واقعيت زندگي غير مسلمانان در سرزمينهاي اسلامي:
كافران ذمي تحت حمايت دولت اسلامي و بدون اينكه كسي به عقايد و دين آنها تعرض كند به سلامت زيسته اند، حتي در عهد نامه اي كه پيامبر r به هنگام ورود به مدينه نوشت به اين حقيقت اشاره شده تا دستور و منهجي براي ارتباط [ميان مسلمين و غير مسلمين] باشد:
« هر يهودي كه ما را پيروي كند ياري ميشود و اسوه قرار ميگيرد... دين يهوديان براي آنها و دين مسلمانان براي آنان... همسايه مانند خود انسان است نبايد به آن ضرر وارد كند و يا گناه انجام دهد»[1].
پيامبر r هم آنان را در دين و اموالشان به حال خود گذاشت، همانگونه كه با مسيحيان نجران چنين كرد. اصحاب پيامبر r نيز پس از ايشان، همان روش را در برخورد و رابطه با غيرمسلمانان درپيش گرفتند.
از سخنان ابوبكر t به برخي از مأمورانش اين است: «شما در مسير خود اقوامي را مشاهده ميكنيد كه در صومعه ها براي خدا خلوت گزيدهاند، آنان را با هدفشان به حال خود واگذاريد».
عمر t نيز چنين وصيتي دارد: «من براي اهل ذمه توصيه به خير ميكنم كه به عهد و پيمانشان وفا شود و با دشمنان پشت سر آنان جنگ شود و خارج از توان تكليفي بر آنان گذاشته نشود».
خليفه چهارم علي t نيز ميگويد: «... آنان كه در ذمّه ما هستند، خونشان مانند خون ما و ديه هاي آن مانند ديه ماست...»[2].
تاريخ طولاني اسلام شاهد آن است كه شريعت اسلامي و پيروان آن براي پيروان اديان ديگر كه در سايه اسلام زيسته اند ضمانت كرده كه بر عقيده خود بمانند و كسي را به پذيرش اسلام وادار ننمودهاند. اين مسئله براي دوست و دشمن روشن است كه چنين موضع گيري از جانب دولت اسلامي به خاطر ضعف و ناتواني نبوده است، بلكه جزو آموزههاي اوليه آن است و در آن وقت دولت اسلامي در اوج قدرت و به دست امتي جوانمرد و توانا اداره ميشد. و اگر ميخواست كه به زور عقيده اسلامي را بر افراد تحميل كند، چنين توانايي را داشت، اما اين كار را نكرد.
چهارم: اگر مرد مسلماني با يك زن اهل كتاب ازدواج كند لزومي ندارد كه از باور خود دست بردارد و مسلمان شود، بلكه حق دارد كه بر آئين خود بماند و شريعت اسلام تمام حقوق زوجيت را نيز براي او محفوظ نگه ميدارد.
1ـ سيره ابن هشام، ج 2 ص 148 و ص 149 و تاريخ ابن كثير ج 3، ص 246 و 247
2ـ به كتاب نصب الرايه، ج 3، ص 381 مراجعه كن.
0 نظرات:
ارسال یک نظر