تعريف اهل بيت و تحريف شيعيان در معناى آن :


تعريف اهل بيت و تحريف شيعيان در معناى آن :

اهل بيت از دو كلمهء اهل وبيت يعنى ساكنان منزل يعنى خانواده ميباشند،واگر به فرهنگ هاى لغت عربى مراجعه كنيم ميبينيم كه مثلا  فيروز آبادى صاحب القاموس المحيط  مينويسد: اهل بيت يعنى ساكنان آن واهل كارى صاحب آن واهل مذهب كسانى هستند كه به آن ايمان دارند، واهل يك مرد همسر واهل بيت پيامبر همسران ودختران او ميباشند، كه دامادش على وهمسران متعدد او ميباشند،[1]
زبيدى[2] مينويسد: اهل مذهب كسانى هستند كه به آن باور دارند، واهل يك مرد همسر او ميباشد كه فرزندانش هم داخل آن ميشوند، واين آيه را (سار بأهله) با همسرش رفت بر زوجه وهمسر تعريف كرده است، واهل پيامبر همسران وخانواده او ميباشد كه دختران ودامادش على در آن داخل ميشود، از اين جمله است: ( وأمر أهلك بالصلاهء واصطبر عليها) = خانواده ات را به نماز بخوان وبر آن شكيبا باش،
 وابن منظور[3] افريقى  نيز در تأييد  همين مطلب ميگويد: اهل مرد يعنى نزديكترين فرد به واهل بيت پيامبر يعنى همسران ودختران ودامادش على ميباشد، فلانى متأهل شد يعنى همسر اختيار كرد،وآل همان اهل است كه هاء به همزه بدل شده است، وشده أأل وچون دو همزه متوالى شده دومى به الف مبدل شده است، -يعنى بقول راغب اصفهانى آل مقلوب اهل است- وجوهرى وزمخشرى وخليل نيز همين معنى را براى اهل تأييد نموده وشواهدى ذكر نموده اند، [4]
محمد جواد مغنيه شيعى  معاصر ميگويد: اهل بيت يعنى ساكنان منزل وآل يك مرد اهل وخانواده او ميباشند، ولفظ (آل) جز براى كسانى كه مقام ومنزلتى داشته باشند بكار نميرود، ووذكر كلمهء (اهل بيت ) در دو آيه از قرآن آمده است، كه اولى آيهء 73 سورهء هود ميباشد كه ميفرمايد: رحمهء الله وبركاته عليكم أهل البيت)=رحمت خدا وبركاتش برشما هل بيت باد، ودومى آيهء 33 سورهء احزاب كه ميفرمايد: )وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّهء الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاهء وَآتِينَ الزَّكَاهء وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) (الأحزاب:33) =و در خانه‏هاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، وخدا و رسولش را اطاعت كنيد; خداوند فقط مى‏خواهد پليدى وگناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد. (33)
ومفسران اتفاق نموده اند كه مراد از آيهء اول اهل بيت ابراهيم خليل واز آيهء دوم اهل بيت محمد بن عبدالله ميباشد، ومسلمانان به پيروى از قرآن كلمهء اهل بيت وآل بيت را دراهل بيت محمد مخصوصا ذكر نموده اند، [5]
واز همهء اين شواهد ثابت ميشود كه اهل بيت در اصل ویژهْ همسران بوده وسپس براى فرزندان ونزديكان مجازا بكار ميرود، واين از قرآن كريم ثابت است چنانكه اين لفظ در معرض ذكر قصهء ابراهيم خليل عليه الصلاهء والسلام آمده است، )وَامْرَأَتُهُ قَائِمَهء فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخاً إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ) (هود:71-73)= و همسرش ايستاده بود، (از خوشحالى) خنديد; پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او يعقوب داديم. (71)گفت: «اى واى بر من! آيا من فرزند مى‏آورم در حالى كه پيرزنم، و اين شوهرم پيرمردى است؟! اين راستى چيز عجيبى است!» (72)گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب ميكنى؟! اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است; چرا كه او ستوده و والا است!» (73)
