وصف جهنم در قرآن کریم



 
مؤلف : علی محمّد صلّابی،
مترجم : هیئت علمی انتشارات حرمین

یاران آن حضرت، همواره نسبت به خداوند در حالتی از خوف و رجاء به سر می‌برند؛ چون برنامة قرآنی که پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم براساس آن حکومت می‌نمود، تحولی شگرف و عمیق در وجود اصحاب و یاران پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم ایجاد نمود؛ چراکه قرآن کریم، نمایی از صحنه‌های وحشتناک روز قیامت را از قبیل جمع و پیچیده شدن آسمانها، ایجاد شکاف عمیق در زمین، از بین رفتن کوهها، طغیان دریاها و افروخته شدن آن، جنبش آسمانها و قطعه‌قطعه شدن آن، از بین رفتن روشنایی خورشید، تیره شدن ماه و از هم پاشیدن و فروریختن ستارگان را برای آنها به تصویر می‌‌کشد. قرآن کریم، علاوه بر بیان حالت کافران، ذلت و خواری، حسرت و ناامیدی و نابود شدن کارهایشان، به بیان و مجادله عبادت کنندگان و معبودان باطل و جدال ضعیفان و سرداران، مخاصمه کافر و شیطان، مجادله کافران با اعضای بدن خود و مجادله روح و جسد پرداخته است. همچنین قرآن کریم از شفاعت و سفارش و شرایط آن، از شفاعتی که پذیرفته می‌شود و شفاعتی که پذیرفته نمی‌شود، سخن گفته است و از حساب و جزا و از صحنة حساب سخن گفته و از اینکه ستمدیدگان از ستمگران قصاص می‌گیرند و کیفیت قصاص گرفتن در روز قیامت سخن به میان آورده است. همچنین خداوند در قرآن، اهمیت مسئلة ریختن خونها را بیان نموده و متذکر شده است که ترازوهایی که با آن اعمال وزن می‌شوند، نصب کرده می‌شود و رسول خدا از حوض کوثر و کسانی که می‌توانند و نمی‌توانند از آن استفاده نمایند، خبر داده است. قرآن کریم نیز از حشر شدن کافران به سوی آتش دوزخ و عبور مؤمنان بر صراط و نجات یافتن مؤمنان و هلاک شدن منافقان سخن گفته است.[1]
کوتاه سخن اینکه قرآن کریم انواعی از عذابهای جهنم را به تصویر کشیده است؛ پس مسلمانان صدر اسلام، گویا آن را با چشم مشاهده می‌کردند. از جمله آیه‌های قرآن کریم در مورد جهنم، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1- خوراک اهل جهنم و نوشیدنیها و لباسهایشان
قرآن کریم از جمله خوراکهای اهل جهنم به ضریع (گیاه خارداری که شبرق نامیده می‌شود) و زقوم (درختی که در جهنم می‌روید) و از جمله نوشیدنی آنان به چرک و زردآبه و آب داغ و سوزان اشاره می‌نماید؛ چنانکه می‌فرماید:
{ لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلا مِنْ ضَرِيعٍ (٦)لا يُسْمِنُ وَلا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ (٧)} (غاشیه، 6 – 7)
«آنان خوراکی جز ضریع نخواهند داشت، نه فربه خواهد کرد و نه از گرسنگی بی‌نیاز می‌سازد.»
خوردن این خوراکیها نوعی از انواع عذابها برای آنان است و از خوردن و نوشیدن آن لذت نمی‌برند و بدنشان از آن استفاده‌ای نمی‌برد.
اما در مورد زقوم فرموده است:
{ إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ (٤٣)طَعَامُ الأثِيمِ (٤٤)كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ (٤٥)كَغَلْيِ الْحَمِيمِ (٤٦)} (دخان، 43 – 46)
«قطعاً درخت زقوم خوراک گناهکاران است و همچون فلز گداخته در شکمها می‌جوشد، جوششی همچون آب گرم و داغ.»
و خداوند در آیه‌ای دیگر در مورد درخت زقوم فرمود:
{ أَذَلِكَ خَيْرٌ نُزُلا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (٦٢)}(صافات، 62)
«آیا آن (همه نعمتهای بی‌کران و جاویدانی) که بهشتیان را با آن پذیرایی می‌کنند، بهتر است یا درخت زقوم.»
