جایگاه سیاسی زنان در زمان پیامبر اسلام (ص)


جایگاه سیاسی زنان در زمان پیامبر اسلام (ص)
تهیه و تنظیم: هادیه فایقی
مقدمهزنان نصفی از جامعه‌ی اسلامی زمان پیامبر(ص) و خلفای‌ راشدین(رض) را تشکیل می‌دهند، و جامعه نباید نصفی از توانایی خود را تعطیل یا با ظلم و ستم، حقوق آنان را پایمال کند. چون ما مسلمانان دارای یک اساس‌نامه الهی هستیم که در ارج نهادن به مقام زنان و رعایت عدالت و انصاف در شأن او و نجات دادنش از زیر ستم و جهالت، منحصر به فرد است. و بر خلاف آنچه که جوامع غربی می‌پندارند که اسلام از نظر فعالیت سیاسی، زنان را محدود کرده است، و اجازه ورود به عرصه‌ی سیاست را ندارند. در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته‌ام. چون ممکن است برای عدّه‌ای این تصور پیش آید که اشتغال زن به امور خانه، یک اصل، و مشارکت در امور سیاسی از امور فرعی و حاشیه‌ای می‌باشد. به این معنی که زن در خانه همسر یا مادر است و فقط در بعضی از موارد استثنایی می‌تواند در پروژه‌های سیاسی شرکت نماید. این دیدگاه از نظر اسلام دور از حقیقت می‌باشد. چون کسی که این گونه می‌اندیشد از نصّ قرآن و حدیث ـ همچون منبعی هدایت‌بخش برای جوامع و اصلی برای بنیاد نهادن جامعه‌ای مدنی ـ فهم درستی ننموده است.
هدف از نزول قرآن کریم آن بوده است که به آدمیان چه زن، و چه مرد، ارزش والا و مناسب عطا نماید. بنابراین اسلام چگونه زن را از دخالت مستقیم در امور سیاسی و اجتماعی دور نگه می‌دارد؟! در حالی که او خود زن را برای ایفای نقش اجتماعی و پرورشی ـ که سیاست غیرمستقیم می‌باشد ـ نامزد می‌نماید، تا همچون یک همسر یا مادر نسل جدید، ‌خواسته‌ها و دیدگاه‌های خود را در نسل آینده تحقّق بخشد و براساس باورها و اندیشه‌های خود، آنها را تربیت نماید. زن در اسلام «زن نیز مانند مرد مسئول است. در مورد بندگی خداوند متعال و تلاش برای برپاداری و اقامه‌ی دین و ادای واجبات، اجتناب از محرمات، پایبندی به حدود، مرزهای شریعت و دعوت دیگران به سوی دینداری (امر به معروف و نهی از منکر) دارای تکلیف و مسئولیت است.
تمام اوامر و دستورات خداوند، به استثنای اموری که اختصاص به مردان دارد شامل تمام زنان هم می‌شود. قرار است انسان خلیفه‌ی خدا در زمین باشد. پس زن و مرد هر دو در لبیک‌گفتن به این امر ـ خلافت ـ فرا خوانده‌ شده‌اند. هنگامی که خداوند می‌فرماید: «یا أیُّهَا النَّاسُ» و یا «یا أیُّهَا الّذینَ آمَنُوا» قطعاً زنان را نیز شامل می‌گردد. به همین خاطر را که فرمود: «یَا أیُّهَا النَّاسُ»هنگامی که امّ سَلَمه (رض) ‌ندای رسول‌خدا را شنید، اگر چه مشغول انجام‌دادن کارهای خانه بود، ولی شتابان به طرف رسول خدا(ص) و چون عدّه‌ای از سرعت حضور او در شگفت شدند، گفت: «مگر من جزءِ مردم نیستم!» اصل و قاعده‌ی عمومی این است که زنان در همه‌ی تکالیف و مسئولیت‌ها به جز موارد استثنایی، همچون مردان هستند. زیرا خداوند متعال می‌فرماید: آل‌عمران/195 یعنی: «بعضی از شما از بعضی دیگرند.» و پیامبر گرامی می‌فرماید: [ إنَّمَا النِّسَاءُ شَقائقُ الرِّجَالِ ] یعنی: «همانا زنان همتای مردانند.» قرآن، مسئولیت و ادراه‌ و اصلاح جامعه را بر عهده‌ی هر دو جنس مرد و زن قرار داده است. از نظر اسلام به چنین مسئولیتی «امر به معروف و نهی از منکر» می‌گویند. خداوند در سوره توبه آیه 71 می‌فرماید: [وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَآءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَـئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ] توبه/71 یعنی: «مردان و زنان باایمان دوستان یکدیگرند که (انسان‌ها) را به کارهایی پسندیده وا می‌دارند و از کارهایی ناپسند باز می‌دارتد و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند. آنان که خداوند به زودی مشمول رحمتش قرار خواهد داد.» قرآن کریم پس از این که به بیان ویژگی‌های منافقان می‌پردازد و می‌فرماید: [الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنکَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ] توبه/67 یعنی: «مردان و زنان منافق همانند یکدیگرند و به کار ناپسند وا می‌دارند و از کار پسندیده باز می‌دارند.» وقتی زنان منافق، برای ایجاد فساد و تباهی در میان جامعه دوش به دوش مردان منافق تلاش می‌کنند، بر زنان مؤمن نیز واجب است که دوش به دوش مردان برای اصلاح جامعه از هیچ کوششی کوتاهی ننمایند. در عصر نبوّت، زنان نقش خود را به خوبی بلند شد، صدای خدیجه (رض) ادا می‌کردند. اولین صدایی‌که در تصدیق و تأیید پیامبر و اولین کسی‌که در راه اسلام جانش را فدا کرد، سمّیه مادر عمّار و همسرش یاسر در غزوه‌ی اُحُد بودند؛ و فراتر از آن بعضی از زنان را می‌یابیم که همراه پیامبر و حنین به جنگ و نبرد پرداخته‌اند. امروز علمانیون و مکتب سکولاریست‌ها با بهره‌گیری از مسأله‌ی حقوق زن به ترویج بازار خود پرداخته‌اند؛ و می‌کوشند پاره‌ای اتهامات ناروا را به اسلام بچسبانند که دین اسلام از آن مبرّا است. از جمله اینکه می‌گویند: «اسلام به زنان ستم می‌کند و اجازه نمی‌دهد که استعدادها و توانایی‌های و خلفایآنها شکوفا شود» امّا غافل از این که در زمان حیات مبارک حضرت رسول راشدین زن نیز در فعالیت‌های سیاسی شرکت کرده‌اند. نمونه‌ای از مشارکت سیاسی زن در قرآن در جامعه‌ی اسلامی، مشارکت در امور سیاسی از حقوق و تکالیف مسلم او به شمار می‌رود؛ و باید همچون مردان در این عرصه فعالیت نماید. قرآن کریم داستان ملکه‌ی سبا را به عنوان نمونه‌ ارزنده از مشارکت زن در قدرت سیاسی برای ما بیان می‌کند. آوردن آن نمونه در قرآن کاملاً هدفمند می‌باشد و می‌خواهد این حقیقت را بیان کند که گاهی زنان در امور سیاسی و حکومت دارای چنان ژرف‌نگری و خوش‌فکری و دوراندیشی و درایت نشان می‌دهند که بسیاری از مردان از آن ناتوانند. قرآن در جریان بحث مذکور به می‌پردازد: [چگونگی برخورد و روابط او با حضرت سلیمان] [قَالَتْ یٰأَیُّهَا ٱلْمَلأُ أَفْتُونِی فِیۤ أَمْرِی مَا کُنتُ قَاطِعَةً أَمْراً حَتَّىٰ تَشْهَدُونِ * قَالُواْ نَحْنُ أُوْلُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِیدٍ وَٱلأَمْرُ إِلَیْکِ فَٱنظُرِی مَاذَا تَأْمُرِینَ] نمل/33ـ 32 یعنی «(بلقیس رو به اعضای مجلس شورا کرد و) گفت: ای بزرگان و صاحبنظران، رأی خود را در این کار مهم برای من ابراز دارید که من هیچ کار مهمی را بدون حضور و نظر شما انجام نداده‌ام و فیصله نبخشیده‌ام. ما از هر لحاظ قدرت و قوّت داریم و در جنگ تند و سرسخت می‌باشیم. فرمان فرمان توست. بنگر که چه فرمان می‌دهی؟» متوجه می‌شویم مردانی که سران قوم بلقیس می‌باشند در مقابل او زانو زدند. وی فرمانروا بوده و او نیز نظر خود را اعلام می‌دارد: [قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُواْ قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُواْ أَعِزَّةَ أَهْلِهَآ أَذِلَّةً وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ] نمل/34 یعنی: «گفت: پادشاهان چون به شهری در آیند آن را تباه و عزیزانشان را خوار می‌گردانند. و این‌گونه می‌کنند.» به همین دلیل بلقیس بر آن شد تا با هدیه‌ای رضایت سلیمان را جلب کند. پس ملکه‌ی سبا به او ایمان آورد و با سیاست زیرکانه و هوشمندانه خویش، قومش را به سوی سعادت دنیا و آخرت سوق داد. پس می‌توان نتیجه گرفت که زن این حق را دارد که در میدان عمل سیاسی مشارکت و فعالیت نماید. و در آن عرصه، گوی سبقت را در جلب موقعیت از مردان زیادی برباید. اما گاهی شرایط و سنن و رسوم اجتماعی به زن این اجازه را نمی‌دهد که با ورود خود به عرصه فعالیت وسیاسی، حضوری فعّال داشته باشد. نمونه‌هایی از مشارکت سیاسی زن در زمان رسول خدمات سیاسی عدیده‌ای را انجام دادند که بانوان در عصر پیامبر خدا (ص)خلفای راشدین به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم:
1ـ قرآن کریم زنان مؤمنه را نیز همچون مردان مکلف ساخته تا در شرایطی که جامعه دچار آلودگی‌های معنوی شدید شده است، به سرزمینی که قانون خداوند اجرا می‌شود مهاجرت کنند. زنان هم از مهاجرین بودند. در هجرت اوّل به حبشهبه حبشه که در ماه رجب سال پنجم بعثت نخستین گروه از صحابه‌ی پیامبر اسلام مهاجرت کردند؛ شامل دوازده‌مرد و چهارزن بودند. در هجرت دوّم به حبشه، شمار مهاجران هشتاد و دو مرد و هیجده یا نوزده زن بودند.
2ـ بیعت از بارزترین جوانب عمل سیاسی است که امّت اسلامی با آن سر و کار دارد. زیرا از نظر اسلام بیعت نه تنها به نظام حاکم مشروعیت می‌بخشد، بلکه در تجربه صدر اسلام بیعت حتی مسبوق به ایجاد نظام بوده است. بنابراین بیعت اساس جامعه‌ی سیاسی اسلامی، و وسیله‌ای برای اعلام التزام جامعه به بشریت است. بیعت عبارت است از میثاق ولاء و پایبندی به نظام سیاسی اسلامی، یا خلافت اسلامی و التزام به جماعت مسلمین و اطاعت از امام ایشان است. این یک میثاق انسانی سیاسی است که سه جانبه است: خلیفه، کسانی که با او بیعت می‌کنند (امت) و آنچه براساس آن بیعت می‌کنند، یعنی شریعت و قراردادهای اجتماعی ـ ‌سیاسی. مسئولیت امت با انجام بیعت پایان نمی‌پذیرد؛ بلکه این مسئولیت همچنان در مراقبت و حفظ دین و اجرای شریعت از طریق شورا؛ و نظارت بر عملکرد حاکم و نصیحت او در صورت انحراف و در نهایت عزل او ادامه دارد. بیعت، به مثابه‌ی واجب عینی بر هر زن و مرد مسلمان ـ بیعت بر عقیده و اخلاق اجتماعی ـ واجب است. پیامبر این بیعت را قبل و بعد از تأسیس دولت از مردم گرفت. بدون آن که شکل آن عوض شود. این بیعت اصطلاحاً به «بیعت النساء» معروف است. در بیعت عقبه‌ی دوّم زنان همراه با مردان شرکت داشته‌اند؛ که در بیعت دوم عفرا بنت عبدالله بن شعبه و عماره و ام منیع حضور داشتند. همچنین موضوع بیعت زنان از حدّ اطاعت در معروف فراتر رفته و شامل عقیده و التزام سیاسی نیز می‌شود. پس از صلح حُدیبیه با زنان مهاجر و انصار و پس از فتح مکه با زنانچون پیامبر خدا قریش بر این امر بیعت گرفت. همچنین نُسیبه بنت کعب، در عقبه‌ی دوّم با پیامبر خدا بر جهاد بیعت کرد و در جنگ‌ها (اُحُد ـ یمامه ـ خیبر) جنگید. و علاوه بر این در بر مرگ بیعت داد.
