آيا شايعه همسران متعدّد براى حضرت حسن رضی الله عنه درست است ؟
پاسخ شیعه :
آن حضرت حداكثر 8 الى 10 همسر كه تعدادى از آنها به صورت كنيز و ملك يمين بوده اند داشته است. ؛ ولى متأسفانه در كتابهاى تاريخى بعضى از مورخين 250 و بعضى 300 و حتى تا 400 همسر براى ايشان ذكر مى‌كنند كه اين حرف شايعه اى بيش نيست.
چنانچه تاريخ را مطالعه كنيم و صفات ممتاز اخلاقى و شخصيت برجسته حضرت مجتبى(عليه السلام) را بشناسيم ، براى ما قابل قبول نخواهد بود كه شخصى با چنين روح بزرگ و خدايى ، علاقه و توجه خارج از حد متعارف به مسأله ازدواج و زناشويى از خود نشان دهد.
شاهد زنده اين موضوع، تعداد فرزندان آن حضرت است كه طبق نوشته مورخان، اگر آن حضرت همسران زيادى اختيار كرده بود لازمه اش اين بود كه فرزندان زيادى هم داشته باشند در صورتى كه شيخ مفيد و علاّمه مجلسى تعداد فرزندان آن حضرت را جمعاً 15 نفر مى دانند.
آيا با توجه به اين تعداد فرزندان، دروغ بودن نسبت صدها همسر به امام حسن مجتبى(عليه السلام) روشن به نظر نمى رسد؟
آن حضرت حداكثر 8 الى 10 همسر كه تعدادى از آنها به صورت كنيز و ملك يمين بوده اند داشته است. ؛ ولى متأسفانه در كتابهاى تاريخى بعضى از مورخين 250 و بعضى 300 و حتى تا 400 همسر براى ايشان ذكر مى‌كنند كه اين حرف شايعه اى بيش نيست.
چنانچه تاريخ را مطالعه كنيم و صفات ممتاز اخلاقى و شخصيت برجسته حضرت مجتبى(عليه السلام) را بشناسيم ، براى ما قابل قبول نخواهد بود كه شخصى با چنين روح بزرگ و خدايى ، علاقه و توجه خارج از حد متعارف به مسأله ازدواج و زناشويى از خود نشان دهد.
شاهد زنده اين موضوع، تعداد فرزندان آن حضرت است كه طبق نوشته مورخان، اگر آن حضرت همسران زيادى اختيار كرده بود لازمه اش اين بود كه فرزندان زيادى هم داشته باشند در صورتى كه شيخ مفيد و علاّمه مجلسى تعداد فرزندان آن حضرت را جمعاً 15 نفر مى دانند.
آيا با توجه به اين تعداد فرزندان، دروغ بودن نسبت صدها همسر به امام حسن مجتبى(عليه السلام) روشن به نظر نمى رسد؟
از اين همه تضاد و تناقضگويى در اقوال روشن ميشود، كه اين قبيل اخبار دروغين ساخته و پرداخته از ناحيه عباسيان مخصوصاً در زمان منصور دوانيقى بوده است.
اين حركت شيطانى منصور و تبليغات مسموم بنى اميه سبب شد كه مزدوران قلم به دست و دوستان ناآگاه و غيرملتفت به مصالح اسلام ، تعداد همسران را از 8 تا 400 نفر شمارند ؛ امّا آنگاه كه سخن از نام و نشان آنان به ميان مى آيد درمى مانند و تعداد انگشت شمارى را معرفى ميكنند كه اين خود دليل بر اين تهمت بزرگ به وجود مقدس امام مجتبى(عليه السلام) مى‌باشد.
پاسخ اهل سنت :
تاریخ نویسان نوشته اند که حضرت حسن زنان زیادی گرفته وطلاق داده اند ، ابن کثیر 70 ، سیوطی عدد 90 نفر را ذکر میکنند!
اما اکثر این روایات سند ندارد ، البته ما نمیگوییم که باید همه روایات تاریخی سند داشته باشد زیرا اگر بر علم تاریخ، مثل علم حدیث سخت بگیریم و سند بخواهیم، انوقت تاریخ نخواهیم داشت !
