ترديد در فرضيهء امام زمان و تفاوت بزرگ آن با مهدى موعود

 

ترديد در فرضيهء امام زمان و تفاوت بزرگ آن با مهدى موعود

 

آقاى منتظرى ميگويد كه :"اصل وجود امام زمان مورد ترديد نبوده تا بخواهيم از راه نواب چهارگانه آن را اثبات نمائيم، علاوه براينكه بوسيلهء براهينى كه دلالت ميكند برلزوم امامت عامه[1] در همه اعصار وزمانها به اثبات ميرسد بوسيلهء اخبار متواتره كه از پيامبر اكرم وائمهء معصومين[2] عليهم السلام نقل شده واز طريق فريقين روايت شده است وبه اثبات ميرسد، وبيش از سه هزار حديث[3] از طرق شيعه وسنى در بارهء آنحضرت در دسترس است به گونه اى كه اجمالا در حد تواتر است وموجب قطع ويقين مى باشد، شما ميتوانيد در اين زمينه به صحيح مسلم وسند احمد بن حنبل وجامع الوصول وكنزالعمان[4] وسنن ابن ماجه از كتب اهل سنت وغيبت نعمانى، غيبى شيخ طوسى، كمال الدين صدوق وبحار مجلسى از كتب شيعه مراجعه فرماييد.."

من نميدانم كه اين سخن هارا آقاى منتظرى از سر تقيه و تلبيس وفريبكارى گفته است؟  ويا واقعا از آراء وانديشهء ديگران بى خبر است؟ اما در مورد ترديد بر امام زمان همين كافى است كه در هيچ مذهبى اصولا پذيرفته نيست وآنرا خرافه اى مضحك بيش نميدانند كه  مخصوص اماميه است و همگى متفقند كه دست مكر تقيه پيشگان آنرا ساخته وپرداخته است، ليكن از آنجائيكه  الآن اين نظام بقول بانيش نظام وكشور امام زمان است بايد اين آراء را جدى گرفت، وقياس چنين شخصيت موهومى با احاديث مهدى مكرى بيش نيست، وحتى احاديث مهدى را نيز كم نيستند كسانى كه نپذيرفته وآنهارا رد نموده اند، از آنجمله مفتى سابق ورئيس محاكم شرعى قطر شيخ عبدالله بن زيد آل محمود تأليفى دارد به نام "لا مهدي ينتظر بعد النبي خير البشر" =بعد از پيامبر خيرالبشر نبايد به انتظار مهدى نشست، كه در آن ميگويد سبب نشأت خرافهء مهدى موهوم شيعيان هستند كه درهرزمان ومكانى جنجالى بپا ميكنند وعوام را ميفريبند، واين بر خلاف ادعاء منتظرى است  كه ميگويد احاديث امام زمان در صحيح مسلم و بين فريقين  متفق عليه است، يعنى حتى در ميان اهل سنت نيز متفق عليه نيست تا چه برسد بين فريقين، بگذريم از اينكه مهدى موعود اصولا غير از امام زمان مورد بحث وسؤال وجواب است،  وشيخ عبدالله در كتاب مذكور ميگويد بعضى از اخبار ميگويد كه مهدى همان منصور دوانيقى است كه گويا بنى عباس در جعل ووضع اينگونه احاديث دست داشته اند، وبرنامه هاى سياسى آنها تقاضاى چنين دروغهايى را روشن ميكند،[5]