3ـ اگر جهاد ازبیعت رضوان نیز همراه اصحاب با رسول خدا بارزترین جلوه‌های سیاست دینی بحساب آوریم، حضور زنان به عنوان آبرسانی، پرستاری، تدارکات جنگ و انتقال اجساد حضور چشمگیری دارد.
4ـ از مهم‌ترین فعالیت‌های سیاسی زنان که حضرت عایشه (رض) آن را سرپرستی می‌کرد، ماجرای جنگ جمل می‌باشد؛ که لشکری عظیم مرکب از اصحاب بودند. لشکری که دو نفر از عشره مبشّره در جمع آنان بودند حضور داشتند، و در عین حال اعضای شورای شش نفره، کاندیدا برای احراز مقام خلافت، (طلحه ) در آن لشکر مشارکت داشتند و این خود یک پیکار سیاسی بود. حضرت عایشه (رض)و زبیر از نظر اجتهاد و موقعیت در جامعه اسلامی دارای جایگاه و منزلت بزرگی بود و به نظر بوده باشد، آن گونه که بعضینمی‌رسید که هدف او تنها مطالبه‌ی خون عثمان بن عفان ادّعا می‌کنند چه بسا هدفش از فرماندهی این لشکر تصدّی پست خلافت بوده باشد. چون از ابی‌بکره خواست که او را همراهی کند. ولی او به وی جواب داد: «تو مادر مؤمنان هستی حق تو بزرگ است» هرچند بعدها حضرت عایشه از این اقدام خود پشیمان شد.
5ـ همچنین در صادر گردید، زنان نیز مشارکتموارد بسیاری، تصمیمات و قوانینی که توسط حضرت عمر داشتند. از جمله: الف)تغییر در قانون پرداخت شهریه به تمام کودکان از لحظه تولد ازباز با نظر خانم‌ها اصلاح گردید ب) حتی خانمی که در هنگام سخنرانی حضرت عمر رأی ایشان انتقاد نمود. انتقاد ایشان مربوط به امر تعیین مقدار مهریه بود که پس از از این تصمیم عدول نمودند.
6ـ حدیثی که امام احمد بن حنبلآن انتقاد، حضرت عمر درباره‌ی بیرون رفتن عایشه ام‌المؤمنین روایت کرده است که گفته: «چون عایشه شبانه به آب‌های بنی‌عامر رسید. سگ‌ها عوعوکنان شوریدند. عایشه گفت: این چه آبی است؟ گفتند:«ماء الحؤاب» است. گفت: گمان می‌کنم که باید برگردم. بعضی از همراهان به وی گفتند: ‌بلکه باید به پیش بروید تا مسلمانان تو را ببینند و صلح و سازش در میانشان به من گفت: حال یکی از شمابرقرار شود. حضرت عایشه (رض) گفت: روزی رسول خدا چگونه خواهد بود هنگامی که سگ حوأب او را ببینند. پس از این روایت بر می‌آید که در اسلام زن می‌تواند انتخاب کند انتخاب شود و کارهای مهم را متصدی گردد و اگر صلاحیت و شایستگی داشته باشد هرکاری غیر از خلافت عُظْمَا را می‌تواند انجام دهد.
