گروه گمراه ميان علم و جهل

خطبه‌هاي نماز جمعه مسجد الحرام:


گروه گمراه ميان علم و جهل

دکتر صالح بن حميد
مسجد الحرام 26 جمادي الثاني 1430 هـ


خطبهي اول:
ستايش از آن الله است، ستايش از آن اوست که به تنهايي داراي جبروت و ملک و ملکوت است... او که ميراند و زنده گرداند و خنداند و گرياند و فقير گرداند و غني گرداند. وي را ستايش گويم و شکر وي را به جاي آورم و به سوي وي بازگشته و آمرزش وي را مي طلبم. او که نعمتش پي درپي است و کرمش شماره نمي شود.


و گواهي می‏دهم که معبودي به حق نيست جز الله که تنهاست و شريکي ندارد، شهادتي که باعث نزديکي به وي مي شود. و گواهي مي دهم که سرور ما و نبي ما محمد، بنده و پيامبر او خاتم پيامبران و سرور جهانيان است. درود و سلام و برکت خداوند بر او و بر اهل بيتش، آن ستارگان شب‏هاي تاريک، و بر يارانش، آن خورشيدهاي هدايت، و بر آناني که به نيکي پيروي آنان را نموده‏ و هدايت يافته‌اند.

اما بعد... خود و شما را به تقواي الهي سفارش می‏کنم، پس تقواي وي را پيشه سازيد و زندگي دنيا و شيطان فريبگر شما را نفريبد که دنيا حلالش حساب دارد و حرامش عذاب، و آبادش ويران‏شدني است و رفتگانش بازگشتي ندارند و هرکه بسوي خداوند بازگردد خداوند توبه‌اش را می‏پذيرد. و به ياد داشته باشيد که دستان مرگ عمرها و روح‏ها را می‏ربايد. سالم دنيا نمی‏داند کي بيمار می‏شود و بيمار آن نمی‏داند کي شفا می‏يابد:

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا* فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا * لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا [طه: 105-107]

((منكران رستاخيز ) از تو درباره (سرنوشت) كوهها مي‌پرسند. بگو : پروردگارم آنها را از جا مي‌كند و پراكنده مي‌دارد (105) سپس زمين را به صورت فلات صاف و هموار و بي‌آب و گياه رها مي‌سازد (106) (که) در آن هيچ گونه پستي و بلندي نمي‌بيني)

اي مسلمانان: هر آنکه علما را کوچک شمارد دين خود را فاسد کرده و هر که ولي امر را کوچک شمارد امور خود را فاسد گردانده و هرکه برادرانش را ناچيز شمارد مردانگی‏اش را به باد داده است. انسان عاقل ديگران را کوچک و حقير به حساب نمی‏آورد و هميشه آرامترين قسمت دريا همان جايي است که عميق‏تر است و هميشه ظرفي که خالي است صداي بيشتري توليد می‏کند.

اگر دشمنت توانست تو را تحريک کند خواهد توانست شکستت دهد. در کتاب خدا درباره‌ي روش شيطان چنين آمده است که:

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا * إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلاً [اسراء: 64-65]

خداوند به شيطان گفت: (و بترسان و خوار گردان با نداي خود هركسي از ايشان را كه توانستي ، و لشكر سواره و پياده خود را بر سرشان بشوران و بتازان و در اموال آنان و در اولاد ايشان شركت جوي ، و آنان را وعده بده، و وعده شيطان به مردمان جز نيرنگ و گول نيست (64) بي‌گمان سلطه‌اي بر بندگان من نخواهي داشت ، و همين كافي است كه پروردگارت حافظ و پشتيبان است .)

