شبهه شیعه: عمر دستش را در مقعد شتر داخل می کرد!

شبهه شیعه: عمر دستش را در مقعد شتر داخل می کرد!

نویسنده: 
ابوبكر بن حسين
امام شافعی 1200 سال پیش در مورد رافضیان فرمودند: انهم اکذب النّاس = آنها دروغگوترین مردمانند ، در صحت این قول شکی نیست ولی برای آن دسته از دوستان که در این مورد تردید دارند این شبهه را نقل و نقد میکنم.
شیعه می گوید:
ابن سعد در کتاب طبقات الکبری نقل می کند:
عن سالم بن عبد الله أن عمر بن الخطاب كان یدخل یده فی دبرة البعیر ویقول: إنی لخائف أن أسأل عما بك. 
سالم بن عبد الله گفت: عمر دستش را در مقعد شتر داخل می کرد و می گفت : می ترسم مؤاخذه شوم که چرا به مشکلات حیوانات رسیدگی نمی کردی؟
طبقات الکبری ج3 ص286 ، ابن سعد ؛ دار صادر - بیروت
آیا اهل سنت در این مورد پاسخی دارند؟
پاسخ ما به شبهه ساز بی حیا:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِذَا لَمْ تَسْتَحْی فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ = چو حیا نکردی هر چه خواهی بگو» (بخاری)
و چون شیعیان هیچ بهره ای از شرم و حیا ندارند دست به چنین خیانتی زده اند و در معنی متن عربی چنان تحریفی کرده اند که حتی یهودیان نیز چنین نمی کنند. یهودیانی که خدا در مورد آنان فرموده است:
«إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقًا یلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ » (آل عمران) 78) = «در میان آنها کسانی هستند که به هنگام خواندن کتاب ،زبان خود را چنان می‌گردانند که گمان کنید از کتاب است؛در حالی که از کتاب نیست! »
بحث بر سر "دبرة البعیر" و خصوصاً کلمۀ "دبره" و معنای آن است و فهمیدن معنی این دو کلمه شبهۀ شبهه ساز را نیست و نابود میکند.
در فرهنگ ابجدی عربی_فارسی ، به ترجمۀ حسین مهیار شیعی چنین آمده است:
الدَّبِر-  ستورى كه پشت آن زخم شده باشد...... الدَّبَرَة-  ج دَبَرَ و أدْبَار: زخم پشت ستور كه از برخورد پالان و مانند آن پدید آید. (فرهنگ أبجدی عربی _ فارسی ، ص 385؛ترجمۀ حسین مهیار)
شیخ محمد فاضل مسعودی شیعی در اسرار الفاطمیه می نویسد:
«الدبر ، بالتحریك : الجرح فی ظهر البعیر ، وقیل : جرح الدابة مطلقاً » = «زخم پشت شتر و گفته اند: بر زخم کل جاندارن اطلاق میشود.»
(كتاب الااسرار الفاطمیة ص 493 _ محمد فاضل مسعودی _چاپخانۀ أمیر – قم)
یحیی بن سعید حلی می نویسد:« دبرت الدابة : أصابتها الدبرة وهی القرحة »
(الجامع للشرایع ص369 _ یحیی بن سعید الحلی _ المطبعة العلمیة – قم)
احمد فتح الله:« ( الدبرة ) القرحة الجلدیة فی الحیوان »
(معجم ألفاظ الفقه الجعفری ص 187 _ أحمد فتح الله ؛ مطابع المدوخل – الدمام)
در الکافی به تحقیق علی اکبر غفاری:« الدبرة : قرحه الدابة . یقال : جمل ادبر لما فی ظهره قروح . ( النهایة )»
(الکافی، کلینی ج4 ص 368؛ دار الكتب الإسلامیة – طهران)
