عدو شود سبب خيراگر خدا خواهد


عدو شود سبب خيراگر خدا خواهد



سيد احمد هاشمي 

در ماههاي اخير کاريکاتورهاي توهين آميز به رسول اکرم صلي الله عليه و سلم و اعتراضهاي سراسري مسلمانان به اين پديده ي نا انساني و بايکوت کالاهاي دانمارکي، بخش بزرگي از اخبار رسانه هاي جمعي کشورهاي اسلامي و غير اسلامي  را به خود اختصاص داده است، اين کاريکاتورها که در بر دارنده‌ي کسر شأن و اهانت به برترين شخصيت روي زمين است، باعث جريحه دار کردن احساسات ديني يک مليارد و نيم مسلمان در سراسر جهان گرديد.
بدون شک من خود را  با هر مسلمان غيرتمندي که از اين اعمال بچه گانه بدرد آمده و خواسته  غيرت خود را نسبت به محمد مصطفي صلي الله عليه و سلم، با تظاهراتي خشم آميز (البته خالی از خشونت)، اعتراضي رسا و يا بايکوت کالاهاي دانمارکي نشان دهد، شريک مي دانم، اما قصد من از نوشتن اين مقاله آن است تا به جنبه هاي مثبتي اشاره کنم که از اين حادثه منجر شد و فکر مي کنم براي ما مسلمانان امتياز بزرگي محسوب  شود: 
1- اين رويداد ثابت کرد که اروپا باتوجه به روند رو به رشد جمعيت مسلمانان در کشورهاي اروپايی وايجاد چالش دموگرافی و فکری برای آينده ی غرب، دارد خود را نقض می کند و کاسه صبرش در مقابل مسلمانان رو به لبريز شدن است، برای توضيح بيشتر عرض کنم که:
مهاجران مسلمان زمانی که بسوی کشورهای غربی مهاجرت نمودند اين کشورها دامان گرمی برای آنها بودند- کما اينکه هنوز هم چنين است-چرا که آنان حداقل کاهش جمعيت و کمبود نيروی انسانی را در اين کشورها جبران می کردند، لذا به اميد اينکه اين مهاجران در آن جوامع ذوب شوند، آنها را جذب کردند و يکی از مقولات رايج به مسلمانان می گفت:« نسل اول مال شماست اما نسلهای بعدی از آن ماست» اشاره به اينکه ما نسلهای دوم و سوم را جذب خواهيم کرد و با اطمينان از اينکه اين مهاجران خود باخته‌ی مسلمان، نهايتا در زرق و برق تمدن غرب ذوب خواهند شد و نهايتاً امتيازی برای غرب بحساب خواهند آمد.
ولی باد هميشه بر وفق مراد کشتی نمی‌وزد، واقعيت ثابت نمود که هويت اسلامی خيلی قوی تر از آن است که در اين جوامع ذوب شود، اين هويت نه در نسل اول بلکه در نسل دوم و سوم که طبق برنامه قرار بود کاملاً ذوب شود خود را نشان داد، و عاقبت خود را بر جامعه تحميل نمود.
اروپا خود را بر سر دو راهی سختی يافت، دموکراسی و آزادی بيانی که از دير باز سنگ آن را به سينه می زد و آن را دين و خدای خود کرده بود از يک طرف، و افزايش تعداد مسلمانان و گسترش روز افزون دائره آنان در سايه دموکراسی و آزادی بيان از طرف ديگر.
اروپا از درون احساس خطر نمود. اروپايی که 14 قرن از زمان ظهور اسلام در مقابل مسلمانان مقاومت به خرج داده بودو مسلمانان هيچوقت نتوانسته بودند بطور کامل آنرا فتح نمايند، احساس کرد که آرام آرام و بدون سر و صدا از داخل -ونه با حمله نظامی از خارج - فتح می شود. اروپا ديد که مسلمانان در غرب در پی چالشهای متعدد  بعد از اينکه از دينشان فاصله گرفته بودند دارند به دينشان بر می گردند، و پس از آنکه در مقابل غرب سرتسليم فرود آورده بودند حال بر غرب تأثير می گذارند، و جمع کثيری از خود غربيان بر اثر خلأ روحی که جوامع غربی از آن رنج می برند، به اسلام رو می آورند(جالب است بدانيد در سال2005 تنها در دانمارک طبق آمار رسمی أئمه مساجد دانمارک بطور متوسط بيست هزار نفر مسلمان شده اند.منبع اسلام انلاين) اروپا ديد که اسلام در بسياری از جوامعش دين دوم يا سوم را تشکيل می دهد، اينجا به اين حقيقت تلخ پی برد که در مقابل قدرتی قرار دارد که بآسانی نمی توان آنرا ذوب کرد کما اينکه نمی توان آنرا از بين برد بويژه پس از اينکه بصورت يک واقعيت ملموس در آمده است.          