سبحان الله! ايا ممکن است انسان دشمن خانواده‏ي خود و فاسدگر دين و ستيزه‏گر وطن خود و عامل آزار و نگراني و فساد و رعب و وحشت شود؟ ايا هيچ عاقلي _ چه رسد به يک مسلمان ـ راضي می‏شود که براي قوم خود آزار و ناراحتي به ارمغان آورده و باعث نيرو گرفتن دشمنان شده و درهاي خير را ببندد؟

دلسوزاني که نوشته‏ها و گفتگوها و اعترافات جوانان تندرو را مشاهده و دنبال می‏کنند و به آنچه در رسانه‏هاي جمعي و اينترنت و تالارهاي گفتگوي اينترنتي موجود است نظر مي‏افکنند، مسائلي بس نگران کننده و دردناک مي بينند. همه‏ي اينها نشان‏دهنده‏ي عمق فريبي است که اين گروه در آن گرفتار شده‏اند و همچنين نمايانگر ضعف علمي و کوته بيني و کم فهمي آنان است...

آنگاه که انسان در سخنان و مصاحبه‏هاي آنان متوجه کم علمي و فهم اشتباهشان می‏شود و نسبت به جهل آنان در بسياري از بديهيات آگاهي مي‏يابد دچار غم و اندوه می‏گردد...

اين جوان پرشور با ذهني پراکنده و دروني مضظرب و تفکري آشفته و تجربه‏اي اندک، که نمی‏تواند ميان حق و ناحق و مصلحت و مفسده، و سود و زيان تفاوت بگذارد و در حالي که ضعف مصونيت فکري در وي هويداست، چنين جواني نمی‏تواند اينده‏نگري کند بلکه حتي شايد برخي از آنان بخاطر شنيدن سخناني در برخي مجالس يا نوشته‏هاي موجود در شبکه‏هاي اجتماعي بر روي اينترنت و يا در گفتگو با دوستان، دست به تکفير و تبديع و تفسيق و يا حلال نمودن خون ديگران بزنند.

در ميان چنين اشخاصي فرمانبري کورکورانه و پيروي مطلق و سرعت در قبول نمودن و تسليم در برابر هر فرماني، هويداست. اين جداي از عدم اطمينان از صحت افکار و دستوراتي است که به آنان ديکته می‏شود. علاوه بر اين مشکل ديگري که اين جوانان از آن رنج می‏برند عدم فهم ادله‌ي شرعي و ناتواني در بررسي دلايل و نقد آن است.

بر اين اساس در اين جوانان خصوصياتي چون سرعت پذيرش و فرمانبري آسان به وجود آمده است.. نه تنها فرمان بردن از دعوتگران انفجار و تکفير، بلکه فرمان بردن از مزدوران سازمان‏هاي اطلاعاتي دشمن و روباه‏هاي سياست.

اين جوانان بدون آنکه خود متوجه باشند در چنگال دستگاه‏هاي اطلاعاتي بين المللي دچار شده‌اند و اين سازمان‏ها براي اين جوانان خط‏ دهي کرده و آنان را به پيش می‏برند و حتي با خط‏دهي دقيق، آنان را بسوي خرابکاري و آزار و اذيت و انتشار بی‏نظمي و قدرت‏دهي براي دشمنان راهنما می‏شوند. دشمنان دين و ملت و وطن...

جوانان پرشوري که بدون نگاهي خاص و يا روشي مشخص به پيش برده می‏شوند. اين جوانان صاف و ساده در واقع ربوده شده‌اند تا به سود صاحبان منافع مورد استفاده قرار بگيرند. نه براي اهدافي که به سود مسلمانان و دعوت و حق و عدالت باشد بلکه براي تضعيف امت و وارد کردن مسلمانان به درگيری‏ها و ياس و نا اميدي تا آنکه دشمنان بتوانند به اهداف خود رسيده و امت را در سرزمين‏ها و عقايد و مذاهب و طوائف گوناگون خود تکه تکه و دور از هم نموده و به سوي چاهي تاريک و پر پيچ و خم بکشانند.

