آیا قانون چند همسری در اسلام، ظلم بر زنان است؟ ( 3 )


آیا قانون چند همسری در اسلام، ظلم بر زنان است؟ ( 3 )

انتقاد پنجم: قانون تعدد، توهین به کرامت زن است او را نصف مرد و کمتر نشان میدهد، و کاری تنفر آمیز است و او را پیش دیگران تحقیر میکند،
جواب ما: یک قانون باید در قالب آن دیده شود، برای مثال عرض میکنم،اينكه پوشیدن لباس شنا  در مسجد، پوشنده را معذب میکند
اما همین آدم اگر در کنار دریا  مایو نپوشد،خودش احساس ناراحتی میکند، لباس یک لباس است، و شخص یک شخص است، اما این محیط است که باعث میشود،احساسی عادی داشته باشیم یا احساس بدی  یا احساس خوبی.
قبول دارم که در عصر ما، مردی که دو زنه شود زنش انگشت نما میشود اما این گناه از قانون نیست گناه دید مردم هست که بر او تحمیل شده است رفتار مردم باید عوض شود، و خود قانون خودش عیبی ندارد،

فرض کنید خامنه ای و رفسنجانی و همه بزرگان فعلی ایران دو زنه باشند، حالا اگر نانوای سرکوچه  زن دوم بگیرد آیا  زنش احساس حقارت خواهد کرد؟ هرگز ! چون میبیند زن خامنه ای چون اوست پس با خودش میگوید  از زن رهبر که بالاتر نیستم.
اما اینروزها اگر مردی عروسی دوم کند زنان بین خود میگویند که زنش چه عیبی داشت که  این  پفیوز زن دوم گرفت؟
 اما در زمانی که ازدواج دوم عادی بود،  اگر کسی میگفت: که زنش چه عیبی داشت که مرد زن دوم گرفت؟ همه به عقل سوال کننده شک میکردند، چرا در آن محیط، این سوال شبیه به این بود که به مادری که فرزند دومش به دنیا آمده بگویند فرزند اولت چه عیبی داشت که دومی را دنیا آوردی!!
دوستان مدافع حقوق زنان !!

ازدواج دوم مثل ازدواج اول است خداوند در انسانهای بی همسر  نیاز جنسی را قرار داده تا  مجبور شوند یا عروسی کنند یا به بی راهه روند مثل غربی ها با بی بنده باری نیاز جنسی خود را برآورند.
 و پس از عروسی اول و یا پس از برآوری نیازجنسی اولیه، باز این الله است که  در مردان متاهل یک حس  تنوع طلبی قرار داده (تو گویی زن ندارند) تا مجبور شوند عروسی دوم کنند تا مازاد زنان نیز همسر بیابند.
شما چرا چشم خود را بر این نکته میبیندید که محال است مردی (بقول شما هوس ران) دو زنه شود، مگر آنوقت که یک شریک جرم !! از میان زنان او را همراهی و کمک نکند؟ آنچه انسان را عصبانی میکند همین رفتار ریاکارانه شماست، چرا چشم بر مشکل زن دومی که حاضر است بقول شما تحقیر شود و آزار ببینید، میبندید؟ شما مشکل او را حل کنید، تا زن دوم نشود، اما شما  نمیتوانید مشکل را حل کنید شما که راه حل بهتری ندارید،  پس چرا میگویید که ما مدافع حقوق زنان هستیم، تو گویی زن دوم زن نیست !!!
شما فقط مدافع حقوق زن اول هستید! و ما مدافع حقوق بقیه زنان!

