تأسيس كشور اسرائيل زمان: 7 رجب 1367 هـ.ق – 14 مه 1948 م.






آن روز، سياه ترين و دردناك ترين روز در تاريخ امت اسلام به شمار مي رود و در خاطره مسلمانان باقي خواهد ماند. روزي كه سرزمينهاي مقدس فلسطين از دست رفت و اين خنجر مسوم در قلب امت اسلامي كاشته شد. و مانند يك غده سرطاني بر پيكره جهان اسلام روئيد و مانند يك افعي خطرناك خود را برگردن ما انداخت و مانند يك قلاده اي كه هيچ راه فراري از آن نيست مگر با تمسك به دين و شريعت و عقيده صحيح اسلامي كه ما را براي آزاد سازي مقدسات در بند صهيونيستها تشويق مي كند از آنجا كه شب پس از آن روز سياه هنوز بر قلوب مسلمين سنگيني مي كند، براي ما ضرورت دارد كه تاريخ و چگونگي حوادث اين ماجراي دردناك را مطالعه و بررسي كرده تا بدانيم كه تأسيس اسرائيل خلق الساعه و ناگهاني نبوده بلكه برنامه و دسيسه اي بوده كه از دير زماني به اين سو در جريان بوده و در آن روز سياه به نتيجه رسيده است. در ادامه اوراق تأسيس كشور پليد اسرائيل را به ترتيب بررسي مي كنيم.

براي سالهاي متمادي تلاشهايي براي اسكان و گردهمايي يهوديان پراكنده جهان در فلسطين جريان داشته است. از جمله در قرن شانزدهم ميلادي يك يهودي بنام «داويد روبيني» كوشيد كه در اراضي فلسطين، كشوري براي يهوديان تاسيس كند. همچنين در اواخر قرن هجدهم، ناپلئون بنا پارت در حين محاصره شهر عكاي فلسطين به سال 1214ه – 1799 م. از يهوديان دعوت كرد كه در فلسطين جمع شوند و او يهوديان را وارثان قانوني فلسطين مي دانست. پس از آن تلاشهاي «حاييم مونتفيور» ايتاليايي براي خريد فلسطين از محمد علي حاكم مصر، قابل ذكر است. تلاش خاخام «كاليشار» و «موسي هنيس» از آلمان در ادامه آن كوششها بود. اين موسي هنيس نخستين كسي بوده كه ايده ساخت شهركهاي يهودي در اراضي فلسطيني را ارائه كرده است. و اخيرا تلاش صهيونيست اطريشي «هرتزل» مي باشد كه مي كوشيد سلطان عبدالحميد دوم، امپراطور عثماني را براي تأسيس كشور يهود در فلسطين راضي نمايد.

بعد از شكست تلاشهاي يهوديان براي خريد اراضي فلسطين از سلطان عثماني ،يهوديان تصميم گرفتند كه در شهر پازل سوئيس در سال 1897 م كنگره اي برگزار كنند. در آن كنگره آنها برنامه طولاني مدتي را براي تاسيس كشور اسرائيل از نيل تا فرات اعلام كردند. براي نيل به اين هدف بايد موانع زير را از پيش رو بر مي داشتند:

1- سلطان عبدالحميد دوم را در سال 1327 ه – 1909 م با كمك نيروهاي فراماسونري –طرفداران غرب- از سلطنت خلع كردند.

2- حزب اتحاد و ترقي را در كشور عثماني در رأس امور قرار دارند.

3- شريف حسين امير مكه را فريب دادند تا در سال 1335 ه – 1916 م بر ضد عثماني قيام كند تا بدين ترتيب خلافت عثماني را پاره پاره كنند.

4- انگلستان در سال 1336 ه- 1917 م به فرماندهي آلنبي، شهر بيت المقدس را اشغ كرد. همين آلنبي آن جمله مشهور را گفته كه «امروز جنگهاي صليبي به پايان رسيد» به دنبال آن تمام فلسطين به تصرف انگليسي ها در آمد.

5- در همان سال 1917 انگليسي ها بر سر تقسيم جهان عرب يا تركه مرد بيمار اروپا –امپراطوري عثماني- از طريق قرار داد سايكس پيكو به توافق رسيدند.

6- در همان سال 1917 م وزير خارجه انگليس «بالفور» برپايي كشوري براي قوم يهود را در اراضي فلسطين به يهوديان وعده داد.

7- در سال 1918 م. انگليس فلسطين را كشوري تحت قيمومت اعلام كرد و خود عهده دار امور فلسطين شد. اين سياست براي اجراي وعده بالفور در پيش گرفته شده بود. جامعه ملل نيز (آن موسسه بعد از جنگ جهاني اول براي حفظ صلح و امنيت در جهان تشكيل شده بود و بعد از جنگ جهاني دوم سازمان ملل جاي آنرا گرفت) اين تصميم انگليس را تاييد كرد تا بدين ترتيب اشغال ظالمانه و تجاوز كارانه اراضي مقدس فلسطين بيش از پيش تثبيت شود.

از اين سال مهاجرت گروههاي بزرگي از يهوديان اروپا و آسيا و آمريكا به فلسطين آغاز شد. متعاقب آن ملت فلسطين دريافت كه يك توطئه جهاني براي اسكان يهوديان اين فرزندان ميمون و خوك در وطن فلسطيني در كار است. لذا خود را براي دفاع آماده كرد.