و در جای دیگر می‌فرماید:
{ ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ (٥١)لآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (٥٢)فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ (٥٣)فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (٥٤)فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (٥٥)}(واقعه، 51 – 55)
«سپس شما ای تکذیب کننده، قطعاً از درخت زقوم خواهید خورد و شکمها را از آن پر خواهید کرد و روی آن، آب جوشان و سوزان خواهید نوشید و همچون نوشیدن شترانی که مبتلا به بیماری تشنگی شده‌اند، از آن خواهید نوشید.»
از این آیه چنین استنباط می‌شود که این درخت پلیدی است که در عمق جهنم ریشه دوانیده و شاخه‌هایش در گوشة جهنم امتداد یافته است و میوه‌های این درخت، منظره‌ای زشت دارند که به سرهای شیطان تشبیه گردیده است و در اذهان صحابه براساس تعالیم برگرفته شده از قرآن در مورد دوزخ تجسمی از سرهای زشت شیطان ایجاد شده بود؛ پس با وجود پلید بودن درخت و پلیدی میوه‌هایش، دوزخیان چنان گرسنه می‌شوند که راهی جز خوردن میوه‌های این درخت برای رفع گرسنگی خودشان ندارند و بعد از رفع گرسنگی، درونشان همانند آب جوش و ته‌نشین روغن جوش می‌خورد و بر اثر آن دردهای شدیدی احساس می‌نمایند تا جایی که مانند شتر بیماری که می‌نوشد و سیر نمی‌شود، از آبهای داغ می‌نوشند، آن آب داغ و سوزان روده‌هایشان را قطع می‌نماید:
{ مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ (١٥)}(محمد، 15)
«وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است، در آن رودبارهایی از شیری است که طعم و مزه آن متغیر نشده است و رودبارهایی از شرابی است که سراپا لذت برای نوشندگان است و رودبارهایی از عسلی است که خالص و پالوده است و در آن جا آنان هرگونه میوه‌ای دارند و از آمرزش پروردگارشان برخوردارند (آیا چنین کسانی) همانند کسانی‌اند که در آتش دوزخ جاویدان می‌مانند و از آب داغ و جوشان نوشانده می‌شوند که درون و روده‌های ایشان را پاره پاره می‌کند و از هم می‌گسلد. این است مهمانی آنان و آنچه در آن روز با آن پذیرایی می‌شوند[2]. هنگامی که اهل جهنم این خوراک ناگوار و پلید از ضریع و زقوم را می‌خورند، به علت زشتی و خرابی و پلیدی آن گلوگیر می‌شوند.»
{ إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالا وَجَحِيمًا (١٢)وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِيمًا (١٣)}(مزمل، 12 – 13)
«نزد ما غل و زنجیرها و آتش سوزان دوزخ است و همچنین خوراک گلوگیری و عذاب دردناکی موجود است.»
یکی دیگر از خوراکهای اهل جهنم غسلین است؛ چنانکه خداوند می‌فرماید:
{ فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَا هُنَا حَمِيمٌ (٣٥)وَلا طَعَامٌ إِلا مِنْ غِسْلِينٍ (٣٦)لا يَأْكُلُهُ إِلا الْخَاطِئُونَ (٣٧)} (حاقه، 35 – 37)
«لذا امروز در اینجا یار مهربانی ندارد و خوراکی هم ندارند، مگر از زردآبه و خوناب (دوزخیان) چنین خوراکی را جز بزهکاران نمی‌خورند.»
و خداوند می‌‌فرماید:
{ وَآخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ (٥٨)}(ص، 58)
«و جز انواع کیفرهای دیگر از این قبیل دارند.»
غسلین و غساق تفاوتی ندارند و آن زردآبه و خون و چرکهایی است که از پوست و جسم دوزخیان جاری می‌شود و گفته ا‌ند: چیزی است که از شرمگاه زنان زناکار بیرون می‌آید و قرطبی گفته است: غسلین، عصارة اهل جهنم است.[3]
اما نوشیدنی آنها، آب داغ و سوزان است؛ چنانکه خداوند می‌فرماید:
{ مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ (١٥)}(محمد، 15)
«وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است، در آن رودبارهایی از آبی است غیر گندیده و بدبو نگشته و رودبارهایی از شیری است که طعم و مزه آن متغیر نشده است و رودبارهایی از شرابی است که سراپا لذت برای نوشندگان است و رودبارهایی از عسلی است که خالص و پالوده است و در آن جا آنان هرگونه میوه‌ای دارند. آیا چنین کسانی همانند کسانی‌اند که در آتش دوزخ جاویدان می‌مانند و از آب داغ و جوشان نوشانده می‌شوند که درون و روده‌های ایشان را پاره پاره می‌کند و از هم می‌گسلد.»
