مسابقه ای عجیب بین فاطمه و علی در شب اول عروسی( بروایت شیعه)

مسابقه ای عجیب بین فاطمه و علی در شب اول عروسی( بروایت شیعه)

نویسنده: 
سجــودی
گاهی اوقات شیعه به قدری چرند میگوید که انسان مجبور است یقین کند که نویسندگان این روایات،هنگام نوشتن، در حال و هوش عادی نداشتند و زیر تاثیر نشئه بنگ و تریاک بوده اند!
شیعه میگوید: در شب زفاف بین علی و فاطمه، یک مسابقه روکم کنی انجام شد !!!متن زیر،سخنرانی یک روحانی شیعه در تلوزیون رسمی جمهوری اسلامی ایران است این آخوند بیچاره بیگمان این حرف ها را از خود نساخته بلکه از کتب معتبر شیعه نقل نموده است:
سخنرانی آخوند شیعه از منبع دولتی :
((خب ببیند هر زنی بخواهد به خانه شوهرش برود میخواهد بلاخره از خودش یه چیزی نشون بده، یه جهیزیه ای نشون بده که من اومدم به خانه شما، این وسایل را آوردم .
فاطمه زهرا (ع) خب در اون زمان جهیزیه نشون دادن، در حدی نبود كه بتونه بیان بكنه، فاطمه میاد اینجا میخواد مقام معنوی خودشو به علی نشون بده. میگن روسریی را که بر سر داشت، یه مقداری بالا برد و نور پیشانی فاطمه، فضای اتاق را گرفت. خب علی علیه السلام هم در مقابل میخواد معنویت خودش را هم به اصطلاح نشان بده،یه مقدار عمامه اش را هم بالا گرفت، نور پیشانی علی نور پیشانی فاطمه را تحت الشعاع قرار داد، چندین بار این مساله تکرار شد تا فاطمه میگن روسری را از سرش برداشت!!
امام میخواست عمامه از سرش برداره، در این وقت پیامبر خدا دست علی را میگیره و میگه علی جان دیگه عمامه را از سرت بر ندار، اگر برداری نور سر شما به عرش اعلی میره و فاطمه من در اینجا شرمنده میشود !!))

پاسخ اهل سنت
برای آنكه مبادا فكر كنید ما در نقل سخنرانی، امانت لازم را رعایت نکرده ایم فایل سخنرانی را خود شما از اینجا دانلود کرده و ببینید: و این هم آدرس سخنرانی در یو تیوب:
www.youtube.com/watch
این سخنرانی هم دروغ است و هم توهین به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وسلم:
1= از دلایل دروغ بودن، یکی این است که آنوقت زنها جهیزیه نمیبردند این رسم اعراب در زمان جاهلیت نیست و رسمی اسلامی هم نیست.
در اسلام مرد باید خانه بسازد (محصن) و زن داخل خانه میشود ( محصنه ) و معقول نیست که مرد خانه بسازد بی وسایل و خالی از هرچیز،
و درست نیست منتظر باشد تا عروس اثاثیه بیاورد این در قدیم رسم نبوده است.
2 =فاطمه رضی الله عنها از نظر شما معصوم است و غیب دان، پس باید این حقیقت پیش پا افتاده را میدانست که علی از او نورانی تر است
و نیازی به این مسابقه نبود.

3= وقتی زن خانه بخت برود، پدرش با او نمیرود، لذا بودن رسول لله صی الله علیه وسلم در اتاق، آنهم وقت خلوت علی و فاطمه، دروغ و توهین به همه است !4 =فاطمه ای که ما میشناسیم، محال است که جلوی پدرش، این حرکات عجیب و غریب را انجام دهد . و یقین داریم حیا و ادب دختر باکره مانع از این است که در شب اول،حتی جلوی شوهر، نیز چنین کند.
5 =شکی نیست که سازنده این روایت در حین نوشتن آن زیر تاثیر بنگ و تریاک بوده و الا باید میدانست که حضرت فاطمه و علی همیشه با روسری و عمامه نبودند و اگر نور سر آنها اینقدر درخشان بود باید دیگران هم میدیدند و درکتاب ها ثبت میبود.
6 =و این روایت اهانتی آشکار به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است، هرچند که این اهانت در لفافه حب اهل بیت پیچیده شده، اما باز هر عاقلی میتواند دریابد که راوی، دانسته یا نادانسته مرتکب توهین به این زن و شوهر، شده است. و در نتیجه به امت اسلامی نیز توهین نموده است، زیرا اینها، اهل بیت پیامبر ما هستند.
7= روایت نشده که هیچ پیغمبری سر نورانی داشته آیا علی از پیامبران بالاتر است؟ حضرت موسی یک پنجه درخشان داشته ، دستی که نورش فقط اتاق را روشن میکرده، و این در قران ثبت شده
اما به ادعای شیعه ؛ سر علی رضی الله عنه، تا عرش را روشن میکرده!! به چنین شخصی باید کافران مکه در همان روز اول ایمان میاوردند. و از چنین کسی باید قران بیخبر نمی بود.
و میدانیم که حضرت محمد نیز دست نورانی نداشته، پس شیعه میخواهد مقام علی را تا کجا بالاببرد ؟
بودن این روایات در کتب شیعه برای بی اعتبار کردن و زیر سوال بردن کتب حدیث شیعه کافیست. شاید کسی بگوید مگر در کتب اهل سنت، احادیث دروغ نیست؟ جواب این است که هست اما نه تا این حد زننده وکودکانه.
وانگهی ما حدیث اگر جعلی باشد میگوییم جعلی است و قابل استناد نیست و هرگز آن را از منبر رادیو جار نمیزنیم و خود را رسوای خاص و عام نمیکنیم
و علاوه بر این، یک فرق مهم کتابهای حدیث ما و کتب حدیث شیعه این است که روایات ما سند دارد یعنی وقتی امام احمد میگوید فلان از فلان از فلان ....... و از رسول الله صلی الله عیله وسلم روایت کرد، با آوردن این نام ها مسئولیت دروغ بودن یا درست بودن حدیث را از گردن خود برداشته و بدوش راویان انداخته است و خودرا بری الذمه نموده است
اما در مذهب شیعه،خیلی از روایات آنها سند ندارند، مثلا در کتاب حدیث بحار الانوار، علامه مجلسی، بدون آنکه نام سلسله راویان حدیث رابنویسد،داستانسرایی میکند، پس خودش معتقد به این چرندیات و خودش مسئول نوشته هایش است .
بنابرین آیاسزاوار است، از مردمی پیروی کنیم که تا این حد نادانند ؟!!
 

0 نظرات:

ارسال یک نظر