 خدواند متعال اين لفظ را بزبان فرشتگانش در بارهء همسر ابراهيم صلوات الله عليه بكار برده است وبس،
و علماء شيعه مانند طبرسى و كاشانى به اين اعتراف كرده اند اگرچه بعد ازآن دست به تاويل هاى بنى اسرائيلى زده اند،[6]
وخداوند متعال در داستان موسى نيز اين لفظ اهل بيت را براى همسر او بكار برده است: )فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَاراً قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَاراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَهء مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ) (القصص:29)= هنگامى كه موسى مدت خود را به پايان رسانيد و همراه خانواده‏اش (از مدين به سوى مصر) حركت كرد، از جانب طور آتشى ديد! به خانواده‏اش گفت: «درنگ كنيد كه من آتشى ديدم! (مى‏روم) شايد خبرى از آن براى شما بياورم، يا شعله‏اى از آتش تا با آن گرم شويد!»
مراد از اهل، يعنى همسر موسى عليه الصلاهء والسلام ميباشد، همچنانكه همهء مفسران شيعه در اينجا اتفاق دارند كه مراد از اين آيه همسر موسى ميباشد چون كسى ديگر با او نبود، ولهذا طبرسى ميگويد مراد از اهل موسى همسر او كه دختر شعيب است ميباشد،[7] وهكذا قمى در تفسير خودش، وعروسى الحويزى در نورالثقلين وكاشانى در منهج الصادقين،
و اين چنين  است كلمهء اهل بيت در قرآن مجيد كه در سورهء احزاب در آيهء 33،  كه در سياق همسران پيامبر-مخصوصا- ميباشد، ( انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت)= خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت-ساكنان خانه- دور كند و كاملا شما را پاك سازد
براى اينكه  قبل از آن به همسران پيامبردستور ميدهد(و در خانه‏هاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت كنيد)،
از همان نگرش اولى به آيه خيلى واضح وروشن است كه اين كلمهء اهل بيت جز براى همسران پيامبر مخصوصا وارد نشده است، براى اينكه اول وآخر آيه فقط آنهارا مورد خطاب قرار ميدهد، وآيهء بعدى نيز فقط همسران پيامبر را مورد خطاب قرار داده است،
وابن أبى حاتم وابن عساكر از عباس نقل نموده اند كه: اين آيه جز براى همسران پيامبر نازل نشده است، [8]
وامام شوكانى در تفسير خود ميگويد كه ابن عباس وعكرمه وعطاء والكلبى ومقاتل وسعيدبن جبير گفته اند:اهل بيت كه در آيه ذكر شده است فقط همسران پيامبر  صلى الله عليه وسلم ميباشند، و گفته اند مراد از منزل-بيت- منزل پيامبر –ص- ومحل سكونت همسران او ميباشد، چون آنها مخاطب قرار گرفته اند، ونيز سياق آيه راجع به آنها ميباشد، [9]
ودر حديث بخارى نيز آمده است: پيامبر صلى الله عليه وسلم داخل حجرهء عايشه رفته وگفت السلام عليكم أهل البيت ورحمهء الله ( سلام برشما اهل بيت) وعائشه در جواب گفت: وعليك السلام ورحمهء الله وبركاته[10] 
پس مراد از بيت منزل پيامبر ومحل سكونت اوميباشد كه باهمسرانش در آنجا ميزيسته است،
