امام ابو حنيفه كيست؟


امام ابو حنيفه كيست؟
 

نوشته: حضرت مولانا مفتي محمد عاشق الهي صاحب
ترجمه : عبدالواحد قلندرزهي

در مقدمه فتح الباري در موردحالات امام بخاري رحمه الله ، بيان خود امام بخاري نقل شده است ، وقتيكه شانزده ساله بودم كتابهاي ابن المبارك و وكيع راحفظ كردم وگفتارشان را شناختم ، مي دانيم كه حضرات عبدالله ابن مبارك رحمه الله و وكيع بن جراح رحمه الله از شاگردان امام ابوحنيفه « رحمه الله » هستند ، وكيع بن جراح از امام رحمه الله علم فرا گرفتند، بعد از چند سطر حافظ ابن حجر رحمه الله بيان امام بخاري رحمه الله را نقل مي فرمايند :...


نمي توانم در شما ر آرم كه با محدثين چندين بار وارد كوفه و بغداد شده ام اين محدثين كرام چه نيازي داشتند كه به كوفه وبغداد روند در آن جا فقه حماد بن ابي سليمان و ابراهيم نخعي رحمه الله و فقه امام ابو حنيفه تدريس مي شد واقعا حضرات محدثين كرام ارزش درايت را ميدانستند آنها به همراه جمع آوري روايت براي يادگيري درايت (فقه) تلاش ميفرمودند، كساني را كه خداوند به آنها فقه عنايت فرمود، حسب فرمان نبوي صلي الله عليه وسلم « من ير د الله به خيرا يفقه في الدين » خداوند متعال به آنها اراده‌ي خير فرمود ، محدثين كرام بارها در خدمت ايشان حاضر مي شوند ، و راي اصحاب راي را ياد مي گرفتند وآن را لازم مي دانستند ، كتاب‌هائي كه مقلدان امام ابوحنيفه در تعريف وتوصيف ايشان نوشته اند بسيار اند، اما مقلدان مذاهب ديگر هم كتاب هائي در سيرت و منقبت امام اعظم نوشته اند و نيز در كتاب‌هائي كه احوال مشاهير امت ( اعلام) در آن جا تحرير گرديده است ذكري از امام بزگوار شده است ، حافظ ذهبي در «تذكرة الحفاظ » و «سير اعلام النبلاء » باشرح صدر كامل مناقب امام را نوشته اند .

ابن خلدون ، ابن خلكان ، ابن العماد ، ابن كثير و علماي ديگر با اردات تمام اظهار عقيدت نموده اند.
حافظ ابن عبدالبر مالكي در « الانتقاء » مناقب امام را تفصيلا ذكر نموده اند ، جواب كساني را دادند كه نسبت به امام بدگوئي كرده بودند ، چونكه امام ابوحنيفه رحمه الله امام الائمه و جد امجد شوافع بودند ، شوافع ميانه رو و غير متعصب هميشه نام امام اعظم رحمه الله را با ادب و احترام برده و اقوال ودلايل شان را ذكر كردند ، حضرات شوافع در ياد امام اعظم كتاب‌هاي مستقلي نوشته اند و جواب افرادي را دادند كه بر امام جرح كرده اند در اين گروه مي توان ‌علامه جلال الدين سيوطي مولف « تبييض الصحيفة في مناقب امام ابي حنيفة » و حافظ محمد بن يوسف صالحي دمشقي سال وفات 942 و شيخ شهاب الدين احمد بن حجر مكي سال وفات 973 را نام برد .

نام كتاب حافظ محمد يوسف دمشقي « عقود الجمان في مناقب الامام الاعظم ابي حنيفة النعمان» است و كتاب شيخ ابن حجر مكي بنام « الخيرات الحسان في مناقب الامام الاعظم ابي حنيفة النعمان » خلاصه همان كتاب است .

كتاب حافظ دمشقي حاوي يك مقدمه 26 باب و يك خاتمه است ، ايشان اين كتاب را با ارات و عقيدت خاصي نوشته اند ، رواياتي كه امام از صحابه نقل فرموده اند را در يك باب آورده اند ، بعد در يك باب كه 24 صفحه است يادي از مشايخ و اساتيد امام است ، سپس در 60 صفحه در بابي جدا گانه يادي از شاگردان امام است و در بابي مستقل پايه بلند فقهي امام را مورد بحث قرار داده اند، و در بابي ديگر كثرت عبادت وي را به‌ميان آورده اند .

و در باب‌هاي ديگر به‌طور تفصيل جود وسخا ، زهد و پرهيز گاري ، عقل و فهم و فراست ، مكارم اخلاق ، كسب مال حلال ، رد هديه‌هاي پادشاهان و اميران را نوشته اند. در باب بيست و دوم ياد آور مي شود كه امام كثير الحديث و از حافظان بلندپايه‌ي حديث بودند ،و بعدًا چهل حديثي را كه از امام نقل شده اند مي آورد ، و در باب بيست چهارم مرض وفات ايشان را ذكر كردند و تصريح فرمودند كه امام صاحب به درجه شهادت نايل گرديد ،چرا كه حكام او را جبرًا و قهرًا مجبور به خوردن سم كرده بودند، ومي گويند كه در سجده وفات نمودند .

سپس قانوني را بيان داشته اند كه جرح چه كساني مورد قبول است و بجواب حافظ ابوبكر بن ابي شيبه مي پردازد كه ايشان نوشته اند كه امام ابوحيفه رحمه الله تعالي خلاف فلان و فلان حديث قول دارند ، بعدًا بسوي خطيب بغدادي روي مي آورد ، افرادي را كه در رد خطيب نوشته هائي دارند ذكر كرده مي نويسد : آنچه خطيب بغدادي در مورد امام نقل كرده اند سند بيشتر آنها متكلم فيه و يا مجهول است ، از چنين سندهائي آبرو ريزي يك مسلمان عادي جايز نيست چه رسد به امام ابو حنيفه رحمة الله عليه .

 

0 نظرات:

ارسال یک نظر