تازه این زن اول هم وقتی شوهرش مرد و یا طلاق گرفت، و تنها ماند، آنوقت میگوید والله این مسلمونها بیراه و بیجا نمیگفتند و میاید به صف ما و  ما مدافع حقوق او هم میشویم  نه شما!!
اما اینکه میگویید این قانون زن را نصف مرد میکند، حرف نادرستی است، یک مهندس اگر ده برابر یک کارگر حقوق بگیرد این به آن معنی نیست که کارگر یک دهم مهندس در همه زمینه ها ارزش دارد، این بستگی به توانایی افراد در کار خاصی است، بلاخره جنس زن توانایی های دارد و ناتوانی هایی ..... زنان عموما از مردان قد کوتاه ترند و درهمان حال عموما از مردان عمر طولانی تری دارند، این تفاوتهای دو جنس است، این تقسیم وظایف است ربطی به برتری و فرو دستی ندارد، من بعنوان یک مرد برایم اهمیتی ندارد اگر 10 مرد ناشناس بمیرند،  اما اگر خاری در دست دخترم یا همسرم یا مادرم  فرو رود،این برایم مهم است و در همین حال مدافع قانون چند همسری هستم اینها مقولاتی جداست.
اسلام جهاد بر مردان را فرض کرده در حالیکه از سخت ترین  و خطرناکترین کارهاست، و زنها معافند،
 روزانه 5 بار رفتن به مسجد برای نماز  در ساعات مقرر را بر مردان واجب کرده، که ظاهرا کار شاقی است، و زنان معافند. این تقسیم وظایف است، و این هیاهوی ظلم بر زنان بی معنی است. و تکرارا میگویم اگر زنان حاضر نشوند زن دوم شوند این قانون خود به خود ملغی میشود، پس این قانون برای این پابرجاست که زنانی نیز خواهان آنند.
اگر بگویید هیچکس حق ندارد به حقوق اولیه زن اول تجاوز کند! میگوییم این تجاوز نیست، زن اول مجبور نیست، میتوند طلاق بخواهد طلاق را همه دنیا قبول دارند. و در تهران 40 درصد  ازدواج ها منجر به طلاق میشود و هیچ ربطی هم به ازدواج دوم ندارد. به هزار یک دلیل طلاق میگیرند حالا چه عیبی دارد که دلیل یکهزاردومی،  مربوط به تصمیم مرد برای تجدید فراش باشد؟
چطور وقتی که زن خواست با مرد پولدارتری عروسی کند قوانین دنیا به او اجازه میدهد از شوهر اولش جدا شود؟ و از سازمان ملل گرفته تا همه این را از حق او میدانند،اما به اسلام که میرسید حرف طلاق که شد، چرا همه کاسه و کوزه ها را سرقانون اسلام میشکنید؟


انتقاد شیشم :
میگویند مساله به این سادگی ها هم نیست شما حق طلاق را به زن اول نمیدهید، اگر دادید بچه هایش را میگیرد و مهریه را باید پس بدهد، و اصلا چه معنی دارد که زنی که 20 سال عمرش را پای مرد اول گذاشته مثل یک دستمال کاغذی بدور می اندازید، یا شرایط را آماده میکنید، تا خودش دور شود.
جواب ما:
ما آیا میتوانیم  مقام مادری را هم از زن اول بگیریم؟ آیا از مقام مادر در اسلام باخبرید؟ اگر کارها در چهارچوب اسلام باشد مسلمانان مجبورند برای انکه فرزندانشان به بهشت بروند به آنها یاد بدهند که حق مادر (ولو مطلقه،ولو  حالا زن مردی دیگر ) سه برابر حق پدر است ووووو
 پس محال است مرد مسلمانی بعد از طلاق زنش، فرزند را  از مادر محروم کند یا  بر او بشوراند بلکه باید برعکس دایما فرزند را سفارش به صله رحمی و نیکویی با مادر کند، و اگر مردی چنین نکرد، کار آن نادان را به حساب اسلام ننویسید.
اما اینکه فرزند را از مادر میگیرند این مطلق نیست به شرایط بستگی دارد، به هرحال، طلاق خواهی نخواهی این حکم را خود بخود صادر کرده که بچه ها همزمان پدرو مادر نداشته باشند و از یکی محروم باشند، اما اینکه کی تربیت بچه را بعده بگیرد؟ جوابش آسان نیست، بستگی به وضع طرفین دارد و اگر اسلام غالبا به مرد این حق را داده برای این است که دست و بال زن باز باشد تا  راحتر شوهر کند (دقت کنید) و اگر شوهر نکند فرزند همراه مادر است، و به هر حال فرزندان 9 ساله و بزرگتر چون حالا بیشتر از خانه بیرون میروند پس مراقبت ویژه نیاز دارند و پدر از این مهم بهتر برمیاید، اما از دیدار مادر هرگز محروم نمیشود.

