق  را فراموش کردند.
پس چون حجب نسيان پديد آمد لا جرم در مقام معالجه از بيمارستان قرآن اين شربت می فرمايد که { اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيرا } [الأحزاب : 41] تاباشد که از حجب نسيان ومرض آن خلاص يابند.
اما اختصاص به ذکر« لا اله الا الله» آن است که اين کلمه را به حضرت عزت راه توان بود،زيرا که در اين کلمه نفسی واثبات است ومرض نسيان را به شربت ونفی واثبات دفع توان کرد. زيرا که نسيان مرکب است از نفی واثبات : نفی ذکر حق،واثبات ذکر اغيار. پس شربت سنکجبين وار از سر که نفی وشکر اثبات می بايد،تا ماده صفرای نسيان را قلع کند،به « لا اله» نفی ما سوای حق می کند وبه « الا الله» اثبات حضرت عزت می کند.
تا چون بر اين مداومت وملازمت نمايد،به تدريج تعلقات روح از ما سوای حق به شربت « لا اله» زايل شود وآفت نسيان منقطع گردد وصحت ذاکری به واسطه جمال سلطان «الا الله» از پس تتق عزت روی نمايد،ذکر بی شرکت اين جا دست دهد . تا زخود بشنود،نه از من وتو
          لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ
ومعلوم شود که بنای مسلمانی چرا بر کلمات ديگر نيست الا بر کلمه « لا اله الا الله».
از بهر آنکه چون خلاصی از  شرک معنوی جز به تصرف معنی اين کلمه  حاصل نمی ايد. پس شرک صورتی هم جز به صورت اين کلمه منتفی نگردد؛ چنانکه عزيزی می گويد:
آفرينش را همه پی کن به تيغ « لا اله»
تا جهان صافی شود سلطان « الا الله» را
--------------------------------------------
منبع :
1ـ مرصاد العباد،نجم الدين رازی مشهور به « دايه».
2ـ کتاب صحيح الدعاء المستجاب از محمد بن ابی شعيب الرافعی .

به نقل از سايت:
www.55a.net

0 نظرات:

ارسال یک نظر