جواناني که در حقيقت تبديل به سوختي شده‌اند براي فتنه‏اي که دست‏هاي بيگانه و انديشه‌ي سازمان‏هاي اطلاعاتي مهيا نموده‌اند. فتنه‏اي نمود يافته در طرح ريزي و اجراي برنامه‏هايي در جهت ضربه وارد ساختن بر پيکر امت و سرزمين‏ها و زيرساخت‏ها آن.

ايا اين جوانان تداخل منافع نيروهاي مکار و اهداف دشمنان در کمين نشسته را که از پشت بر پيکر امت ضربه وارد می‏سازند درک نکرده اند؟

نيروهاي اين گروه‏هاي گمراه در حقيقت آلاتي هستند براي نبرد سياسي در سرزمين‏هاي مسلمان. اينان اقدامات خود را بر اساس حماسه و شور و شوقي خالي از فهم ضابطه‏مند و شريعتي بازدارنده انجام می‏دهند که در نتيجه مفاسد و هلاکت به بار آورده و فتنه‏هاي بزرگي را به وجود می‏آورد که بسياري از اين جوانان و جوامع آنان از آن رنج می‏برند.

آنان به علت کوتاهي انديشه و ضعف بصيرتي که از آن رنج می‏برند اين را ندانستند که اينگونه اعمال تروريستي هرگز بر اساس هدفي ديني و ملي انجام نگرفته بلکه تنها سياستي بوده در خدمت منافع دشمنان.

آنان ندانستند که چگونه راه انحراف را پيش گرفته و در تور نقشه‏هاي بيگانه و کجروی‏هاي خود دچار شدند.

ايا اين فريب خوردگان متوجه نشدند که پول‏هايي که به آنان می‏رسد و حمل و نقل آسان آنان و ديگر تسهيلاتي که در اختيار آنان قرار می‏گيرد نه حاصل انديشه‌ي آنان است و نه با تدبير و پول آنان، بلکه همه‌ي اينها چيزي نيست جز طراحي و نقشه و نيرنگ بدي از سوي کشورها و سازمان‏هايي که با نفوذ دستگاه‏هاي اطلاعاتي و مزدوران و ارتباطات و اهداف آنان تغذيه می‏شود.

ايا ندانستند که هدف از چاله‏اي که بسوي آن کشيده می‏شوند چيزي نيست جز انتشار بی‏نظمي و هرج و مرج و برانگيختن فتنه‏ها و در پي آن تسليم نمودن ميدان و منطقه به دشمنان امت، بي آنکه خود بدانند!

بندگان خداوند! برادران و خواهران: اينجا بايد در منهجي که اينان بر اساس آن پيش می‏روند توقفي نمود و به کتاب‏ها و مراجع و فتاوايي که بر آن استناد و اعتماد دارند نظر افکند..

آيا آنان متوجه اين نشده‌اند که اين کتابها و مراجع آنان را چنان منحرف نموده که باعث شده آراي فاسد و اشتباه و افکار شاذي را قبول کنند که باعث گرديده ضعف علمي آنان عميق‏تر شده و انحراف فکري و پراکندگي عقيدتي آنان تشديد شود؟

ايا در انحراف شديدي که بدان درافتاده‌اند نيانديشيده‌اند؟ ايا به تغيير خطرناکي که در منهج آنان رخ داد انديشيده‌اند؟ آنان می‏گفتند که تنها کفار و منافع بيگانه را مورد هدف قرار می‏دهند و اين سخن گرچه خود منکر است و ممنوع اما آنان در اوج ياس و نگونبختي چنان تغيير يافتند که بعدها با دستان خود به تخريب خانه و وطن خود پرداختند.

اين تحول خطرناک گرچه خود بايد مورد انکار و مجازات واقع شود اما از سوي ديگر باعث برانگيخته شدن دلسوزي براي آنان می‏شود که تا چه اندازه ساده‏اند و به چه آساني ممکن است بازيچه‏اي در دست مکاران قرار گيرند.

