تهمت شرابخواری به حضرت عمر رضی الله عنه
قبل از تحریم, شراب یک نوشیدنی حلال بوده؛ و شرابخواری قبل از تحریم نیز عیب محسوب نمی شد.
ولی این کاملا ثابت است که بعد از حرام اعلام شدن شراب، صحابه گرد این سم نگشتنداما شیعه ها به حضرت عمر رضی الله عنه کینه عجیبی دارند و میگویند:<<ما از کتاب اهل سنت ثابت میکنیم که حضرت عمر شراب را بسیار دوست میداشته و به افراط مینوشیده !!>>
و این در حالی است که در کتب ما نوشته که حضرت عمر در زمانی که هنوز شراب حلال بود ،آرزو میکرد که ای کاش آیه ای در تحریم شراب نازل شود، شیعه حالا ادعا میکند که حضرت عمر رضی الله عنه بعد از تحریم نیز آنرا ترک نکرده بود و میخواهد این سخن را از کتب اهل سنت ثابت کند!!
بیایید ببینم که چگونه ثابت میکند؟! ادعای شیعه:
به اعتراف خود علماي اهل سنت عمر بن خطاب حتي در زمان حكومتش نيز اين عادت را كه از زمان جاهلي داشته است نتوانسته ترك كند :
(1) از عبد الرحمن بن قاسم ( نقل شده است که) اسلم غلام عمر به او خبر داد که او عبد الله بن عياش مخزومي را ديد ؛ در حالي که او در راه مکه بود ، در نزد وي نبيذ ديد !!! پس اسلم به او گفت : اين نوشيدني است که عمر آن را دوست مي دارد . عبد الله بن عياش ظرف بزرگي پر کرده و آن را به نزد عمر آورد و در جلوي او گذاشت ؛ پس عمر آن را به دهان خود نزديک کرد ؛ سپس سرش را بلند کرد و گفت : اين شرابي نيکو است ؛ پس از آن نوشيد . .......
كتاب الموطأ ، الإمام مالك
(2) عمر در راه سفر با مردي روزه دار همراه بود ؛ وقتي که افطار نمود مشک عمر را که در آن شراب بوده و عمر آن را به شترش آويزان نموده بود و شتر نيز آن را تکان داده بود ، برداشت و از آن نوشيد و مست شد ؛ عمر او را حد زد !!! آن شخص به عمر گفت : من از مشک تو نوشيدم!!!
عمر در پاسخ گفت : ما تو را به خاطر مستي حد زديم (نه به خاطر نوشيدن شراب)
المصنف لابن أبي شيبة ج 6 ص 502
شايد خود عمر از آن مي خورده و مست نمي شده است!!!
(3) همانطور که در اشعار فارسي و عربي مشهور است وقتي شخصي دائم الخمر باشد ، ديگر براي وي نوشيدن تفاله شراب و دُردي (عکر) آسان شده و به اصطلاح به وي دردي کش گفته مي شود ؛ در روايات اهل سنت آمده است که عمر نيز از دردي کشان بوده است :
زيد بن اسلم از پدرش (غلام عمر) روايت مي کند که گفت : من براي عمر صبحگاه شرابي آماده مي کردم و او شب آن را مي نوشيد و شب هنگام براي او شراب آماده مي کردم و او صبح آن را مي نوشيد و حتي در آن دُردي را هم باقي نمي گذاشت!!!
سنن الدارقطني ج4/ص259 ش 70
(4) جالب است كه جناب عمر ، حتي در آخرين لحظات عمرش نيز دست از شراب خواري برنميداشت ؛ تا جايي كه در هنگام مرگ نيز درخواست كرد كه برايش شراب بياورند:
از عبد الله بن عبيد بن عمير (نقل شده است) که هنگامي که عمر بن خطاب ، چاقو خورد ، مردم به او گفتند : اي امير مومنان ، اگر نوشيدني بنوشي (خوب است ) ؛ پس گفت : به من نبيذ دهيد !!! و نبيذ از دوستداشتني ترين نوشيدني ها در نزد وي بود . عبد الله گفت : نبيذ از زخم وي همراه با لخته هاي خون خارج شد
الطبقات الكبرى ،
ولی این کاملا ثابت است که بعد از حرام اعلام شدن شراب، صحابه گرد این سم نگشتنداما شیعه ها به حضرت عمر رضی الله عنه کینه عجیبی دارند و میگویند:<<ما از کتاب اهل سنت ثابت میکنیم که حضرت عمر شراب را بسیار دوست میداشته و به افراط مینوشیده !!>>
و این در حالی است که در کتب ما نوشته که حضرت عمر در زمانی که هنوز شراب حلال بود ،آرزو میکرد که ای کاش آیه ای در تحریم شراب نازل شود، شیعه حالا ادعا میکند که حضرت عمر رضی الله عنه بعد از تحریم نیز آنرا ترک نکرده بود و میخواهد این سخن را از کتب اهل سنت ثابت کند!!