اما این حق را داریم که اگر تاریخ حرف نامعقولی زد ، باز خواستش کنیم
چگونه قبول کنیم که حسن 90 زن گرفته در حالیکه تعداد فرزندانش 15 فقط نفر بوده است؟
چگونه بپذیرم که سردار جوانان بهشت ، ازدواج را، برای بنای خانه و زندگی و داشتن اولاد نمیخواسته و فقط در فکر شهوت بوده باشد؟!!
تاریخ میگوید:
علی سر منبر میگفت به پسرم زن ندهید چون طلاق میدهد ، چگونه قبول کنیم که حسن از پدرش حرف شنویی نداشته و نافرمان بوده و در همان حال سردار بهشت باشد ؟!!
این حدیث صحیح است که حسن در بهشت سردار است سندش معلوم و صحیح است
و تاریخ سند ندارد و مخالف حدیث صحیح است ، پس قبولش نمیکنیم !
چگونه قبول کنیم که او راضی میشده زنان را بدون دلیل طلاق دهد و اشک آنها را در بیاورد در حالیکه جدش گفته بود طلاق پسندیده نیست ؟!
دلیل دیگر ما بر انکار این روایات این است که متضاد است یکی میگوید 70 یکی میگوید 90 یکی میگوید 200 یکی میگوید 250..............
زن زیاد گرفتن مستلزم داشتن ثروت زیاد است و هیچکس نگفته سطح زندگی حسن از سطح زندگی همسایگانش در مدینه بهتر بوده پس چگونه قبول کنیم که هر روز زن میگرفته ؟
در یک روایت آمده که حضرت حسن مهریه زنی را 100 کنیز قرار داد و به هر کنیز هم 1000 درهم داده ، این از ثروت بیل گیتس هم بیشتر است !! چگونه باورش کنیم ؟ نه باور کردنی نیست !
این روایت های زن گرفتن حسن گاهی سند هم دارد اما در اکثر سندها ی مربوطه ، مردی بنام وافدی در لیست راویان است که امام احمد حنبل از او کلمه ای هم روایت نکرده
بخاری درباره اش گفته متروک است و ذهبی گفته با همه بزرگیش در علم ضعیف بوده شافعی گفته کتاب های وافدی همه دروغ است ........
و روایات دیگر در این باره نیز سندش ضعیف است
و یکی دوتای هم که سند صحیح دارد هیج اشاره ای به تعداد زنان حسن ندارد
خب این بود عقیده اهل سنت
تاریخ نویسان نوشته اند که حضرت حسن زنان زیادی گرفته وطلاق داده اند ، ابن کثیر 70 ، سیوطی عدد 90 نفر را ذکر میکنند!
اما اکثر این روایات سند ندارد ، البته ما نمیگوییم که باید همه روایات تاریخی سند داشته باشد زیرا اگر بر علم تاریخ، مثل علم حدیث سخت بگیریم و سند بخواهیم، انوقت تاریخ نخواهیم داشت !
اما این حق را داریم که اگر تاریخ حرف نامعقولی زد ، باز خواستش کنیم
چگونه قبول کنیم که حسن 90 زن گرفته در حالیکه تعداد فرزندانش 15 فقط نفر بوده است؟
چگونه بپذیرم که سردار جوانان بهشت ، ازدواج را، برای بنای خانه و زندگی و داشتن اولاد نمیخواسته و فقط در فکر شهوت بوده باشد؟!!
تاریخ میگوید:
علی سر منبر میگفت به پسرم زن ندهید چون طلاق میدهد ، چگونه قبول کنیم که حسن از پدرش حرف شنویی نداشته و نافرمان بوده و در همان حال سردار بهشت باشد ؟!!
این حدیث صحیح است که حسن در بهشت سردار است سندش معلوم و صحیح است
و تاریخ سند ندارد و مخالف حدیث صحیح است ، پس قبولش نمیکنیم !
چگونه قبول کنیم که او راضی میشده زنان را بدون دلیل طلاق دهد و اشک آنها را در بیاورد در حالیکه جدش گفته بود طلاق پسندیده نیست ؟!
دلیل دیگر ما بر انکار این روایات این است که متضاد است یکی میگوید 70 یکی میگوید 90 یکی میگوید 200 یکی میگوید 250..............