و می‌فرماید:
{ وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا (٢٩)} (کهف، 29)
«بگو حق (همان چیزی است که) از سوی پروردگارتان (آمده) است؛ پس هر کس که می‌خواهد ایمان بیاورد و هر کس که می‌خواهد کافر شود. ما برای ستمگران آتشی را آماده کرده‌ایم که سراپرده آنان را در بر می‌گیرد. اگر فریاد برآورند با همان آبی همچون فلز گداخته به فریادشان رسند که چهره‌ها را بریان می‌کند چه بد نوشابه وچه زشت منزلی است!.»
و می‌فرماید:
{ مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِيدٍ (١٦)يَتَجَرَّعُهُ وَلا يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ (١٧)}(ابراهیم، 16 – 17)
«جلو او دوزخ قرار دارد و (در آن) از خونابه نوشانده می‌شود، آن را جرعه جرعه می‌نوشد و به هیچ وجه گوارایش نمی‌یابد و مرگ از هر سو بدو روی آورد و حال آنکه نمی‌میرد و بر سد راه او عذاب بسیار سختی است.»
و می‌فرماید:
{ هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ (٥٧)}  (ص، 57)
«این آب داغ خونابه (اندام دوزخیان نوشیدنی) ایشان است، باید که از آن پیوسته بچشند و بخورند.»
در آیه‌های ذکر شده، چهار نوع از نوشیدنیهای دوزخیان بیان شده است که عبارت‌اند از: حمیم: آب داغی است که تا آخرین حد، داغ گردیده است؛ غساق: که هم در خوردنیها و هم در نوشیدنیهای اهل جهنم از آن نام برده می‌شود؛ الصدید: چرک خونینی است که از پوست و گوشت کافران می‌تراود؛ المهل : چیزی مانند ته‌نشین داغ روغن است و چون به چهره‌اش نزدیک شود، پوست چهره‌اش در آن می‌افتد.[4]

2- لباس دوزخیان
خداوند متعال فرموده است:
{ وَتَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الأصْفَادِ (٤٩)سَرَابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمُ النَّارُ (٥٠)}(ابراهیم، 49 – 50)
«آن روز گناهکاران را به هم پیوسته و در غل و زنجیر خواهی دید. پیراهنهای ایشان از قطران است و آتش، سر و صورت آنان را فرا می‌گیرد. (قطران سرب ذوب شده را می‌گویند).»

3- انواع عذاب دوزخ
الف – تفاوت عذاب دوزخیان
خداوند می‌فرماید:
{ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ (٤٦)}  (غافر، 46)
«و آن آتش دوزخ است که بامدادان و شامگاهان بدان عرضه می‌شوند و اما روزی که قیامت برپا می‌شوند، خاندان فرعون را به شدیدترین عذاب دچار سازید.»
همچنین خداوند می‌فرماید:
{ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ (٨٨)} (نحل، 88)
«کسانی که کفر می‌ورزند و (مردمان را) از راه خدا باز می‌دارند، عذابی بر عذابشان می‌افزاییم در برابر فسادی که می‌نمایند.»
پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم آسان‌ترین عذاب فرد جهنمی را چنین توصیف می‌نماید: «روز قیامت از اهل جهنم، فردی که عذابش از همه آسان‌تر خواهد بود مردی است که عذاب، مغزش را به جوش می‌آورد.»[5]
ب – داغ کردن چهره‌ها
خداوند، اهل جهنم را چنان خوار و ذلیل می‌نماید که آنها بر چهره‌هایشان در حالی که نابینا و کر و لال هستند، حشر کرده می‌شوند؛ چنانکه می‌فرماید:
{ وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا (٩٧)}
(اسراء، 97)
«خدا هر که را رهنمود کند، راهیاب است و هر کس را گمراه سازد، جز خدا دوستان و مددکارانی برای چنین کسانی نخواهید یافت و ما در روز رستاخیز، ایشان را بر روی رخساره (کشانده و) کور و لال و کر (از گورها) جمع می‌گردانیم. جایگاهشان دوزخ خواهد بود. هر زمان که زبانه آتش فروکش کند بر زبانه آتششان می‌افزاییم و بر چهره‌هایشان در جهنم انداخته می‌شوند.»
{ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (٩٠)}(نمل، 90)
«و کسانی که کارهای ناپسند انجام می‌دهند به رو در آتش افکنده می‌شوند، آیا جزائی جز سرای آنچه می‌کردید، به شما داده می‌شود؟»
سپس آتش دوزخ، چهره‌هایشان را فرا می‌گیرد و می‌سوزاند در حالی که حائلی میان آتش و خود نمی‌بینند:
{ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ (١٠٤)}(مؤمنون، 104)
«شعله‌های آتش دوزخ صورتهای ایشان را فرا می‌گیرد و آنان در میان آن چهره در هم کشیده (و پریشان و نالان) به سر می‌برند.»
ج - کشانیدن بر چهره
یکی از عذابهای دردناک، کشیده شدن کافران بر چهره‌هایشان در جهنم است. خداوند متعال می‌فرماید:
{ إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَسُعُرٍ (٤٧)يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (٤٨)} (قمر، 47 – 48)
«به راستی گناهکاران در گمراهی و نادانی‌اند (به یاد آور) روزی که بر چهره‌هایشان در دوزخ کشیده می‌شوند. (گوییم طعم) آتش دوز را بچشید. این در حالی است که در جهنم، روی چهره‌هایشان کشیده می‌شوند و بسته بودن آنها با بندها و زنجیرها به دردهایشان می‌افزاید.»
{ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (٧٠)إِذِ الأغْلالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ (٧١)فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ (٧٢)}(غافر، 70 – 72)
«کسانی که کتابهای آسمانی و چیزهایی را که به همراه پیغمبران فرو فرستاده‌ایم، تکذیب می‌دارند به زودی خواهند فهمید. آن زمان که غلها و زنجیرها در گردن دارند و روی زمین کشیده می‌شوند وبا آب بسیار داغ بر افروخته و سپس در آتش تافته می‌گردند.»

د – سیاه شدن چهره‌ها
خداوند بر چهره‌های اهل جهنم، چنان سیاهی را غالب و چیره می‌گرداند که گویا تاریکی شب بر چهره‌هایشان افتاده است؛ چنانکه می‌فرماید:
{ وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِمًا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (٢٧)} (یونس، 27)
«کسانی که کارهای زشت می‌کنند، کیفر هر کار زشتی به اندازة آن خواهد بود وخواری و حقارت آنان را فرا می‌گیرد. هیچ کس و هیچ چیزی نمی‌تواند آنان را از خدا رهایی بخشد. انگار با پاره‌های تاریکی از شب، چهره‌هایشان پوشانده شده است؛ آنان دوزخیانند و جاودانه در آن می‌مانند.»

ه‍ - دوزخ، کافران را احاطه می‌نماید
اگر گناهان و خطاها، کافران را محاصره کرده است؛ پس پاداش و جزای آنان بر اثر عملی است که انجام داده‌اند بنابراین، آتش جهنم از هر سو کافران را در برمی‌گیرد؛ چنانکه خداوند می‌فرماید:
{ لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ (٤١)}(اعراف، 41)
«برای آنان (در دوزخ) بستری از آتش و بالا پوشهایی از آتش است، ما این چنین جزا و سزای ستمکاران (گمراه و کفر پیشه) را می‌دهیم.»
«مهاد» چیزی است که زیر آنها قرار دارد و «غواش» آنها را از بالا می‌پوشاند و منظور این است که آتش دوزخ، از بالا و پایین آنها را احاطه می‌کند؛ چنانکه خداوند می‌فرماید:
{ يَوْمَ يَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَيَقُولُ ذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (٥٥)} (عنکبوت، 55)
«روزی عذاب دوزخ از بالای سرشان و از زیر پاهایشان ایشان را فراخواهد گرفت و خداوند بدیشان خواهد فرمود : بچشید (جزای) کارهایی را که (در دنیا) می‌‌کردید.»
و در جایی دیگر فرموده است:
{ لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ (١٦)}
(زمر، 16)
«بالای سرشان سایبانهایی و در زیر پاهایشان سایبانهایی از آتش دارند. این چیزی است که خداوند، بندگان خود را از آن می‌ترساند؛ پس ای بندگانم! خویشتن را از (عذاب) من نجات دهید.»
