چرا نام حضرت ابوبکر رضی الله عنه در قرآن نیست؟

چرا نام حضرت ابوبکر رضی الله عنه در قرآن نیست؟

وقتی ما از شیعه ها میپرسیم چرا قرآن اشاره آشکاری به علی و امامان شیعه و اصل امامت نکرده است؟آنها سوال ما را با سوال دیگری پاسخ میدهند و می پرسند:
چرا نام ابوبکر در قرآن نیست؟
و میگویند: عین همین ایراد بر شما سنی ها نیز وارد است!
زیرا در قرآن ذکری از نام و نشان خلیفه اول شما نیست!
پاسخ ما:
 پاسخ ساده ما به اشکال مطرح شده فوق، این است که سوال کننده، دچار توهم بزرگی است و پرسش خود را بر اساس قیاس نادرستی،تنظیم کرده و این سوال از پایه اشتباه است!چون ما ابوبکر را برگزیده الله نمیدانیم تا شما از ما سند از قرآن بخواهید!
اگر در شورای سقیفه به جای ابوبکر،سعد بن معاذ یا ابوعبیده یا علی رضی الله عنهم اجمعین و یا هر شحص دیگری انتخاب میشدند، برای ما بی تفاوت بود.
ما که نمیگوییم شناخت ابوبکر مساوی است با شناخت الله، تا شما از ما سند بخواهید.
اما شما میگویید راهی برای شناخت الله نیست مگر با شناختن علی!!
پس شما باید برای این گزافه گویی های خود بینه و دلیل نشان دهید.
ما که نمیگوییم انتخاب خلیفه و ایمان به خلفای راشدین، از اصول دین است تا شما بگویید چرا قرآن این اصل را نمیشناسد؟
اما شما ایمان به امامت علی را از اصول دین میدانید، پس شما باید دلیل از قرآن نشان دهید نه ما!
ما که نمیگوییم سخن ابوبکر برابر و همسنگ با سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم است. اما شما گفته های امام صادق را عین سخنان رسول الله صلی الله علیه وسلم میدانید!!
پس ما حق داریم حق داریم سوال کنیم که این با کدام سند هم طراز رسول الله صلی الله علیه وسلم شده است؟
و شما عوض اینکه آیه ای از قرآن را برای اثبات ادعای خود نشان دهید، مثنوی هفتاد منی کتاب بحارالانوار را بما نشان میدهید که سیصد سال پیش نوشته شده است!!
ما که حضرت ابوبکر را معصوم نمیدانیم، اما شما علی را معصوم میدانید!
ما مقام ابوبکر را هرگز از مقام پیامبران بالاتر نمیدانیم.
اما شما میگویید علی مقامی دارد که هیچ فرشته ای و هیچ پیغمبری (جز حضرت محمد به آن نرسیده) باز که ما میپرسیم سند نشان بدهید.
میگویید: مگر شما برای خلافت ابوبکر سند از قرآن نشان داده اید تا ما سند نشان بدهیم؟!!
اما ما که نمیگوییم حضرت ابوبکر از حضرت ابراهیم نبی، مقامش بالاتر است. این شمایید که گزافه میبافید.
ما نمیگوییم که فرزندان ابوبکر از همه انبیاء پیشین، افضل ترند. این شمایید که درباره فرزندان علی و نوه هایش ؛تا ده نسل بعد از علی؛ سخنان غلو آمیزی را میگویید.
و بلاخره این ما نیستیم که عقیده به یک ابوبکر زنده داشته باشیم . ابوبکر زنده ای که همین حالا دارد جهان را مدیریت میکند!
آری اما این شمایید که میگویید امامی زنده، از طرف الله، رهبری دنیا را در حال حاضر به دست گرفته و هرکس به او ایمان نداشته باشد، نماز و روزه هایش، سودی به وی نمیرساند!
میپرسیم او کیست که ایمان به او شرط اول اسلام است؟
میگویید: مهدی!
میگوییم: آیا قرآن او را بما معرفی کرده؟
و شما در پاسخ میگویید: مگر قرآن ابوبکر را معرفی کرده تا مهدی را بما بشناساند؟!!
اما ای بی منطقان!
ابوبکر پیش ما که مقام مهدی را ندارد. ابوبکر مردی بود و درگذشته .......و دو سال حگومت کرده و وفات یافت. حتی حضرت سعد بن عبادة (رئيس قبيله خزرج) با او بیعت نکرد اما ما در ایمان سعد خللی نمیبنیم امام مالک میگوید: در حرفهای حضرت ابوبکر نیز حق چون چرا داریم! یعنی حق داریم نظر ایشان را بپذیریم یا رد کنیم!
آیا شما درباره سخنان حضرت علی همینطور میگویید که امام مالک گفت؟
هرگز! شما سخنان علی را همپایه وحی میداند بلکه چون خود وحی میدانید!
شما درباره مهدی میگویید:
(وَمَا ینْطِقُ عَنِ الْهَوَى«3» إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَى) و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید! آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست!
میگویید سلطنتش که الهی است 1200 سال است بی وقفه تداوم دارد و هزاران سال دیگر نیز ادامه میابد اما دریغ از یک اشاره قرآن به او!!
پس ای خوانندگان عزیز شیعه:
باید متوجه بازی های کلامی علمای شیعه باشید و باید فرق بین قیاسهای باطل آنها را با یک مقایسه حقیقی، تشخیص دهید
یک نمونه دیگر از این فلسفه بافی آخوندها ترفندشان در قرار دادن اصل امامت در کنار شماره رکعات نماز است
وقتی میپرسیم که چرا قرآن سخنی از اصل امامت ندارد؟
در جواب میگویند: مگر قرآن درباره تعداد رکعتهای نماز ظهر، آیه دارد؟
این یک مقایسه نابرابر و نادرست است.
هر وقت ما از شما تعداد زنان و فرزندان امام تقی یا امام نقی را پرسیدیم آنوقت شما این دلیل را بیاورید
ما داریم از اصل امامت میپرسیم که به ادعای شما از نماز مهم تر است.
درباره نماز شاید 700 آیه داریم، اما درباره امامت یک هم آیه هم نیست .
پس ای خواننده شیعه!
باید که فریب بازی های کلامی و لفاظی های علمای شیعه را نخوری.
باید که هشیار و دقیق باشی .
                                                                     باید که اندیشه کنی.
                                                                                                                                        محمد باقرسجودى

0 نظرات:

ارسال یک نظر