در گام نخست كميته ها و كنفرانس ها و گفتگوهايي را براي جلوگيري از مهاجرت يهوديان برگزار كردند. اما پس از بي نتيجه ماندن آنها به مقاومت مسلحانه روي آوردند زيرا مي ديدند كه انگليس، مخفيانه، يهوديان را مسلح مي كند و يهوديان جسور شده و پرچم يهودي را بر فراز ديوار براق در سال 1928 م. برافراشته اند. به دنبال آن حادثه انتفاضه براق آغاز شد و قهرمانان مقاومت و جهاد اسلامي امثال شهيد امين الحسيني و شهيد عزالدين قسام و شهيد عبدالقادر حسيني وارد ميدان مبارزه شدند و باب جنگ و پيكار بين مسلمانان از يك طرف و يهوديان و حاميان انگليسي آنها از طرف ديگر گشوده شد.

مردم فلسطين تلاش كردند كه از رهبران و رؤساي كشورهاي عربي و اسلامي در خواست كمك كنند ولكن مع الاسف گوشهاي شنوايي نيافتند. زيرا در آن هنگام همه كشورهاي عربي تحت اشغال انگليس و فرانسه بودند يا در واقع تحت سيطره و نفوذ مستقيم آنها قرار داشتند و در نتيجه همان حكام عرب عاملي براي وارد كردن فشار بر فلسطيني ها محسوب مي شدند. از اين رو هر گاه كه در عرصه جهاد، فلسطينيان به موفقيت هايي بر ضد يهوديان دست مي يافتند، انگليس و فرانسه بر حكام عرب فشار وارد مي كردند تا آنها هم به نوبه خود رهبران مقاومت را وادار كنند دست از مقاومت و انتفاضه برداشته و بر سرميز مذاكره بنشينند.

با شروع جنگ جهاني دوم مهاجرت يهوديان به فلسطين كاهش يافت ولي بارديگر با آشكار شدن نشانه هاي شكست آلمان كه در هنگام جنگ در رقابت با انگليس از فلسطيني ها حمايت مي كرد مهاجرت يهوديان از سرگرفته شد. با پايان يافتن جنگ يك بازيگر جديد و قدرتمند به نفع نوادگان ميمون و خنزير وارد عرصه بازي شد. اين بازيگر جديد، آمريكا بود كه خود را وارث نقش اروپا عموما و و خاصه انگليس در منطقه خاورميانه و فلسطين مي دانست. از سويي يهوديان نيز كه ضعف انگليس را بعد از جنگ جهاني دوم احساس كرده بودند به دنبال حامي قدرتمند ديگري بودند. آمريكا بويژه در دوره رياست جمهوري «ترومن» كه يهودي تبار بود صدها هزار يهودي را به فلسطين انتقال داد. آمريكا با زمينه چيني براي صدور اعلاميه ظالمانه سازمان ملل متحد براي تقسيم فلسطين بين عربها و يهوديان در سال 1947 م – 1366 ه. به بازي گردان اصلي عرصه فلسطين تبديل شد و نقش خود را براي تأسيس كشور اسرائيل كامل كرد. همه كشورهاي اسلامي اعلاميه سازمان ملل را رد كردند. ولي آمريكا آراي سه كشور كم ارزش و حاشيه نشين «تايلند و هائيتي و ليبريا» را براي كسب اكثريت در رأي گيري خريد. بعد از صدور اين اعلاميه ظالمانه، فلسطيني ها مطمئن شدند كه در ميدان مبارزه با يهود و حاميان اروپايي و آمريكايي آنها تنها و بي باور هستند. لذا شعله هاي مقاومت و جهاد در تمام نقاط فلسطين شعله ور شد و مجاهدان فلسطيني، پيروزي هاي چشمگيري در جنگهاي نابرابر با يهوديان و حاميان آنها در مناطق «صبيح، ظهرالحجه و كفركتا و دهشيه» بدست آوردند. اين حوادث، انگليسي ها را بر آن داشت يا يهوديان را به جديدترين تسليحات از جمله هواپيما هاي جنگنده مجهز نمايند. بدين ترتيب سراسر فلسطين در آتشي مهيب فرورفت.

ضربه نهايي و مجلس ختم اين حكايت مصيبت بار زماني بود كه انگليس بطور ناگهاني و بدون اعلام قبلي از فلسطين عقب نشيني كرد و قيمومت خود بر فلسطين را لغو كرد و امور آن را به يهوديان واگذار كرد و يهوديان نيز در 7 رجب 1367 ه – 14 مه 1948 م. تأسيس كشور اسرائيل را اعلام كردند. متعاقب آن صفحات جديد مصائب ملت فلسطين آغاز شد. چنانكه از سرزمين مادري خود آواره شده، كشتار و حتي بطور وحشتناكي قتل عام شدند و شهرهاي آنها يكي پس از ديگري غصب شد تا رؤياي يهود واقعيت يابد و اين كابوس همچنان ادامه دارد.

مترجم: ابو يحيي
مصدر: سايت نواراسلام
IslamTape.Com

0 نظرات:

ارسال یک نظر