بیایید ببینم که چگونه ثابت میکند؟! ادعای شیعه:
به اعتراف خود علماي اهل سنت عمر بن خطاب حتي در زمان حكومتش نيز اين عادت را كه از زمان جاهلي داشته است نتوانسته ترك كند :
(1) از عبد الرحمن بن قاسم ( نقل شده است که) اسلم غلام عمر به او خبر داد که او عبد الله بن عياش مخزومي را ديد ؛ در حالي که او در راه مکه بود ، در نزد وي نبيذ ديد !!! پس اسلم به او گفت : اين نوشيدني است که عمر آن را دوست مي دارد . عبد الله بن عياش ظرف بزرگي پر کرده و آن را به نزد عمر آورد و در جلوي او گذاشت ؛ پس عمر آن را به دهان خود نزديک کرد ؛ سپس سرش را بلند کرد و گفت : اين شرابي نيکو است ؛ پس از آن نوشيد . .......
كتاب الموطأ ، الإمام مالك
(2) عمر در راه سفر با مردي روزه دار همراه بود ؛ وقتي که افطار نمود مشک عمر را که در آن شراب بوده و عمر آن را به شترش آويزان نموده بود و شتر نيز آن را تکان داده بود ، برداشت و از آن نوشيد و مست شد ؛ عمر او را حد زد !!! آن شخص به عمر گفت : من از مشک تو نوشيدم!!!
عمر در پاسخ گفت : ما تو را به خاطر مستي حد زديم (نه به خاطر نوشيدن شراب)
المصنف لابن أبي شيبة ج 6 ص 502
شايد خود عمر از آن مي خورده و مست نمي شده است!!!
(3) همانطور که در اشعار فارسي و عربي مشهور است وقتي شخصي دائم الخمر باشد ، ديگر براي وي نوشيدن تفاله شراب و دُردي (عکر) آسان شده و به اصطلاح به وي دردي کش گفته مي شود ؛ در روايات اهل سنت آمده است که عمر نيز از دردي کشان بوده است :
زيد بن اسلم از پدرش (غلام عمر) روايت مي کند که گفت : من براي عمر صبحگاه شرابي آماده مي کردم و او شب آن را مي نوشيد و شب هنگام براي او شراب آماده مي کردم و او صبح آن را مي نوشيد و حتي در آن دُردي را هم باقي نمي گذاشت!!!
سنن الدارقطني ج4/ص259 ش 70
(4) جالب است كه جناب عمر ، حتي در آخرين لحظات عمرش نيز دست از شراب خواري برنميداشت ؛ تا جايي كه در هنگام مرگ نيز درخواست كرد كه برايش شراب بياورند:
از عبد الله بن عبيد بن عمير (نقل شده است) که هنگامي که عمر بن خطاب ، چاقو خورد ، مردم به او گفتند : اي امير مومنان ، اگر نوشيدني بنوشي (خوب است ) ؛ پس گفت : به من نبيذ دهيد !!! و نبيذ از دوستداشتني ترين نوشيدني ها در نزد وي بود . عبد الله گفت : نبيذ از زخم وي همراه با لخته هاي خون خارج شد
الطبقات الكبرى ،
پاسخ اهل سنت:
منظور از نبیذ در روایات 1 و 3 و 4 شربت است نه شراب...... و دنباله حدیث اول را شیعه ننوشته ،زیرا در قسمت سانسور شده ذکر شده که بعد از حضرت عمر، دیگر حاضران مجلس نیز از آن شراب خوردند .و بعید نیست یا ایها الشیعه!! که یکی از آن حاضران، حضرت علی رضی الله عنه بوده باشد. زیرا شما هم قبول دارید که علی رضی الله عنه خیلی اوقات در مجلس عمر حاضر میبود.