و در جایی دیگر تصریح نموده است که آتش جهنم، حصاری است که با آن کافران احاطه کرده می‌شوند و نمی‌‌توانند از آن بیرون بیایند.
خداوند متعال می‌فرماید:
{ وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا (٢٩)} (کهف، 29)
«بگو حق از سوی پروردگارتان است؛ پس هر کس که می‌خواهد ایمان بیاورد و هر کس که می‌خواهد کافر شود. ما باری ستمگران آتشی را آماده کرده‌ایم که سراپرده آنان را در بر می‌گیرد و اگر فریاد برآورند با آبی همچون فلز گداخته به فریادشان رسند که چهره‌ها را بریان می‌کند! چه بد نوشابه‌ای! و چه زشت منزلی!»
«سرادق» آتشی است که جهنم و اطراف آن را احاطه نموده است.[6]
و – چیره شدن آتش بر دلها
خداوند می‌فرماید:
{ كَلا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ (٤)وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ (٥)نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ (٦)الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الأفْئِدَةِ (٧)} (همزه، 4 – 7)
«هرگز! هرگز! (چنین نیست) او بدون شک به داخل خرد کننده و در هم شکننده (اعضاء و اندام که آتش دوزخ است) پرت می‌گردد و فرو انداخته می‌شود. می‌دانی خرد کننده و در هم شکننده چیست؟ آتش برافروخته خداست. آتشی که بر دلها مسلط می‌شود.»
ز – بندها و زنجیرهای دوزخیان
خداوند برای دوزخیان بندها و زنجیرها و چکشهایی آماده کرده است:
{ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِيرًا (٤)}(انسان، 4)
«ما برای کافران زنجیرها و غلها و آتش فروزان دوزخ را آماده کرده‌ایم.»
{ إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالا وَجَحِيمًا (١٢)وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِيمًا (١٣)} (مزمل، 12 – 13)
«نزد ما غل و زنجیرها وآتش سوزان دوزخ است و همچنین خوراک گلوگیر و عذاب دردناکی موجود است.»
{ وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَنْدَادًا وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الأغْلالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (٣٣)} (سبأ، 33)
«مستضعفان به مستکبران می‌گویند: بلکه توطئه‌ها و تبلیغات مکارانه شما در شب و روز سبب شد که ما از هدایت بازمانیم. در آن هنگامی که به ما دستور می‌دادید که خدا را به یگانگی نشناسیم و انبازها و همتاهایی برای او قرار دهیم و پشیمانی خود را پنهان می‌دارند بدانگاه که عذاب را مشاهده می‌کنند و ما غل و زنجیرها را به گردن کافران می‌اندازیم، آیا به آنان جز پاداش کارهایی که می‌کرده‌اند، داده می‌شود.»
{ إِذِ الأغْلالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ (٧١)} (غافر، 71)
«آن زمان که غلها و زنجیرها در گردن دارند و روی زمین کشیده می‌شوند.»
{ إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالا وَجَحِيمًا (١٢)} (مزمل، 12)
«نزدما غل و زنجیرها و آتش سوزان دوزخ است.»
سلاسل (زنجیرها) نوعی دیگر از انواع عذاب است که گناهکاران توسط آن بسته می‌شوند، آن طور که در دنیا مجرمان به زنجیر بسته می‌شوند؛ چنانکه قرآن می‌فرماید:
{ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (٣٠)ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ (٣١)ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ (٣٢)}
(حاقه، 30 – 32)
«اورا بگیرید و به غل و بند و زنجیرش کشید، سپس او را به دوزخ بیندازید؛ سپس اورا با زنجیری ببندید و بکشید که هفتاد زراع درازا دارد.»
ح – همراه بودن دوزخیان با معبودان و شیاطینشان در دوزخ
خداوند می‌فرماید:
{ إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ (٩٨)لَوْ كَانَ هَؤُلاءِ آلِهَةً مَا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ (٩٩)} (انبیاء، 98 – 99)
«شما و چیزهایی که جز خدا می‌پرستید، آتش‌گیره و هیزم دوزخ خواهید بود، شما حتماً وارد آن می‌گردید. اگر اینها معبودها و خدایانی بودند، هرگز وارد دوزخ نمی‌گشتند و همه در آن جاودانه می‌مانند.»
