مظلوميت زهرا رضيالله عنها
يكي از بزرگترين قضايايي كه ميان اهل سنت و شيعه كينه و دشمني را شعلهور ميكند قضيهي ظلم بر حضرت زهرا رضيالله عنها ميباشد.
ما و شما كه در آن زمان وجود نداشتهايم، محبت و علاقه من به حضرت علي رضيالله عنه ايجاب ميكند كه شهادت و گواهي او را در اين زمينه بپذيرم، و گمان ميكنم كه شما خواننده عزيز نيز چنين هستيد…
حضرت علي رضيالله عنه حضرت عمر رضيالله عنه را با الفاظي ستوده كه گوياي تقوا و پرهيزگاري و عدم امكان وقوع چنين ستمي از ايشان است، بلكه خبر داده كه حضرت عمر رضيالله عنه با دامني پاكيزه و كمترين عيب از دنيا رفته است و اكنون شما را با امام علي رضيالله عنه تنها ميگذارم كه خود برايتان سخن بگويد..
ايشان حضرت عمر رضيالله عنه را به بهترين وجه ممكن ستوده است، حضرت علي رضيالله عنه در مدح عمر بن الخطاب {و بنا به قولي، ابوبكر } فرموده است:« لله بلاء فلان در روايتي آمده:« لله بلا و فلان » ابن ابي الحديد ميگويد در بارهي اين شخص از نقيب ابو جعفر يحيي بن ابي زيد علوي پرسيدند به من گفت او عمر ابن الخطاب است، گفتم: آيا امير المؤمنين او را اينگونه ميستايد؟ گفت: آري، و ميافزايد: اگر امير المؤمنين اعتراف كند كه (عمر) سنت را اقامه نموده و با دامني پاك و كمترين عيب از دنيا رفته و عبادت پروردگار را انجام داده و پرهيزگارترين بوده، پس اين نهايت مدح و ستايش است{شرح نهج البلاغه:۲/۴}
- أي عمر علي الارجح – لقد قوم الأود و راوي العمد و أقام السنة و خلف البدعة و ذهب نقي الثوب، قليل العيب، أصاب خيرها و اتقي شرها، ادي لله طاعته و اتقاه بحقه، رحل و تركهم في الطريق متشعبة لا يهتدي إليها الضال و لا يستيقن المهتدي…» نهج البلاغه، شرح محمد عبده: ۴۳۰.
« خداوند به او- عمر- خير دهد! كه كجيها را راست كرد و بيماريهارا مداوا نمود، سنت را به پاداشت و فتنه را پشت سر گذاشت با جامهاي پاك و كم عيب از اين جهان رخت بربست به خير و نيكي آن رسيد، از شر و بدي آن رهايي يافت، وظيفه خويش را نسبت به خداوند انجام داد و آنچنان كه بايد از مجازات او ميترسيد، خود رفت و مردم را برسر چند راهي باقي گذاشت كه نه گمراهان در آن هدايت مييافتند و نه هدايت يافتگان به آن يقين پيدا ميكردند».
خداوند گوينده را خير دهد، چه سخن زيبا و رسايي است، اين سخن حضرت علي رضيالله عنه كاملاً موافق با وصفي است كه خداوند از مهاجرين، من جمله حضرت عمر رضيالله عنه، بيان نموده است، اما متأسفانه اين سخن خوشايند شيعه نيست؛ زيرا اين سخن مانعي در جلوي رويشان است و اين امر شيخ ابن ميثم بجراني را وا داشته تا چنين بگويد: « بدان كه اين سخن براي شيعه سوال برانگيز است، زيرا آنها ميگويند: اين ستايشي كه در باره يكي از آن دو نفر- ابوبكر يا عمر – است، مخالف با اجماع ما بر تخطئهي ابوبكر و عمر و غصب خلافت توسط آنان ميباشد، يا اين كه اين سخن از حضرت علي رضيالله عنه نيست و يا اين كه اجماع ما اشتباه است».
تلاشهاي گستردهي شيعه براي رد كردن اين گفتار روان و فسيح حضرت علي رضيالله عنه واقعاًشگفت انگيز است، گويا ميخواهند حضرت علي رضيالله عنه، فقط با مطابق با ميل آنان سخن بگويد، آيا نزد شيعه حتي با درصد پايني هم احتمال نميرود كه اين كلام حضرت علي رضيالله عنه واقعاً ستايشي بجا و مطابق با واقعيت باشد؟ !!.
برخي از شيعه كوشيدهاند تا اين گفتار را تأويل كنند، يكي از آنان ميگويد: حضرت علي براي به دست آوردن دل مردم چنين فرموده است؛ زيرا مردم در بارهي شيخين ابوبكر و عمر – اعتقاد راسخ و محكمي داشتند، اين سخن به معناي متهم نمودن حضرت علي رضيالله عنه به دروغ گويي به خاطر دنياست، ايشان از چنين افترايي پاك و مبرا ست از اين گذشته آيا اگر حضرت علي رضيالله عنه واقعاً نميخواست كه آنان را بستايد، به اين همه تأكيد و مبالغه نيازي بود؟!…
اي خردمندان: اگر واقعيت اين باشد كه عمر حضرت فاطمه رضيالله عنها را نزده و به سوختن خانهاش تهديد نكرده و اين حكايت افسانهاي دروغين باشد به شما چه زياني ميرسد ؟ مگر شما آرزو نميكنيد كه كاش حضرت فاطمه رضيالله عنها را اذيت و آزار نميكرد؟!.
اين شهادت و گواهي حضرت علي رضيالله عنه است كه حضرت عمر رضيالله عنه پاك دامن و با كمترين عيب از دنيا رفته، عبادت پروردگارش را انجام داده و پرهيزگاري نموده است، آيا آيههاي واضح و آشكار و اين گواهي حضرت علي رضيالله عنه كافي نيست براي اين كه حقيقت را بپذيريم و افسانههاي دروغين را دست آويز قرارندهيم و اصحاب رسولالله صليالله عليه وسلم را متهم نكنيم كاري كه در قيامت بر ايمان هيچ سودي نخواهد داشت؟ !!.
چه شهادت عظيمي و چه شاهد با عظمتي، اكنون كه اين مطلب را درك كردهايم پس تعجب نميكنيم كه حضرت علي رضيالله عنه يكي از فرزندانش را عمر بنامد و يا دخترش را امكلثوم را به نكاح حضرت عمر رضيالله عنه در آورد.
به نقل از سني نيوز
0 نظرات:
ارسال یک نظر