و بدان ای ملای شیعه ! که شراب و شربت با هم فرق دارند و آنچه عمر نوشید، شربت بود، اما در عربی، هم به شربت و هم به شراب،نبیذ، میگویند ، آخر در کدام مدرسه درس خوانده ای که این نکنه را هم نمیدانی؟در حدیثی صحیح داریم که پیامبر هم نبیذ مینوشید ببین:
عن ابن عباس قال كان رسول الله صلى الله عليه وسلم ينبذ له نبيذ الزبيب من الليل فيجعله في سقاء فيشربه يومه ذلك والغد وبعد الغد فإذا كان من آخر الثالثة سقاه أو شربه فإن أصبح منه شيء أهراقه . ( سنن النسائي ) تحقيق الألباني :صحيح
از ابن عباس نقل شده كه بعضی از شب ها براي رسول الله نبيذ ( شربت ) كشمش درست ميكردند و در کوزه میگذاشتند، ایشان همان شبانه روز میل میکردند و فردایش و پس فرادیش نیز از آن میخوردند اما در صبحگاه روز چهارم اگر از آن شربت چیزی باقی میماند، بدور میریختند.
پس دیدی ای عالم شیعه! ای بیسواد! که هر نبیذی شراب نیست و رسول الله صلی الله علیه وسلم برای ما بیان فرموده اند که کدام نبیذ حرام است. عن أبي موسى الأشعري رضي الله عنه: أن النبي صلى الله عليه و سلم بعثه إلى اليمن فسأله عن أشربة تصنع بها فقال ( وما هي ) . قال البتع والمزر فقال ( كل مسكر حرام ) صحیح بخاری
حضرت ابوموسی اشعری میگوید رسول الله مرا به یمن میفرستاد و پرسید نوشیدنی آنها چیست ؟ عرض کردم بتع ( آب عسل ) و مرز( آبجو)فرمودند : هر چیزی که مست کننده باشد حرام است
پس ای عالم شیعی!
آیا دانستی فرق را ؟
آیا عقل قبول میکند که امیر المومنین عمر رضی الله عنه ، آشکارا شراب بخورد و به دیگران هم بنوشاند؟ آیا ممکن است که ایشان در وسط روز رمضان روزه خواری کند و دیگران را هم وادار به روزه خواری کند و علی رضی الله عنه همچنان وزیر او باشد؟
جمع کنید این بساط یاوه گویی را!!فرق شراب و شربت را نمیدانید و نام آیت الله و حجت الاسلام و علامه را برخود نهاده اید!
اما حدیث دوم: بخاطر آنکه در سلسله راویانش اسم فرد دجالی بنام سعيد بن ذى لعوة .وجود دارد، پیش ما صحیح نیست منظور از نبیذ در روایات 1 و 3 و 4 شربت است نه شراب...... و دنباله حدیث اول را شیعه ننوشته ،زیرا در قسمت سانسور شده ذکر شده که بعد از حضرت عمر، دیگر حاضران مجلس نیز از آن شراب خوردند .و بعید نیست یا ایها الشیعه!! که یکی از آن حاضران، حضرت علی رضی الله عنه بوده باشد. زیرا شما هم قبول دارید که علی رضی الله عنه خیلی اوقات در مجلس عمر حاضر میبود.
و بدان ای ملای شیعه ! که شراب و شربت با هم فرق دارند و آنچه عمر نوشید، شربت بود، اما در عربی، هم به شربت و هم به شراب،نبیذ، میگویند ، آخر در کدام مدرسه درس خوانده ای که این نکنه را هم نمیدانی؟در حدیثی صحیح داریم که پیامبر هم نبیذ مینوشید ببین:
عن ابن عباس قال كان رسول الله صلى الله عليه وسلم ينبذ له نبيذ الزبيب من الليل فيجعله في سقاء فيشربه يومه ذلك والغد وبعد الغد فإذا كان من آخر الثالثة سقاه أو شربه فإن أصبح منه شيء أهراقه . ( سنن النسائي ) تحقيق الألباني :صحيح
از ابن عباس نقل شده كه بعضی از شب ها براي رسول الله نبيذ ( شربت ) كشمش درست ميكردند و در کوزه میگذاشتند، ایشان همان شبانه روز میل میکردند و فردایش و پس فرادیش نیز از آن میخوردند اما در صبحگاه روز چهارم اگر از آن شربت چیزی باقی میماند، بدور میریختند.