از سوي ديگر هنگامي که در منهج و روش آنان نظري می‏اندازي به تعجب می‏افتي. آناني که ادعا می‏کنند، حامل انديشه‌ي سلف اين امت‏اند اما به آغوش مخالفان و دشمانان آنان پناه می‏برند. اين را نه از روي انکار ديگر مذاهب مسلمان و فرقه‏هاي ديگر بلکه براي مخاطب قرار دادن اين فريب‏خوردگان می‏گويم.

يکي از اين فريب خوردگان از روي جهل و انحراف فکري چنين می‏گويد: من دوست ندارم درباره‌ي خانواده و خويشاوندانم که در قبال آنان داراي احساسات متناقضي هستم سخن بگويم... بعضي وقت‏ها می‏ترسم دلسوزي در مورد آنان باعث شود در دين خود دچار اشتباه شوم...!

سبحان الله! ايا سطحی‏تر از اين نوع تفکر می‏توان يافت؟! پيامبر ما محمد ـ صلي الله عليه وسلم ـ درباره‌ي پدر و خويشان خود چنين افتخار آميز می‏‏گويد: "من بهترينم از بهترين" و می‏گويد: "من پيامبرم که اين دروغ نيست / منم فرزند عبدالمطلب»

او اين سخنان را از روي تکبر و تعصب قومي و قبليه‏اي نگفته. هرگز! بلکه اين از روي افتخار آن حضرت به نسب شريفش و براي بيان اصالت خانوادگی‏اش بود. در حالي که اين جوان فريب خورده می‏گويد از ترس دينش دوست ندارد درباره‌ي خانواده و خويشانش حرفي بزند.

اينان جوانانی‏اند فريب خورده که تنها سوختي هستند براي فتنه و آلاتي هستند براي درگيري در خدمت هميشگي دشمنان. ايا براي اين گروه گمراه روشن نشده است که قضيه هرگز فتاوا و يا استدلال به نصوص و دليل آوري از سخان و آثار صحابه و بزرگان نيست، بلکه قضيه طرحي است بين المللي و خبيث که ادعاي دشمني با «القاعده» را دارد اما خود، القاعده را در آغوش گرفته و خود تروريسم را مورد حمايت مالي قرار می‏دهد.

در پايان اي جوانان و اي مردم: سياست‏هاي انتحاري و مسلک‏هاي انفجاري و تبديل شهروندان ـ با هر هويت و مذهب ـ به بمب‏هاي انساني و اسلحه‌ي آتشين، همه‌ي اينها چيزي نيست جز اغراق در ناداني و سفاهت در انديشه.

از سوي ديگر چنين کشتار و تخريبي نه دين را ياري می‏دهد، نه وطن را حفظ می‏کند و نه ملتي را سربلند می‏سازد.

ملت‏ها، خود را از طريق عقيده‌ي صحيح و تربيت استوار و علم و تدبير نيک و وحدت کلمه می‏سازند، نه با انفجار و تخريب و کشتار. و کسي به اينگونه شعارها و قهرمانی‏هاي انتحاري گوش فرا نمی‏دهد جز آنکه از نظر فکري عقب افتاده و از نظر علم و درک ضعيف باشد.

اعوذ بالله من الشطان الرجيم أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ [فاطر: 8]

(آيا كسي كه عملهاي بدش در نظرش زينت و آراسته شده است و آن را زيبا و آراسته می‏‌بيند (همانند هدايت يافتگان است؟) الله هر كس را بخواهد گمراه می‏‌سازد، و هر كس را بخواهد هدايت می‏نمايد. پس خود را با غم و غصّه‌ي آنان هلاک مكن . الله بس آگاه از كارهائي است كه می‏‌كنند).

خداند من و شما را بوسيله‌ي قرآن بزرگ و روش محمد ـ صلي الله عليه وسلم ـ نفع رساند. اين سخن را گفته و از خداوند براي خود و شما و ديگر مسلمانان از هر گناه و معصيتي آمرزش می‏طلبم. پس از او آمرزش بخواهيد که او بس غفور و بس رحيم است.