7ـ امّ برادرش قصد داشتند آنهانی در روز فتح مکّه یکی از مشرکین را پناه داد و حضرت علی فرمود: « ای امّ هانی! کسی که تو پناهمرد پناه داده شده را بکشند؛ پیامبر زنان نیز مشارکتداده‌اید ما نیز پناه می‌دهیم.» پس می‌بینیم که در زمان حضرت سیاسی داشته‌اند. همچنین نصایح خیرخواهانه نائله بنت الفراقصه همسر خلیفه سوّم عثمان بن عفان، و رهنمودهای زبیده همسر هارون الرشید خلیفه‌ی عباسی مشهورند. و در سیاست این دو خلیفه تأثیر بسزایی داشتند و تقوای آن دو خلیفه بسیار شهرت داشت. را برانگیخت تا زنی همچون شفاء بنت عبداللههمچنین توانایی زنان بود، که حضرت عمر انجام دادرا مسئول نظارت بازار نماید که این کار نیز براساس حدیثی از پیامبر خدا که می‌فرماید: المَرأةُ راعِیَةٌ على مَالِ زَوجِهَا وَ هِیَ مسْئُولَةٌ عَنْ رَعِیَّتِهَا امام ابوحنیفه در فتوایی بر اساس این حدیث می‌فرماید: «زن می‌تواند در مسائل مالی قاضی باشد.» و امام طبری نیز می‌فرماید: «زن می‌تواند تمام پست‌ها و مقام‌ها را داشته باشد و حتی به صورت عام می‌تواند فرمانروا باشد.» الف) داستان در حرم مکی مورد هجوم حجّاجاسماء‌ بنت ابوبکر (رض) همراه پسرش عبدالله بن زبیر بن یوسف قرار گرفت. ب) مناظره و مناقشه آروی بنت حارث بن عبدالمطلب (رض) با در زمان فتنه و قتل، ج) موضع‌گیری ام کلثوم (رض) دختر علی بن أبی‌طالب معاویه که از فتنهعثمان بن عفان در برابر پدرش و جلوگیری از دستگیری عبدالله بن عمر در تاریخ آمده است.کناره‌گیری کرد و برای عمره به مکه رفت و علی بن أبی‌طالب زنان بسیاری به کارهای سیاسی پرداخته‌اند. از جمله: اُروَی بنت احمد بن جعفر الصیلیحه حکمه‌ی یمن، فاطمه سلطان امیر قاسموت، در جنوب شرقی مسکو، ستّ الملک دختر و وزیر فاطمی مصر، شجره الدر مادر خلیل صالحیه و غیره که تاریخ اسلامی سرشار از امثال آنان است. دیدگاه اسلامی نسبت به زن بر پایه‌ی صفت ایمانی او به عنوان فردی از افراد امت که رابطه‌ی اعتقادی، او را به سایر افراد امّت پیوند می‌دهد، استوار است. رابطه‌‌ی اعتقادی رابطه‌ای است که حرکت سیاسی زن را صبغه‌ای خاص می‌بخشد. زیرا با این دید، جنبش زنان همراه با حرکت و فعالیت‌های امّت در جهت تحقق مقاصد شرع که حاکم بر جامعه است، جریان می‌یابد. اگر چه آثار بسیاری درباره‌ی حقوق زن در اسلام انتشار یافته است، امّا هنوز مسئولیت سیاسی زن در سطح امّت آنگونه که باید مورد توجه کافی قرار نگرفته است؛ زیرا برخی صلاحیت زن را برای فعالیت سیاسی از اساس نفی و برخی دیگر آن را به شروطی مقیّد کرده‌اند. امّا اکثر نوشته‌های اسلامی به حقوق که زن در سایه‌ی اسلام بدست آورده اعتراف دارند. غالب آنها از تقسیم اجتماعی کار دفاع می‌کنند. بدین معنا که معتقدند عرصه‌ی کار زن، خانواده است. در حالی که مسئولیت عمل اقتصادی و سیاسی برعهده‌ی مرد است. برخی حتی معتقدند که برای حفظ جامعه از فتنه و انحراف، سیاست بر زن حرام است. و دیگران مشارکت زن در فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی را صرفاً حوادثی فردی دانسته و معتقدند کسی تصوّر کندو سیاسی در زمان رسول خدا این حوادث بر جواز اشتغال زن مسلمان در سیاست دلالت دارد به انحراف گراییده و امری بر حوادث تاریخی تحمیل می‌کنند که قابل اثبات نیست؛ اما زن دارای صلاحیت سیاسی می‌باشد. صلاحیتی که زن آن را با کارآمدی و کمال بخشیدن به آگاهی‌ها و شعور سیاسی خویش بدست می‌آورد. اسلام بر رشد آگاهی‌های سیاسی زن تأکیدی تمام دارد تا زن بتواند مسئولیت‌های سیاسی و اجتماعی خود را به انجام رساند. شرایط و بافت اجتماعی