لذا آمد و بافته های خود را رشته کرد، به بهانه ی حفظ اصل سکولاريسم ، اصل آزادی شعائر دينی را زير سؤال برد، مانند فرانسه که به بهانه حفاظت ازاصل سکولار بودن دولت، از حجاب در مدارس و ادارات دولتی جلوگيری نمود، کما اينکه به بهانه ی اصل آزادی بيان، اصل دموکراسی و همزيستی مسالمت آميز بين اديان را زير سؤال بردند، برای مثال با همين بهانه، و برای ربط بين اسلام و تروريسم اقدام به انتشار کتابه، مقالات و کاريکاتورهای توهين آميز به اسلام نمودند و احساسات يک مليارد و نيم مسلمان را جريحه دار نمودند، بدون توجه به اين حقيقت مسلَّم که آزادی هر فرد آنجا پايان می يابد که حقوق ديگران شروع می شود، از سلمان رشدی و تسليمه نسرين گرفته تا اقدام روزنامه ی «يولاندز پوستن» که اينهمه جار جنجال را در جهان اسلام براه انداخت.
شايد همين احساس خطر، حجم هجوم غرب به مقدسات مسلمانان، و اصرار اين کشورها بر جريحه دار کردن احساسات يک مليارد و نيم مسلمان را براي ما تفسير می کند، جالب اينجاست که شمشير آزادی بيان فقط هنگامی از غلاف بيرون کشيده می شود که پای اهانت به مقدسات مسلمانان در ميان است، ولی وقتی مورخ مشهور بريطانيايی ديويد ايرونگ يا انديشمند فرانسوی روژه گارودی نسبت به هولوکوست يا طرحهای صهيونيزم اظهار ترديد می کنند، اولی در اطريش به سه سال زندان محکوم می شود و دومی به اتهام نقض قانون مشکوک(فابيوس- جيسو) صادره در سال 1990م بخاطر تأليف کتاب«افسانه های بنيانگذار سياست اسرائيل» با پرداخت 20000 دلار جريمه می شود.و هيچکدام از آنها نتوانستند از شمشير آزادی بيان در مقابل کسانی که آنان را به دادگاه کشانده بودند، بهره جويند وخود را در مقابل اين اتهامات تبرئه کنند، هر کسی هم که جرأت کند و نسبت به هولوکوست اظهار ترديد کند و يا در ضديت با يهود اظهار نظری کند- چه برسد به توهين يا استهزا- نمی تواند از اين سلاح استفاده کند.
2- اين رويداد غيرت دينی واسلامی و عشق محمد مصطفیr را دردلِ مسلمانان زنده کرد، و به همه ی وهم انديشان و خيالبافانِ سرآمدنِ عصر اسلام و دينداری ثابت کرد که عشق ومحبت سرور عالمr همچنان در دلهای بيدار امت اسلامی شعله ور و پرتو افکن است، و چرا چنين نباشد که عشق آنحضرت، همه مسلمانان را در شرق و غرب عالم --بدون توجه به گرايشهای مذهبيشان- بهم پيوند می دهد، تا آنجا که مسلمان عادی و ساده، در دورترين نقاط دني، وقتی نام مبارکش را می شنود گريه می کند و بر او درود می فرستد، چه برسد با اينکه ببيند يا بشنود که محبوبترين انسان در نزد  او، از طرف کسانی که دين و حياء ندارند مورد اهانت و استهزاء قرار گرفته است.بدون شک هر چه از دستش بر بيايد برای پيامبرش انجام خواهد داد، و اين خود امتيازی برای مسلمانان است.
3-اين رويدادنشان داد که ما علاوه بر سلاحهای آتشين، سلاحهای صلح آميزی هم در اختيار داريم که با آن می توانيم ضربه های دندان شکنی را به دشمنانمان وارد کنيم و پوزه ی آنها را به خاک بماليم، تا به خواسته های ما جامه ی عمل بپو شانند.بی گمان سلاح بايکوت کالاهای دانمارکی در کشورهای عربی و اسلامی بُرنده ترين سلاح در مقابل نخوت و جبروت کسانی بود که در برجهای عاجی زندگی می کنند، و به بهانه ی آزادی بيان کذايی به احساسات امت اسلامی احترام نمی گذارند.
4-اين رويداد ثابت کرد که آقايان فقط يک خدا را ميپرستند و آن خدای پول است، بيش از چهار ماه است که مسلمانان- هم دولتها و هم ملتها- با پيامهای اعتراض آميز و نامه های انزجار آميز از دولت دانمارک و روزنامه ی يولاندز پوستن می خواهند تا از نشر اين کاريکاتورها عذر خواهی کند، ولی همه ی اين اعتراضها به بهانه ی دفاع از خدای آزادی بيان در دانمارک بر باد هوا رفت، تا اينکه مسلمانان به بايکوت متوسل شدند. چيزی نگذشت که بايکوت تأثير خود را گذاشت و شرکتهای دانمارکی زيانهای سر سام آور را متحمل شدند، اينجا بود که سر دبير روزنامه سرو کله اش پيدا شد و از آنچه پيش آمده بود (گرچه با لحنی دو پهلو و مشکوک) عذر خواهی کرد، و سبب آنرا به سوء تفاهم مسلمانان نسبت داد، ای کاش از  سلاح برنده ی بايکوت در مقابل هر مستکبر و قلدری-و در رأس آنها آمريکا و اسرائيل- استفاده می کرديم تا پوزه شان را به خاک می ماليديم و از قلدری و ظلم و ستم آنان به  مسلمانان در سراسر جهان بويژه در عراق و فلسطين جلو گيری می کرديم.

0 نظرات:

ارسال یک نظر