خطبه‏ي دوم:

ستايش تنها از آن الله است. و درود و سلام بر آنکه پيامبري پس از وي نيست. پيامبر ما محمد، و بر اهل بيت و ياران وي.

اي مسلمانان... اندوه آنگاه شدت می‏ياد که سرزمين حرمين آن بازگشتگاه ايمان و قبله‏‏ي مسلمانان مورد حمله‌ي اين گروه قرار می‏گيرد. تا جايي که يکي از بزرگان آنان در خطاب به فريب خوردگان و ساده لوحان زير دست خود چنين می‏گويد: به جز سردمداران اين سرزمين و مردان آن به فکر کس ديگري نباشيد...

ايا اين گروه گمراه حتي از کمي زيرکي و اندکي هشياري برخوردار نيست؟ آنان را از اينکه سران اين مملکت و مردانش را با ديگران مقايسه کنند بازداشتند زيرا اين مقايسه به نفع مزدوران سازمان‏هاي اطلاعاتي نيست.

ايا اين بيچارگان پذيرفته‌اند که منافع سرزمينشان را اينگونه مورد هدف قرار دهند تا اينکه عرصه‌ي زندگي بر پدران و مادرانشان تنگ گردد؟ در حالي که آنان به خوبي وضعيب سرزمين‏هاي اسلامي همسايه را می‏بينند که در چه وضعيتي هستند و چگونه مورد غارت قرار گرفته و ويران می‏شوند؟!

انسان از اين انحراف خطرناک و لغزش مهلک ويرانگر به تعجب می‏افتد...

با همه‌ي اينها و با اعتمادي که به پروردگار و پس از آن به مسئولان امر داريم، با اين وجود بايد آنان مورد همکاري قرار گرفته و با در پيش گرفتن طرحي پيشگيرانه در داخل و با برنامه‏اي کامل و فراگير که همه‌ي جهات و دستگاه‏هاي ديني و آموزشي و فرهنگي در آن مشارکت داشته باشند و با همکاري دوجانبه از سوي خانه و مدرسه و دانشگاه و بازار و از سوي همه‌ي اقشار جامعه ـ کوچک و بزرگ، مرد و زن ـ به نبرد اين فکر منحرف برويم و همه‌ي خردها و تجربه‏ها و امکانات و استعدادها در داخل و خارج کشور را در خدمت اين طرح قرار دهيم.

با وجود آن بايد براي برخورد حکيمانه‌ي مسئولان در معالجه‌ي اين قضيه و برخورد با اين گروه گمراه به روش‏هاي مختلف، آنان را مورد ستايش قرار داد. آنان توانسته‌اند با بسيج نيروها بر اساس جديت و خردمندي و مهرباني و معالجه‌ي فطري انحرافات و نصيحت شرعي و قرار دادن انديشه در برابر انديشه، به نبرد اينگونه افکار انحرافي بروند.

اما با اين وجود از برخي از نويسندگان و انديشمندان و اهالي رسانه که در اين طرح مشارکت ندارند ديده شده که گاه طرح‏ها و برنامه‏هايي را مطرح کرده و برنامه‏هاي درسي شرعي اين کشور و فعاليت‏هاي تابستاني و حلقه‏هاي علم را متهم می‏نمايند. از خداوند براي آنان و خود هدايت می‏خواهيم. در حالي که آنان به خوبي می‏دانند که اينگونه فعاليت‏هاي تروريستي و گروه‏هاي گمراه حتي در کشورهايي که هرگز برنامه‏هاي شرعي و حلقات درسي علمي ندارند و حتي در کشورها و جوامع غير اسلامي نيز موجود است.

در اين شرايط لازم و ضروري است که نيروها و گفتمان خويش را در چارچوب کلمه‏اي واحد و منهجي يگانه در خدمت دين خداوند و حمايت کشور خويش قرار دهيم و در اين همکاري، دولت و علما و انديشمندان و برنامه‏هاي آموزشي و رسانه‏ها با يکديگر باشند.

