شيعه توضيح ميدهد كه چرا مقام امامت از نبوت و رسالت و خلیل الله شدن،برتر است!

شيعه توضيح ميدهد كه چرا مقام امامت از نبوت و رسالت و خلیل الله شدن،برتر است!

نویسنده: 
محمد باقر سجودى
خواننده گرامی تنها کار من در نقل قول از درس 8  امام شناسی علمای  شیعه این است که   خلاصه   نقل کردم و  در بعضی جاها مقصودش را  واضح تر نوشتم، ...
شما  توضیح شیعه را بخوانید تا ببینید این روحانی  در حین پاسخ به این سوال  بطور واضح مرتکب کفر و شرک میشود. و متاسفانه  همه علمای شیعه با او  ,و با نوشته او  ,و با کتاب او کاملا موافقند و او را بردند با سلام و صلوات در مقدسترین مکانی که در دستشان است یعنی کنار قبر امام رضا دفن کردند.
توضیح  عالم شیعی:
علي كسى است كه ميتواند بنى آدم را از جنبه ملكوتى به سوى خدا هدايت كند، و آن هدايت‏ زمانى و مكانى نيست، يعني  قلب و باطن و حقيقت قلب بدست امام است و آن باطن و حقيقت هميشه در نزد امام حاضر بوده و غائب نخواهد بود. و لازمه اين مقام اطلاع بر اسرار ملكوت است كه يقين از لوازم آن خواهد بود بنابراين مقام امامت از نبوت اشرف است.
همانطور که انسان از کلاس یک به دو بعد به سه میرود و آخر دیپلم و لیسانس میگیرد و فوق لیسانس دکترا و فوق دکترا.........  همینطور هم انسان اول عبد است بعد میشود نبی بعد میشود رسول! بعد میشود خلیل الله !  بعد میشود امام!!!  و علی  از راه میانبر یک دفعه از مقام عبد رسیده به مقام امامت و درجه نبوت و رسالت و خلیل الله بودن را پشت سر نهاده است یعنی در عین حالی که علی نبی و رسول نیست اما رتبه بالاتر از رتبه آنها را دارد درست مثل کسی که  لیسانس نگرفته دکتر شده است!!
و بدانيد كه معنى نبوت اتصال قلب به عالم ملكوت و تلقى وحى از جبرئيل است،
 در رسول اين معنى قويتر و رؤيت ملائكه و فرشتگان وحى هم خواهد بود، ولى در عين حال ممكنست كه هيچكدام از آنها سيطره بر ملكوت بنى آدم نداشته باشند، تا بتوانند با آن، دل‏ها را به مطلوب برسانند،
 ولى امام به سبب اين سيطره و احاطه بر قلوب، مردمان را به كمال و مقام واقعى خود سير مى‏دهند.   پس امام بالاتر است از نبی و والا مقام تر است  از رسول وانگهي، مقام انبياء و مؤمنين و علماء، فقط مقام ارشاد و تبليغ و ارائه طريق است و بس. اما اضلال و هدايت‏به دست‏خدا  است، و آنها را از آن بهره‏اى نيست، اما امام را بهره ای است از آنچه که خیلی از  پیامبران را از آن بهره ای نیست!!! يعني  امام  به اذن خدا خودش مردم را هدايت يا گمراه هدايت مى‏كند. (چون ملکوت انسانها به اذن خدا در دست امام است)


بنابراين،امام آنست كه بواسطه وصول به مقام يقين، و كشف ملكوت، تسلط مطلقه بر عالم امر پيدا نموده است، و باطن افعال بر او مشهود گردد، و با سيطره بر باطن، قلوب را به مقاصد و غايات رهبرى ميكند. و علی قدرت دارد مرده را زنده کند (به اذن خدا البته), و قدرت دارد که از خاک موجود زنده بسازد و به آن روح بدمد ,و علي توانا است بر اينكه  كور مادرزاد را شفا دهد، و مرض پيسى را شفا بخشد، و از کارهای که مردم در خلوت و گوشه خانه و در نهان میکنند آنها را باخبر سازد , بلکه علی میتواند از و خیال و فکر  مردم آنها را باخبر سازد ,علي مردم را هدايت  تكويني ميكند, و گمراهی مردم بدست علی است و علی مصداق یهدی من یشاء و یضل من یشاء است,على قسمت كننده بهشت و جهنم است در روز قيامت، به آتش ميگوىد: اين  انسان براى من است، و آن  انسان براى تو.
چون روز بازپسين شود على  را به روى يك تختى از نور در محشر بياورند، و بر سرش تاجى است كه نور او صحراى محشر را روشن كند، بطورى كه نور چشمهاى اهل موقف از شدت نور آن نزديك مى‏شود كه از بين برود،
 على به اذن خدا  داخل ميكند در بهشت هر كه او را دوست دارد، و داخل ميكند در دوزخ هر كه او را دشمن دارد، بنابراين علي قسمت كننده بهشت و جهنم خواهد بود.

0 نظرات:

ارسال یک نظر