زن زیاد گرفتن مستلزم داشتن ثروت زیاد است و هیچکس نگفته سطح زندگی حسن از سطح زندگی همسایگانش در مدینه بهتر بوده پس چگونه قبول کنیم که هر روز زن میگرفته ؟
در یک روایت آمده که حضرت حسن مهریه زنی را 100 کنیز قرار داد و به هر کنیز هم 1000 درهم داده ، این از ثروت بیل گیتس هم بیشتر است !! چگونه باورش کنیم ؟ نه باور کردنی نیست !
این روایت های زن گرفتن حسن گاهی سند هم دارد اما در اکثر سندها ی مربوطه ، مردی بنام وافدی در لیست راویان است که امام احمد حنبل از او کلمه ای هم روایت نکرده
بخاری درباره اش گفته متروک است و ذهبی گفته با همه بزرگیش در علم ضعیف بوده شافعی گفته کتاب های وافدی همه دروغ است ........
و روایات دیگر در این باره نیز سندش ضعیف است
و یکی دوتای هم که سند صحیح دارد هیج اشاره ای به تعداد زنان حسن ندارد
خب این بود عقیده اهل سنت
حالا چند حرف با شیعه
اولا این اخبار را کی و چرا جعل کرده و چه نیتی داشته را ، الله بهتر میداند، اما سنی که انرا نقل کرده ان را در ذم حسن نقل نکرده بلکه این را یک خوبی برای حسن دیده که یعنی حسن اینقدر بین مردم مجبوب بوده که باوجود طلاقلإ باز به او زن میدادند.
اولین سالی که به مذهب اهل سنت گرویدم ،کنجکاو بودم تا درباره زندگی امام حسن بدانم و از یک عالم سنی پرسیدم که راست است حسن زیاد زن گرفته و طلاق؟ داده گفت بله
اما سببش این بود که مردم میخواستند توسط حسن با رسول الله فامیل شوند و حتی این عالم این را هم گفت :
که سر منبر کوفه علی رضی الله عنه به مردم گفت به پسرم حسن زن ندهید چون طلاق میدهد ومردی بلند شد که ما نمیتوانیم ، به نوه پیامبر که به خواستگاری دختر ما میاید زن ندهیم
علی گفت تو کیستی ؟گفت فلان بن فلان و علی رضی الله عنه گفت :
اگر من دروازه بان بهشت میبودم ترا از دخول منع نمیکردم ( بخاطر حبت به نبی )
مقصودم این است که معتقدان به این روایات ، نیت خوب به حسن داشتند نه بد .
دوما:
من در هر جا از علمای شیعه زیاد میشنوم که به کتاب أنساب الأشراف البلاذري استناد میکنند یعنی جایی که در خدمت هدف آنها باشد استناد میکنند
اما این روایت در همن کتاب انساب، است :
حدثني عباس بن هشام الكلبي عن أبيه عن جده عن أبي صالح قال: أحصن الحسن بن علي تسعين امرأة. فقال علي: لقد تزوج الحسن وطلق حتى خفت أن يجني ذلك علينا عداوة أقوام.
ابی صالح میگوید حسن با 70 زن عروسی کرد پس علی گفت که حسن میگیرد و طلاق میدهد تا انجا که ترسیدم که این کارش مردم را با من دشمن کند
این روایت از نظر ما سنی ها بخاطر (هاشم) ضعیف است درباره او دارقطنی گفته متروک است امام احمد میگوید : گمان نمیکردم کسی از این دروغگو روایتی را قبول کند ابن عساکر گفته مورد اطمینان نیست ابن هجر گفته متهم است
خلاصه حدیثش مردود است
حالا نصیحت ما به شیعه این است که همینطور مثل ما باشد و با روایات به صورت علمی رفتار کند نه اینکه هوای نفس خود را میزان قرار دهد
حالا سخنی با مخالفین اسلام
اگر در بین آنها هنوزکسی است که اصرار دارد نوه رسول ( زبانم لال ) زن باز بوده میگویم :
که طلاق و ازدواج در غرب و شرق امری اختیاری و شخصی و خصوصی است.