می‌تواند مانع ایفای این مسئولیت‌ها شود. همچنان که ممکن است آن را تسریع کند. در نهایت خود امّت است که مسئول تغییر بافت و ساخت اجتماعی است، تا زن امکان بیابد در فعالیت‌های سیاسی امت مشارکت کند. همچنین زن در نماز جماعت حضور می‌یابد. نماز جمعه نمازی است که امام، مردم را به اقامه‌ی آن در مسجد جامع می‌خواند تا در آن مسائل مهم پدیدآمده و حوادث و اخبار جدید را برای ایشان بررسی و بازگو کند و مسجد مصدر، تربیت و رشد و آگاهی اجتماعی و سیاسی است. علاوه بر این عرصه‌‌ی سازمان‌یافته‌ای نیز برای ارتقاء همواره روزیاین گروه از زنان در زمان حضرت وجود داشت و آن آموزش علم است. پیامبر معین را به زنان اختصاص می‌داد تا به آنها امور دین و عقاید و شریعت را بیاموزد. پیوند میان عرصه‌های کسب آگاهی‌های اعتقادی، اجتماعی و سیاسی، مسجد موجب می‌گردید تا سطح اندیشه‌ی زن مسلمان ارتقاء یافته و در امور دین و جامعه‌ی خویش تحولات آن را دنبال کند. زیرا آگاهی‌ با خودآگاهی و ایجاد حس مسئولیت در او، پدید می‌آید. زن در دیدگاه‌ اسلامی از صلاحیت سیاسی در سطوح مختلف آن بهره‌مند است. مقتضای این بهره‌مندی آن است که در رشد فکری خود توجه به شئون عمومی کوشا باشد و به سطحی برسد که امور اجتماعی و سیاسی را خوب بفهمد و آنها را پیگیری کند و خطا و صواب را در آنها تشخیص دهد. آحاد مردم به تناسب رشد فکری و سطح اندیشه و نیز در وسعت درک عقلی و استعدادهای خاص، از شئون مسلمانان فهمی مضیق یا موسع دارند و از این نظر زن با مرد تفاوتی ندارد و میدانی که او می‌تواند در آن نقش خود را در زمینه‌ی اداره وپرداخت به امور جامعه ایفا کند، کاملاً گسترده است. فهم رفتار سیاسی زن بدون توجه تنظیم اجتماعی یک جامعه ممکن نیست، و حرکت سیاسی زن در دیدگاه اسلامی از حرکت اجتماعی تفکیک‌پذیر نیست. درک نکته‌ی اخیر از مهم‌ترین رهیافت‌های فهم فعالیت سیاسی همین زنان را به حضور درزن در جامعه‌ی اسلامی به شمار می‌آید. چنانچه حضرت محمد نماز عیدین حتی در حال حیض مکلف ساخته. این بدان معناست که تخفیف در عبادت به دلیل شرایط ویژه مربوط به زن با مشارکت وی در گردهمایی موسمی مقرون نیست. این دو نماز اجتماع سیاسی عامی است که بدون استثناء در هر سالی و در زمانی معین تشکیل می‌شود و در آنها مسائل اسلامی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

منابع:
1ـ تفسیر نور، دکتر مصطفی خرم‌دل
2ـ خط‌مشی سیاسی در سیره‌ نبوی، منیر غضبان، مترجم: عمر قادری
3ـ زن در اندیشه‌ی اسلامی، جمال محمد فقی رسول، مترجم: دکتر محمود ابراهیمی
4ـ چالش‌های سیاسی جنبش اسلامی معاصر، استاد مصطفی طحان، مترجم: خالد عزیزی
5ـ مشارکت سیاسی زن، دکتر هبه رئوف، مترجم: محسن آرمین
6ـ جایگاه زن در جامعه اسلامی، دکتر قرضاوی، مترجم: عمر قادری
7ـ بانوان در عرصه‌ی دعوت و تبلیغ، دکتر توفیق یوسف الواعی، نرگس پروازی ایزدی
8ـ المرتضی، ابوالحسن ندوی، عبدالمجید مرادزهی خاشی
9ـ جامعه‌شناسی زنان، پاملا آبوات/ کلروالاس، مترجم: منیژه نجم عراقی
10ـ ارزیابی میراث فکری مسلمانان، محمد غزالی، داود نارویی
11ـ داستان زنان در قرآن، عبدالمنعم الهاشمی، سیدرضا اسعدی
12ـ اسلام و بزرگداشت زن، محمد بن جمیل زینو، محمدگل گمشاد زهی
13ـ روزنامه و مجلات ـ مقالات اینترنتی
14ـ فقه سیاسی، دکتر قرضاوی، عبدالعزیز سلیمی
15ـ دیدگاه‌های فقهی معاصر، دکتر قرضاوی، مترجم: احمد نعمتی
16ـ آینده حرکت اسلامی و اولویت‌های آن، دکتر قرضاوی، مترجم: محمد ملازاده


nasims35@yahoo.com
به نقل از سايت اصلاح

0 نظرات:

ارسال یک نظر