اما دانشمندانى كه احاديث مهدى –بگذريم از روايات امام زمان كه يكى از  بزرگترين وخطرناكترين دروغها درتاريخ اسلام است- رابطور كلى كذب وجعل دانسته اند كم نيستند، مثل دانشمند شهيرومعاصر پاكستانى مولانا ابوالأعلى مودودى ومورخ شهير اسلام ونيان گذار علم فلسفهء تاريخ عبدالرحمن ابن خلدون وعلامه ابن القيم شاگرد بزرگ شيخ الاسلام ابن تيميه وامام شاطبى از ائمهء بزرگ مالكيه وصاحب كتاب  الموافقات در اصول فقه كه يكى از وصاياى امام محمد عبده خواندن اين كتاب است، وفريد وجدى در دائرهء المعارف الاسلاميهء ص 8 وامام دار قطنى وامام ذهبى وعلامه محمد رشيد رضا وبسيارى ديگر... [6]
آيا با اين همه هر دو ادعاء آقاى منتظرى بيدليل وواهى نيست؟ يكى اتقاق بين فريقين در اينمورد وديگرى يكى دانستن دو موضوع متفاوت يعنى مهدى وفرضيهء ساختگى امام زمان ؟
 آيا اين را واقعا از بى خبرى او دانست يا اينكه بحساب دنيا وخمس وسهم امامى كه مقلدان غافل را بدان فريفته ودين ودنيايشان را ويران كرده اند، كه اگر اين فرضيهء ساخته وپرداختهء روحانيت مكار بهم ريخته شود ديگر برايشان نه  بهانه اى براى حكومت امام زمانى وولايت فقيهى خواهد ماند،  ونه بهانه اى براى استحمار واغفال دين باوران سادهء مقلد خود كه باور كرده اند واقعا على آباد هم شهرى است وامام زمان هم شخصيتى حقيقى!!
كتاب صحيح مسلم را كه آقاى منتظرى بدان حواله داده است براى بررسى دليل ايشان مراجعه نمودم نه اينكه مدعاى ايشان در آنجا نيست بلكه حتى يك حديث هم در مورد مهدى- كه بازهم بگويم غير از امام زمان- هم در آنجا نيامده است وحقيقتا انسان در تعجب ميماند كه واقعا اين از بى خبرى بزرگترين مرجع شيعيان است يا از مكر وفريب ايشان ، آرى صحيح مسلم مخصوصا در ج 9 –بشرح امام نووى-كه علامت هاى قبل از قيامت را ذكر نموده واز فتنه هاى داخلى اين امت وفتنهء ياجوج وماجوج وفتح قسطنطينيه وخروج دجال ونزول عيسى بن مريم رواياتى آورده است ليكن چنين امامى اشاره هم نكرده است آيا واقعا اين نقل روايت و احاله دادن  به دروغ روشن چرا؟ اگرچه همچنانكه از كتب اماميه هويداست صفات  اين امام زمان با دجال يهود شباهت هاى فراوان دارد كه در اين مقاله مفصل[7]ا مقارنهء اعمال آندو خواهد آمد،
واما فرق بزرگ بين مهدى كه در بعضى از مصادر درجهء دوم اهل سنت آمده با امام زمان اماميه كه ريشه در تلمود يهود دارد چنان واضح است كه علماء ومحققان مسلمان از قديم اينرا روشن نموده اند ،
 ليكن اين موضوع چون از اصول باورهاى اماميه گشته شايد براى بعضى از هموطنان حق جوى ما اين امر پوشيده باشد بنا براين سعى اينجانب در اينست كه كه انگشت روى اين موضوع گذاشته وتاحد توانايى خودم آنرا روشن نمايم تا كسانى كه بخواهند خودرا از سرداب جهل وفريب نجات ندهند حجت تمام شده وروشن شوند،
 بد نيست بدانيم همانطور كه توطئهء امامت ووصايت اولين بار درتاريخ اسلام از طرف عبدالله بن سبأ يهودى به ظاهر مسلمان مطرح شد انديشهء امام زمان نيز آرام آرام ساخته وپرداخته  شده كه بازهم دنبالهء همان توطئه جهت تخريب انديشهء اسلامى واز بين بردن قدرت وسلطهء اسلام  بوده است ، پس اجازه بدهيد كه اجمالا نگاهى به عقيدهء مسيح منتظر-موعود-يهوديان نموده وسپس بعد از روشن شدن آن مقارنه اى علمى وتاريخى بين آن ومنتظر اماميه نماييم تا ببيننيم كه آيا واقعا سه هزار روايت مورد اشارهء آقاى منتظرى مثل سه هزار كلاغ است كه با يك كلوخ ميرمد يا نه؟ واز آنجائيكه تشابه شديدى بين دو طر تفكر وباور موجود بين اماميه ويهود در مورد امام زمان ومسيح منتظر وجود دارد ناچارم كه ابتدا به بررسى عقيدهء مسيح منتظر يهود بپردازم تا روشن شود كه باور امام زمان از كجا ريشه گرفته است وتا چه حد اعمال او عينا  به مسيح يهوديان  مشابهت دارد


 
[1] اين امامت عامه ربطى به امامت افراد معينى ندارد بلكه امامت همگانى ومشترك است يعنى هر مؤمنى حق دارد با كار وكوشش وبنا به استفاده از  استعداهاى خداداديش كانديد امامت ورهبرى گردد ولهذا خداوند بآنها آموخته است كه از او تقاضا نمايند كه "واجعلنا للمتقين اماما" بارخدايا مارا امام تقوى پيشگان قرار بده
[2] بعد از پيامبران وحى قطع شده وكسى نميتواند معصوم باشد وادعاى عصمت بر غير از پيامبران غلوى بيش نيست وخود حضرت على ميفرمايد من بالا تر از اين نيستم كه اشتباه وخطا نكنم  خطبهء216 نهج البلاغه
[3] دروغ كه باكثرت روات راست نميگردد واين عوامفريبى همچنان درميان روحانيون اماميه رواج دارد كه براى ترساندن مردم ودرواقع فريب آنها به تعداد روات ميافزايند كه مثل چهل كلاغ كه بايك كلوخ ميرمند مگر چند مليون تهرانى نگفتند كه عكس خمينى را در ماه ديدند آيا اين دروغ بخاطر كثرت دروغگويان وفريب خوردگان شيطان راست شد؟
[4] اسماء اين كتب كه احتمالا اشتباهى چاپ شده است عبارتند از : مسند احمد نه سند احمد وجامع الأصول نه جامع الوصول وكنزالعمال نه كنزالعمان وغيبهء طوسى نه غيبى
[5] لا مهدي ينتظر بعد النبي خير البشر ص 7
[6] مصلح فقيد علامه آيهء الله ابوالفضل برقعى كه هم مدرسه اى خمينى بوده واز احفاد امام رضا ميباشد  در اينمورد تأليف مستقلى دارد بنام بررسى علمى در احاديث مهدى كه در آن سه جلد كتاب بحار مجلسى را كه درمورد امام زمان مزعزم ميباشد بررسى كرده وضعف آن احاديث را حتى با معيار مذهب اماميه ومخالفت آنهارا با قرآن ثابت كرده است كه اينجانب اين كتاب را به عربى ترجمه كرده ام وشايد مثل بقيهء كتب ايشان به غير از فارسى زودتر چاپ شود چون تمام كتب اصلاحى ايشان در ايران امام زمانى! ممنوع النشر ميباشد ، ميتوانيد به مقدمهء آن كتاب در موارد مذكور مراجعه بفرماييد
[7] منبع اساسى اينجانب در اين بحث وبررسى  كتاب بذل المجهود في اثبات مشابههء الرافضهء لليهود تأليف آقاى عبدالله الجميلى ميباشد كه از ص 227 تا 274 ج 1 بحث مفصلى در اينمورد مينمايد 

0 نظرات:

ارسال یک نظر