پس تقواي خداوند را پيشه سازيد و به ريسمان او چنگ زنيد و به شريعت الهي پايبند بوده و از الله و رسولش فرمان بريد و درود و سلام بفرستيد بر آن رحمت هدايتگر و آن نعمت الهي، پيامبرتان محمد رسول خداوند که خداوند شما را به اين کار امر نموده و در ايات محکم کتابش چنين فرموده که:

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا [احزاب: 56]

(‏ الله و فرشتگانش بر پيامبر درود مي‌فرستند ، اي مؤمنان ! شما هم بر او درود بفرستيد و چنان كه بايد سلام بگوئيد . ‏)

بارالها درود و سلام و برکت بفرست بر بنده و پيامبرت محمد و بر اهل بيت پاک وي و بر همسرانش مادران مومنان و خشنود باش از چهار خليفه‌ي راشد و امامان هدايت، ابوبکر و عمر و عثمان و علي و از ديگر صحابه‌ي پيامبرت و از تابعين، و کساني که تا روز قيمات به نيکي از آنان پيروي نمايند و از ما به همراه آنان خشنود باش اي مهربانترين مهربانان.

بارالها مسئولان اين کشور و ديگر مسئولان مسلمان را براي عمل به کتاب خود و سنت پيامبرت موفق گردان و آنان را رحمتي براي بندگان مومنت قرار ده و کلمه‌ي آنان را يکي بگردان.

بارالها براي امت مسلمان دولتي راشده قرار ده که در آن اهل طاعت تو عزت يابند و اهل معصيت به راهت رهنمون شده و در آن به معروف امر شود و از از منکر باز داشته شود که تو بر هر چيزي توانايي.

خدايا يهوديان صهيونيست غاصب اشغالگر را نابود گردان خدايا آنان را نابود گردان که آنان قادر به شکست تو نيستند. بارالها ما از آنان به تو پناه برده و از بدي آنان به تو روي می‏آوريم.

خداوندا گراني و وبا و ربا و زنا و زلزله و سختی‏ها و فتنه‏هاي بد آشکار و پنهان را از سرزمين ما و ديگر سرزمين‏هاي مسلمان دور گردان.

بارالها ما از تو خشيت تو را در نهان و آشکار و کلمه‌ي حق را در حال خشم و خشنودي، و ميانه‏روي را در فقر و غنا، و خشنودي پس از قضا و زندگي خوش پس از مرگ را مسالت داريم. و از تو خوشي و سعادتي را خواهانيم که پايان نيابد و از تو لذت نگاه به سويت و شوق به ديدارت را خواهانيم.

بارالها ما را با زينت ايمان مزين گردان و ما را هدايت شدگاني هدايتگر قرار ده و نه گمراهاني گمران کننده.

خدايا بيماران ما را شفا ده و مردگان ما را مورد رحمت خويش قرار داده و ما و همه‌ي مسلمانان ـ زندگان و مردگان ـ را بيامرز. پروردگارا ما به خود ستم نموديم و اگر تو ما را مورد آمرزش و رحمت خويش قرار ندهي بي ترديد از زيانکاران خواهيم بود.

پروردگارا ما را در دنيا و آخرت نيکي عطا کرده و از آنش دوزخ حفظ کن.

بندگان خداوند... همانا الله به عدل و احسان و بخشش به نزديکان امر کرده و از فحشا و منکر و دست‏درازي و ظلم بازمی‏دارد. او شما را اندرز می‏دهد تا اينکه نصيحت پذيريد؛ پس او را ياد کنيد تا شما را ياد کند و او را بر نعمت‏هايش شکر گذاريد تا شما را افزون دهد و بي ترديد ياد الله از همه‏ چيز بزرگتر است و الله به آنچه می‏کنيد آگاه است.

منبع: شبکه جهاني نور

0 نظرات:

ارسال یک نظر