اعدام استاد سيد قطب (زمان: 14 ربيع الاخر 1385 ه – 1 آگوست 1966 م.)




صاحب تسير مشهور «في ظلال القرآن» و مؤلف مجموعه كتب فكري و انديشه اي كه بر بسياري از جنبشها و جماعتهاي اسلامگراي معاصر تأثير گذاشته، استاد اديب سيد قطب ابراهيم در سال 1324 ه برابر با 1906 م. در روستاي «موشه» از توابع استان آسيوط در صعيد مصر به دنيا آمد. در سال 1338 ه براي ادامه تحصيل به قاهره رفت و در سال 1352 ه با دريافت ليسانس ادبيات از دانشگاه قاهره فارغ التحصيل شد. وي تحت تأثير مكتب ادبي «العقاد» قرار داشت و پس از فراعت از تحصيل بعنوان معلم در روستاها و شهرهاي زيادي خدمت كرد. در سال 1368 ه ق مطابق 1948م. وزارت معارف مصر وي را همراه عده اي ديگر براي مطالعه در خصوص روشهاي آموزش و پرورش در آمريكا به آن كشور اعزام كرد. سيد قطب دو سال در آمريكا بود سپس برگشت و در وزارت معارف به سرعت ترقي كرده و به مقامات عاليه رسيد و به مقام كفيل وزارت معارف ارتقاء يافت. ولي در سال 1372 ه چند ماه پس از انقلاب ژوئن، از مقام خود استعفا كرد.

سال بعد، پس از آنكه رسما به جنبش اخوان المسلمين پيوست، سردبير مجله اخوان المسلمين، ارگان اين حزب شد. سيد قبل از آن هم با اين جنبش همدل و همفكر بود و پرشور و پر حرارت خواستار اصلاح جامعه براساس اسلام و اخلاق بود و بدان دعوت مي كرد. در سال 1367 ه سيد قطب كه از طرفداران مكتب ادبي «العقاد» به شمار مي رفت از آن كناره گيري كرده و به اسلام و ادبيات و اخلاق و آداب اسلامي و نشر آن متمايل شد. سيد قطب اولين كسي بودكه حركت اخوان و الدعوه را با عقيده اسلامي مرتبط كرد، در واقع سيد بود كه بعد اصيل و عميق عقائدي را وارد جنبش اسلامگرايي معاصر كرد و با شدت و صراحت تمام درباره اوضاع جوامع اسلامي گفت و نوشت و دوري اين جوامع را از روش اسلام صحيح برملا كرد و نشان داد كه چقدر از امور و ارزشهاي جاهليت قديم وارد زندگي و باور مسلمانان امروز شده است. وي در اين خصوص كتابها و رساله هاي مهم فراواني نوشت از جمله: «هذا الدين، المستقبل لهذالدين، معالم في الطريق، خصائص التصور الاسلامي»[1] سيد قطب نخستين كسي هم بود كه توجه مسلمانان را به اين سو جلب كرد كه دشمنان اسلام براي مشوه كردن و مسخ كردن حقايق دين اسلام و تبديل اسلام حقيقي به يك اسلام سكولار كه كاري به زندگي و سرنوشت مردم نداشته باشد به شدت در تلاش اند. نشر اين افكار و انديشه ها در جهان باعث شدكه سيد قطب برجستگي خاصي بين رجال اسلامي و متفكران مسلمان پيدا كند. ديگر سيد نه فقط در كشورهاي عربي و اسلامي چهره اي خاص و شناخته شده بود بلكه در كشورهاي غير اسلامي هم با افكار اسلامگرايي خود شناخته شده بود.

پس از انقلاب (افسران آزاد مصري كه به حكومت خديوان مصر پايان داد و جمهوري عربي بوجود آمد) سيد با انقلابيون سر سازش نداشت لذا در همان سال اول انقلاب يعني 1374 ه – 1954 م. دستگير و زنداني شد. دو ماه بعد آزاد شد اما به زودي بار ديگر بازداشت و به 15 سال حبس محكوم شد. آنگاه با ميانجي گري رئيس جمهور آن وقت عراق عبدالسلام عارف در سال 1384 ه – 1964 م. براي معالجه آزاد شد زيرا كه در آن موقع سيد بيمار بود اما نه ماه ديگر به اتهام تلاش براي براندازي نظام حاكم مصر دستگير شد و در دادگاه به اعدام محكوم شد. متعاقب آن سيل تلگرافها و درخواستها از سوي روسا و پادشاهان و مسوولان كشورهاي اسلامي از سراسر جهان اسلام به سوي مصر سرازير شد كه از نظام حاكم مصر مي خواستند سيد قطب را آزاد كند. علماي اسلام از قبيل ابن باز رحمه الله مفتي عام عربستان از حاكمان مصر خواستند كه سيد را عفو كند. ولي مع الأسف رئيس جمهور مصر جمال عبدالناصر اين درخواستها را نپذيرفت و سيد در صبحگاه روز دوشنبه 14 ربيع الاخر 1385 ه برابر آگوست 1966 اعدام شد. قبل از اعدام از وي خواسته بودند كه نامه اي در تعريف و تمجيد از رهبري مصر بنويسد و تقاضاي عفو كند. ولي سيد جمله اي گفت كه برصفحه تاريخ ماندگار شد. گفت: «اين انگشت سبابه كه در نماز به وحدانيت خدا شهادت داده، هرگز نمي پذيرد كه حتي يك كلمه در تمجيد از حاكمي طاغوت و ظالم بنويسد.» قابل ذكر است كه سيد قطب از جمله شخصيتهايي است كه بگو مگوهاي بسياري در اطراف وي برپاشده، عده اي در تعريف از وي غلو كرده و عده اي ديگر در حد افراط وي را نكوهش كرده و انتقاد كرده اند. گروهي به شدت به وي دل بسته و نسبت به وي تعصب مي ورزند و گروهي ديگر در دشمني با وي تعصب دارند. حقيقت آن است كه او هم يكي از رجال اسلامي است كه درباره وي هم همان قاعده معروف اهل سنت صادق است. چنانكه براي هيچ كس بعد از پيامبران عليهم السلام قائل به عصمت نيستيم بلكه معتقديم كلام هر كسي هم قابل قبول است و هم مي توان با دليل نپذيرفت. البته سيد قطب از علماي متخصص علوم اسلامي نبوده است و اشتباهات و لغزشهايي كه در كتابهاي وي ديده مي شودكه در مقايسه با فضائل و خوبي هاو فوايد اين كتابها چيزي نيست. شايسته آن است كه از لغزشها و خطاها به خاطر خوبي ها و فوايد آنها چشم پوشي كنيم. و واقعيت ديگر درباره شخصيت سيد قطب آن است كه وي از همه اتهاماتي كه به وي زده شده از قبيل اينكه وي را متهم به تعطيل صفات خدا كرده يا متهمش كرده اند كه مسلمانان را تكفير كرده يا اينكه جاهل بوده، وي از همه اين اتهامات مبرا مي باشد. بعلاوه خاتمه وي كه به دست يك حاكم طاغوت اعدام شد بهترين دليل شخصيت نيك وي مي باشد. نهايتا اينكه خداوند خودش از هر كسي به احوال بندگانش و عاقبت آنها آگاه تر است.

مترجم: ابو يحيي
مصدر: سايت نواراسلام
IslamTape.Com


 

[1] نگاه كنيد: ثوره يلوي امريكيه (انقلاب آمريكايي ژوئن) التاريخ الاسلامي ثوره يولوي اثر رافعي

0 نظرات:

ارسال یک نظر