پس دیدی ای عالم شیعه! ای بیسواد! که هر نبیذی شراب نیست و رسول الله صلی الله علیه وسلم برای ما بیان فرموده اند که کدام نبیذ حرام است. عن أبي موسى الأشعري رضي الله عنه: أن النبي صلى الله عليه و سلم بعثه إلى اليمن فسأله عن أشربة تصنع بها فقال ( وما هي ) . قال البتع والمزر فقال ( كل مسكر حرام ) صحیح بخاری
حضرت ابوموسی اشعری میگوید رسول الله مرا به یمن میفرستاد و پرسید نوشیدنی آنها چیست ؟ عرض کردم بتع ( آب عسل ) و مرز( آبجو)فرمودند : هر چیزی که مست کننده باشد حرام است
پس ای عالم شیعی!
آیا دانستی فرق را ؟
آیا عقل قبول میکند که امیر المومنین عمر رضی الله عنه ، آشکارا شراب بخورد و به دیگران هم بنوشاند؟ آیا ممکن است که ایشان در وسط روز رمضان روزه خواری کند و دیگران را هم وادار به روزه خواری کند و علی رضی الله عنه همچنان وزیر او باشد؟
جمع کنید این بساط یاوه گویی را!!فرق شراب و شربت را نمیدانید و نام آیت الله و حجت الاسلام و علامه را برخود نهاده اید!
و احادیث مشابه دیگر نیز همگی ضیفند، و دشمنان عمر رضی الله عنه روایت کرده اند.و ما اینجا از شیعه ها یک سوال ساده میپرسیم:
آیا شما ای شیعه ها مگر خبر ندارید که ما اهل سنت جز دو کتاب بخاری و مسلم به بقیه کتابهای حدیث خود، چشم بسته ایمان نداریم؟
و میگوییم چه بسا در این کتاب ها مطالب نادرستی هم کنار احادیث صحیح باشد، حالا آیا این مطلبی که تونقل کرده ای را ما قبول داریم یانه؟
آیا تو نظر کارشناسان ما را درباره این روایت دیدی آیا آنها این حدیث را صحیح میدانند یا نه ؟
یا برای تو نظر هوی و هوس حجت است؟ و نظر علمای علم حدیث اگر مطابق هوای نفست نباشد، هیچ ارزشی ندارد ؟!!
آخر این چگونه ممکن است که عمر رضی الله عنه شراب بنوشد و ما او را خلیفه راشد بدانیم؟خواننده عزیز شیعه به این نکته دقت کند که در بین افراد منسوب به اهل سنت، فرقه های گمراه و ملحدین و غربزده ها نیز وجود دارند، آنها چپ و راست میگردند تا حدیثی بیابند که مطابق هوای نفسان باشد، آنها تا آنجا پیش رفته اند که میگویند حجاب فقط برای زنان پیامبر بوده نه برای همه زنان مسلمان، یعنی منکر حجابند!
اگر کوچکترین راهی میبود که میتوانستند ثابت کنند حضرت عمر رضی الله عنه شراب رقیق مینوشیده، پس از خوشحالی پای به زمین میکوبیدند و میگفتند به همین دلیل حلال است و خودشان هم میخوردند
اما بنظر میاید این غرب زده ها و ملحدین و گمراهان که خود را منسوب به اهل سنت می دانند، به اندازه علمای شیعه کودن نیستند که فرق شربت و شراب را ندانند.
ملای نادان حضرت عمر رضی الله عنه را دایم الخمر میداند، او یار رسول الله صلی الله علیه وسلم و پدر زن رسول الله و داماد علی رضی الله عنه را دایم الخمر میگوید؟!!
آیا کسی که دو امپراطوری عظیم جهان را شکست داد و در محراب شهید شد میتواند دایم الخمر باشد ؟آیا قهرمان جنگ و بدر و احد میتواند دایم الخمر باشد ؟
آیا حضرت علی رضی الله عنه وزیر یک دایم الخمر بوده است؟ و آیا او به یک دایم الخمر گفته شخصا به جنگ ایرانیان نرو تا مبادا با مردن تو اسلام صدمه ببیند؟
0 نظرات:
ارسال یک نظر