اما مهریه را درصورتی که زن متقاضی طلاق باشد باید پس بدهد، زیرا اگر چنین نباشد زنان حق مهر را به وسیله ای برای  زر اندوزی تبدیل میکنند، و بی دلیل از مردی طلاق میگیرند و و مهریه را بالا میکشند.
اصلا اسلام زنان را تشویق میکند  که مهریه کمی بگیرند، یک فایده اش همین است که وقت خلع دچار دردسر نمیشوند.

و خوب است این را بدانید که در احادیث صحیح زن حتی میتواند بی دلیل تقاضای خلع و جدایی از شوهرش را کند،( هرچند که نکوهیده است اما جایز است) پس طلاق گرفتن  در اسلام آسان است.  نص حدیث این است:
جاءت امرأة ثابت بن قيس إلى رسول الله (صلي الله عليه و سلم) و قالت: يا رسول الله ثابت بن قيس ما أعيب عليه في خلق ولا دين ولكني لا أطيقه بغضا فسألها عما أخذت منه فقالت: حديقة . فقال لها : أتردين عليه حديقته؟ قالت: نعم فقال النبي (صلي الله عليه و سلم) لثابت : اقبل الحديقة وطلقها تطليقة . (صحیح بخاری)
همسر حضرت ثابت بن قیس به محضر رسول الله آمد و گفت:
اي پیامبر الله، من در اخلاق و دین، ثابت بن قیس عیبی سراغ ندارم،منتهی از او متنفرم و نمیتوانم تحملش کنم (چون  قد کوتاه بود) و طلاق میخواهم.
 پس رسول الله پرسید مهریه چی بتو داد؟
 زن گفت: باغ.
فرمود: حاضری باغ را به او برگردانی ؟
زن گفت بله!
رسول الله به ثابت گفت: باغت را بگیر و یک بار طلاقش بده!
 و داستان طلب طلاق فاطمه از علی، نیز جلوی چشم ماست.

اما اینکه مسلمانها عمل نمیکنند، تقصیر اسلام نیست! سوره ای  بنام سوره طلاق در قرآن داریم،  حالا اگر افغانها عموما طلاق را اصلا قبول ندارند، این گناه آنهاست نه اسلام.
 وقتی در حدیث داریم که رسول الله به زنی که از شوهر متدین و خوش اخلاقش کراهت داشت، حق جدایی را داد، با وجود این حدیث، وقتی که آخوندها در دادگاه های ایران، کراهت زن را دلیلی قانع کننده برای طلاق نمیدانند، اینجا گناه از اسلام نیست، بلکه تقصیر و گناه سراسر متوجه این مدعیان مسلمانی  است.

پس قانون تعدد را بدور از زنگار نفرت انگیز رسم و رواج ها و قوانین نادرست جامعه های امروزی مسلمانان ببینید. 
مردک میرود دو زن میگیرد، ولی  شرط اول و مهم و  اساسی یعنی عدل را رعایت نمیکند، این آدم را اسلام  اصلا بعنوان دو زنه برسمیت نمیشناسد، تا شما عیب کارش را به حساب تعدد بنویسید! او فقط  یک سوء استفاده چی است و نه چیزی بیشتر!
اگر مسلمانها خلیفه میداشتند آنوقت می دیدید که چه بلایی بر سرش می آورد. پس:
                                               اسلام   به  ذات   خود   ندارد   عیبی
                                              هرعیب که هست،از مسلمانی ماست

                                                                                                          محمد باقر سجودى

0 نظرات:

ارسال یک نظر