ابن ابی الحدید: الدبرة ، بالتحریك : قرحة الدابة والبعیر ، وجمعها دبر ، بفتحتین .(شرح نهج البلاغه ج2 ص 136 _ ابن ابی الحدید ؛ دار إحیاء الكتب العربیة )
مجلسی: الدبر : الجرح الذی یكون فی ظهر البعیر ، یقال : دبر البعیر - بالكسر - والمراد هنا الجرح وصلابة الید من العمل  ...    (بحارالانوار مجلسی ج 35 ص242)
و در لسان العرب ج4 ص 274 ، والنهایة ج 2 ص 197 ، ومجمع البحرین ج3 ص 299 و القاموس و ... به همین معنی آمده است.
و در نهج البلاغه در خطبه 39 اینچنین آمده است: «وَتَثَاقَلْتُمْ تَثَاقُلَ الْنِّضْوِ الاْدْبَرِ ..»
و مترجمان این کتاب .. این جمله را اینگونه ترجمه کرده اند:
همانند حیوانى‏كه "پشتش زخم" باشد.... مکارم شیرازی
همانند اشترى كه از درد ناف بنالد .... آیتی
مانند شتر لاغرو مجروح  ... محمد تقی جعفری
در خطبه192 موسوم به قاصعه آمده: «فاعتبروا بحال... عالة مساكین اخوان دبر و وبر»
= عبرت گیرید .. آنان را،چون مساكین با چند "شتر پشت زخم" رها كردند..»
ابن ابی الحدید (در شرح نهج البلاغه ج13 ص174 ) در مورد کلمۀ"دبر" وارده در خطبۀ فوق میگوید: الدبر مصدر دبر البعیر ، أی عقره القتب ... = زخم برپشت شتر ، یا زخم بر اثر پالان
در الکافی روایتی اینچنین موجود است: أبو علی الأشعری ، عن الحسن بن علی الكوفی ، عن العباس بن عامر ، عن عبد الله بن جبلة ، عن عبد الله بن سعید قال : سأل أبو عبد الرحمن أبا عبد الله ( علیه السلام ) عن المحرم یعالج دبر الجمل... (الکافی، کلینی ج4 ص 367؛ دار الكتب الإسلامیة – طهران)
مترجم کتاب گزیدۀ کافی این را بدین شکل ترجمه می کند:
از ابو عبد اللَّه صادق (ع) پرسیدم: كسى كه در حال احرام باشد، مى‏تواند "زخم شتر" را معالجه كند؟.. (گزیده كافى، ج‏3، ص: 378_ مركز انتشارات علمى و فرهنگى‏)
با این حساب معنی روایت مورد استناد شبهه ساز چه می شود؟؟؟
معنی این روایت را از مترجم شیعی کتاب طبقات الکبری میخوانیم:
معلى بن اسد از وهیب بن خالد، از یحیى بن سعید، از سالم بن عبد الله بن عمر نقل مى كند عمر دست بر زخم پشت شتر مى كشید و مى گفت: مى ترسم خداوند در مورد این زخم از من سؤال فرماید. (الطبقات الكبرى، ترجمه،ج 3 ص247  ؛ محمود مهدوى دامغانى)
بله این بود معنی واضح و صریح روایت و رسوایی و بی شرمی شبهه ساز که البته کلمۀ شرم و حیا از چنین اشخاصی گریزان هستند!
و جالب است که علمایی که سیرت حضرت عمر رضی الله عنه را نوشته اند این روایت را به عنوان کلمات قصار ایشان درج کرده اند .. زیرا حضرت عمر رضی الله عنه آنقدر متقی بودند که میترسیدند خداوند به خاطر زخم شتر او را مؤاخذه کند!.... ولی :
چشم بد اندیش که بر کنده باد ... عیب نماید هنرش در نظر (سعدی)
و در پایان:
«وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره:45) = و حق را به باطل درنیامیزید و حقیقت را با آنكه خود مى‏دانید كتمان نكنید»
التماس دعا
islamtxt

0 نظرات:

ارسال یک نظر