بفرض محال اگر حضرت حسن 90 زن گرفته ،بزور که نگرفته! زنها خودشان دلشان خواسته زن این انسان محبوب و محترم شوند ولو یک هفته.
این کار خلاف هیچ قانون شناخته شده عرفی و شرعی نیست زیرا طرفین با اختیار کامل عروسی کردند نه بزور .
زنها که میدانستند طلاق میدهد خب قبول نمیکردند ، مجبور که نبودند.
البته این را از باب استدلال گفتم گرنه ما عقیده نداریم که حسن رضی الله عنه ، ازدواج ها و طلاق هایش بصورت غیر متعارف و غیر عادی باشد .
اولا این اخبار را کی و چرا جعل کرده و چه نیتی داشته را ، الله بهتر میداند، اما سنی که انرا نقل کرده ان را در ذم حسن نقل نکرده بلکه این را یک خوبی برای حسن دیده که یعنی حسن اینقدر بین مردم مجبوب بوده که باوجود طلاقلإ باز به او زن میدادند.
اولین سالی که به مذهب اهل سنت گرویدم ،کنجکاو بودم تا درباره زندگی امام حسن بدانم و از یک عالم سنی پرسیدم که راست است حسن زیاد زن گرفته و طلاق؟ داده گفت بله
اما سببش این بود که مردم میخواستند توسط حسن با رسول الله فامیل شوند و حتی این عالم این را هم گفت :
که سر منبر کوفه علی رضی الله عنه به مردم گفت به پسرم حسن زن ندهید چون طلاق میدهد ومردی بلند شد که ما نمیتوانیم ، به نوه پیامبر که به خواستگاری دختر ما میاید زن ندهیم
علی گفت تو کیستی ؟گفت فلان بن فلان و علی رضی الله عنه گفت :
اگر من دروازه بان بهشت میبودم ترا از دخول منع نمیکردم ( بخاطر حبت به نبی )
مقصودم این است که معتقدان به این روایات ، نیت خوب به حسن داشتند نه بد .
دوما:
من در هر جا از علمای شیعه زیاد میشنوم که به کتاب أنساب الأشراف البلاذري استناد میکنند یعنی جایی که در خدمت هدف آنها باشد استناد میکنند
اما این روایت در همن کتاب انساب، است :
حدثني عباس بن هشام الكلبي عن أبيه عن جده عن أبي صالح قال: أحصن الحسن بن علي تسعين امرأة. فقال علي: لقد تزوج الحسن وطلق حتى خفت أن يجني ذلك علينا عداوة أقوام.
ابی صالح میگوید حسن با 70 زن عروسی کرد پس علی گفت که حسن میگیرد و طلاق میدهد تا انجا که ترسیدم که این کارش مردم را با من دشمن کند
این روایت از نظر ما سنی ها بخاطر (هاشم) ضعیف است درباره او دارقطنی گفته متروک است امام احمد میگوید : گمان نمیکردم کسی از این دروغگو روایتی را قبول کند ابن عساکر گفته مورد اطمینان نیست ابن هجر گفته متهم است
خلاصه حدیثش مردود است
حالا نصیحت ما به شیعه این است که همینطور مثل ما باشد و با روایات به صورت علمی رفتار کند نه اینکه هوای نفس خود را میزان قرار دهد
حالا سخنی با مخالفین اسلام
اگر در بین آنها هنوزکسی است که اصرار دارد نوه رسول ( زبانم لال ) زن باز بوده میگویم :
که طلاق و ازدواج در غرب و شرق امری اختیاری و شخصی و خصوصی است.
بفرض محال اگر حضرت حسن 90 زن گرفته ،بزور که نگرفته! زنها خودشان دلشان خواسته زن این انسان محبوب و محترم شوند ولو یک هفته.
این کار خلاف هیچ قانون شناخته شده عرفی و شرعی نیست زیرا طرفین با اختیار کامل عروسی کردند نه بزور .
زنها که میدانستند طلاق میدهد خب قبول نمیکردند ، مجبور که نبودند.
البته این را از باب استدلال گفتم گرنه ما عقیده نداریم که حسن رضی الله عنه ، ازدواج ها و طلاق هایش بصورت غیر متعارف و غیر عادی باشد .
0 نظرات:
ارسال یک نظر