همچنین می‌فرماید:
{ وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (٣٦)وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ (٣٧)حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (٣٨)وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ (٣٩)}    (زخرف، 36 – 39)
«هر کس از یاد خدا غافل و روگردان شود، شیاطین این گروه را از راه (خدا) باز می‌دارند و گمان می‌کنند ایشان هدایت یافتگان حقیقی هستند، تا آن گاه چنین کسی که به پیش ما می‌آید، می‌گوید: کاش که میان من و میان تو به اندازة مشرق و مغرب فاصله بود، چه همدم و همنشین بدی است. هرگز این گفته‌ها امروز به حال شما سودی نمی‌بخشد؛ چراکه شما ستم کرده‌اید و حق این است که همگی در عذاب دوزخ مشترک باشید.»
خ – حسرت، پشیمانی، اعتراف و فریاد
خداوند متعال می‌فرماید:
{ وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الأرْضِ لافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ (٥٤)} (یونس، 54)
«اگر همه آنچه در زمین است متعلق به کسی می‌بود، آن را برای بازخرید و (نجات خویشتن از عذاب دوزخ) می‌پرداخت و آهسته اظهار پشیمانی می‌نماید. در میانشان دادگرانه داوری می‌گردد و بدیشان ستمی نمی‌شود.»
با آگاهی انسان کافر از نامه عملش و این موضوع که کفر و شرکش او را مستحق وارد شدن به جهنم می‌گرداند، برای هلاکت و نابود شدن خود دعا می‌کند:
{ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ (١٠)فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا (١١)وَيَصْلَى سَعِيرًا (١٢)} (انشقاق،
10 – 12)
«و اما کسی که از پشت سر، نامة اعمالش بدو داده شود، مرگ را فریاد خواهد داشت و هلاک خود را خواهد طلبید و به آتش سوزان دوزخ در خواهد آمد و خواهد سوخت.»
و وقتی در جهنم انداخته می‌شوند و به گرما وسوزش آن می‌رسند، دعا برای هلاک شدن و از بین رفتن را تکرار می‌کنند:
{ وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا (١٣)لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا (١٤)} (فرقان، 13 – 14)
«هنگامی که ایشان با غل و زنجیر به مکان تنگی از آتش دوزخ افکنده می‌شوند و در آن جا (واویلا سر می‌دهند و) مرگ را به فریاد می‌خوانند، امروز یک بار نه، بارها و بارها مرگ را به آرزو بخواهید و فریادش دارید.»
و در آن جا فریاد و شیون آنها شدید می‌شود و پروردگارشان را به امید اینکه آنان را از عذاب جهنم بیرون نماید، صدا می‌زنند:
{ وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ (٣٧)} (فاطر، 37)
«آنان در دوزخ فریاد بر می‌آورند: پروردگارا! بیرون بیاور تا کارهای شایسته انجام دهیم که جدای از کارهایی که قبلاً می‌کردیم، کافی و بسنده باشد؟ و آیا بیم دهنده به پیش شما نیامد؟ پس بچشید اصلاً برای ستمگران یار و یاوری نیست.»
آنها به گمراهی و کفر و کم خردی خود اعتراف می‌کنند.
{ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ (١٠)} (ملک، 10)
«و می‌گویند: اگر ما گوش شنوا می‌داشتیم و یا عقل خود را به کار می‌گرفتیم، هرگز از زمرۀ دوزخیان نمی‌گشتیم.»
اما خواستۀ آنها به شدت رد کرده می‌شود و خواستۀ آنان همانند آنچه حیوانات مستحق دریافت جواب هستند، پاسخ داده می‌شود:
{ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ (١٠٦)رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ (١٠٧)قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلا تُكَلِّمُونِ (١٠٨)}(مؤمنون، 106 -108)
«در پاسخ می‌گویند: پروردگارا، بدبختی ما بر ما چیره گشته بود و ما مردمان گمراهی بودیم. پروردگارا، ما را از آتش دوزخ بیرون بیاور و اگر برگشتیم ما ستمگر خواهیم بود (خداوند بدیشان) می‌گوید : بتمرگید در آن! و با من سخن مگوئید.»
فرمان الهی به اجرا در می‌آید و آنان به سرنوشتی گرفتار می‌شوند که از آنان دعایی پذیرفته نمی‌شود و امیدی برای قبولی و مستجاب شدن دعاهایشان ندارند.
{ وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ (١٢)وَلَوْ شِئْنَا لآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لأمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (١٣)فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (١٤)}(سجده، 12 – 14)
«اگر ببینی گناهکاران را در آن هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده‌اند و می‌گویند: پروردگارا، دیدیم و شنیدیم؛ پس ما را باز گردان تا عمل صالح انجام دهیم، ما یقین کامل داریم. اگر ما می‌خواستیم به هر انسانی هدایت لازمه‌اش را می‌دادیم ولیکن من مقرر کردم که دوزخ را از جملگی افراد جن و انس پر کنم. بچشید (عذاب جهنم را) به خاطر اینکه ملاقات امروز خود را فراموش کرده‌اید و ما نیز شما را به دست فراموشی می‌سپاریم و بچشید عذاب همیشگی را به سبب اعمالی که (در دنیا) انجام می‌دادید.»
بعد از این ندا، اهل جهنم متوجه نگهبانان جهنم می‌شوند و از آنها می‌خواهند که برایشان شفاعت کنند تا خداوند از عذابشان بکاهد:
{ وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِنَ الْعَذَابِ (٤٩)قَالُوا أَوَ لَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلا فِي ضَلالٍ (٥٠)}(غافر، 49 –
50)
«دوزخیان به نگهبانان دوزخ می‌گویند: شما از پروردگارتان درخواست کنید که یک روز عذاب را از ما بردارد. می‌گویند: آیا پیغمبران شما آیه‌های روشن و دلائل آشکاری را برای شما نمی‌آوردند؟ می‌گویند: آری. می‌گویند: پس خودتان درخواست کنید، ولی درخواست کافران، جز سردرگمی نتیجه‌ای ندارد.»
آن گاه می‌گویند: سفارش کنید خداوند ما را نابود کند.
مضامین آیه‌های مکی، ترس از عذاب خدا را در قلبهای مسلمانان نهادینه می‌نمود و برای آنها بیان می‌نمود که عذاب قیامت هم حسی و هم معنوی خواهد بود و بدین وسیله تصویری حقیقی از دوزخ ارائه می‌داد که در نتیجة آن، صحابه آمادگی کامل پیروی از امر و نهی خدا را پیدا می‌کردند؛ پس اصحاب و یاران پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم در ذهن خود تصویری از بهشت و جهنم را مجسم می‌نمودند و برای مرگ آمادگی پیدا می‌کردند و اعتقاد آنان بر این بود که روزی حتماً مورد بازخواست قرار خواهند گرفت و قبر یا باغی از باغهای بهشت و یا چاله‌ای از چاله‌های جهنم خواهد بود و با یادآوری مسائل ذکر شده علاوه بر اینکه ترس خدا وجودشان را فرا می‌گرفت در تمامی احوال چه آشکارا و چه پنهان خدا را مدنظر قرار می‌دادند؛ بلکه با تمام وجود به سوی عمل صالح از قبیل دعوت و جهاد و کوشیدن برای اقامت دولتی که شریعت خداوند را حاکم می‌نماید و ساختن تمدنی که بشر را از نابودی وگمراهی نجات می‌دهد، پیش می‌رفتند.
این تصور و فهم عمیق از حقیقت آخرت و بهشت و جهنم، تأثیر به سزایی بر داعیان امت و کسانی که در فکر بازگرداندن مجد و عزت و کرامت هستند، دارد و این تصور و درک، اصل و پایة بزرگی در ساختار اندیشه و عقیدة افراد امت است که پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم آن را به عنوان روش و برنامه‌ای جدی در پیش گرفت و ما نیز باید در راستای دعوت اسلامی چنین شیوه‌ای را الگو قرار دهیم.

الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد اول، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم : هیئت علمی انتشارات حرمین.



[1]- الوسطیة فی القرآن الکریم، ص 402.
[2]- الیوم الاخر الجنه و النار، عمر الاشقر، ص 8.
[3]- یقظه اولی الاعتبار مماورد فی ذکر الجنة و النار، صدیق حسن، ص 86.
[4]- الیوم الاخر و الجنة و النار، ص 90.
[5]- البخاری، کتاب الرقاق، باب صفه الجنه و النار، ج 11، ص 424.
[6]- الیوم الاخر و الجنة و النار، ص 102.
 

0 نظرات:

ارسال یک نظر