خلاصه اينكه مراد از اهل بيت پيامبر در اصل وحقيقت براى همسران او ميباشد، اما فرزندان وعموها و پسر عموها مجازا داخل اين كلمه ميباشند، همچنانكه روايت است كه رسول اكرم فاطمه وحسنين وعلى را زير كساء- چادر-  آورده وفرمود كه بارخدايا اين ها اهل بيت من هستند، تا شامل آيه شوند،  همچنانكه عمويش عباس وفرزندانش را داخل عباى خود نموده تا شامل آيه شوند، وبعضى از روايات همهء بنى هاشم را داخل اهل بيت نموده اند،[11]
اما مراجع سياست بازو مكار شيعه  اين موضوع را وارونه نموده واهل بيت نبوت را در چهار نفر يعنى على وحسن وحسين وفاطمه محصور نموده وديگران را بطور كلى از اهل بيت خارج نموده اند، و روش ديگرى اختراع نموده تا بتوانند حتى فرزندان على را نيز غير حسن وحسين از اهل بيت اخراج كنند، وبقيهء فرزندان اورا مثل محمد بن حنفيه وابوبكر بن على وعمربن على وعثمان بن على وعباس وعبدالله وعبيدالله ويحيى و... وحتى دوازده فرزند آنها و نيزهجده يا نوزده دختر اورا-جز فاطمه- از اهل بيت اخراج نموده اند،  وحتى دختران فاطمه بنت رسول الله را مثل زينب وام كلثوم وفرزندان آنهارا از اهل بيت اخراج نموده اند، اين واقعا شگفت آور است، وهكذا  فرزندان حسن بن على را نيز از اهل بيت نشمرده وحتى همهء كسانى از اهل بيت را  كه با او موافق نباشد، از اهل بيت اخراج نموده اند،  وهكذا بافرزندان حسين رفتار نموده اند وهركس كه با او موافق نبوده از اهل بيت اخراج كرده اند،
ولهذا بسيارى از فرزندان حسين را متهم به فسق وفجورودروغ وحتى كفر ارتداد نموده اند، همچنانكه پسر عموها وعمه هاى پيامبر وفرزندان آنهارا  سب وشتم نموده وحتى اولاد ابوطالب غير على  نيز شامل اين ناسزاهاى شيعيان شده است،  وعجيب اينجا است كه سه دختر پيامبر وهمسران آنهارا –يعنى غير فاطمه-را از همان آغاز از اهل بيت اخراج نموده اند، اين چه تقسيم بندى است كه هم برخلاف زبان عرب وهم برخلاف عرف عرب ميباشد،
پس با تعبير صريح وصحيح شيعيان در مورد اهل بيت جز نصف شخصيت فاطمه ونصف شخصيت على ونصف شخصيت حسن وبقيهء ائمهء تسعهء خود-البته باضافهء قائم موهوم را نمبينند!![12]  واين توهم اندازى آنها كه آنها قصدشان از اهل بيت اهل بيت پيامبر ميباشد نيز اشتباه ميباشد،
اينست حقيقت مفهوم اهل بيت در نزد شيعيان ، واگرچه در بارهء موالات على وبعضى از فرزندانش راه افراط رفته ومبالغه هاى بسيار نموده اند، تاحدى كه مذهبى مستقل ودينى جدا از دين مسلمين درست كرده اندكه بادينى كه محمدبن عبدالله آورده فرسنگها فاصله دارد، و صد البته شيعيان نه اينكه پيرو وموالى همهء اهل بيت نيستند بلكه حتى مخالف تعاليم حقيقى همين افرادى هستند كه زعم امامت آنهارا هم دارند.

 
[1]  القاموس المحيط فيروز آبادى ص 432 ج 3 فصل همزهء
[2]  تاج العروس از زبيدى       
[3]  لسان العرب از ابن منظور ج11ص28و29و30
[4]  الصحاح از جوهرى 4/1629 اساس البلاغهء از زمخشرى ص11 مقاييس اللغهء احمد بن فارس زكريا 1/150 المفردات في غرائب القرآن از راغب اصفهانى ص 28-30
[5]  الشيعهء في الميزان : محمد جواد مغنيهء ص 447
[6]  مجمع البيان از طبرسى 3/180 ومنهج الصادقين از كاشانى 4/493
[7]  تفسير مجمع البيان 4/250 تفسير قمى 2/139  تفسير حويزى 4/126  تفسير نور الثقلين4/126
[8]  الشيعهء واهل البيت ص 19 نقل از دائرهء المعارف الاسلاميهء بزبان اردو 3/576
[9]  تفسير فتح القدير از امام شوكانى 4/270
[10]  صحيح بخارى كتاب تفسير
[11]  الشيعهء واهل البيت احسان الهى ظهير ص 19
[12]  الشيعهء واهل البيت ص 20

0 نظرات:

ارسال یک نظر